×

درباره میز پرسمان دینی (چون)

«پرسمان» به معنای «سرای پرسش» و «از ما بپرس» تفسیر شده است. پرسمان دینی، هم حوزه دین به معنای مصطلح آن را فرامی‌گیرد و هم مباحث عقلانی بنیاد دین را و هم….
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
سه شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴
۹ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

طولیت و عرضیت قدرت اولیاء، ریشه انحراف وهابیت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۱۲/۲۳-۶:۲۴:۸
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۹/۱۲/۲۳-۶:۳۹:۳۱
    • کد مطلب:23675
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1704

ریشه تمامی اشکالات وهابیت در توسل و شفاعت، به یک امر باز می‌گردد و آن این که توسل و شفاعت، با توحید افعالی سازگار نیست و مستلزم شرک به خداست.

صرف نظر از نقض‌های فراوانی که به این ادعای وهابیون وارد است و صرف نظر از پاسخ‌های متعددی که داده شده است، ریشه‌یابی آن بسیار جالب است.

ریشه اساسی اتهام شرک در توسل، عدم درک تفاوت قدرت طولی و قدرت عرضی مخلوق است.

توضیح این که تنها موجودی که ذاتا توانا و قادر است، ذات اقدس الهی است. یعنی خداوند متعال ذاتا، مالک توانایی است و قدرتش را از کس دیگر نگرفته است.

اما توانایی و قدرت تأثیر یک مخلوق در عالم تکوین، دو گونه تصور می‌شود: قدرت طولی و قدرت عرضی.

توانایی و قدرت طولی این است که هیچ موجودی، مالک هیچ حول و قوه‌ای نیست، جز این که خداوند، حول و قوه را به تملیک کرده باشد و قیومیت خداوند، همچنان نسبت به قدرت تملیک شده ادامه داشته باشد.

به سخن دیگر، ولو این که مخلوق به تملیک الهی، فاعلِ قادر شده است، اما مالکیت خداوند نسبت به ذات مخلوق و نیز قدرت تملیک شده به او، همچنان باقی است و هر لحظه که بخواهد می‌تواند آن قدرت را از مخلوق بگیرد. از این مطلب در روایات با تعبیر املکیت خداوند یاد شده است.

بر اساس املکیت خداوند، قدرت مخلوق، در طول قدرت خداوند قرار دارد. یعنی اصل حدوثش به اراده خداست و بقاء آن نیز به اراده خداست. به سخن دیگر قدرتِ مخلوق، همیشه و پیوسته در طول قدرت خداست و مخلوق نه در ذات و نه در قدرت، استقلالی ندارد.

پیداست که بر اساس قدرت طولی، هیچ موضوعی برای شرک باقی نمی‌ماند. زیرا هر کاری که از هر مخلوقی سر زند منوط به اذن الهی است.

بر این اساس اگر خداوند به یکی از مخلوقاتش توانایی دهد که در کهکشان‌ها تصرف نمایند، ولی استقلالی در مقابل خداوند نداشته باشد، هیچ گونه شرکی لازم نمی‌آید و هرگز توحید افعالی مخدوش نمی‌گردد.

در مقابل قدرت طولی، قدرت عرضی قرار دارد.

مقصود از قدرت عرضی این است که ولو موجودی همچون مورچه‌ای ضعیف، شاخکش را تکان دهد و در این تکان دادن شاخک، محتاج به اذن الهی نباشد، چنین قدرتی، قدرت عرضی است. یعنی مورچه به این اندازه از قدرت، در عرض قدرت خداوند تأثیرگذار باشد. به سخن دیگر این مورچه در حرکت دادن شاخک خود مستقل از خداوند عمل کرده است.

استقلال مخلوق، ولو در کوچکترین کار و کوچکترین اندازه، همان قدرت عرضی است که مستلزم شرک است و با توحید افعالی منافات دارد.

نتیجه این شد که قدرت طولی هر چند بسیار بزرگ و گسترده باشد، هرگز با توحید افعالی تضاد ندارد. اما قدرت عرضی ولو در اندازه یک حرکت شاخک مورچه باشد، با توحید افعالی متضاد است و مستلزم شرک است.

نمونه قدرت طولی حضرت عیسی است. خداوند به حضرت عیسی توانایی شگفت زنده کردن مرده را داده است، قدرتی که هنوز هم علم به گرد آن نرسیده است. توانایی حضرت عیسی، در طول قدرت الهی است و حضرت عیسی ابدا استقلالی در مقابل خداوند ندارد. لذا زنده کردن حضرت عیسی، هر چند کار حضرت عیسی است، اما هرگز منافاتی با توحید افعالی ندارد و هرگز مستلزم شرک نیست، بلکه عین توحید است.

وَ رَسُولاً إِلى‏ بَني‏ إِسْرائيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ في‏ بُيُوتِكُمْ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ (آل عمران 49)

و [او را به عنوان‏] پيامبرى به سوى بنى اسرائيل [مى‏فرستد، كه او به آنان مى‏گويد:] «در حقيقت، من از جانب پروردگارتان برايتان معجزه‏اى آورده‏ام: من از گِل براى شما [چيزى‏] به شكل پرنده مى‏سازم، آنگاه در آن مى‏دمم، پس به اذن خدا پرنده‏اى مى‏شود؛ و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مى‏بخشم؛ و مردگان را زنده مى‏گردانم؛ و شما را از آنچه مى‏خوريد و در خانه‏هايتان ذخيره مى‏كنيد، خبر مى‏دهم؛ مسلماً در اين [معجزات‏]، براى شما -اگر مؤمن باشيد- عبرت است.»

وهابیت، تفاوت قدرت طولی و عرضی را درک نکرده و یا به خاطر حسد با اولیاء الهی، نخواسته‌اند درک کنند.

لذا توسل به معصومین علیهم السلام را مستلزم شرک می‌پندارند. این در حالی است که بر اساس قدرت طولی توسل و شفاعت، عین توحید است.

  • نظر خوانندگان
تا کنون نظر قابل انتشاری ثبت نشده است
  • نظر شما