شب قدر است و قدرش را تنها خدا میداند!
خودش، برتر از هزار ماه!
عمل در آن شب هم، برتر از عمل در هزار ماه!
این ظرف زمانی این ظرفیت را دارد، اما…
اما همه مسئله در بهره بردن از آن است.
یکی این جور بهره میبرد که…
در این شب عمل خوب کنم، هر چه بیشتر از پیش، بهتر.
یکی دیگر میگرید و این گونه از خدا میطلبد:[1]
خداوندا برترین حال… آن حالی که تو دوست داری… دوست داری اولیائت بر آن حال باشند… حالی که تو خشنودتری…
اما این همهاش نیست، دومی هم دارد. آن دومی مهم است که:
بعد از این حال…
بعد از این حال، تو آن شب را برایم… برایم بهتر از هزار شب قرار ده…
تو شبم را برتر از هزار شب نما…
و سومش… و چهارمش…
اما من!
اما من، که نه از معرفتش خبری دارم و نه از تقوایش اثری…
از حالش بویی میٔبرم؟!!!
آیا خدایم این شبم را بهتر از چند شب قرار میدهد؟!!!
نمیدانم!
آری و صد البته آری، این شب برتر از هزار ماه است!
اما اگر…
اما اگر به اعمالم واگذار نماید، معلوم نیست شب قدر من ارزش یک شب هم داشته باشد!!!
[1]- نقل به مضمون یکی از دعاهای روزهای ماه رمضان: وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِلَيْلَةِ الْقَدْرِ عَلَى أَفْضَلِ حَالٍ تُحِبُّ أَنْ يَكُونَ عَلَيْهَا أَحَدٌ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ أَرْضَاهَا لَكَ ثُمَ اجْعَلْهَا لِي خَيْراً مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ وَ ارْزُقْنِي فِيهَا أَفْضَلَ مَا رَزَقْتَ أَحَداً مِمَّنْ بَلَّغْتَهُ إِيَّاهَا وَ أَكْرَمْتَهُ بِهَا وَ اجْعَلْنِي فِيهَا مِنْ عُتَقَائِكَ مِنْ جَهَنَّمَ وَ طُلَقَائِكَ مِنَ النَّارِ وَ سُعَدَاءِ خَلْقِكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ رِضْوَانِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين