×

درباره میز من شیعه هستم

اسلام کامل چیست؟ آیا تشیع همان اسلام کامل است؟
تشیع چیست؟ و چگونه و از کی متولد شده است؟
شیعه کیست؟ نسب شیعه و صفاتش و فضایلش کدام است؟
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۴
۷ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

انواع قالبهای دوستی و دشمنی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۸/۲۸-۵:۵۳:۴۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۸/۲۸-۵:۵۳:۲۸
    • کد مطلب:1283
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 18804

گفتیم احیانا شکل و قالبهای ابراز دوستی و دشمنی، مورد نقد و انتقاد قرار می‌گیرد و برخی از مظاهر نادرست ابراز دوستی و دشمنی، موجب خدشه در اصل دوستی و دشمنی می‌گردد.

برای روشن شدن این مسئله باید با انواع قالبهای دوستی و دشمنی آشنا شویم.

قالبهای دوستی و دشمنی از منظر سازگاری و تضاد متفاوت هستند. برخی از قالبها با مبانی عقلی و شرعی متضاد هستند و برخی خیر.

هر یک از این شاخه‌ها داستانی جداگانه دارد که در فصلهای آینده به آن می‌پردازیم.

 

قالبهای سازگار و همسو و انواع آن

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۸/۲۸-۵:۵۳:۵۰
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۸/۲۸-۵:۵۵:۳۱
    • کد مطلب:1284
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1363

ابراز دوستی و دشمنی احیانا با قالبهایی ابراز می‌شوند که از نظر عقلی آن قالبها، با دوستی و دشمنی کاملا سازگار است و هیچ تضادی میان دوستی و دشمنی با کیفیت قالبهای ابراز آن دیده نمی‌شود.

قالبهای همسو انواع مختلفی دارد که در این فصل با آن آشنا می‌شویم.

اگر کسی که او را دوست داریم، جانش به خطر افتد، خردمندی اقتضا می‌کند او را از خطر برهانیم و جانش را نجات دهیم.

در این مثال نجات از مرگ، قالبی است که با آن دوستی خود را نسبت به کسی که او را دوست داریم، ابراز می‌کنیم. این قالب یعنی نجات دادن از مرگ، کاملا همسو و سازگار با خودِ دوستی است.

همچنین هنگامی که با شخصی که دوستش داریم برخورد می‌کنیم، مطابق عادات و رسوم عرفی به او احترام می‌گذاریم. حال این احترام در برخورد، در جوامع ما به شکل از جا برخاستن است و در برخی از جوامع به شکل گذاشتن دستها بر روی یکدیگر و بالا آوردن آن تا مقابل صورت و در جای دیگر…

همچنین بر اساس تکالیف اسلامی، مسلمانان با سلام کردن به یکدیگر احترام می‌گذارند. بر حسب منابع وحیانی پس از مرگ هم می‌توانیم با خیرات و مبرات، دوستی خود را نشان دهیم.

با تأمل در مثالهای یاد شده می‌بینیم:

رابطه برخی از قالبها با دوستی، رابطه عقلی است؛ مانند نجات دادن از مرگ؛ از این گونه قالبها با تعبیر قالبهای همسوی عقل (و به اختصار قالبهای عقلی) یاد می‌کنیم.

رابطه برخی از قالبها با دوستی، رابطه عرفی است؛ مانند ایستادن پیش پای افراد؛ از این گونه قالبها با تعبیر قالبهای همسوی عرف (و به اختصار قالبهای عرفی)  یاد می‌کنیم.

رابطه برخی از قالبها با دوستی، رابطه شرعی است؛ مانند سلام کردن؛ از این گونه قالبها با تعبیر قالبهای همسوی شرع (و به اختصار قالبهای شرعی) یاد می‌کنیم.

بنا بر این روشن شد که ابراز دوستی و دشمنی ممکن است با قالبهای سه گانه عقلی و شرعی و عرفی باشد.

قالبهای عقلی و شرعی به شکل کلی، بحث خاصی ندارد.

اما قالبهای عرفیِ دوستی و دشمنی، قالبهایی است که بر اساس فرهنگ و عادات ملل و اقوام مختلف تفاوت می‌کند.

قالبهای عرفی خالی از چالش نیست.

پیش از این با یکی از چالشها با عنوان «اگر تولی و تبری راه بدعت و تحریف دین را بگشاید» آشنا شدید.

نتیجه آن بحث این شد که:

1ـ با وجود دلیل بر ضرورت ابراز دوستی و دشمنی به شکل کلی، قالبهای عرفی ابراز دوستی و دشمنی هیچ نیازی به دلیل شرعی ندارد؛

2ـ قالبهای عرفی بدون انتساب مستقیم خود قالب به شرع مصداق بدعت نیست.

