×

درباره میز رسانه دینی

هر چیزی که بتواند پیام دین را به دیگران منتقل سازد، رسانه دینی است.
موضوعات دینی مجموعه‌ای است گسترده و با شاخه‌های متنوع، چون معارف، اخلاقیات، دستورات و... که در این میز با قالبهای متنوع ارایه می‌گردد.
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
سه شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴
۹ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

انسان در آزمایشگاه

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۰:۲۵:۵۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۰:۳۵:۵۸
    • کد مطلب:19179
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 7103

*

برای صله رحم خانه یکی از اقوام رفتم، زنی که سالها پیش شوهرش به رحمت خدا رفته بود، کمرش را محکم بسته و فرزندانش را بزرگ کرده بود. حالا یکی از آنها دانشجوی درسخوان و موفقی است.

اتفاقا روزی رفتم که همین دانشجو امتحان هم داشت، چندین بار تأکید کردم که برود و به درسش برسد اما او همچنان بهانه می‌آورد و بلند نمی‌شد که سر درسش برود.

تا آخر گفت: من تا به حال سر دلم را برای کسی باز نکرده‌ام و با کسی درد دل نکرده‌ام… پس بگذار بنشینم و حرف بزنم.[1]

**

من برای خرج دانشگاهم باید کار کنم. فصل تعطیل دانشگاه که یکسره کار می‌کنم (گمانم کارگری می‌کرد).

اما باز هم کم می‌آورم، مجبورم در ایام باز بودن دانشگاه هم کار کنم.

برای همین با یکی از دوستانم، در حاشیه شهر، کنار جاده اصلی کاری سر هم کردیم.

از ساعت هفت شب مشغول می‌شوم تا حدود یک و دو نیمه شب.

وقتی که به خانه باز می‌گردم در سکوت و تاریکی کوچه‌های خلوت شهر، بی اختیار قطرات اشکم جاری می‌شود و در تنهایی شب بر وضعیت خودم گریه می‌کنم.

وقتی به خانه می‌رسم که مادرم خواب است.

او هم صبح زود سرکار می‌رود که من خوابم.

و من هم که دانشگاه می‌روم و برمی‌گردم او هنوز از سرکار نیامده.

وقتی او به خانه می‌آید که من کنار جاده مشغول کار شده‌ام.

گاهی در طول هفته فقط پنجشنبه جمعه‌ّها همدیگر را می‌بینیم.

نمی‌دانم چه شده که احساس می‌کنم باید حرف بزنم، کاری که تا کنون با کسی جز تو نکرده‌ام.

همین جور صحبت می‌کرد، ساعتها طول کشید و من هم دو گوش شنوا و سنگ صبور او.

تا این که اندکی سبک شد و از حرارت و هیجانش کاسته گردید.

***

حالا نوبت من بود، او اعتماد کرده بود و سفره دلش را باز کرده بود.

شاید برای خالی کردن دل پر دردش و شاید هم به امید راهکاری.

حداقل کاری که می‌توانستم برای او کرده بودم و آن شنیدن غمهای تلنار شده‌اش بود.

فکر کردم شاید بشود هنوز او را سبکتر کرد.

اندکی اندیشیدم و بعد رو به کرده و گفتم…

****

تو بهتر می‌دانی که سیمان مصارف مختلفی دارد.

از پر کردن درز موزاییکهای لق شده بگیر، تا سیلو سازی، سد سازی و یا سنگرهای ضد بمب اتم.

اما می‌دانی که هر سیمانی را برای هر کاری مصرف نمی‌کنند.

اول فرمول سیمان را به کارخانه سفارش می‌دهند، بعد هم نمونه می‌گیرند و بعد هم نمونه را آزمایش می‌کنند. در مصارف مهم تنها بعد از موفقیت آزمایش، سیمان را مصرف می‌کنند.

آزمایش بُتُن را شنیده‌ای؟!

با سیمان، طبق اصول فنی مربوطه، بُتُن می‌سازند و آن در قالبهای استوانه‌ای شکل ریخته و به مقدار لازم آب می‌دهند، پس از گذشت زمان لازم، آن را برای تست می‌برند.

