امیرالمؤمنین علیه السلام:
در دوران رسول خدا صلی الله علیه و آله (آن چنان نزد پیامبر صلی الله علیه و آله مقرب بودم که) مانند یکی از اجزاء خود رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم. مردم همچنان که به ستارهای در افق (دوردست) آسمان مینگریستند، به (موقعیت و جایگاه بلند) من نگاه میکردند (و لذا هرگز کسی با من قابل مقایسه نبود تا چه رسد به این که در ردیف من قرار داشته باشد).
(اما) پس از پیامبر صلی الله علیه و آله روزگار، چشم بر (مقام) من بست و (جایگاهم را نادیده گرفت و تا آن جا پست کرد که) مرا همپایه ابوبکر و عمر ساخت.
(و به این هم بسنده نکرد) و پس از آن مرا در ردیف پنج نفر (اعضای شورای عمر) قرار داد که بهترین آنها عثمان بود (آن چنان اوضاع خراب بود که) گفتم «وای از بوی گنگ» (نامردی و پستی روزگار)!
باز هم روزگار به این اندازه ستم بر من راضی نشد و مرا (آن چنان) پست کرد که نظیر معاویه فرزند هند (فاحشه جگرخوار) و عمروعاص فرزند نابغه (زناکار) قرار داد!
سپس حضرت ضرب المثلی را بیان کرد که مضمون چنین است:
آن چنان هر کی هر کی شده است که حتی کچلها هم به جایگاه بزرگان جفتک میزنند.
كنت في أيام رسول الله ص كجزء من رسول الله ص ينظر إلي الناس كما ينظر إلى الكواكب في أفق السماء ثم غض الدهر مني فقرن بي فلان و فلان ثم قرنت بخمسة أمثلهم عثمان فقلت وا ذفراه ثم لم يرض الدهر لي بذلك حتى أرذلني فجعلني نظيرا لابن هند و ابن النابغة لقد استنت الفصال حتى القرعى.
شرح نهج البلاغة ابن أبی الحديد ج20 ص326