خداوند در قرآن درباره فرشتگان میفرماید:
لاٰ یعْصُونَ اَللّٰهَ مٰا أَمَرَهُمْ وَ یفْعَلُونَ مٰا یؤْمَرُونَ. تحریم/6
از آنچه خدا به آنان دستور داده، سرپیچی نمی کنند، و آنچه را به آن مأمورند، همواره انجام می دهند.
پرسشی که پیش میآید این است که:
معصیت فرشتگان چگونه ممکن است؟
اگر معصیت فرشتگان ممکن نباشد، مؤاخذه برخی از فرشتگان همانند فطرس و کیفر آنها به سقوط از مقامات آسمانی چرا؟
در پاسخ باید توجه داشت که فرشتگان موجودی ارادی هستند و نه جبری.
شاهدش هم همین آیه قرآن است که در آن از امر به فرشتگان و عدم معصیت آنان یاد شده است.
پیداست که موجود جبری نه قابل امر است و نه قابل معصیت.
با توجه به ارادی بودن فرشتگان پرسش یاد شده در واقع به این برمیگردد که:
آیا فرشتگان معصوم هستند یا خیر؟
پیش از پاسخ این پرسش، بایسته است تفاوت فرشته با انسان شناخته شود.
برترین و جامعترین سخنی که در امتیاز انسان از سایر موجودات و نیز ارزشگذاری نهایی این دو نقل شده است این سخن وحی است که:
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ ع فَقُلْتُ الْمَلَائِكَةُ أَفْضَلُ أَمْ بَنُو آدَمَ فَقَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع إِنَّ اللَّهَ رَكَّبَ فِی الْمَلَائِكَةِ عَقْلًا بِلَا شَهْوَةٍ وَ رَكَّبَ فِی الْبَهَائِمِ شَهْوَةً بِلَا عَقْلٍ وَ رَكَّبَ فِی بَنِی آدَمَ كِلْتَیهِمَا فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَیرٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ مَنْ غَلَبَ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ الْبَهَائِمِ.
از امام صادق علیهالسلام پرسیدم فرشتگان برترند یا آدمیزاد؟
حضرت پاسخ داد: امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهالسلام چنین فرموده است: به راستی كه خداوند در فرشتگان تنها خرد بدون شهوت را تركیب نمود، و در حیوانات شهوت بدون خرد را.
اما در آدمیزاد هر دوی خرد و شهوت را تركیب نمود.
پس كسی كه خردش بر شهوتش پیروز گردد، او بهتر از فرشتگان است.
و كسی كه شهوتش بر خردش پیروز شود، او بدتر از حیوانات است.
با درنگ در این سخن گرانمایه روشن میگردد که:
1ـ تفاوت میان انسان و فرشته از یک سو و انسان و حیوان از سوی دیگر، در جامعیت انسان نسبت به دو ویژگی فرشته و حیوان نهفته است.
2ـ در سکانداری اراده انسان، هوس و خرد سر جنگ دارند و هر کدام که سیطره بر اراده آدمی پیدا نماید دیگری را مغلوب و مقهور میکند.
3ـ از آن جایی که حقیقت خرد، ذاتی است که روشنگر واقعیات است، نقطه متضاد آن تاریکی و فاقد روشنگری است.
4ـ با سکانداری خرد، آدمی پا بر فرق فرشتگان میگذارد و گوی سبقت از آنان میرباید؛ چرا که حرکت عقلانی انسان، همراه با اعمال شاقهای است که ناشی از خنثی کردن جاذبهها و دافعههای غرایز اوست.
5ـ با سکانداری هوس، آدمی آن چنان سقوط میکند که حتی ارزش مقایسه با حیوانات را ندارد؛ چرا که حیوان از سرمایهی گرانمایهای چون خرد محروم بوده، از این رو قهرا در چهارچوب غرایزی که خداوند در او آفریده حرکت میکند؛ اما انسان با به خدمت گرفتن خرد در رسیدن به هوس پا را از دایره غرایز طبیعیاش تا آن جا بیرون میگذارد که نه تنها ناموس انسانیتش را نیز بر باد میدهد، بلكه با هوسی جهانی را خاكستر میكند.
