روشنفکری!!! متنی نوشته است که بیشتر به انشا شباهت دارد تا یک متن علمی.
ابتدا انشای این روشنفکر!!! با هم میخوانیم و سپس به نقد آن مینشینیم.
به این متن توجه کنید:
اگر میترسید
نشر ندهید. ولی تاآخر آن رابخوانید.
شاید؟؟؟؟؟؟
بیشتر به یک خواب آشفته و کابوس میماند تا واقعیت...!!!
جهان اسلام ...:
به یک و نیم میلیارد دوست ، برادر و خواهر که به خون یکدیگر تشنه اند ، جهان اسلام گفته میشود...!؟*
خاورمیانه ... :
منطقه ی پیامبر خیز و بدبخت گونه ای که گوئی آفتاب تیز، مغزها را تکان داده است...!؟
ﻣﻦ ﻧﻤﯽﻓﻬﻤﻢ...:
ﻧﻮﺡ ﺍﯾﻨﺠﺎ...!
ابراهیم اینجا...!
ﻣﻮﺳﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎ...!
ﻋﯿﺴﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎ...!
ﻣﺤﻤﺪ اﯾﻨﺠﺎ...!
ﯾﻮﺳﻒ ﻭ ﯾﻮﻧﺲ ﻭ ﻟﻮﻁ ﻭ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﻭ یعقوب و ...، همگی ﺍﯾﻨﺠﺎ...!
یک ﻧﻔﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ در ﮐﺎﻧﺎﺩﺍ ﯾﺎ ﺑﻠﮋﯾﮏ ﯾﺎ مثلأ ﻧﯿﻮﺯﯾﻠﻨﺪ ، ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻫﺪﺍیت ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷد...!؟
ﻫﻤش ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩند...!؟
كمی به عمق كلام "كارل پوپر" توجه كنيد :
آنکس که بهشتِ زندگی را برایت جهنم کرده ، مجبور است متقاعدت کند که:
« بهشت جای دیگری است...»
مسلمان واقعی کسی است که
سفر محمد با الاغ به آسمان عرش،
سخنرانی اسب حسین در روز عاشورا
و پرتاب تیر سه سر حرمله از فاصله زیاد
و اصابت آن دقیقا به گلوی علی اصغر را باور میکند،
ولی شلیک عمدی سپاه به هواپیمای مسافربری را نمیتواند باور کند...!!!؟؟؟
زمانی که "آخوندها" از "ایران" بروند...:
"طالبان" و "القاعده" از "افغانستان" خواهد رفت...!
"حشدالشعبی" از "عراق" خواهد رفت...!
"حزب الله" از "لبنان" خواهد رفت...!
"حماس" از "فلسطین" خواهد رفت...!
"حوثی" از "یمن" خواهد رفت...!
و ...، نا آرامی ها از خاورمیانه خواهند رفت...!!!
میگویند، امام زمان می آید...:
اما نمی آید...!
بدبخت انسانی که منتظر است...!
او کیست که می آید...؟
چرا می آید...؟
و برای چه می آید...؟
کسی که در جنگهای جهانی نیامد...!
میلیونها انسان سلاخی شدند، اما نیامد...!
چه بسیار زنانی که بی آبرو شدند،اما نیامد...!
چه کودکان و نو جوانانی که در جنگها،بیگناه کشته شدند، اما نیامد...!
از فرط گرسنگی، انسانها گربه خوردند،اما نیامد...!
به جوانان در بندها تجاوز شد ، اما نیامد...!
هزاران نفر این روزها بر اثر فقر و تنگدستی در حال مردن هستند،ولی نمی آید...!
براستی او کجاست...؟
کی می آید...؟
می آید که چه کند...!!!؟؟؟
جنگ افروزی کند...؟
انتقام یک بانو را بعد از هزاران سال بگیرد...؟
انتقام کشتار عاشورا را از نسلهای بعدی بگیرد...؟
دو سوم مردم جهان را بکشد...؟
براستی منتظران او، چه انتظاری را میکشند...؟؟؟!!!
به قول زنده یاد" رضا فاضلی":
"مشکل مردم ما نفهمیدن نیست ،
ترس از فهمیدنه..."
