نخستین اشکالی که در قتل جنین مطرح میشود، اشکال «قصاص قبل از جنایت» است.
نقطه اتکای این اشکال، «بیگناهی جنین» است. یعنی چون برای جنین، گناهی متصور نیست، پس قتل آن ظالمانه است.
اگر اصول موضوعه مسئله به درستی درک شود، پاسخ این اشکال ساده است.
پاسخ یکم: این اشکال نقضهای متعددی دارد.
قتل جنین، صرف نظر از بار روانی آن، عمده اشکالش این است که جنین بیگاه است و قتلش ظلم شمرده میشود.
بسیار اتفاق میافتد که در حوادث طبیعی مثل زلزله، سیل و… مادری با جنینش کشته میشود.
در این موارد، از یک طرف دقیقا قتل یک جنین بیگناه اتفاق میافتد و از طرف دیگر تمامی اتفاقات عالم به اذن خداست.
پس باید به خدا هم اشکال شود که چرا به قتل جنین بیگناهی اذن دادهای؟!
پیش از اشکال به قتل جنین زنان بنی امیه، باید به نقضهای فراوانی پاسخ داد.
هر پاسخی به نقضهای مطرح شده داده شود همان پاسخ دقیقا در مسئله ما نیز جاری است.
پاسخ دوم: همچنان که در حوادث طبیعی کودکان میمیرند و خداوند در عالم آخرت فرصتهای دیگری برایشان فراهم میکند، در مورد جنین نیز دقیقا همین نکته جاری است.
اگر قتل جنین حکیمانه و به فرمان خداوند باشد، و خداوند هم به تمام و کمال در آخرت جبران کند، هرگز ظلمی اتفاق نیفتاده است.
پاسخ سوم: اگر مالکیت خداوند، آن چنان که باید و شاید تعقل شود، اشکال از اساس منتفی میشود.
شما قدرت دارید که درختی را در ذهن خود تصور کنید، تمام ذات این درخت ذهنی، مملوک شماست و شما آزادید که آن را هر گونه که بخواهید به تصویر بکشید، همچنین کاملا آزاد هستید که هر لحظه اراده کنید منعدم شود. (و در واقع صرف برداشتن توجه موجب انعدام آن میشود.)
این مَثَل برای تقریب مالکیت مطلقه خداوند، بسیار ناقص است، اما تا حدودی درک آن را آسان میکند.
بر فرض بیگناهی جنین، خداوند به این جنین در چند عالَم پیش فرصت وجود داده و او را امتحان نیز کرده است، در این عالم نیز تا این لحظه به جنین فرصت وجود داده است، اگر به هر دلیلی از این لحظه اراده انعدام جنین را بکند، چه اشکالی بر مالک مطلق وارد میشود؟!
آیا حقی ضایع گشته است؟! آیا ظلمی بر خود جنین رفته است؟!
البته کار خداوند همیشه حکمیانه است چه حکمت آن برای ما آشکار شود و چه نشود.
عمده درک درست مالکیت مطلقه خداوند است.
پاسخ چهارم: بر اساس اصول موضوعه دین، ما در آخرین مراحل، از مراحل امتحان هستیم. پیش از این در عوالمی، از جمله عالم ذر، امتحاناتی دادهایم که برخی موفق و برخی مردود شدهاند.
اگر جنین، در عوالم پیشن جرمی را مرتکب شده باشد، آیا مؤاخذه الهی به این که در این شرایط کشته شود بر خلاف عدل است؟!
توضیح این که جرمی قطعا سر زده است (حالا در هر عالمی)، قطعا مجرم مستحق عقوبت است.
عقوبت دست خداست. در هر عالمی بخواهد میتواند عقوبت کند.
با در نظر گرفتن این دو امر در مفروض بحث، با کشتن جنین هرگز ظلمی محقق نمیشود.
مجازات جرمِ عالم ذر در این عالم، تکوینا واقع شده است و شاهد آن روایاتی است که درباره ولد زنا و کوسه وارد شده است.
اما مجازات تشریعی، تا کنون چنین حکمی نبوده است و در سیره انبیاء و معصومین چندان اثری از آن دیده نمیشود.
اما نبودن چنین مجازاتی پیش از ظهور، دلیل بر نبودن چنین احکامی در زمان ظهور نیست.
گذشته از این که جریان احکام شرعی بر اساس عالم ذر، در زمان ظهور دلیل خاص دارد.
یک نمونه آن بحث ارث است. در روایات وارد شده است که ارثبری در زمان ظهور بر اساس برادری نسبی در عالم دنیا نیست، بلکه بر اساس برادری در عالم ذر است.
بنا بر این ممکن است کشتن جنین نیز بر همین اساس باشد.
اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال بر ظلم بودن قتل جنین.
اگر اجرای سیاست حکم داودی در دوران ظهور را هم در نظر بگیریم، این پاسخ بیشتر تقویت میگردد.
چرا که حضرت از جرائم آنان در عالم ذر با خبر است، پس بدون نیاز به بینه و شاهد آنان را عقوبت میکند.
این میشود یک مصداق حکم داودی.
با درنگ در آن چه گفته شد روشن میشود قتل جنین با حفظ اصول موضوعه هرگز ظالمانه نیست.
عدم سابقه پیش از ظهور نیز منافاتی با احکام خاص پس از ظهور ندارد همان گونه که اشاره کردیم.
نخستین اشکالی که در قتل جنین مطرح میشود، اشکال «قصاص قبل از جنایت» است.
نقطه اتکای این اشکال، «بیگناهی جنین» است. یعنی چون برای جنین، گناهی متصور نیست، پس قتل آن ظالمانه است.
اگر اصول موضوعه مسئله به درستی درک شود، پاسخ این اشکال ساده است.
پاسخ یکم: این اشکال نقضهای متعددی دارد.
قتل جنین، صرف نظر از بار روانی آن، عمده اشکالش این است که جنین بیگاه است و قتلش ظلم شمرده میشود.
بسیار اتفاق میافتد که در حوادث طبیعی مثل زلزله، سیل و… مادری با جنینش کشته میشود.
در این موارد، از یک طرف دقیقا قتل یک جنین بیگناه اتفاق میافتد و از طرف دیگر تمامی اتفاقات عالم به اذن خداست.
پس باید به خدا هم اشکال شود که چرا به قتل جنین بیگناهی اذن دادهای؟!
پیش از اشکال به قتل جنین زنان بنی امیه، باید به نقضهای فراوانی پاسخ داد.
هر پاسخی به نقضهای مطرح شده داده شود همان پاسخ دقیقا در مسئله ما نیز جاری است.
پاسخ دوم: همچنان که در حوادث طبیعی کودکان میمیرند و خداوند در عالم آخرت فرصتهای دیگری برایشان فراهم میکند، در مورد جنین نیز دقیقا همین نکته جاری است.
اگر قتل جنین حکیمانه و به فرمان خداوند باشد، و خداوند هم به تمام و کمال در آخرت جبران کند، هرگز ظلمی اتفاق نیفتاده است.
...