💡 پاسخ(ها):
خداوند در قرآن ملحق گردانید عیسی نبی را به اولاد انبیاء از طریق حضرت مریم و همچنین ملحق گردانیده است امامان را به ذریه ی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از طریق فاطمه علیهاالسّلام.
❓ پرسش(های) مشابه این شاخه
…
********************
دلیل اول:
جواب این سوال را امام کاظم (علیه السلام) در مناظره با هارون الرشید فرموده اند. در جلسه مناظره، هارون به امام عرضه داشت:
چگونه شما می گویید ما ذریه پیغمبریم و حال آنکه پیغمبر پسری نداشت. و جز آن نیست که عقب از برای پسر است نه از برای دختر و شما اولاد دخترید.
حضرت در جواب او قرائت فرمودند آیه 84 و 85 از سوره انعام را:
﴿وَمِن ذُرّیّتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَیْمَانَ وَ أَیّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسَی وَ هَارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ * وَ زَکَرِیّا وَ یَحْیَی وَ عِیسَی وَ إِلْیَاسَ کُلّ مِنَ الصّالِحِینَ﴾.
«هدایت نمودیم از ذریه نوح یا ابراهیم - نظر به اختلاف تفاسیر - داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همه از صالحین بودند.»
آن گاه حضرت به محل استشهاد از آیه عنایت نموده و به هارون فرمودند:
کیست پدر عیسی؟
هارون در جواب گفت:
برای عیسی پدری نبوده.
حضرت فرمودند:
یعنی جز این نیست که خدای تعالی ملحق گردانید او را به اولاد و ذراری انبیاء از طریق حضرت مریم و همچنین ملحق گردانیده است ما را به ذریه ی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از طریق مادرمان فاطمه علیهاالسّلام. (1)
فخر رازی در «تفسیر کبیر» (2) ذیل همین آیه شریفه در مسئله ی پنجم می گوید:
این آیه دلالت دارد بر اینکه حسن و حسین ذریه ی رسول الله می باشند؛ برای آنکه خداوند در این آیه عیسی را از ذریه ی ابراهیم قرار داده و پدری برای عیسی نبوده؛ این انتساب از طرف مادر است. همچنین حسنین از طرف مادر ذریه ی رسول الله (صلی الله علیه و آله) می باشند، کما اینکه حضرت باقر العلوم در نزد حجاج به همین آیه استدلال نمود.
دلیل دوم:
حضرت در ادامه قرائت فرمودند آیه شریفه مباهله را که آیه 61 سوره آل عمران است:
فَمَنْ حَاجّکَ فِیهِ مِن بَعْدِمَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَهَ اللهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ.
«هر کس با تو در مقام مجادله بر آید درباره ی عیسی، بعد از آنکه به وحی خدا به احوال او آگاهی یافتی؛ بیایید ما و شما با فرزندان و زنان و کسانی که به منزله نفس ما هستند با هم به مباهله برخیزیم، تا دروغگویان و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.»
آن گاه حضرت فرمودند: احدی ادعا ننموده است که در موقع مباهله به امر پروردگار در مقابل نصاری داخل نموده باشد پیغمبر در زیر کساء مگر علی بن ابی طالب و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام را. پس چنین مستفاد می شود که مراد از (انفسنا) علی بن ابی طالب است و مراد از (نسائنا) فاطمه زهرا و مراد از (ابنائنا) حسن و حسین اند؛ که خداوند آنها را پسران رسول خود خوانده است.
پس از این استدلال ثابت می شود که جمیع سادات فاطمی الی انقراض العالم، به این افتخار جلیل مفتخرند و تماماً ذراری و اولادهای رسول الله هستند.
چنانچه ابن ابی الحدید در «شرح نهج البلاغه» (3) و ابوبکر رازی در تفسیر خود، به همین آیه و جمله «ابنائنا» استدلال می نمایند؛ که حسن و حسین از طرف مادر پسران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هستند، همچنان که خداوند در قرآن مجید، حضرت عیسی را از ذریه ی ابراهیم خوانده از طرف مادرش مریم.