در ایران ٧٢ هزار مسجد وجود دارد که هر کدام می توانند هر شب به طور میانگین ، برای ١٠٠ بیخانمان سرپناه باشند، چیزی حدود ۷ میلیون جای خواب...!؟
در مسجد از مستضعفین حرف میزنند، اما میگویند که مسجد جای خواب نیست...!؟
پس دقیقا این مسجدهای پرهزینه و نا کارآمد به چه دردی میخورند...؟
در ایران ۱۲۰ بیمارستان به اسم خمینی داریم ، هر ۱۲۰ تاشو شاه ساخته... !
در کل تاریخ اسلام ، تنها باری که نظرسنجی شد،از یک شتر بود... !
اونم برای تعیین جای مسجد...!؟
اونوقت شما دنبال دمکراسی توی کشورهای اسلامی می گردید...؟؟؟
پس از گذشت ۴ دهه ، کشور این جوری شده:
۱-شمال کشور ، چوب بَر
۲-جنوب کشور ، خاک بَر
۳-شرق کشور ، سوخت بَر
۴-غرب کشور ، کول بَر
۵-مرکزِ قدرت ، پول بَر...!!؟؟
کم ارزش ترین پول دنیا را کدام کشور دارد... :
کشوری که دومین منابع گاز جهان را دارد،
کشوری که سومین منابع نفت جهان را دارد ،
کشوری که یک ششم از ذخایر سنگهای قیمتی جهان را دارد ،
کشوری که از لحاظ دارا بودن ذخایر زیرزمینی و معادن و دارا بودن انواع فلزات و کانیهای معدنی درجهان ، رتبه دوم را دارد ،
کشوری که بهترین فرش جهان را دارد ،
کشوری که بهترین خاویار جهان را صادر میکند ،
کشوری که بهترین پسته جهان را دارد ،
کشوری که یکی از بهترین تولید کنندگان زعفران در دنیاست ،
کشوری که یکی از بزرگترین صادر کنندگان آب و برق منطقه است ،
کشوری که ۱۵ درصد از آثار باستانی و تاریخی ثبت شده در یونسکو را دارد ،
کشوری که تنوع طبیعی بی نظیرش باعث شده که با یک ساعت پرواز از مناطق سرد با ۲۰ درجه زیر صفر (شرایط اسکی روی برف) ،به مناطق گرم با دمای ۳۵ درجه ( شرایط اسکی روی آب ) دسترسی داشته باشد ،
کشوری که یکی از مرغوب ترین برنجهای جهان را دارد ،
کشوری که یکی از بهترین چای های دنیا را دارد ،
کشوری که به دلیل تنوع ذخایر معدنی ، به بهشت معدن شناسان مشهور است ،
و مهم تر از تمام اینها... :
همان کشوری که سالانه چند هزار نفر تحصیل کرده از آن به خارج فرار میکنند که حدود ۵ درصد از آنها از نوابغ محسوب میشوند...!!!؟؟؟
بله...، این کشور صاحب کم ارزش ترین پول دنیا است...!
کشوری که بیش از ۴۰ درصد از مردمش زیرخط فقر و محروم از امکانات اولیه زندگی سالم هستند...!
نمرهی انشای روشنفکر ما
متن پیشین از روشنفکری! است که مدعی روشنگری دیگران است!!!
در پاسخ به پرسشها و شبهات روشنفکر ما پیش از هر چیزی بایسته است خود روشنفکرمان را تجزیه و تحلیل کنیم تا هدف وی مشخص شده و او را به خوبی بشناسیم.
سپس بایسته است شبهات روشنفکر ما مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
همچنین شناخت هدف و مخاطب روشنفکر ما نیز مهم است.
احتمالات در شخصیت روشنفکر ما عبارت است از:
۱) پرسشها از پرسشگری است که هدفش، فهمیدن است.
۲) پرسشها از روشنفکری است که هدفش، روشن کردن دیگران است.
۳) پرسشها از دینگریزی است که هدفش، توجیه لاقیدی خودش و رهایی از عذاب وجدان عیاشی است.
