×

درباره میز پرسمان دینی (چون)

«پرسمان» به معنای «سرای پرسش» و «از ما بپرس» تفسیر شده است. پرسمان دینی، هم حوزه دین به معنای مصطلح آن را فرامی‌گیرد و هم مباحث عقلانی بنیاد دین را و هم….
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۴
۸ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

چرا امامان میراث نوشتاری باقی نگذاشتند؟

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۱۲/۱۱-۴:۱۹:۴۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24539
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 673

اشکال شده که اگر امام صادق علیه السلام ده‌ها هزار شاگرد داشته، چرا آثار نوشتاری نداشتند؟

و اگر تقیه مانع آثار نوشتاری بوده چگونه در فضای تقیه این همه شاگرد پرورش داده‌اند؟

 

در درجه نخست این اشکال قابل نقض است. زیرا دانشمندانی نامداری بوده‌اند که کتابی نداشته‌اند.

 

اما حل اختصاری ۱)

اصل ادعا دروغ است که ائمه کتابی نداشتند.

مصحف امیرالمؤمنین علیه السلام، مصحف فاطمه سلام الله علیها، جفر ابیض، جفر احمر (در بعضی از روایات جفر اکبر جفر اصغر) و صحف متعدد دیگر که نامی بر آن نهاده نشده و…، همه اینها مکتوبات ائمه بوده است.

به علاوه آثار مکتوبی که از پیامبران گذشته داشته‌اند.

به علاوه آن چه به ما نرسیده، با توجه به این که عدم علم دلیل بر انکار نیست.

اما برخی از مستندات آثار نوشتاری ائمه:

وَ یكُونُ عِنْدَهُ صَحِیفَةٌ یكُونُ فِیهَا أَسْمَاءُ شِیعَتِهِ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ وَ صَحِیفَةٌ فِیهَا أَسْمَاءُ أَعْدَائِهِ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ وَ تَكُونُ عِنْدَهُ الْجَامِعَةُ وَ هِی صَحِیفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً فِیهَا جَمِیعُ مَا یحْتَاجُ إِلَیهِ وُلْدُ آدَمَ وَ یكُونُ عِنْدَهُ الْجَفْرُ الْأَكْبَرُ وَ الْأَصْغَرُ إِهَابُ مَاعِزٍ وَ إِهَابُ كَبْشٍ فِیهِمَا جَمِیعُ الْعُلُومِ حَتَّی أَرْشِ الْخَدْشِ وَ حَتَّی الْجَلْدَةِ وَ نِصْفِ الْجَلْدَةِ وَ ثُلُثِ الْجَلْدَةِ وَ یكُونُ عِنْدَهُ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ سلام الله علیها… من لا يحضره الفقيه ج‏4 ص418

نزد امام صحیفه‌ای است که در آن نامهای شیعیانش تا روز قیامت وجود دارد و صحیفه دیگری است که در آن نام دشمنانش تا روز قیامت وجود دارد و نزد امام (کتاب) جامعه است و آن صحیفه‌ای است که 70 ذراع طولش است، در آن تمام آن چه اولاد آدم به آن نیاز دارند وجود دارد و نزد امام جفر اکبر و اصغر است که به اندازه پوست بز و پوست قوچ است است و در این دو تمامی علوم وجود دارد… و نزد امام مصحف فاطمه سلام الله علیها است… مکاتیب الرسول صلی الله علیه و آله ج۲ ص۴۰

قال أبو جعفر علیه السلام إن عندی لصحیفة فیها تسعة عشر صحیفة قد حباها رسول الله صلی الله علیه و آله

امام باقر علیه السلام فرمود: واقعا که نزد من صحیفه‌ای که در آن 19 صحیفه دیگر قرار دارد…

و ایم الله إن عندی لصحف كثیرة قطائع رسول الله صلی الله علیه و آله و أهل بیته و إن فیها لصحیفة یقال لها العبیطة و ما ورد علی العرب أشد علیهم منها و إن فیها لستین قبیلة من العرب بهرجة ما لها فی دین الله من نصیب. مکاتیب الرسول صلی الله علیه و آله ج۲ ص61

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: سوگند به خدا که البته نزد من صحیفه‌های فراوانی است…

حدثنی أبو عبد الله علیه السلام كان فی ذؤابة سیف علی علیه السلام صحیفة صغیرة… کافی ج۱ ص296

امام صادق فرمود: در دسته شمشیر علی علیه السلام صحیفه کوچکی بود…

پس اصل صغری که ائمه کتابی نداشتند، باطل شد.

