رابطه تقدیر و اختیار چیست؟
تقدیرات الهی دو حوزه دارد: امور خارج از حوزه اراده انسان و امور داخل در حوزه اراده انسان
حوزه دوم مصداق اختیار و انتخاب انسان است
إِنّٰا هَدَيْنٰاهُ اَلسَّبِيلَ إِمّٰا شٰاكِراً وَ إِمّٰا كَفُوراً ﴿إنسان/3﴾
ما راه را به او نشان دادیم یا سپاس گزار خواهد بود یا ناسپاس.
وَ هَدَيْنٰاهُ اَلنَّجْدَيْنِ ﴿بلد/10﴾
و او را به راه خیر و شر هدایت نکردیم [تا راه خیر را بگزیند و راه شر را واگذارد؟] گروهی به اختیار و اراده خود هدایت را میپذیرند و گروهی دیگر به اختیار و اراده خود گمراهی را برمیگزینند
وَ أَمّٰا ثَمُودُ فَهَدَيْنٰاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا اَلْعَمىٰ عَلَى اَلْهُدىٰ فَأَخَذَتْهُمْ صٰاعِقَةُ اَلْعَذٰابِ اَلْهُونِ بِمٰا كٰانُوا يَكْسِبُونَ فصلت/17
و اما ثمودیان، پس آنان را هدایت کردیم، ولی آنان کوردلی را بر هدایت ترجیح دادند، پس به کیفر اعمالی که همواره مرتکب می شدند، بانگ عذاب خوارکننده آنان را فراگرفت؛
تقدیر الهی در حوزه دوم باید به گونه ای تفسیر شود که سر از جبر در نیاورد، زیرا جبر در حوزه هدایت، علاوه بر این که خلاف درک وجدانی همگان است و علاوه بر این که خلاف عقلانیت است، جبر، مستلزم لغویت و بطلان فرستادن پیامبران و کتاب الهی و تکلیف و حساب و کتاب و بهشت و دوزخ میگردد. تفصیل این امور در جای خود بیان شده است.
بر اساس اختیار، تقدیر در حوزه اختیار این گونه تقریب میشود: تقدیر همان نقشهای است که مهندس پیش از ساختن خانه میکشد، برخی از امور به شکل جزمی و حتمی در نقشه درج میشود، مانند مقاومت ستونها و… اما برخی از امور بر اساس احتمالات ممکن تدوین میشود. تمامی احتمالات ممکن تدوین شده در نقشه هنگامی که بخواهد اجرایی شود و به مرحله کار خارجی برسد بر اساس انتخاب صاحبکار معین و مشخص میگردد. این هم بیان ساده و بسیار ابتدایی رابطه تقدیر و اختیار.
رابطه تقدیر و اختیار چیست؟
تقدیرات الهی دو حوزه دارد: امور خارج از حوزه اراده انسان و امور داخل در حوزه اراده انسان
حوزه دوم مصداق اختیار و انتخاب انسان است
إِنّٰا هَدَيْنٰاهُ اَلسَّبِيلَ إِمّٰا شٰاكِراً وَ إِمّٰا كَفُوراً ﴿إنسان/3﴾
ما راه را به او نشان دادیم یا سپاس گزار خواهد بود یا ناسپاس.
وَ هَدَيْنٰاهُ اَلنَّجْدَيْنِ ﴿بلد/10﴾
و او را به راه خیر و شر هدایت نکردیم [تا راه خیر را بگزیند و راه شر را واگذارد؟] گروهی به اختیار و اراده خود هدایت را میپذیرند و گروهی دیگر به اختیار و اراده خود گمراهی را برمیگزینند
وَ أَمّٰا ثَمُودُ فَهَدَيْنٰاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا اَلْعَمىٰ عَلَى اَلْهُدىٰ فَأَخَذَتْهُمْ صٰاعِقَةُ اَلْعَذٰابِ اَلْهُونِ بِمٰا كٰانُوا يَكْسِبُونَ فصلت/17
و اما ثمودیان، پس آنان را هدایت کردیم، ولی آنان کوردلی را بر هدایت ترجیح دادند، پس به کیفر اعمالی که همواره مرتکب می شدند، بانگ عذاب خوارکننده آنان را فراگرفت؛
تقدیر الهی در حوزه دوم باید به گونه ای تفسیر شود که سر از جبر در نیاورد، زیرا جبر در حوزه هدایت، علاوه بر این که خلاف درک وجدانی همگان است و علاوه بر این که خلاف عقلانیت است، جبر، مستلزم لغویت و بطلان...