بدین ترتیب این چالش مرتفع می‌گردد.

اما چالش دوم قالبهای عرفی، قالبهای عرفی متضاد با عقل و شرع است.

توضیح این که همچنان که گذشت قالبهای عرفی نیاز به مثبت شرعی ندارد.

البته این مطلب دو تبصره مهم دارد:

نخست این که ممکن است شرع برخی از قالبهای عرفی را مقید و مشروط نماید؛ پس امکان محدودیت قالبهای عرفی توسط شرع وجود دارد.

تبصره دوم هم این که ممکن است برخی از احکام شرعی متضاد با قالبهای عرفی باشد. در این صورت بر اساس اصول موضوعه این نوشتار، بدون هیچ تردید باید شرع بر عرف مقدم داشته شود.

این همان چالش دوم در بحث قالبهای عرفی است.

البته این چالش منحصر به شرع نیست؛ بلکه نسبت به قالب عرفی متضاد با خرد انسانی نیز تعمیم دارد.

مثلا اگر در فرهنگی، احترام نهایی به مهمان با تقدیم شراب ناب باشد، این قالب عرفی هم با خرد متضاد است و هم با دین اسلام.

تضاد آن با خرد در این است که ما با نوشاندن شراب به دوستمان، گوهر یگانه‌ی خرد را از او می‌ستانیم و تضاد با شریعت هم تضاد این احترام با حرمت شراب است.

این چالش موضوع بحث بسیار مهم بعدی ماست.

 

قالبهای نادرست ابراز دوستی و دشمنی (قالبهای متضاد)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۹/۰۱-۵:۵۷:۰
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۲/۱۱-۲۱:۱۳:۳۵
    • کد مطلب:1285
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3109

بحث قالبهای نادرست ابراز دوستی و دشمنی (و نیز سایر آثار شناخت)، یکی از بحثهای مهم و کاربردی است که به شکل جامع به آن پرداخته نشده است. همین امر هم منشأ اشکالات متعدد در حوزه‌های گوناگون شده است.

نخست معنی تضاد قالبها را توضیح می‌دهیم.

 

چگونگی تضاد قالبهای دوستی و دشمنی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۹/۰۱-۶:۶:۳۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۹/۰۱-۶:۱۰:۵۲
    • کد مطلب:1286
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3753

برای درک آسان تضاد قالبهای دوستی و دشمنی با خود دوستی و دشمنی، یک مثال می‌زنیم.

این کوچک‌ترین خود در برخی از مناطق داخل و خارج کشور، شاهد بودم که وقتی میزبان می‌خواست نهایت احترام از مهمان عزیزی را به جا آورد و یا در میان مجموعه مهمانها به بزرگ آنها احترام بیشتری بگذارد، صاحب خانه خود در کنار مهمان می‌نشست و با دستان خود (که احیانا تمیز هم نبود) برای او گوشت خُرد می‌کرد. خود مکرر شاهد چنین جریانی بوده‌ام.

حال فرض کنید مهمان دارای فرهنگ یا عادات خاصی است که مثلا حتی در غذای مشترک از قاشقی جداگانه استفاده می‌کند، یا هر کس باید فقط و فقط از یک لیوان استفاده کند (کاری به درستی و نادرستی این موارد ندارم) و فرض کنید مهمان در مقوله نظافت و بهداشت بسیار سختگیر یا حتی وسواس باشد، در این شرایط چه صحنه‌ای پیش می‌آید؟!

روشن است که اگر کسی در این زمینه‌ها دچار وسواس شده باشد و از اراده قوی هم برخوردار نباشد، نه تنها نمی‌تواند چنین غذایی را بخورد که ممکن است دچار تهوع هم بشود.

هدف از نقل این فرهنگ، برجسته ساختن یک دوگانگی است:

از یک سو میزبان قصد احترام دارد و در صدد بر آمده است که نهایت پذیرایی ممکن را انجام دهد.

از سوی دیگر این عمل برای مهمان نه تنها پذیرایی شمرده نمی‌شود، بلکه او را از خوردن حد اقل غذا هم محروم می‌کند.

این معنی تضاد قالب ابراز دوستی (خرد کردن گوشت با دست میزبان) با دوست داشتن مهمان است؛ چرا که این عمل اصلا مطلوب مهمان نیست.

در چنین وضعیتی چه باید کرد؟

فصل بعدی به شیوه‌های برخورد با قالبهای متضاد می‌پردازد.

 

شیوه‌های برخورد با قالبهای متضاد در تولی و تبری

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۹/۰۴-۸:۴۴:۴۸
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۲/۱۱-۲۱:۱۳:۵۱
    • کد مطلب:1287
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3051

با تضاد قالبهای دوستی و دشمنی آشنا شدیم.

