کاسبی یک مهارت مهم است.
یکی از مهارتهای کاسبی این است که به میل مشتری جنس بیاورد و به میل مشتری راه بیاید و به میل مشتری…، تا فروش بیشتری کند و سود افزونتری ببرد.
حالا میل مشتری درست است یا غلط، کاسب دیگر به آن کاری ندارد.
دلیلش هم روشن است دیگر. چون هدف از کاسبی فروش بیشتر و سود بزرگتر است. دل مشتری را که به دست بیاوری بیشتر خرید میکند.
یادم نمیرود یک وقتی با مسئول هتلی کاری داشتم. نشسته بودم و او با کارگرهای هتل حرف میزد. یکی از حرفهایش این بود که راز موفقیت هتل داری پاچه خواری مسافر است.
این هم یک نوع مشتری مداری است اما از نوع بی نزاکتش.
روشن است که موارد اشاره شده همگی در راستای منافع مالی است و طبعا هر کسی اهلش باشد آن را به کار میبندد.
اما یک نوع مشتری مداری دیگر داریم.
کسی که کتابی مینویسد باید جوری بنویسد که مخاطب کتابش از آن خوشش بیاید و آن را بخواند.
کسی که سخنرانی میکند باید جوری سخن بگوید که شنونده پای صحبتش میخکوب شود.
کسی که فیلم میسازد باید جوری بسازد که فروش گیشهاش بالا برود.
و…
این دسته از مشتری مداریها، هنر بیشتری میطلبد و لذا کار هر کسی نیست.
البته که اگر پای وجدان انسانی و ایمان الهی نباشد ممکن است در این گونه موارد، هزار خلاف هم مرتکب شد.
یک مشتری مداری دیگر هست که در حوزه آموزش است. استادی که سر کلاس میرود باید جوری کلاس را اداره کند که اولا شاگردش میخکوب کلاسش باشد و ثانیا مطالب را خوب بفهماند.
یک نوع دیگر برای مشتری مداری هست که جو و فضایش خیلی متفاوت است و آن در حوزه هدایت مردم است.
اینجا هم باید باز زبان مردم سخن گفت، در سطح درک مردم حرف زد، در سطح ظرفیت آنها از آن توقع داشت و….
قال رسول الله صلی الله علیه و آله إنا معاشر الأنبياء أمرنا أن نكلم الناس على قدر عقولهم.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: به راستی که ما گروه پیامبران امر شدهایم که با مردم به اندازه خرد آنها سخن گوییم.
فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى (طه44)
[ای موسی و هارون] و با او (فرعون) سخنى نرم گوييد، شايد كه پند پذيرد يا بترسد.»
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلينَ (آل عمران 159)
پس به [بركتِ] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مىشدند. پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه، و در كار[ها] با آنان مشورت كن، و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن، زيرا خداوند توكلكنندگان را دوست مىدارد.
ریشه این دسته از مشتری مداری رحمت است رحمت خالص خالص!
رحمت واسعه الهی!
رحمت فراگیر و بی انتها!