 

البته پرسش دیگری زنده می‌شود که چرا این علوم به ما نرسیده است؟

این بحث آخری است که پاسخ‌های متعددی به آن داده شده است.

 

حل اختصاری ۲)

طبق اصول موضوعه، قرآن کتابی است که همه نیاز بشر را برطرف می‌کند.

کنار این قرآن، مفسر معصوم وحی نیز گذاشته شده است.

پس راه استفاده از علوم الهی گشوده بوده است.

اما غصب خلافت و… مانع استفاده مردم شدند.

قطعا کتب اختصاصی اهل البیت علیهم السلام هم خالی از این موانع نیست.

 

حل اختصاری ۳)

اگر مقصود از آثار نوشتاری، آثاری باشد که دیگران استفاده کنند، در استفاده دیگران تفاوتی میان آثار نوشتاری مستقیم و با واسطه وجود ندارد.

آثار نوشتاریِ با واسطه‌ی فراوانی از اهل البیت علیهم السلام باقی مانده است.

بنا بر این غرض حاصل شده است و جایی برای اشکال نیست.

و اگر اصرار بر وجود آثار نوشتاری مستقیم باشد، علاوه بر مواردی که بیان شد، باید اثبات شود که برای استفاده مردم ضرورتی دارد آثار نوشتاری مستقیم باشد.

و این قابل اثبات نیست.

 

حل اختصاری ۴)

مستشکل میان تعداد بالای شاگرد و عدم آثار نوشتاری تعارض انداخته است.

هدف او از این تعارض، نفی شاگردان زیاد است.

و به ملازمه، می‌خواهد عالمیت اهل البیت را نفی کند.

اما همان مطالب رسیده از اهل البیت، برای اثبات عالمیت آنها کفایت می‌کند.

اعترافات و تصریحات دوست و دشمن در این باره گواه روشن برای این امر است.

لذا نیازی به اثبات تعداد بالای شاگرد نیست تا تخیل کنیم و دچار تعارض موهوم شویم.

به سخن دیگر تنزلا می‌پذیریم که نوشتاری نبوده و در نتیجه شاگردان فراوان هم منتفی باشد.

اما مستندات عالم بودن اهل بیت بسیار فراوان‌تر از این است که قابل انکار باشد.

پس عالمیت آنها قطعی است هر چند نوشتاری و شاگردی در کار نباشد.

 

حل اختصاری ۵)

شدت اختناق در دوران صادقین بسیار ناشناخته است.

سه مورد از تقیه را در لینک زیر ببینید تا اندکی با شدت تقیه آشنا شوید:

http://aashtee.org/page/Section.aspx?n=1414-23171

با توجه به موارد اشاره شده، اجمالا متوجه می‌شویم که در دوران شدت تقیه چه خبر بوده است!

به عنوان نمونه مرحوم علامه امینی در یکی از نوارهایی از ایشان باقی مانده می‌فرماید:

یکی از تابعین به یکی از اصحاب گفت تو در غدیر خم بودی؟ صحابی گفت آری، تابعی گفت می‌شود برایم نقل کنی؟ صحابی گفت می‌خواهی گردنم را بزنند؟!

نقل حادثه‌ای، آن هم با حضور هزاران نفر، آن هم با سفارش اکید پیامبر که حاضران به غایبان برسانند، نقل چنین تاریخ مسلمی مساوی با کشتن بوده است. تکلیف نقل سایر مطالب دیگر روشن است.

 

حل اختصاری ۶)

محذورات نوشته در دوران تقیه بعد از صادقین بسیار شدیدتر بوده است.

این بحث نیاز به تفصیل دارد.

اما سه مورد لینک فوق برای اشاره اختصاری به این امر کفایت می‌کند. لذا از آن می‌گذریم.

 

و…

 

  • نظر خوانندگان
تا کنون نظر قابل انتشاری ثبت نشده است
  • نظر شما