×

درباره میز پرسمان دینی (چون)

«پرسمان» به معنای «سرای پرسش» و «از ما بپرس» تفسیر شده است. پرسمان دینی، هم حوزه دین به معنای مصطلح آن را فرامی‌گیرد و هم مباحث عقلانی بنیاد دین را و هم….
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴
۱۷ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

معنی ذلت زن در مقابل شوهر چیست؟

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۰۹/۲۹-۲۰:۳۳:۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:23587
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2034

در روایتی این چنین نقل شده است:

سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ: كُنَّا عِنْدَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، فَقَالَ: «إِنَّ خَيْرَ نِسَائِكُمُ الْوَلُودُ، الْوَدُودُ، الْعَفِيفَةُ، الْعَزِيزَةُ فِي أَهْلِهَا، الذَّلِيلَةُ مَعَ بَعْلِهَا، الْمُتَبَرِّجَةُ مَعَ زَوْجِهَا، الْحَصَانُ عَلى‏ غَيْرِهِ، الَّتِي تَسْمَعُ قَوْلَهُ، وَ تُطِيعُ أَمْرَهُ، وَ إِذَا خَلَا بِهَا بَذَلَتْ لَهُ مَا يُرِيدُ مِنْهَا، وَ لَمْ تَبَذَّلْ كَتَبَذُّلِ الرَّجُلِ».

نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بودیم حضرت فرمود:

به راستی که بهترین زنان شما زنان بچه‌آور، مهربان، با عفت هستند، زنانی که در نزد خویشان خود عزیز و در نزد شوهر ذلیل هستند، زنانی که نزد شوهر، زینت‌شان را آشکار می‌کنند و نزد دیگران خود را می‌پوشانند، زنانی که سخن شوهرش را می‌شنوند و فرمانش را اطاعت می‌کنند و هنگامی که نزد شوهر هستند آن چه می‌خواهد بذل می‌کنند اما نه همانند بذل مرد.

(شارحین دو معنا برای جمله اخیر ذکر کرده‌اند: یکی این که در بذل آن چه شوهر می‌خواهد، همانند مرد بی‌حیایی نمی‌کند و معنای دوم این که ترک زینت نکند همچنان که مرد ترک زینت می‌کند.)

ممکن است درک جمله «الْعَزِيزَةُ فِي أَهْلِهَا، الذَّلِيلَةُ مَعَ بَعْلِهَا» (زنانی که در نزد خویشان خود عزیز و در نزد شوهر ذلیل هستند) برای بعضی دشوار باشد. لذا شایسته است اندکی آن را توضیح دهیم.

مردان از نظر شخصیتی، تفاوتهای کلی دارند.

لذا این روایت را بر اساس شخصیتهای مختلف، تطبیق می‌دهیم.

۱) برخی از مردان واقعا رفتاری ظالمانه دارند و بویی از مروت (انسانیت) نبرده‌اند تا چه رسد به فتوت (جوانمردی).

با توجه به این که خانواده، رکن مهم اجتماعی است و علاوه بر محیط داخلی، بر زندگی بسیاری از جمله اولاد، تأثیرات فراوانی دارد، لذا باید با نگاه جامع به مسئله نگریست.

خانواده در واقع یک جامعه کوچک، اما بسیار مهم است. هر جمع و جامعه‌ای نیازمند مدیر است. تا آن جایی که اگر دو نفر به سفر بروند شایسته است کسی را به عنوان مدیر تعیین نمایند.

به دلایلی که در جای خودش بیان شده، مرد مدیر خانواده است «الرجال قوامون علی النساء».

برای توضیح این مطلب به نوشتاری با عنوان «حق مدیریت خانواده زنانه است یا مردانه؟» در سایت آشتی با خرد مراجعه کنید.

اگر مدیر جامعه خانواده، فاقد مروت و فتوت بود، خواه ناخواه خانواده دچار چالشهای فراوانی خواهد شد.

با فرض این که مشکل هم از مرد است نه از زن، اگر زن بخواهد روشی عاقلانه داشته باشد، چه باید بکند؟

احتمالات رفتار زن عبارتند از:

1.1) نخستین مرحله این است که زن شیوه‌ای در پیش بگیرد که مرد را اصلاح کند.

مسلم برخورد مستقیم با چنین مردانی، نه تنها اصلاح کننده آنها نیست، بلکه بر خباثت آنها می‌افزاید و حاصل آن خشونت بیشتر در خانواده است.

پس راه تقابل و درگیری مستقیم و رو در رو حاصلی ندارد.

1.2) یکی از مهم‌ترین راه‌های اصلاح، اصلاح غیر مستقیم که خود شیوه‌های متعددی دارد.

کاراترین شیوه اصلاح غیر مستقیم، محبت است، مسلما محبت در بسیاری از موارد تأثیرگذار است، البته گاهی اوقات تأثیر آن در دراز مدت روشن می‌شود.

البته محبت به مردی که خبری از مروت و فتوت ندارد، کار آسانی نیست، بلکه به حسب ظاهر یکی از مصادیق ذلت زن در مقابل مرد، آن هم چنین مردی است.

اما اگر محبت زن در چنین شرایطی هیچ ثمری نداشته باشد، مسلما شدت صدمات را کاهش می‌دهد.

لذا تا پیش از ضرورت طلاق، کاهش صدمات به مصلحت خود زن است.

هنگامی که ضرورت طلاق احراز شد، موضوع قضیه تفاوت پیدا می‌کند و صورت مسئله عوض می‌شود.