۴) پرسشها از شبهه افکنی است که هدفش، تخریب کور دین و برخورد کفتارگونه با اعتقادات متدینین است.
در آغاز فرض را بر این میگذاریم که روشنفکر ما در صدد فهمیدن است. لذا نخست سرفصلهای پرسشهای مطرح شده را تفکیک کرده و به آنها پاسخ میدهیم.
پرسشهای مطرح شده عبارتند از:
۱) پیامبران و خاورمیانه
۲) امام زمان علیه السلام 2.1- کیست؟ 2.2- چرا میآید؟ 2.3- چرا نیامده است؟ 2.4- کجاست؟ 2.5- کی میآید؟ 2.6- چرا انتقام میگیرد؟ 2.7- چرا این مقدار میکشد؟
اولویت را در پاسخ دادن به این پرسشها قرار میدهیم.
احتمال دوم این است که روشنفکر ما به مقدار کافی تحقیق کرده و حاصل تحقیقاتش را به دیگران ارایه میدهد تا دیگران را هم روشن کند.
با بررسیهایی که در مرحله نخست انجام شده روشن میشود چیزی که در پرسشهای مطرح شده وجود ندارد اندک تعقل و تحقیق است.
احتمال سوم این است که روشنفکر ما از گروه سوم است و با روشنفکرنمایی در صدد توجیه عشق و حال خودش است.
مسئولیت عشق و حالش با خودش، اما توجیه عیاشی با پوشش روشنفکری از انصاف و مروت بیگانه است!
جناب روشنفکر میخواهی رها باشی و به هوسهایت برسی، برو و رها باش، عیاشی جادو و جمبل لازم ندارد که بخواهی زمین و زمان را به هم ببافی که فسق و فجورت را توجیه کنی، این با انسانیت نمیسازد تا چه رسد به مردانگی و جوانمردی. اصلا خردمندی به کنار!
احتمال چهارم این است که روشنفکر ما کاری به معرفت و فهم ندارد، بلکه تنها هدف او حمله کفتار گونه به اعتقادات و دیانت مردم است.
با تجزیه و تحلیل نوشتار، روشن میشود روشنفکر ما کفتاری است که پشت قاب روشنفکری پنهان شده است.
پاسخِ پرسشهای روشنفکر ما
از پرسشهای روشنفکر ما شروع میکنیم.
پرسش نخست این بود که:
خاورمیانه کانون پیامبران، چرا؟!
این پرسش پاسخهای متعددی دارد که میتوانید آنها را در لینک زیر ببینید:
http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=2713-24118
روشنفکر ما در ادامه مجموعه پرسشهایی درباره امام زمان علیه السلام مطرح کرده است.
از جمله:
۱- امام زمان علیه السلام کیست؟ ۲- چرا میآید؟ ۳- چرا نیامده است؟ ۴- کجاست؟ ۵- کی میآید؟ ۶- چرا انتقام میگیرد؟ 7- چرا این مقدار میکشد؟
پاسخ پرسش اول روشن است.
امام زمان علیه السلام از نسل پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، فرزند امام حسن عسکری علیه السلام و جانشین دوازدهم پیامبر صلی الله علیه و آله است.
پاسخ پرسش دوم مربوط به مباحث امامت عامه است که در جای خودش به تفصیل بیان شده است.
اجمالش این است که حضرت به دلایلی، از جمله امتحان بشر، غایب شدهاند و پس از این که جهان از ظلم و جور پر گشت، ظهور نموده با اجرای اسلام حقیقی، جهان را پر از عدل و داد مینماید.
پاسخ پرسش سوم و چهارم و پنجم یعنی علت نیامدن حضرت و پنهانی مکان حضرت، غیبت آن امام است.
