الحمد لله تکنولوژی خیلی از کارها را راحت کرده است! الحمد لله به برکت تکنولوژی حتی در خصوصیترین جلسات علمی و غیر علمی هم همه در دسترس هستیم! الحمد لله که به برکت تکنولوژی هیچ کار کوچک و بزرگمان از دست نمیرود!
الحمد لله که تکنولوژی…!
یکی از این برکات این است که تمامی خورده فرمایشات «خانم بچهها» به اضافه «دل دادن و قلوه گرفتنها»، در تمامی ساعات و لحظات و جلسات امکان پذیر شده است!
الغرض بد نیست از کلی گویی در آییم و چند تا از این برکات را شیر فهم نماییم. (داخل پرانتز: چون شیران این زمانه همان خران هستند با اندک اختلاف در یال و دم، از این رو شیر فهم با خر فهم یک معنا میدهد.)
بله الغرض مشیّتمان تعلق گرفته! که چند تایی از برکات را بی پردهتر بگوییم تا بلکه نعمت افزون شود!
یکی از فامیلها، حالا مهم نیست فامیل دور باشد یا فامیل نزدیک، پس از مدتها بنده منزل را به قدوم خود منور کرده، (این تازه منور کردن به قدومش است بماند منور کردن به یال و کوپالش چقدر چشم را خیره میکند) بله ایشان منور کردند بنده منزل را، و خب معلوم است که بساط چاق سلامتی چقدر گرم است و…
در این بساط خیلی گرم! شاهد حرکاتی خیلی دل گرم (مقصود همان دل گرم کننده است) هم از مهمان عزیزمان هستیم. چرا که هر از چند گاهی (مقصود چند ثانیهای است، اشتباه نشود) این گوشی همراهش میزنگد یا میلنگد (یعنی میلرزد) و تمامی حواس مهمان عزیز را هم به لرزه در میآورد، آن چنان که یادش میرود که اصلا کجاست و یا با کی میحرفیده یا کی با او وقتش را طلایی میکرده!!!
حالا این کسی که این هم لرزه به اندام این میهمان عزیزتر از جان انداخته، کسی نیست جز سلطان فخیمه یعنی خانم بچهها!
عملیات لرزه اندازی هم چیزی نیست جز خورده فرمایشات و یا دل و قلوه دادنها یا گزارشات وزارت داخله به وزارت خارجه یا برنامه ریزی برای رفتنی که تازه آمدنش شروع شده!!!
ابزار این عملیات هم که تکنولوژی است و…
اینجانبان هم پیوسته با دهانی باز شاهد برکات تکنولوژی و ادب و آداب این فامیل دور و نزدیک هستیم!
و نیز محاسبه این که یک صله رحم این چنینی به حساب ما نوشته شده است که باید از عهده آن به در آییم!
ما چقدر باید شاکر این تکنولوژی باشیم که برای ما این همه ادب و آداب به ارمغان آورده!
تنها خدا میداند!
یکی دیگر از برکات تکنولوژی، تا بلکه نعمت افزونتر گردد!
آقایی بسیار محقق!!! در مسایل غامض علمی گیر و گور دارد.
به مصداق ز گهواره تا گور دانش بجوی، صله رحم را بهانهای کرده تا عطش به علم و دانش و بینش را فرو بخواباند!!!
با اِهنّی و تلپّی فرصت را غنیمت شمرده و سفره معضلات و مشکلاتش را دارد میگشاید که…
که باز همان بساط خیلی گرم و حرکاتی خیلی دل گرم… شروع میشود.
بقیهاش را هم که قبلا گفتیم، دیگر تصدیع اوقات نمیکنیم!
البته این یکی را اضافه دارد که بله مسایلی که این آقا فهمیده و نفهمیده، بلغور یا نشخوار میفرماید، طرح آن زمان اندکی! بیش لازم ندارد و حل آن هم در کمتر از ثانیه تمام میشود!!!
اما این صله رحم علمی، با لرزههای بر اندام افتاده به نیم ساعت هم نمیرسد!
اینجانبان در صدد این بوده و هستیم و خواهیم بود که ورقهای چاپیده و بر سر مبارک چسبانده که لطفا صله رحمی علمی ممنوع!
البته ذهن شما به خطا نرود که ما باب خیر را سد کرده و مسدود مینماییم.
مقصود این است که ما تحمل و لیاقت این همه خیرات و مبرات را در یک جلسه بیست دقیقهای نداریم. خلاصه اگر با نزولات رحمانی صله رحم و…، ممکن است اینجانبان تحمل نداشته و سکته نماید، بلکه مهمان مبدأ خیرات، به حسن نیت، داخل در خونی گردد!
ما چقدر باید شاکر این تکنولوژی باشیم که برای ما این همه ادب و آداب به ارمغان آورده!
تنها خدا میداند!
یکی دیگر…