اگر دستت یک کمی به قلم برود، اسباب درد سر است. باید برای این و آن هم عریضه بنویسی.
بنده خدایی قصهای برایش پیش آمد که قرار شد ما برایش عریضه نویسی کنیم. با این همه گرفتاری این هم یکی روش.
(همین جا تبصره اکید و مؤکد و شدید و اشد میزنم از این به بعد معلوم باشد که همه آن چه این قلم الکن قلمی میکند مال خودش نیست. ممکن است از افتخارات عریضه نویسی برای این و آن باشد. البته با تغییر ضمیر فاعلی و مفعولی و…. پس برای همیشه یادتان باشد و کسی را متهم نکنید)
ماه رمضان که میشود یک کمی سبد کالای خانه تغییر میکند، خب روزه داری و بدنهای ضعیف و نحیف و…
اتفاقا ماه رمضان امسال مشکلاتی پیش آمد و قضیه بر عکس شد و…
این شد که تصمیم گرفتم بروم سراغ حضرت معصومه سلام الله علیها که زیر سایهاش هستیم و یک کمی گله گذاری کنم… یک کمی که چه عرض کنم… بنای گله جدی و محکم بود.
بله ما مهمان شما، شما هم کریمه اهل بیت و این هم ماه رمضان ما و…
در این تصمیم خیلی هم جدی بودم، اما…
اما نشد حرم بروم، نشد که نشد. علتهای مختلف و عذر و ناعذرهای گوناگون و… خلاصه بی توفیقی از زیارت.
تا این که ماه رمضان به آخر رسید یکی دو شب بیشتر نمانده بود، با خودم گفتم باید به هر جوری شده حرم بروم، تصمیم قاطع و اقطع هم گرفتم که…، برای سحر هم برنامه ریزی کردم.
که در این حین بنده خدایی زنگ زد که بله یک افطاری مال شماست و…
خندهام گرفت و رفتم حرم به ولی نعمت حضرت معصومه سلام الله علیها عرض کردم… عرض که نکردم واقعش را بگویم خود به خود خطور کرد. گفتم… (خیلی خیلی هم بخشید خطورات نفسانی است دیگر چه میشود کرد…)
در دلم خطور کرد که:
ای کلک! شما هم! تا وقتی میخواستم بیایم و گله و گذاری کنم توفیق زیارت ندادی و ندادی، تا افطاری درست شد. آن هم آخر ماه رمضان…! تازه بعدش تصمیم ما قاطع و اقطع شد…
این خطور حالا شیطانی یا رحمانی، وقت زیارت پیش آمد و ناخواسته خندهام هم گرفت و…
ترسیدم که نکند این بی ادبی، آن هم ماه مبارک رمضان، خلاصه بلا ملایی سر ما بیاورد، از ما که امید ثوابی نیست، اما این بدبختی هم که رویش بیاید…، خیلی بد است…
توی همین وانفسا بودم که دیدم نه، حالت قبض روحی دست نداد که بر عکس… (مقصود همان انقباض نفسانی است اشتباه نشود!)
فهمیدم که بله حضرت معصومه هم بدشان نیامده و…
یا از اول سر به سر ما گذاشته و ما بی خبر بودیم و یا این که با برنامه ریزی قبلی نبوده، ایشان هم مثل بنده از این اتفاق اتفاقی خندهاش گرفته.
این هم جریان آن بنده خدا.
البته نقل این اتفاق را به حساب بی ادبی نگذارید عید فطر است و…