استوانه بُتُنی را، زیر دستگاه می‌گذارند و فشار آغاز می‌شود.

از کم شروع می‌کنند، مثلا پانصد کیلو، اگر استوانه بُتُنی از هم پاشید، کارش تمام است، دیگر با او کار ندارند، سیمان مربوطه را برای کارهای بسیار پیش پا افتاده روانه بازار می‌کنند.

اما اگر…

اما اگر مقاومت کرد و دوام آورد…

به یک معنا اول بدبختی او شروع می‌شود.

باز هم فشار است و فشار…

همین جور فشار را افزایش می‌دهند…

در هر مرحله اگر از هم پاشید، در همان مرحله رهایش می‌کنند و سیمان را به بازار مناسبش روانه می‌ٔکنند.

اما اگر چندین تن بار را تحمل کرد، دیگر مناسب مصارف مهم است، مثل سیلو سازی و سد سازی.

و اگر در مقابل صدها تن فشار خم به ابرو نیاورد، دیگر برای کارهای بسیار ویژه نگهش می‌دارند، مثل سنگرهای ضد بمب اتم و…

*****

این از آزمایش بُتُن سیمانی

لازمه هر موفقیت در تحمل فشار، فشار بیشتر است و بیشتر…

و یک شکست به معنی پایان آزمایش است و رها کردن بُتُن.

سرنوشت بُتُن در آزمایشگاه مربوطه چیز جز شکست نیست. اما…

اما شکست تا شکست فرق می‌کند.

شکست با صد کیلو بار کجا و شکست با هزار تن فشار کجا؟!

اما آزمایش بُتُن انسانی هم داستانی دارد! نه! داستانهایی دارد!

 

[1]- این جریان واقعی است اما با تصرف و تکمیل آن را در این جا درج می‌کنیم.

فرق شکست تا شکست

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۰:۲۶:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19180
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 896

داستان اول آزمایش انسانی که روشن شد.

سرنوشت انسان هم مثل بُتُن است.

آری سرنوشت انسان (به جز انسان‌ٔهای ویژه‌ی ویژه) در آزمایشگاه دنیا چیز جز شکست نیست.

اما گفتیم شکست تا شکست فرق می‌کند.

شکست با یک امتحان ساده کجا و شکست با هزاران بلا و گرفتاری کجا؟!

این مهم نیست که همه انسان‌ها در زیر بار بلا شکسته می‌شوند!

مهم این است که کدامیکشان تا کجا زیر بار بلا دوام آورده‌اند!

انواع فشارها در آزمایشگاه انسان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۰:۲۷:۵۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19181
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 776

داستان دوم آزمایش انسانی خیلی عجیب و غریب است!

بُتُن یک آزمایش داشت و آن فشار بار بود.

اما آزمایش انسان…

نمی‌دانم چند فشار است.

یک آزمایش فشار شکم است.

یک آزمایش فشار زیر شکم است.

یک آزمایش فشار همرنگ جماعت نبودن است.

یک آزمایش فشار تهمت عقب افتاده و اُمّل بودن است.

یک آزمایش فشار حسادت است.

یک آزمایش فشار بخل است.

یک آزمایش فشار تکبر است.

یک آزمایش فشار غضب است.

یک آزمایش فشار دورویی است.

یک آزمایش فشار کنترل زبان است.

یک آزمایش فشار کنترل گوش است.

یک آزمایش فشار کنترل چشم است.

یک آزمایش…

یک آزمایش هم مال قلب است.

این آزمایش دیگر گفتنی نیست!

آزمایش قلب خیلی خیلی سخت است!

نمی‌دانم انسان برای موفقیتش چند هزار فشار را باید تحمل کند!

آزمایش سرنوشت‌ساز

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۵-۱۰:۳۳:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19182
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 789

داستان سوم آزمایش انسانی

روشن شد که آزمایش انسان با یک فشار و دو تا فشار تمام نمی‌شود، بلکه انواع فشارها و بلاها را باید تحمل کند.

اگر آدمی در چند تا فشار و بلا موفق شد، باز هم معلوم نیست کارش درست باشد.

