ابوجهم در مدینه خانهای ساخت و عمر بن الخطاب او را میترساند تا از زبانش در امان باشد.
پس هنگامی که عمر از دنیا رفت ، ابو جهم از مرگ او خوشحال شد و در خانه اش به شادی پرداخت و پایکوبی می کرد.
قالَ ابْنُ سَعْدٍ: ابْتَنَى أَبُو جَهْمٍ بِالْمَدِينَةِ دَارًا وَكَانَ عُمَرُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَدْ أَخَافَهُ وَأَشْرَفَ عَلَيْهِ حَتَّى كَفَّ مِنْ غَرْبِ لِسَانِهِ، فَلَمَّا تُوُفِّيَ عُمَرُ سُرَّ بِمَوْتِهِ، وَجَعَلَ يَوْمَئِذٍ يَحْتَبِشُ فِي بَيْتِهِ، يَعْنِي يَقْفِزُ عَلَى رِجْلَيْهِ.
تاریخ الاسلام،ج2،ص738 ط دار الغرب الاسلامی
الطبقات الکبیر،ج6،ص103 ط مکتبة الخانجی
سیر اعلام النبلاء،ج2،ص557 ط موسسة الرسالة
تاریخ مدینة دمشق،ج38،ص177 ط دار الفکر
اقتباس از ارسال از کانال منبر و خطابة