دلایل غیبت امام زمان علیه السلام و این که کی خواهد آمد را میتوانید در نوشتاری با نام «چرایی غیبت خورشید» ببینید. این مطلب در لینک زیر منتشر شده است:
http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=9097-9126
همچنین:
خداجون تو هم شورشو در آوردی! پس کی امام زمون میاد؟!
http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=9097-1213
امام زمان! دیگه صبر تا کی؟!!!
http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=9097-1214
پاسخ پرسش ششم و هفتم را میتوانید در نوشتارهای زیر ببینید:
مظلومیت فاطمه زهرا و دشواری اجرای عدالت
http://aashtee.org/page/Special.aspx?n=33-15328
فاجعهبارترین آتش سوزی
http://aashtee.org/page/Special.aspx?n=33-15327
معادله معکوس ضربت علی روز خندق و سیلی عمر روز هجوم
http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=13832-21126
اعجاز گریههای بیپایان فاطمه سلام الله علیها
http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=13832-22142
چرا گناه اولین و آخرین بر گردن ابوبکر و عمر است؟!
http://aashtee.org/page/Special.aspx?n=33-22821-
«بزرگترین جنایت تاریخ» در عاشورا
http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=13832-21364
انتقام امام زمان ع از کسايی که امام حسين ع رو نکشتن!
http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=9097-1220
«بزرگترین بسیج الهی تاریخ» در دولت کریمه
http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=13832-21365
چرا امام زمان ع اختلافات شیعه را بر طرف نمیکند؟!
http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=9097-12604
البته بدانید حساب روشنفکر ما که این قدر به موضوع امام زمان علیه السلام گیر میدهد، از حساب دشمن جداست.
دشمن امام زمان را باور کرده است لذا در تعقیب امام زمان علیه السلام برنامه ریزی میکند، اما روشنفکر ما انکار.
روشنفکر ما از ابراج مکه خبر ندارد، نمیداند چرا وهابیون، کعبه را از زمین و آسمان محاصره کرده و پیشرفتهترین ابزار امنیتی و اطلاعاتی و نظامی را بیخ گوش کعبه مستقر کردهاند. لذا حق دارد این گونه بتازد! خب روشنفکر ما ترس از فهمیدن دارد دیگر!
پس از سقوط صدام و اشغال عراق توسط آمریکا اخبار متعددی شنیده شد که آمریکاییها علماء شیعه را دستگیر میکردند و دربازجویی از آنها میپرسیدند شما چگونه با امام زمان ارتباط میگیرید!!!
و….
در نوشتاری با عنوان «دشمن در تعقیب امام زمان ع» هم جریان جالبی نقل کردیم. به این لینک مراجعه نمایید:
http://aashtee.org/page/Special.aspx?n=33-11439
کافی است که بدانید سالیان سال است که به تمامی پرسشهای یاد شده پاسخهای متعددی داده شده است. اما روشنفکر ما از ترس فهمیدن، صلاح را در آن دیده که نبیند و نشنود تا مبادا مجبور به اندیشیدن شود.
لذا رو به جلو فرار میکند که بله «مشکل مردم ترس از فهمیدن است»!
آری مشکل ترس از فهمیدن است، و این مشکل اگر نگوییم منحصر به روشنفکر نمایان است، قطعا در روشنفکرنمایان بسیار جدیتر است!!!
ما با روشنفکران کاملا موافقیم که مشکل، ترس از فهمیدن است. اما در مصداق با آنها اختلاف داریم. تجربه ثابت کرده است که روشنفکران بیشتر از دیگران از فهمیدن دین میترسند!!!
لذا هیچ وقت حاضر نیستند از ریشه دین را درک کنند و همیشه از پله چندم اشکال میکنند!!!
این هم هنر روشنفکری است دیگر!!!
تجزیه و تحلیل انشای روشنفکر ما
طرح مسایل علمی با انشاء نوشتن متفاوت است. در انشاء میشود هر چیزی بافت و هر گونه قلم پردازی کرد، خواه پشت آن منطق و برهانی باشد و خواه خیال پردازی نویسنده باشد و خواه حملات کفتارگونه برای تخریب کور جامعه هدف باشد.
نوشتار یاد شده تنها چیزی که ندارد، ساختار علمی و استدلالی و تحقیقی است.
آن چه در سرتاسر این نوشتار به چشم میخورد، بازی با کلمات و تحریک احساسات است، اما از تعقل و بیدار کردن اندیشه خبری نیست!
با درنگ در نکاتی که ادامه میآید این نکته به خوبی آشکار میشود.
