اندک نیست مواردی که انسان دچار ابهام میگردد و ابهامش لباس پرسش میپوشد.
و بسیار فراوان است مواردی که شبههای القاء میشود که شکی برمیانگیزد نیازمند رفع و رجوع.
پرسش طبیعی و شبهه افکنی، هر دو چرایی یک تحقیق را رقم میزنند. اما چگونه؟
در سرفصل «نخست، به اندیشهی خویش سامان دهیم» از نوشتار «آشنایی با روش اندیشه» این چنین آمده است:
در جهان اندیشه برخی خواب سنگینی دارند؛ به این معنی که تا حملهای به آنان صورت نگیرد، از خود حرکتی نشان نمیدهند؛ از این رو بسیاری از تحقیقات علمی ناظر به نقد و انتقاد و یا شبهافکنی است. اینجاست که برخی از تحقیقات خواسته و ناخواسته حال و هوای جنگیدن را پیدا میکند. این در حالی است که نیاز علمی و تحقیقاتی ما منحصر به این موارد نیست.
به باور این کوچکترین سمت و سوی یک تحقیق علمی، باید متناسب با هدف واقعی آن باشد. مسلما در بسیاری از موارد، هدف یک تحقیق، پیدا کردن یک راه حل برای خود انسان است، تا پاسخ به یک انتقاد و یا مرتفع ساختن یک شبهه…
از این رو به نظر میرسد در تحقیقات علمی، طبقهبندی مخاطبین و اولویت بندی آنها به ترتیب زیر لازم است:
1ـ نخست باید به این اندیشه شود که آیا در این مسأله، خود به تنهایی و به دور از هر جار و جنجالی، قانع شدهایم یا این که آرامش درونی و استقرار عقلانی پیدا نکردهایم؟
2ـ مخاطب منصفی در نظر گرفته شود که فاقد هر گونه جبههبندی باشد، اما این مخاطب بیدلیل هم چیزی را نمیپذیرد. آیا میتوان چنین مخاطبی را قانع نمایم و با خود همراه کنم؟
3ـ کسانی که در جبهه مخالف ما قرار دارند، اما کاملا منصف هستند، مورد خطاب قرار گیرند.
4ـ هدف تحقیق، برخورد با مخاطبان مخالف غیر منصف باشد.
5ـ در نهایت باید به چگونگی برخورد و درمان مخاطبانی پرداخت که حق را یافته، اما عامدانه و عالمانه با آن در ستیز هستند.
متأسفانه بیشتر حرکتهای علمی ما ناظر به مرحله چهارم و پنجم است.
پس بایسته است مخاطب هر تحقیقی، خودمان باشیم و نخستین هدف تحقیق، سازماندهی به ساختمان اندیشهمان.
یکی از شبهات، مسئله موسوم به «تفخیذ» است. تا همین اواخر اثری از این شبهه وجود نداشت، اما اخیرا بازار آن بسیار داغ شده است. البته این امر نکته ظریفی در آن نهفته است.
این مسئله، نه مستحدث است و نه مورد ابتلای چندانی دارد و مهم این که تا کنون نیز مورد توجه نبوده است.
پس چرا در دوران اخیر به شدت در بوق و کرنا دمیده شده است؟
نداشتن مصداق آن چنانی برای این حکم، همراه با فضای پاک ذهنی و اخلاقی متدینین، موجب شده که کسی دچار شبهه نگردد.
اما اگر بیماری روانی، مبتلا به پدوفیلی، این مسئله را ببیند، چه تفسیرها که نمیکند! البته شدت واکنش این بیماران، به درجه فسق و آلودگی آنان گره میخورد، و یا اگر با چشم بدبینی به این مسئله نگریسته شود و یا اگر….
اما شگفتتر از پدوفیلیها، حقوق بشریها هستند. غافل از این که پدران مسلمان نسبت به کودکانشان در آرامش هستند و کودکانشان نیز در امن و امان، دغدغه متدینین بیشتر از حقوق بشریهاست تا از مشکل نداشتهشان.
شبهه تفخیذ از دو کانون به ظاهر متضاد سرچشمه گرفته است: سنیان از روی دشمنی با مذهب شیعه و ملحدان در پوشش کوبیدن دین اسلام.
پوشیده نیست که هم ملحدان و هم سنیان، پرونده قطوری در عفت و پاکی دارند! تنها کافی است به برخی از منابع علمی آنان و برخی از صفحات پیشین تاریخ و اخبار دوران معاصر مراجعه نمود.
در هر صورت برطرف ساختن شبهه، در مسئله موسوم به تفخیذ، نیازمند تحقیق است.
اما همان گونه که گفتیم، بایسته است نخستین مخاطب هر تحقیقی خودمان باشیم و نخستین هدف نیز، سازماندهی به ساختمان اندیشه خودمان.
از این رو این نوشتار، در پی توضیح واقعیت امر است.
[مقاله «لجن پراکنی به نام تفخیذ» حاصل مناظرهای تلگرامی است.
شما میتوانید متن مناظره را در شاخه «دغدغه۴ روشنفکران روزگار ما: تفخیذ» از نوشتار «افق روشنفکران روزگار ما» زیر ببینید.]
اندک نیست مواردی که انسان دچار ابهام میگردد و ابهامش لباس پرسش میپوشد.
و بسیار فراوان است مواردی که شبههای القاء میشود که شکی برمیانگیزد نیازمند رفع و رجوع.
پرسش طبیعی و شبهه افکنی، هر دو چرایی یک تحقیق را رقم میزنند. اما چگونه؟…
بایسته است مخاطب هر تحقیقی، خودمان باشیم و نخستین هدف تحقیق، سازماندهی به ساختمان اندیشهمان.
یکی از شبهات، مسئله موسوم به «تفخیذ» است. تا همین اواخر اثری از این شبهه وجود نداشت، اما اخیرا بازار آن بسیار داغ شده است. البته این امر نکته ظریفی در آن نهفته است.
این مسئله، نه مستحدث است و نه مورد ابتلای چندانی دارد و مهم این که تا کنون نیز مورد توجه نبوده است.
پس چرا در دوران اخیر به شدت در بوق و کرنا دمیده شده است؟
نداشتن مصداق آن چنانی برای این حکم، همراه با فضای پاک ذهنی و اخلاقی متدینین، موجب شده که کسی دچار شبهه نگردد.
اما اگر بیماری روانی، مبتلا به پدوفیلی، این مسئله را ببیند، چه تفسیرها که نمیکند! البته شدت واکنش این بیماران، به درجه فسق و آلودگی آنان گره میخورد، و یا اگر با چشم بدبینی به این مسئله نگریسته شود و یا اگر….
اما شگفتتر از پدوفیلیها، حقوق بشریها هستند…
شبهه تفخیذ از دو کانون به ظاهر متضاد سرچشمه گرفته است: سنیان از روی دشمنی با مذهب شیعه و ملحدان در پوشش کوبیدن دین اسلام.
پوشیده نیست که هم ملحدان و هم سنیان، پرونده قطوری در عفت و پاکی دارند! تنها کافی است به برخی از منابع علمی آنان و برخی از صفحات پیشین تاریخ و اخبار دوران معاصر مراجعه نمود.
در هر صورت برطرف ساختن شبهه، در مسئله موسوم به تفخیذ، نیازمند تحقیق است…