تفاوت انسان با سایر موجودات، داشتن خرد و غریزه در كنار هم است كه امكان غلبه هر یك بر دیگری را فراهم میآورد.
در مجال خودش ثابت شده است که عقل ــ البته بر اساس اصطلاح اهل بیت علیهم السلام ــ، عصمت آفرین است.
البته عصمت آفرینی خرد مادامی است که حرکت، بر اساس خرد باشد.
اما به محض غفلت از خرد و یا غلبه غریزه بر خرد، خلأ عقلانیِ خود خواسته پدید میآید.
با خلأ عقلانی، بستر معصیت نیز فراهم میآید.
در نتیجه عصمت فراگیر، ناشی از سه امر است:
۱) وجود عقل فراگیر (عقل کل)
۲) عدم غفلت
۳) عدم غلبه غریزه بر خرد
انسان بر اساس وجود غریزه بستر غلبه غریزه بر خرد وجود دارد و بر اساس غلبه غریزه بر خرد است که قرآن برخی را این گونه توصیف میکند:
وَ لَقَدْ ذَرَأْنٰا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاٰ يَفْقَهُونَ بِهٰا وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لاٰ يُبْصِرُونَ بِهٰا وَ لَهُمْ آذٰانٌ لاٰ يَسْمَعُونَ بِهٰا أُولٰئِكَ كَالْأَنْعٰامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولٰئِكَ هُمُ اَلْغٰافِلُونَ.اعراف/179
و مسلماً بسیاری از جنّیان و آدمیان را برای دوزخ آفریده ایم [زیرا] آنان را دل هایی است که به وسیله آن [معارف الهی را] در نمی یابند، و چشمانی است که توسط آن [حقایق و نشانه های حق را] نمی بینند، و گوش هایی است که به وسیله آن [سخن خدا و پیامبران را] نمی شنوند، آنان مانند چهارپایانند بلکه گمراه ترند؛ اینانند که بی خبر و غافل [ازمعارف و آیات خدای] اند.
أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاّٰ كَالْأَنْعٰامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً.فرقان/44
اینان همانند چهارپایان هستند، بلکه گمراهتر (چرا که خودخواسته پشت به خرد کرده و) غفلتزده هستند.
در فرشتگان که خبری از غریزه نیست، لذا موضوعی برای لغزش از ناحیه غلبه غریزه بر خرد وجود ندارد.
اما غفلت در فرشتگان، ممکن و واقع است.
بر اساس غفلت، فرشتگان نیز دچار لغزش و معصیت میگردند.
خداوند در قرآن درباره فرشتگان میفرماید:
لاٰ یعْصُونَ اَللّٰهَ مٰا أَمَرَهُمْ وَ یفْعَلُونَ مٰا یؤْمَرُونَ. تحریم/6
از آنچه خدا به آنان دستور داده، سرپیچی نمی کنند، و آنچه را به آن مأمورند، همواره انجام می دهند.
پرسشی که پیش میآید این است که:
معصیت فرشتگان چگونه ممکن است؟
اگر معصیت فرشتگان ممکن نباشد، مؤاخذه برخی از فرشتگان همانند فطرس و کیفر آنها به سقوط از مقامات آسمانی چرا؟
در پاسخ باید توجه داشت که فرشتگان موجودی ارادی هستند و نه جبری.
شاهدش هم همین آیه قرآن است که در آن از امر به فرشتگان و عدم معصیت آنان یاد شده است.
پیداست که موجود جبری نه قابل امر است و نه قابل معصیت.
با توجه به ارادی بودن فرشتگان پرسش یاد شده در واقع به این برمیگردد که:
آیا فرشتگان معصوم هستند یا خیر؟
پیش از پاسخ این پرسش، بایسته است تفاوت فرشته با انسان شناخته شود.
برترین و جامعترین سخنی که در امتیاز انسان از سایر موجودات و نیز ارزشگذاری نهایی این دو نقل شده است این سخن وحی است که:
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ ع فَقُلْتُ...