در تحقیقاتم دربارهی اسلام متوجه شباهتهای اسلام و کتاب مقدس شدم. بسیاری از تعالیم کتاب مقدس نه به صورت حکم و قول مستقیم پیامبران، بلکه سنت عملی آنها نقل شده که باید از آنها هم پیروی کرد.
مثلا خدا به موسی (ع) میگوید هنگام ورود به سرزمین مقدس کفشهایش را از پا در آورد. امروز هیچ کس در کلیسا کفشهایش را در نمیآورد، ولی در عوض هیچ مسلمانی با کفش وارد مسجد نمیشود، چون مسجد مکان مقدسی است.
باز در کتاب مقدس میخوانیم که موسی (ع) هنگام مناجات با خدا در برابر او به خاک میافتاد و زانو میزد؛ دانیال (ع)، ابراهیم (ع) و عیسی (ع) هم همین طور. برادران و خواهران مسلمان در مساجد همگی در برابر خدا به خاک میافتند، ولی ما مسیحیان در کلیسا در برابر یک گروه موسیقی، مثل کنسرت «راک اند رول»، میرقصیم و دستهایمان را در هوا تکان میدهیم. این عبادت نیست؛ کنسرت موسیقی است.
کتاب مقدس را بخوانید و در معانیاش دقت کنید. داوود (ع) صبح، ظهر و شب به درگاه خدا دعا میکرد. ولی ما فقط یکشنبهها در کلیسا خدا را میخوانیم. تازه آن را هم با آرامش و تمرکز انجام نمیدهیم. وقتی با خدا ـ خالق هستی ـ حرف بزنی، باید معرفت و خوفی حقیقی از او در دل داشته باشی؛ باید در برابرش زانو بزنی و سر بر خاک بگذاری.
در بررسیهایم میدیدم که همهی این تعالیم کتاب مقدس، در مسجد عملی میشود نه در کلیسا.
در عهد جدید، اول تسالونیکیان 17:5 آمده است که «پیوسته دعا کنید». در مسیحیت ما به زبانی عجیب و غریب دعا میکنیم که «موهبتی از روحالقدس» است. ولی این چیزی جز لقلقهی زبان نیست.
در اسلام برای هر کاری دعایی وارد شده است: وارد شدن به خانه دعای مخصوصی دارد و خارج شدن از خانه، دعایی دیگر؛ وارد شدن به دشتشویی، خارج شدن از آن، سوار شدن به ماشین، پیاده شدن از آن و... نیز هر یک دعایی دارند. در اسلام انسان پیوسته دعا میکند و هر عملی در زندگی به خدا اختصاص دارد.
تکریم و تعظیم خدا در اسلام تشریفاتی و نمایشی نیست که لازم باشد برای افزودن هیجان، پای موسیقی و گروههای «راک اند رول» به میان آید. در کلیسا مینوازند و میگویند که خدا در اینجا حضور دارد، چون همهی ما با این موسیقی فوقالعاده به هیجان آمدهایم.[1]
«برگ سبز» تحفه درویش
[1]- و خدا ما راخواند، حقیقت انکار ناپذیر، ص128