چرا که ممکن است کسی در تحمل فشار گرسنگی نمره‌اش بیست باشد…

اما همین نمره‌ی بیست، در نخستین فشار زیر شکم، خودش را خراب کند!

ممکن است کسی در مقابل فشار دروغگویی مقاوم باشد، اما همین آدم در غیبت کردن کارش خراب باشد!

ممکن است یک آدم همه فشارها و بلاها را خوب تحمل کند، اما همین که پای شهرت و ریاست به میان آید کارش خراب شود!

آدمی که از زیر همه این فشارها سرفراز بیرون آید آدم نیست! طلاست! فرشته است! بالاتر از فرشته است!!!

آزمایش قلب دیگر گفتنی نیست

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۹-۰:۲۸:۱۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19183
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 828

داستان چهارم آزمایش انسان

گفتیم یک آزمایش هم مال قلب است.

این آزمایش دیگر گفتنی نیست!

آزمایش قلب خیلی خیلی سخت است!

البته آزمایش قلب در واقع یک آزمایش نیست خودش صدها و شاید هزاران آزمایش باشد.

یکی از آزمایشهای قلب، آزمایش محبت است.

خودت را بیشتر دوست داری یا دیگری را؟!

اگر دیگری را بیشتر دوست داری، آن دیگری کمالاتی دارد و در افق بالاتر از توست؟

یا این که درجه انسانیتش، پست‌تر و پایین‌تر از توست؟

این مسئله است که ارزش محبت را مشخص می‌کند محبت منفی است یا محبت مثبت؟!

محبت منفی تو را از آدمیت به پایین می‌کشد. اما محبت مثبت تو را به طرف مقامات و درجات بالای انسانی جذب می‌کند.

باید این قلب آزمایش شود تا معلوم شود سیر او ترقی است یا تنزل!

از این که بگذریم باز خود محبت هم باید آزمایش شود.

آزمایش محبت کدام است؟!

می‌خواهی بدانی که محبتت واقعی است، ببین رابطه تو با دشمن دوستت چگونه است.

اگر هم دوستت را دوست داری و هم دشمن دوستت را، معلوم می‌شود که محبت محبت واقعی نیست.

آخر دوستی دوست با دوستی دشمن دوست، توی یک قلب جا نمی‌شود.

جمع شدن دو محبت متضاد در یک دل، ناشدنی است، محال است.

این آزمایش همان آزمایش تولی و تبری است.

خیلی‌ها به آزمایش تولی نمی‌رسند.

کسانی هم که می‌رسند، توی آزمایش تبری خراب می‌کنند.

اگر هم تولی بود و هم تبری، معلوم می‌شود که از آزمایش محبت سر بلند بیرون آمده‌ای!

دشواری آزمون موفق‌ها

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۹-۰:۲۸:۱۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19184
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 837

داستان پنجم آزمایش انسان

گفتیم سرنوشت انسان (به جز انسان‌ٔهای ویژه‌ی ویژه) در آزمایشگاه دنیا چیز جز شکست نیست. اما شکست تا شکست فرق می‌کند.

شکست با یک امتحان ساده کجا و شکست با هزاران بلا و گرفتاری کجا؟!

اینجاست که فرق میان ما و اولیاء خداوند روشن می‌شود.

ما با چند آزمایش کوچک خراب می‌کنیم و میدان مردانگی را خالی می‌کنیم.

اما هستند افرادی که امتحان روی امتحان دارند و بلا روی بلا. اما باز هم صبورند و شاکر!

حتی بعضی‌ها هستند که آزمایش‌ٔهای ویژه دارند آزمایش‌ٔهایی که دیگران به آن مبتلا نمی‌شوند.

این مسئله رازهای فراوانی دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود.

امام صادق علیه السلام فرمود: همانا مؤمن همچون کفه ترازوست. هر اندازه در کفه ایمانش افزوده شود (و سنگین‌ٔتر گردد) در کفه آزمایش او (هم) افزوده می‌گردد (و گرفتارتر می‌شود).[1]

از این حدیث روشن شد که انسان‌های موفق‌تر، بیشتر آزموده شده و مبتلاتر هستند.