یکم:
نوشتار روشنفکر ما با «اگر میترسید…» آغاز میشود.
چه کسی میترسد جاهل یا عالم؟! بیخرد یا خردمند؟!
اگر مخاطبِ روشنفکر ما خردمندان و دانشمندان است که این گونه حناها برای آنها رنگی ندارد. زیرا از سالیانی دور به این پرسشها پاسخهای متعددی داده شده است.
و اگر مخاطب روشنفکر ما جاهلان و بیخردان است، ممکن است بتواند دل جاهلان بیخرد را خالی کند…
اما پیش از هر چیزی مکر و حیله روشنفکر ما به اثبات میرسد.
اگر روشنفکر ما نمیترسد پیش از این که این پرسشها را در میان مردم عادی مطرح کنند به محققین مراجعه نمایند!!!
دوم:
دومین گام با نرخ گذاری پیشاپیش است و آن تقابل خواب آشفته و کابوس با واقعیت است.
نوشتاری که فرسنگها از واقعیت دور است و خود آشکارترین خواب آشفته و کابوس است، شگفتا که دیگران را متهم به آشفتگی میکند!
هدف این شگرد شناخته شده هم چیزی نیست جز إرعاب جبهه مقابل!
سوم:
نویسنده ناآگاهانه یا عامدانه از مسلمانان با جهان اسلام یاد میکند و در صدد است مشکلات مسلمانان را به خود اسلام سرایت دهد.
آخر «مسلمانانی که به خون یکدیگر تشنه هستند» کجا، «مؤمنانی که برادرانه ایثار میکنند» کجا!
کسی که تفاوت میان این دو را نداند چگونه مدعی روشنفکری و روشنگری است؟!
چهارم:
نکته بعدی دروغهای آشکاری است که در سرتاسر نوشتار به چشم میخورد.
منطقه پیامبر خیز خاورمیانه (طبق ادعای دروغین نویسنده) سرتاسرش آفتاب تیز دارد که مغزها را تکان داده است.
گویا روشنفکر ما عروس خاورمیانه یعنی منطقه شام و فلسطین را با حجاز یکی میداند!
گویا روشنفکر ما توهم کرده آفتاب منطقه سردسیر آذربایجان (که جریان اصحاب رسّ در آن جا اتفاق افتاده) مغزها را تکان میدهد!
گویا روشنفکر ما از جغرافیا خبری ندارد!
نکند مغز روشنفکر ما تکان خورده است؟!
پنجم:
سخن از کسانی میزند که زندگی را جهنم کردهاند.
واقعا زندگی مسلمانان منطقه خاورمیانه که چه کسی جهنم کرده؟ حاکمان دست نشانده سیاسیون غرب؟ یا اسلام شناسان شیاد؟ یا مسلمانان به دور از اسلام؟ یا خود اسلام؟!
اگر روشنفکر ما اندک مطالعهای در تاریخ معاصر داشت هرگز چنین توهمی نمیکرد!
از استعمار انگلیس بگیر تا داعش که فرزند نامشروع خودِ خودِ غرب است، همگی شاهد این هستند که چه کسی مسئول جهنم سازی زندگی مسلمانان است!
از حرامیانی که وهابیت انگلیسی و بهائیت روسی را به جان مسلمانان انداختند دیگر چیزی نمیگویم!
ششم:
نویسنده با شیادی تمام در قالب تعریف مسلمان واقعی، دست به تحریف وحشتناکی میزند.
تعریف مسلمان که روشن است کسی که شهادتین بگوید اگر چه به هیچ چیزی اعتقاد و ایمان نداشته باشد.
تعریف مؤمن هم که روشن است کسی که علاوه گفتن شهادتین، لوازم آن را بپذیرد که عبارت است از: توحید و عدل نبوت و امامت و معاد.
مسلمان واقعی هم که غیر از مؤمن نیست.
پس این تعریف خیانتکارانه چرا؟!
هفتم:
با دورغ و تهمت مسلمان واقعی را این چنین معرفی میکند که: «سفر محمد با الاغ به آسمان عرش» را باور کند!!!
جل الخالق!!!
دروغ و تمسخر در کجای قاموس روشنفکری جای دارد؟!
