مرحوم آیة الله العظمی الحکیم قدس الله روحه در کتاب حقایق الاصول جریانی را نقل میفرماید که برای روشن شدن این مطلب سودمند است:
بعضی از بزرگان -که تأییدات خداوندی برایش ادامه داشته باشد-، نقل کرد که وی همراه با جمعی از بزرگان (و علمای نجف) از جمله سید اسماعیل صدر -رحمة الله علیه- و حاجی نوری صاحب مستدرک -رحمة الله علیه- و سید حسن صدر -که خداوند سایهاش را مستدام بدارد- در منزل آخوند ملا فتح علی -قدس سره- حاضر شدند.
آخوند ملا فتح علی این آیه قرآن را خواند: و اعلموا أن فيكم رَسولَ اللَّهِ لو يُطيعكم في كثير مِن الأمر لعنتم و لكن اللَّه حبب إليكم الإيمان... سپس شروع به تفسیر این جمله از آیه نمود که حبب الیکم الایمان…
پس از بیان طولانی برای آیه تفسیر جدیدی کرد که پیش از این، این تفسیر را از وی نشنیده بودند. از وی توضیح خواستند (پس توضیح کافی و شافی ایشان و بدیهی شدن مطلب) جمع حاضر تعجب کردند که چرا پیش از بیان ایشان، به این معنا(ی روشن) پی نبردهاند.
این جمع (از بزرگان نجف) روز دوم نیز نزد ملا فتح علی حاضر شدند. ایشان همان آیه را به معنای دیگری تفسیر نمود. دوباره از ایشان توضیح خواستند و (پس از توضیح کافی ایشان) از این که پیش از بیان ایشان به این معنای جدید پی نبرده بودند، شگفت زده شدند.
روز سوم همین جریان تکرار شد و پیوسته بر همین منوال هر روز که حاضر میشدند معنای جدیدی برای آیه مطرح میکرد.
این مسئله تا نزدیک به سی روز تکرار شد و ملا فتح علی، هر روز معنای جدیدی را مطرح میکرد و این جمع از علماء از ایشان توضیح میخواستند (و ایشان با توضیحش حضار را شگفت زده میٔکرد که چرا تا کنون متوجه این معنای واضح نشدهاند.)[1]
بخشی از مقاله «سادگی یا پیچیدگی دین»
[1]- حقائق الأصول، ج1، ص: 95