نکته: در مسائل اختلافی بین شیعه و سنی، منبع اعتقاد و عمل شیعه، قرآن و روایات صحیحی است که در کتب علماء آن ها جمع آوری شده است و روایات اهل تسنن هیچ ارزشی برای شیعه ندارد.
اما در مقام بحث با سنی، شیعه نمیتواند در اثبات حقانیت خود به روایات شیعه استناد کند زیرا سنی، اعتقادی به شیعه ندارد تا روایات او را بپذیرد. پس دلیلی که اقامه می کند یا باید مورد قبول طرفین باشد مانند قرآن یا حقانیت خود را از مطالب و اعترافات خود آن ها اثبات نماید. پس استناد شیعه به کتب اهل سنت به معنای این نیست که مطالب آن ها را قبول دارد و بر او لازم است به همه آن ها ملتزم باشد. مثلا اگر شیعه به فضائل اهل بیت علیهم السلام که در کتب سنی نقل شده استدلال کند لازم نیست فضائلی که اهل سنت درباره دشمنان اهل بیت نقل کرده اند را قبول کند.
قاعده «اقرار العقلاء علی انفسهم جائز» یک قاعده عقلایی است. اگر زید بر علیه عمرو ادعایی دارد، اقرار عمرو ادعای زید را اثبات می کند ولی آن چه را که عمرو به نفع خود ادعا می کند به صرف ادعا پذیرفتنی نیست.
از برخی آیات قرآن و برخی اعترافات اهل تسنن و ضم آن ها به یکدیگر میتوان حقانیت شیعه را به صورت قطعی اثبات نمود. اما اهل تسنن هیچ گاه قادر نخواهند بود از ادله شیعه بطلان آن ها و حقانیت مذهب خود را اثبات و شیعه را ملزم به پذیرفتن آن کنند. لذا کمتر دیده می شود که اهل تسنن برای ابطال نظرات شیعه به کتب آن ها استدلال کنند. مواردی هم که به قرآن استدلال می نمایند، خالی از اشکال نیست خصوصا که در تفسیر بسیاری از آیات به روایات و آراء علماء خود استناد می کنند در حالی که این آراء و روایات مورد پذیرش شیعه نیست.