محمّد بن یوسف گنجی شافعی در «کفایهْ الطالب» (4) و ابن حجر مکی در «صواعق محرقه» (5) و خطیب خوارزمی در «مناقب» (6) از همین آیه و جمله «ابنائنا» استدلال می نمایند؛ که حسن و حسین از طرف مادر پسران رسول خدا صلی الله علیه وآله هستند، همچنان که خداوند در قرآن مجید، حضرت عیسی را از ذریه ی ابراهیم خوانده از طرف مادرش مریم.
دلیل سوم:
خطیب خوارزمی در «مناقب» (7) و میرسید علی همدانی شافعی در «مودّهْ القربی» (8) و امام احمد بن حنبل در «مسند» (9) و سلیمان حنفی بلخی در «ینابیع الموّدهْ» (10) نقل می نمایند - با مختصر کم و زیادی در الفاظ - که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«ابنای هذان ریحانتان من الدنیا، إبنای هذان إمامان قاما أو قعدا.»
یعنی: این دو فرزند من (حسن و حسین) ریحانه ی من اند از دنیا و هر دو فرزندان من، امامان اند، خواه قائم به امر امامت باشند و خواه ساکت و قاعد.
دلیل چهارم:
ابوصالح (11) و حافظ عبدالعزیز بن الاخضر و ابو نعیم و طبری - و ابن حجر مکی در صفحه 112 «صواعق» (12) و محمد بن یوسف گنجی شافعی در آخر فصل اول بعد از صد باب «کفایهْ الطالب» (13) و طبری در ترجمه حالات حضرت امام حسن - نقل نموده اند از خلیفه ی ثانی عمر بن الخطاب که گفت:
«إنّی سمعت رسول الله یقول کلّ حسب و نسب فمنقطع یوم القیامه ما خلا حسبی و نسبی و کلّ بنی أنثی عصبتهم لأبیهم ما خلا بنی فاطمه، فإنّی أنا أبوهم و أنا عصبتهم.»
شنیدم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: هر حسب و نسبی منقطع است روز قیامت مگر حسب و نسب من و هر اولاد دختری عصبه ی آنها از جانب پدر است مگر اولادهای فاطمه که من پدر و عصبه آنها هستم.
منابع:
1- الاحتجاج، شیخ طبرسی، 2/335 - 340، ح 271
2- تفسیر الکبیر، فخر رازی، 13/66
ابن کثیر در تفسیر القرآن العظیم، 2/135
بروسوی در روح البیان 3/61
3- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، 11/26، خطبه 200
قرطبی در الجامع لاحکام القرآن، 4/104
إبن حجر مکی در صواعق المحرقه، ص155، باب 11، فصل 1، آیه 9
فخر رازی در تفسیر الکبیر 8/81
4- کفایهْ الطالب، گنجی شافعی، ص379، باب 100، فصل فی بیان أن ذریهْ النبی صلی الله علیه وآله من صلب علی علیه السّلام.
5- صواعق المحرقه، ابن حجر مکی، ص124، ح 27، باب 9، فصل 2.
6- مناقب خوارزمی، ص327، ح 339، فصل 19
متقی هندی در کنز العمال، 11/600، ح 32892، کتاب الفضایل، باب 3، فصل 2 فضایل علی، این حدیث را با همین الفاظ نقل کرده اند.
همچنین خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، 1/316، ترجمه شماره 206، در شرح حال محمد بن احمد بن عبدالرحیم المؤدب.
