تردیدی نیست که کتابخانه از سرمایههای مهم علمی است و تردیدی هم نیست که رکن مهم آبروی فرهنگی یک کشور یا مکتب و یا… کتابخانه است.
مهم این است که بدانیم چگونه کتابخانههای معتبر پیدا شدند.
البته این مسئله عوامل بسیاری دارد که برخی مادی و برخی معنوی است و صد البته گردآوری همه آنها مجالی دیگر میطلبد.
اما در این جا به یک سیاست مهم از مرحوم آیة الله مرعشی اشاره میکنیم.
ایشان یکی از شخصیتهای مطرح در مقوله کتاب و کتابخانه است و اعجوبههایی هم از ایشان در این زمینه نقل شده است.
کتابخانه ایشان در قم هم که زبان زد اهل فن است.
ایشان برای توسعه کتابخانه به فرزندشان آسید محمود سفارش کرده بودند که:
هر کتابخانه شخصی که در معرض فروش پیدا کردی بخر. زیرا در میان صدها یا هزاران کتب معمولی و تکراری، قطعا ده دوازده کتاب خاص پیدا میشود.
این چند کتاب انگشت شمار ارزش آن را دارد که برای به دست آوردن آنها تمام کتابخانه شخصی را یک جا بخری. (نقل به مضمون)
این تدبیر حکیمانه کاربردهای فراوانی دارد که در آینده به آن اشاره میکنیم. انشاء الله.
مرحوم آیة الله مرعشی خیلی محتاط بود، از مصرف سهم امام بگیر تا جلوگیری از دست بوسی.
البته خودش که سهم امام مصرف نمیکرد، تاکسی داشت که دست راننده بود، زندگیش از همان اجاره تاکسی گذران میشد.
برای همین زندگی فقیرانه و زاهدانه هم طبق آن چه شهرت یافته موفق به سفرهای زیارتی نمیٔشد.
حالا این احتیاط با آن سیاست کتابخانهای که پیش از این گذشت چطور قابل جمع است؟!
خیلی از چیزها دو نسخه دارد احمقانه و عاقلانه.
مثل شرم و حیاء:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْحَيَاءُ حَيَاءَانِ حَيَاءُ عَقْلٍ وَ حَيَاءُ حُمْقٍ فَحَيَاءُ الْعَقْلِ هُوَ الْعِلْمُ وَ حَيَاءُ الْحُمْقِ هُوَ الْجَهْلُ.
شرم دو گونه است: شرم عاقلانه و شرم احمقانه پس شرم عاقلانه آن (ناشی از) علم است و شرم احمقانه آن (ناشی از) جهل است.
احتیاط هم این گونه است. دو نسخه دارد احتیاط جاهلانه و احتیاط فقیهانه.
اگر در خرید کتاب آن گونه احتیاط شود آیا کتابخانهای معتبر بر پا میشود؟!
برای برپایی کتابخانه معتبر باید پول فدای کتابهای تکراری و معمولی فراوانی شود تا کتابهای مهم و اساسی فراهم آید.