«اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّه»، یعنی از فراست مؤمن بپرهیزید، ـحواستان جمع باشد مؤمنِ کامل.
اما پیغمبر و امام، آنها که معلوم است دیگر، میگوید: چرا تو در بیوتی که…، جنب وارد میشوی؟! امام است، میداند دیگر، اعتراض میکند. «اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ»، آن امام که معلوم است.
«اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّه»، آن [مؤمن از نور خدا] استفاده خاصی دارد، کسی حرفی بزند متوجّه میشود که پایه علمی او چقدر است، روحیهی این چطور است، دنیاپرست است یا خداپرست؟
«اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ»!
نهایت وظیفه ندارد حرف بزند، هر که را توی بازار دید یک کاری میکند، فوری نمیشود جلویش بگویی که عمو چرا تو این طوری هستی! نهی از منکر راه دارد.
عنایت بفرمایید، «اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّه» این معنایش چیست؟
نور خدا، همان علم است که حاملش خاتم انبیاء و ائمه هستند.
حتی انبیای سلف، تمام انبیاء از آن نور استفاده میکنند، لذا مراتب مختلف است.
[علم] آنها هم خیلی مهم است، آصف بن برخیا «عِلْمٌ مِنَ الْكِتاب» [علمی از کتاب] داشت، یک بال پشه، ببین چه کارکرد؟! که حضرت سلیمان افتخار میکند که «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي» [این از فضل پروردگار من است]، این وزیر من است این طوری است، آن عفریت هم که مسخّر دست من است این طوری است، این چه فضلی است پروردگار به من عطا کرده که نوکرهای من این طورند!
دیگر خود حضرت سلیمان که معلوم است!
«اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّه»؛ یعنی هر کسی که خدا به او عنایت کرد، این در باطن توجهش به آن نور ولایت زیاد است.
لَنُورُ الْإِمَامُ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِيئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ يُنَوِّرُونَ…
«اتَّقُوا فِرَاسَةَ…»، حواست را جمع کن! حرف زدنت را ملتفت باش! حرکاتت را ملتفت باش! مواظب باش کجا میروی، کجا نمیروی؟ حواست جمع باشد.
«اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّه»!
از بیانات عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی
منبع: دانش حوزه