کدام گاوی گفته است که معراج با الاغ رفیق گاو بوده است؟!
این توهمات تنها از روشنفکری ساخته است که اصلا و ابدا با تمثیل آشنایی ندارد!
هشتم:
با دروغ و تهمت، مسلمان واقعی را این چنین معرفی میکند که: «پرتاب تیر سه سر حرمله از فاصله زیاد» را باور کند!!!
جل الخالق!!!
روشنفکر ما نخواسته است ببیند فاصله به اندازهای بوده است که امام حسین علیه السلام با دشمن سخن میگفته و دشمن نیز سخن او را میشنیده است.
روشنفکر ما اصلا از تیراندازی با کمان اطلاع ندارد! نه، میفهمد که بُرد تیر چقدر است و نه، از دقت در هدف گیری خبر دارد!
بُرد تیر آرش کمانگیر میتواند مرزهای ایران زمین را تعیین کند!!!
اما تیر حرمله نمیتواند از فاصله نزدیک گلوی علی اصغر علیه السلام را هدف قرار دهد!!!
وقتی تعصب چشم خرد روشنفکر ما را کور کرده باشد میتواند هر یاوهای را ببافد!
حالا این یاوه گویی هنگامی اوج پیدا میکند که پای یک حادثهای که رنگ سیاسی به خود گرفته به میان آید!
نهم:
نویسنده دورغ و تهمت را این چنین به میدان سیاست وارد میسازد که: «زمانی که "آخوندها" از "ایران" بروند "طالبان" و "القاعده" از "افغانستان" خواهد رفت»
جل الخالق از اطلاعات سیاسی به روز روشنفکر ما!!!
اگر روشنفکر ما اندک اطلاعی از تولد نامشروع بعضی از گروهها داشت، پدر نامشروع طالبان و القاعده و داعش را میشناخت!
ای کاش روشنفکر ما لااقل خاطرات مسئولین آمریکایی را دیده بود (که نخست قرار بود داعش در مصر راه بیفتد اما بعد تصمیم تغییر پیدا کرد و…) و این قدر انرژی برای توهم سازی مصرف نمیکرد!
دهم:
آقای روشنفکر به امام زمان علیه السلام میرسد.
اول انکار میکند که او نمیآید
بعد هم قضاوت میکند که هر کس منتظر است بدبخت است
بعد هم پرسش پشت پرسش که«
امام زمان ۱- کیست؟ ۲- چرا میآید؟ ۳- برای چه میآید؟ ۴- کجاست؟ ۵- با این همه جنایت چرا نیامده است؟
بعد هم قضاوت میکند که میآید تا ۱- جنگ افروزی کند ۲- که انتقام یک بانو را بگیرد ۳- انتقام عاشورا را بگیرد ۴- دو سوم مردم جهان را بکشد.
پرسشی که با تمسخر و تهمت و با نتیجه گیری پیشاپیش از جلو و عقب اسکورت شود، محققانه است یا جنایتکارانه؟!!!
البته و صد البته این پرسشها پاسخهای متعددی دارد که پیش از این در همین نوشتار در سرفصل «پرسشهای روشنفکر ما» برخی از آنها را ذکر کردیم.
یازدهم:
کافی است که بدانید سالیان سال است که به تمامی پرسشهای یاد شده پاسخهای متعددی داده شده است. اما روشنفکر ما از ترس فهمیدن، صلاح را در آن دیده که نبیند و نشنود تا مبادا مجبور به اندیشیدن شود.
اما روشنفکر ما رو به جلو فرار میکند که بله «مشکل مردم ترس از فهمیدن است»!
آری مشکل ترس از فهمیدن است، و این مشکل اگر نگوییم منحصر به روشنفکر نمایان است، قطعا در روشنفکرنمایان بسیار جدیتر است!!!
دوازدهم:
اما دغدغه روشنفکران برای مستضعفین دیگر مضحکه خاص و عام شده است.
هزینه عیاشی متمولینِ روشنفکر ربطی به مستضعفین ندارد!
هزینه ورزش به اصطلاح قهرمانی هم ربطی به مستضعفین ندارد!