علت این امر هم در روایت دیگری بیان شده است:

امام صادق علیه السلام فرمود واقعا که بزرگی پاداش همراه با بزرگی آزمایش است.[2]

با این حساب، کار اولیاء و مقربین خداوند هم مشخص می‌شود.

از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پرسیده شد در دنیا سخت‌ترین مردم از نظر آزمایش کیانند؟

حضرت فرمود پیامبران و سپس در رتبه بعدی افرادی که در شرافت و برتری مانند آنها هستند و رتبه بعدی…

و در رتبه بعد (از انبیاء و اولیاء) مؤمن به اندازه ایمانش و خوبی کارش آزمایش می‌شود. پس کسی که ایمانش درست و عملش خوب باشد، آزمایشش سخت‌تر می‌گردد و کسی که ایمانش سست‌تر و عملش ضعیف‌تر باشد، آزمایشش کمتر می‌گردد.[3]

یادتان هست که گفتیم هر چه بُتُن مقاومت کند رهایش نمی‌کنند و آن را برای فشار بیشتری آماده می‌کنند؟!

 

[1]- عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ بِمَنْزِلَةِ كِفَّةِ الْمِيزَانِ كُلَّمَا زِيدَ فِي إِيمَانِهِ زِيدَ فِي بَلَائِهِ‏

[2]- عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ عَظِيمَ الْأَجْرِ لَمَعَ عَظِيمِ الْبَلَاءِ وَ مَا أَحَبَّ اللَّهُ قَوْماً إِلَّا ابْتَلَاهُمْ.

[3]- ٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: ذُكِرَ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْبَلَاءُ وَ مَا يَخُصُّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْمُؤْمِنَ فَقَالَ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَشَدُّ النَّاسِ بَلَاءً فِي الدُّنْيَا فَقَالَ النَّبِيُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ يُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ بَعْدُ عَلَى قَدْرِ إِيمَانِهِ وَ حُسْنِ أَعْمَالِهِ فَمَنْ صَحَّ إِيمَانُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ وَ مَنْ سَخُفَ إِيمَانُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ.

عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع أَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً النَّبِيُّونَ ثُمَّ الْوَصِيُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ إِنَّمَا يُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ عَلَى قَدْرِ أَعْمَالِهِ الْحَسَنَةِ فَمَنْ صَحَّ دِينُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَجْعَلِ الدُّنْيَا ثَوَاباً لِمُؤْمِنٍ وَ لَا عُقُوبَةً لِكَافِرٍ وَ مَنْ سَخُفَ دِينُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ وَ أَنَّ الْبَلَاءَ أَسْرَعُ إِلَى الْمُؤْمِنِ التَّقِيِّ مِنَ الْمَطَرِ إِلَى قَرَارِ الْأَرْضِ.

سرافرازان آزمایش و بلا

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۱۹-۰:۲۸:۱۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19185
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 843

داستان ششم آزمایش انسان

توی این همه آزمایش و بلا، آن هم انواع بلا اصلا کسی می‌تواند از همه آنها سالم به درآید؟!

خوب معلوم است دیگر کار، کاری است کارستان، مردی می‌خواهد شیرافکن.

و روشن‌تر هم هست که این گونه افراد بسیار کمیاب هستند.

اگر هم بخواهیم ردّی از آنها پیدا کنیم باید سراغ انبیاء و اولیاء الهی برویم.

البته و صد البته روشن است که انبیاء و اولیاء الهی هم همه در یک درجه و پایه قرار ندارند.

در میان انبیاء‌ و اولیاء، قله بلا دیدگان و برترین آزمایش شدگان، خاتم انبیاء و اوصیاء آن حضرت که صلوات خدا بر آنان باد، هستند.

از این رو سرفرازان از همه بلاها و همه آزمایش‌ها، تنها کسانی هستند که در اوج ایمان و نیکوکاری هستند.

اوج مطلق ایمان و نیکوکاری، همان مقام عصمت مطلقه است که ویژه محمد و آل محمد علیهم السلام است.

  • نظر خوانندگان
تا کنون نظر قابل انتشاری ثبت نشده است
  • نظر شما