زندگی آمیخته به اندوه از نداشتهها، و نگرانیِ از دست دادنِ داشتههایش است.
گاه آدمی آن چنان در میان اندوههای گذشتهها و نگرانیهای از آیندهها محاصره میشود که…
فراوانی اندوهها و شدت ترسها او را از نعمتهای داشته غافل میکند.
آن چنان که لذت داشتهها را نمیچشد.
این در حالی است که شکر نعمت نعمتت افزون کند.
و اولین پایه و اساس شکر هم معرفت و شناخت نعمت است.
با این حساب و کتاب نمیدانم چرا خودم را از لذت داشتهها محروم میکنم؟!
و چرا نعمتهای داشته و فرصتهای موجود را نمیبینم؟!
شناخت نعمتها نخستین گام شکر و سپاس الهی است.
و شکر، ضامن بقاء نعمت و عامل ازدیاد آن.
با اندک درنگی مییابم اندوهها با همه فراوانیاش و نگرانیها با همه شدتش…
در مقابل داشتههایی که خداوند عطا کرده و فرصتهایی که بخشیده اندکی بیش نیست!
ای دل غافل چرا در پی شکر داشتهها نیستی!
که هم از داشتهها استفاده کنی و لذتش را ببری!
و هم فرصتها را نسوزانی!
و هم نعمتت افزون گردد!
امان از این دل غافل!!!