کنسرتها و پارتی و… ثروتمندان هم ربطی به مستضعفین ندارد!
چهارشنبه سوری و سیزده بدر و… هم محضر حضور روشنفکران هست اما ربطی به مستضعفین ندارد!
و….
اما همین قدر که صحبت از حج و اربعین و حسینیه و مسجد و…، خلاصه هر چه به دین مردم مربوط است به میان آید، به درد میآیند و انسانیتشان گل میکند و به یاد مستضعفین میافتند!!!
نمیدانم با این که بیشترین هزینه امور مذهبی توسط همین مردم فقیر و غیر روشنفکر!!!، آن هم با عشق و علاقه، تأمین میشود، چرا مرفهین بیدرد را این اندازه به درد میآورد؟!!!
سیزدهم:
اما بحث نظر سنجی روشنفکر ما دیگر بسیار جالب است!
روشنفکر ما آیه شوری را ندیده و دهها و شاید صدها روایت مشورت را ندیده است!
اما تنها نظر شتر نظر او را جلب کرده است!
جل الخالق از این روشنفکر تیزبین!!!
فعلا به واقعیت دمکراسی که غرب نسخه آن را پیچیده کاری نداریم!!!
چهاردهم:
روشنفکر ما، دینی را که بیش از هزار سال سابقه دارد، با عملکرد بعضی جریانها که تنها چند دهه از عمر آن میگذرد تخطئه میکند و میکوبد!
مشکل عدم تفکیک میان اسلام و مسلمانان، سابقه داشته، اما عدم تفکیک یک حکومت جدید از یک دیانت ریشهدار و با سابقه دیگر نوبر روشنفکرانه است!
پانزدهم:
روشنفکر ما افاضه فرمودهاند که:
پس از گذشت ۴ دهه ، کشور این جوری شده:
۱-شمال کشور ، چوب بَر
۲-جنوب کشور ، خاک بَر
۳-شرق کشور ، سوخت بَر
۴-غرب کشور ، کول بَر
۵-مرکزِ قدرت ، پول بَر...!!؟؟
اما روشنفکر ما یک جمله را جا انداخته که:
۶- روشنفکران زمانه ما نیز عقل بَر!!!
این گونه ادبیات بیشتر با تحمیق مردم سازگار است تا روشنگری!
این گونه روشنگران در صدد مسخ خرد و عقل مردم هستند تا بیدار کردن اندیشه و تفکر!
فاصله میان دزد خرد با روشنگری خرد چه اندازه است؟!!!
روشنفکری!!! متنی نوشته است که بیشتر به انشا شباهت دارد تا یک متن علمی.
ابتدا انشای این روشنفکر!!! با هم میخوانیم و سپس به نقد آن مینشینیم.
به این متن توجه کنید:
اگر میترسید
نشر ندهید. ولی تاآخر آن رابخوانید.
شاید؟؟؟؟؟؟
بیشتر به یک خواب آشفته و کابوس میماند تا واقعیت...!!!
جهان اسلام ...:
به یک و نیم میلیارد دوست ، برادر و خواهر که به خون یکدیگر تشنه اند ، جهان اسلام گفته میشود...!؟*
خاورمیانه ... :
منطقه ی پیامبر خیز و بدبخت گونه ای که گوئی آفتاب تیز، مغزها را تکان داده است...!؟
ﻣﻦ ﻧﻤﯽﻓﻬﻤﻢ...:
ﻧﻮﺡ ﺍﯾﻨﺠﺎ...!
ابراهیم اینجا...!
ﻣﻮﺳﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎ...!
ﻋﯿﺴﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎ...!
ﻣﺤﻤﺪ اﯾﻨﺠﺎ...!
ﯾﻮﺳﻒ ﻭ ﯾﻮﻧﺲ ﻭ ﻟﻮﻁ ﻭ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﻭ یعقوب و ...، همگی ﺍﯾﻨﺠﺎ...!
یک ﻧﻔﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ در ﮐﺎﻧﺎﺩﺍ ﯾﺎ ﺑﻠﮋﯾﮏ ﯾﺎ مثلأ ﻧﯿﻮﺯﯾﻠﻨﺪ...