اسماعيل بن محمد اصفهانی (م۵۳۵ق) از علمای عامه مینویسد:
«خديجه (علیهاالسلام) دوشیزهای بود دارای شرافت و مال بسيار، که كاروان تجاریاش را که به اندازهی تمام كاروان قريش بود، بسوی شام میفرستاد!»
[وَكَانَتْ خَدِيجَةُ امْرَأَةً بَاكِرَةً ذَاتَ شَرَفٍ وَمَالٍ كَثِيرٍ وَتِجَارَةٍ تَبْعَثُ بِهَا إِلَى الشَّامِ فَتَكُونُ عِيرُهَا كَعَامَّةِ عِيرِ قُرَيْشٍ…]
دلائل النبوة، ص۱۷۸
(http://lib.efatwa.ir/44812/1/178)
ابوالقاسم كوفی (م۳۲۵ق) فقیه و محدّث شیعه در اينباره استدلال جالبی دارد و مینويسد:
«مورّخان و محدّثان عامه و خاصه بر اين مطلب اتفاق دارند كه كسی از بزرگان، اشراف و رؤسای قريش باقی نماند مگر اينكه از حضرت خديجه خواستگاری كرد و ازدواج با ايشان را آرزو داشت، اما ایشان دست رد بر سينه همه آنان زد؛
ولی وقتی رسول خدا صلّیاللهعليهوآله با او ازدواج كرد، تمام زنان قريش از او فاصله گرفته و رفت و آمد با وی را ترک كردند و گفتند: تو پيشنهاد سران قريش را رد كردی و تن به همسری كسی دادی كه فقير است و مال و ثروتی ندارد!
با اين حال چگونه اهل فهم میتوانند بپذيرند كه حضرت خديجه علیهاالسلام با يک اعرابی از قبيله بنیتميم ازدواج كرده باشد، اما خواستگاری بزرگان قريش را نپذيرفته باشد؟!»
الإستغاثة، ج۱، ص۷۰
(https://lib.eshia.ir/15018/1/70)
منبع: کانال هدایتگری