وارد هواپیما شدم و نشستم. پروازی طولانی تقریبا ۱۵ ساعته پیش رو داشتم. قبل از پرواز زمان و ساعات نماز در طول مسیر را پیدا کردم و حتی سعی کردم صندلی را که انتخاب می کنم برای ادای نماز مناسب باشد.
بالاخره موقع نماز مغرب و عشا شد، از تاریکی آسمان هم تشخیص وقت آسان بود.
از این که خدا تفضل کرده است و مهمترین امر من در پرواز هم خواندن نماز بود، خدا را شاکر بودم و شاید هم در دلم به خودم آفرین هم میگفتم.
موقع نماز صبح شد و نماز صبح را هم با پدیدار شدن فلق ادا کردم، ولی بعد همان طور که از پنجره هواپیما به بیرون نگاه میکردم متوجه شدم که جهت روشن شدن آسمان بر عکس جهتی است که من تصور میکردم. مقدار بیشتری دقت کردم، بله من کاملا جهت عکس قبله نمازم را می خواندم.
خوشبختانه هنوز آفتاب طلوع نکرده بود و نماز صبح را دوباره ادا کردم، اگر چه نماز مغرب و عشاء قضا شده بود و شرعا هم شاید مقصر نبودم.
ولی آنچه که بلافاصله مرا به فکر فروبرد این بود که چقدر از اعمال و کارها را در زندگی بر اساس این تفکر و یقین که درست است انجام دادهام، اما در حقیقت اشتباه بوده است.
تازه اگر خالی از شک و ریا و شبهه و غیره باشد، همان هایی که فکر می کردم کاملا درست است و خالصانه انجام شده است.
به یاد این آیات شریفه افتادم که:
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا...
بگو: «آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم؟»
الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا. کهف/103 و 104
[آنان] كسانىاند كه كوشششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مىپندارند كه كار خوب انجام مىدهند.
خدایا به تو پناه می بریم از این که مشمول این آیه شویم…
خاطرهای از دوستی