7- مناقب خوارزمی، ص287، ح 279، فصل 19. خوارزمی این حدیث را نقل می کند: «عن سلیمان بن مهران الأعمش... قلت: أخبرنی والدی، عن أبیه، عن جدّه قال: کنّا ذات یوم جلوساً عند رسول الله صلی الله علیه وآله، اذ أقبلت فاطمه بنته علیهاالسّلام فدخلت علی رسول الله صلی الله علیه وآله فقالت له: یا أبه، انّ الحسن والحسین خرجا من عندی آنفاً وما أدری أین هما؟ فقد طار عقلی و قلق فؤادی و قلّ صبری، وبکت وشهقت حتّی علا بکاؤها، فلما رآها، رحمها ورق لها فقال: لا تبکی یا فاطمه، فوالّذی نفسی بیده، انّ الّذی خلقهما هو أرأف بهما منک وأرحم بصغرهما منک، قال: فقام النبی صلی الله علیه وآله من ساعته فرفع یدیه الی السماء وقال: اللهم انّهما ولدای، قرّه عینی وثمره فؤادی، وأنت أرحم بهما (منّی) وأعلم بموضعهما، یا لطیف بلطفک الخفی، أنت عالم الغیب والشهاده، اللهم ان کانا أخذا برّاً أو بحراً فاحفظهما وسلّمهما حیث کانا، وحیثما توجها، قال: فلما دعا رسول الله صلی الله علیه وآله فما استتمّ الدعاء فاذا بجبرئیل علیه السّلام قد هبط من السماء ومعه عظماء الملائکه وهم یؤمّنون علی دعاء النبی صلی الله علیه وآله فقال جبرئیل: یا حبیبی، یا محمد لا تحزن ولا تغتمّ وأبشر، فانّ ولدیک فاضلان فی الدنیا و فاضلان فی الآخره وأبوهما خیر منهما، وهما نائمان فی حظیره بنی النجّار، وقد وکّل الله بهما ملکاً یحفظهما...». گرچه حدیثی که مؤلف از مناقب نقل کرده با این حدیث متفاوت است، لکن این حدیث دو جمله دارد که مطلب مورد نظر را ثابت می کند: جمله اول، جمله ای است که رسول اکرم صلی الله علیه وآله در هنگام دعا فرمود: «اللهم انما ولدای». و جمله دوم، جمله ای است که جبرئیل خطاب به رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «فان ولدیک» که هر دو جمله امام حسن و امام حسین علیه السّلام را فرزندان رسول خداصلی الله علیه وآله خوانده است.
8- مودهْ القربی، سید علی بن شهاب همدانی، مودّهْ 12 (با استفاده از ینابیع المودهْ قندوزی 2/326، ح948، باب 56). همدانی این بخش از حدیث را نقل می کند: «وعن أمیرالمؤمنین علی علیه السّلام رفعه: الولد ریحانه و ریحانتای الحسن والحسین».
9- مسند احمد بن حنبل، 5/51
10- ینابیع المودهْ، قندوزی، 2/480، ح 350 - 352، باب 59، فصل 3
صحیح بخاری، 8/322، ح 876، کتاب الادب، باب رحمهْ الولد و تقبیله و معانقته
الجامع الصحیح، محمد بن عیسی ترمذی، ص989، ح 3779، کتاب المناقب، باب مناقب الحسن والحسین؛
کنزالعمال، متقی هندی، 12/113، ح 34252، کتاب الفضایل، باب 5، فصل 2، مناقب الحسن والحسین؛
أسد الغابه، ابن اثیر، 2/19، شرح حال حسین بن علی بن ابی طالب
الاصابه، ابن حجر عسقلانی، 2/68، ترجمه شماره 1729، شرح حال حسین بن علی بن أبی طالب.
11- ینابیع المودهْ، قندوزی، 2/349، ح 13، باب 57
12- صواعق المحرقه، ابن حجر مکی، ص156، باب 11، فصل 1، آیه 9
13- کفایهْ الطالب، گنجی شافعی، ص381، باب 100، فصل فی بیان ان ذرّیهْ النبی (صلی الله علیه و آله) من صلب علی علیه السّلام.
خداوند در قرآن ملحق گردانید عیسی نبی را به اولاد انبیاء از طریق حضرت مریم و همچنین ملحق گردانیده است امامان را به ذریه ی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از طریق فاطمه علیهاالسّلام.