خشم یکی از واکنشهای بشر است که با توجه به سرچشمه آن، به خشم بشری و خشم الهی تقسیم میشود.
نخستین واکنش هر انسانی در مقابل ستم، خشم بر ستمکار است.
اگر ستمدیده توانایی مقابله مستقیم با ستم را داشته باشد، مسلما اقدام میکند و ستم را از خود دفع مینماید.
اما اگر مظلوم، مقهور، و ستمگر، غالب باشد، آن گاه زبان گریه، سپر دفاع مظلوم میگردد.
بر این اساس گریههای شدید فاطمه سلام الله علیها از یک سو نشان از خشم شدید آن حضرت داشت و از سوی دیگر اوج مظلومیت آن حضرت را نشان میداد.
به گواهی منابع وحی، غضب فاطمه غضب پیامبر صلی الله علیه و آله و غضب خداست.
عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ: إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ أَغْضَبَهَا فَقَدْ أَغْضَبَنِي
همانا فاطمه پاره تن من است پس کسی که او را به خشم آورد، در واقع مرا خشمگین ساخته است.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَی لِرِضَاهَا.
خداوند به خاطر خشم فاطمه، خشمگین میشود و به خاطر خشنودی فاطمه، خشنود میگردد.
بنا بر این ثابت میشود که شدت گریههای فاطمه علاوه بر این که مصداق غضب الهی بر دشمنان فاطمه است، اوج ستم رفته بر دین خدا را به اثبات میرساند.
اما میان غضب فاطمه با سایر اولیاء الهی فاصله بسیار است. در قرآن دو نمونه از غضب پیامبران را آورده است. غضب موسی و غضب ادریس. توجه کنید:
وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسی إِلی قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُوني مِنْ بَعْدي أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَ أَلْقَی الْأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُوني وَ كادُوا يَقْتُلُونَني فَلا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْني مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمينَ (اعراف150)
و چون موسی، خشمناك و اندوهگين به سوی قوم خود بازگشت، گفت: «پس از من چه بد جانشينی برای من بوديد! آيا بر فرمان پروردگارتان پيشی گرفتيد؟ و الواح را افكند و [موی] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود كشيد. [هارون ] گفت: « ای فرزند مادرم، اين قوم، مرا ناتوان يافتند و چيزی نمانده بود كه مرا بكشند؛ پس مرا دشمنشاد مكن و مرا در شمار گروه ستمكاران قرار مده.»
وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادی فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ (انبیاء87)
و «ذو النون» را [ياد كن] آنگاه كه خشمگين رفت و پنداشت كه ما هرگز بر او قدرتی نداريم، تا در [دل] تاريكيها ندا درداد كه: «معبودی جز تو نيست، منزّهی تو، راستی كه من از ستمكاران بودم.»
موسی از انحراف گوسالهپرستی بنی اسرائیل به خشم آمد و ادریس از ایمان نیاوردن قومش.
اما با مطالعه در شکواهای فاطمه روشن میشود که غضب فاطمه، از برباد رفتن ثمره تمام عالم آفرینش است. این غضب کجا و غضب سایر اولیاء الهی کجا؟!
از سوی دیگر غضب الهی فاطمه سلام الله علیها، افشاگر ماهیت جبههای شیطانی و ضد الهی است که بر فاطمه ستم روا کرده است و مسلما دشمنان فاطمه مصداق منافقینی است که خداوند از آنان در قرآن این چنین یاد کرده است:
وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصيراً (فتح6)
و [تا] مردان و زنان نفاقپيشه و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد بردهاند، عذاب كند؛ بَدِ زمانه بر آنان باد. و خدا بر ايشان خشم نموده و لعنتشان كرده و جهنّم را برای آنان آماده گردانيده و [چه] بد سرانجامی است!
و مسلما داشتن ولایت و دوستی منافقین مورد غضب الهی مورد نهی الهی قرار گرفته است.
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ (ممتحنه13)
ای كسانی كه ايمان آوردهايد، مردمی را كه خدا بر آنان خشم رانده، به دوستی مگيريد. آنها واقعاً از آخرت سلب اُميد كردهاند، همان گونه كه كافرانِ اهل گور قطع اُميد نمودهاند.
با درنگ در آن چه گفته شد روشن میشود که تفاوت میان غضب فاطمه سلام الله علیها با سایر اولیاء الهی از زمین تا آسمان است.
خشم یکی از واکنشهای بشر است که با توجه به سرچشمه آن، به خشم بشری و خشم الهی تقسیم میشود.
نخستین واکنش هر انسانی در مقابل ستم، خشم بر ستمکار است.
اگر ستمدیده توانایی مقابله مستقیم با ستم را داشته باشد، مسلما اقدام میکند و ستم را از خود دفع مینماید.
اما اگر مظلوم، مقهور، و ستمگر، غالب باشد، آن گاه زبان گریه، سپر دفاع مظلوم میگردد.
بر این اساس گریههای شدید فاطمه سلام الله علیها از یک سو نشان از خشم شدید آن حضرت داشت و از سوی دیگر اوج مظلومیت آن حضرت را نشان میداد.
به گواهی منابع وحی، غضب فاطمه غضب پیامبر صلی الله علیه و آله و غضب خداست.
عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ: إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ أَغْضَبَهَا فَقَدْ أَغْضَبَنِي
همانا فاطمه پاره تن من است پس کسی که او را به خشم آورد، در واقع مرا خشمگین ساخته است.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَی لِرِضَاهَا.
خداوند به خاطر خشم فاطمه، خشمگین میشود و به خاطر خشنودی فاطمه، خشنود میگردد.
بنا بر این ثابت میشود که شدت گریههای فاطمه علاوه بر این که مصداق غضب الهی بر دشمنان فاطمه است، اوج ستم رفته بر دین خدا را به اثبات میرساند.
...