۲) اما اگر مرد بویی از مروت و فتوت برده باشد، مسلم است که اصلاح او با تواضع و فروتنی بسیار محتمل‌تر است تا این که زن در مقابل او بایستد و بجنگد.

۳) اما اگر مردِ زن، واقعا اهل مروت و فتوت باشد که دیگر هیچ راهی جز محبت باقی نمی‌ماند، زیرا اگر مرد، انسانیت داشته باشد و جوانمرد باشد، پاسخ محبت را با محبت خواهد داد.

روشن است که در چنین شرایطی زندگی گلستان خواهد شد.

۴) اگر مرد، مسلمان و مؤمن باشد، مسلما مؤدب به آداب اهل بیت علیهم السلام است.

اهل بیت سفارشات فراوانی درباره زن کرده‌اند.

پیداست که مرد مؤمن، همه سفارشات اهل بیت درباره خانواده را فراموش نمی‌کند و تنها ذلت زن را نمی‌بیند.

از جمله از سفارشات اهل بیت علیهم السلام، اکرام زن، محبت به زن و… است.

روایت رفتار امیرالمؤمنین با فاطمه زهرا روحی لهما الفداء نمونه بسیار جالبی برای این قضیه است.

شیعه اگر شیعه باشد، باید در همه جا، پا جای اهل بیت بگذارد و الا مصداق محب و موالی است و به تعبیر برخی از روایات می‌شود «مؤمن القلب و فاسق العمل»

۵) اما اگر مرد شیعه واقعی باشد…

شیعه واقعی، مؤدب به آداب اهل بیت است، همچنان که اهل بیت مؤدب به ادب امیرالمؤمنین و امیرالمؤمنین مؤدب به ادب پیامبر (علیهم السلام) و پیامبر صلی الله علیه و آله مؤدب به ادب الهی است.

شایسته است یک نمونه از ادب الهی که در اهل بیت تجلی کرده را بیاورم تا بفهمیم ما کجا و شیعه علی کجا!

جریان زیر یکی از مصادیق جالب آیه تحیت است:

قَالَ أَنَسٌ: كُنْتُ عِنْدَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ دَخَلَتْ عَلَيْهِ جَارِيَةٌ بِيَدِهَا طَاقَةُ رَيْحَانٍ فَحَيَّتْهُ بِهَا، فَقَالَ لَهَا: أَنْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللَّهِ تَعَالَى. فَقُلْتُ: تُحَيِّيكَ بِطَاقَةِ رَيْحَانٍ لَا خَطَرَ لَهَا فَتُعْتِقُهَا؟! فَقَالَ: كَذَا أَدَّبَنَا اللَّهُ تَعَالَى، قَالَ وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها فَكَانَ أَحْسَنَ مِنْهَا عِتْقُهَا. (نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص83)

انس می‌گوید نزد امام حسین علیه السلام بودم. کنیزی بر حضرت وارد شد در حالی که شاخه گلی دستش بود، پس آن را به عنوان احترام و خوشامدگویی به امام حسین علیه السلام داد. حضرت به او فرمود تو برای خدا آزادی (و او را از کنیزی آزاد ساخت. انس می‌گوید با تعجب) به حضرت عرض کردم این کنیز با یک شاخه گلی که ارزشی ندارد به شما احترام کرد، شما او را آزاد کردی؟! فرمود این چنین خداوند تعالی ما را مؤدب ساخته است و فرموده است: وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ…

در این روایت حضرت اشاره به این آیه قرآن کرده است:

وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ حَسيبا (النساء 86)

و چون به شما درود گفته شد، شما به [صورتى‏] بهتر از آن درود گوييد، يا همان را [در پاسخ‏] برگردانيد، كه خدا همواره به هر چيزى حسابرس است‏

اگر زن به شوهرش محبت کند، البته شوهری که مؤدب به آداب الهی باشد، یک قدم محبت زن را با چند قدم پاسخ می‌دهد.

اینجاست که زندگی می‌شود، بهشت زمینی!!!

معنای تواضع و ذلت زن در مقابل شوهر این است.

آثار محبت و تواضع و ذلت زن در مقابل شوهر هم روشن شد.

این چنین روشی عاقلانه است یا جنگ و درگیری پیوسته؟!

این تواضع شایسته است یا طلاق و جدایی، که هم فاجعه وحشتناک اجتماعی است و هم ابغض الحلال الهی؟!

آن چه مهم است تبیین شایسته روایات اهل است که متأسفانه بیان آن کار هر کسی نیست.

در تطبیق این گونه روایات، باید میان شوهری که شیعه است، یعنی مؤمن القلب و مؤمن العمل و مؤدب به ادب اهل بیت است، فرق گذاشت،

تا شوهری که مؤمن القلب است اما فاسق العمل و مؤدب به ادب الهی نیست.

تا شوهری که مروت و فتوت چندانی ندارد.

تا شوهری که اصلا بویی از مروت و فتوت نبرده است.

اگر این گونه روایات به شایستگی درک شود، نه تنها مورد اشکال واقع نمی‌شود بلکه آن را با آب طلا می‌نویسیم.

این روش زندگی بهتر است، یا جار و جنجال و درگیری و خدای نخواسته طلاق؟!

البته فراموش نشود که تمامی آن چه که گفته شد مربوط به جایی است که زن مظلوم و شوهر ظالم باشد.

اما اگر زن، خودش ظالم باشد که وظیفه کاملا روشن است.

  • نظر خوانندگان
تا کنون نظر قابل انتشاری ثبت نشده است
  • نظر شما