ما تا گرفتار نشویم در خانه خدا نمیرویم.
خوب است یا بد، ما همین هستیم که هستیم.
حالا بیاییم حساب کنیم.
بدون گرفتاری خدا را فراموش کردهایم.
بدون مشکلات در مستی غفلت هستیم.
مشکلات و گرفتاریها که آمد تازه فیلمان یاد هندوستان میکند که بله ما هم خدایی داریم.
تازه به فکر ارتباط با او میافتیم که بله فقط تو میتوانی ما را نجات دهی.
تازه مستی غفلت از سرمان میپرد که ای دل غافل چرا در خانه خدا نمیروی؟!
تازه سیم وصل میشود و ارتباط بر قرار.
حالا چی میخواهیم، بچهٔمان مریض است، قرض داریم و…
فکر نمیکنید اصل بیدار شدن از خواب غفلت بر خوب شدن بچهمان یا پرداخت قرضمان بچربد؟!
این وصل شدن بالاتر از اجابت نیست؟!
ای خدای دوست داشتنی تو را سپاس…
ای حبیب و ای عزیز هزاران سپاس که با گرفتاری و بلا بالاترین هدیه را دادی!!!