آیا این تضاد را می‌توان مرتفع ساخت؟

ممکن است گفته شود این تناقض و دوگانگی با تفکیک «عمل» و «قالب ابراز» آن بر طرف می‌شود.

باز هم به مثال پیشین یعنی میزبان و مهمان برمی‌گردیم.

در این مثال، الف) میزبان، مهمان را می‌شناسد؛ ب) میزبان، مهمان را قلبا دوست دارد؛ ج) میزبان، در صدد است عملا به مهمان احترام بگذارد؛ د) قالب این احترام، کاری است كه مورد نفرت مهمان می‌باشد.

با فرض این که در درستی نفرت از این عمل، حق را به مهمان بدهیم، سراغ ارزش گذاری می‌رویم.

1) شناخت مهمان یک مسئله شناختی و مثبت است که اگر تحقق نیابد آثار بعدی آن همچون احترام، مترتب نخواهد شد.

2) دوستی قلبی مهمان هم، امری کاملا مثبت و پسندیده است.

3) در صدد احترام عملی برآمدن هم، انتقال احترام از فاز قلبی به فاز ابراز و عمل است. این هم که کاملا مثبت است.

4) میزبان از فرهنگ و عادت مهمان بی‌خبر است.

5) شکل و قالب این احترام، بر اساس فرهنگ میزبان مثبت است.

6) شکل و قالب این احترام، بر اساس فرهنگ و عادت مهمان منفی است.

روشن است که از مرحله یکم تا سوم کاملا پسندیده است.

مرحله پنجم نیز بر حسب درک و اطلاع میزبان مثبت است.

با فرض حق به جانب مهمان بودن، این کار عادتی نادرست است؛ اما میزبان به خاطر عدم آگاهی از نادرستی آن معذور است.

با فرض حق به جانب مهمان بودن، مرحله ششم نقطه تقابل میان میزبان و مهمان است.

ناگفته پیداست این تقابل ناخواسته است و با توجه به عدم علم میزبان به عادات مهمان، صورت پذیرفته است. اگر میزبان به این امر آگاه بود، هرگز چنین نمی‌کرد.

در نتیجه:

  • تمامی مراحل سه گانه نخست، یعنی مهمان شناسی و مهمان دوستی و در صدد احترام عملی برآمدن نسبت به مهمان، هم چنان کاملا مثبت و پسندیده است.
  • نسبت به قالب نامناسب هم تردیدی در معذور بودن میزبان وجود ندارد.

حال اگر کسی بخواهد این قالب نامناسب را اصلاح کند چه باید بکند؟

شیوه اول:

روش نخست این است که با نهایت تقدیر از مراحل نخست و بدون خدشه وارد ساختن به مهمان دوستی و احترام عملی، مهمان، دست به اصلاح قالب میزبان بزند؛ البته بدون این که آزردگی در میزبان ایجاد کند. این در صورتی است كه اصلاح قالب ممكن باشد.

اما اگر اصلاح قالب احترام میزبان ممکن نیست، مهمان این وضعیت را تحمل کند.

در مفروض بحث، قالب نادرست است و از این جهت حق با مهمان است. بر این اساس تحمل مهمان، نه به معنی درستی قالب میزبان است و نه به معنی تأیید عمل میزبان.

شیوه دوم:

روش دوم در برخورد با قالبهای نادرست هم این است که مهمان به میزبان پرخاش کند و او را محکوم نماید؛

ناگفته پیداست که این حمله و پرخاش، باعث رنجش میزبان می‌گردد و حتی اگر هم به ظاهر تحمل كند، اما از احترام به مهمان و ابراز عملی آن زده می‌شود؛ تا آن جا كه ممكن است دیگر هیچ مهمانی را نپذیرد.

اینک به موضوع بحث باز گردیم.

پیش از این روشن شد که شناخت، امری مثبت است و آثار آن نیز قابل انفکاک از شناخت نیست.

آثار قلبی که مهم‌ترین آنها دوستی و دشمنی است، ربطی به بحث قالبها ندارد.

هنگامی هم که در صدد ابراز و اظهار دوستی و دشمنیِ خردمندانه برمی‌آییم نیز، هیچ مشکل عقلانی وجود ندارد.

پس از این مرحله، نوبت به انتخاب قالبهای ابراز دوستی و دشمنی می‌رسد.

اینجاست که ممکن است برخی از قالبها نادرست باشند.

مثلا شیوه‌های عزاداری یا مراسم جشن و سرور، همراه با برخی از محرمات گردد، یا این که در این مراسم حرکاتی غیر خردمندانه انجام شود.

در مثال یاد شده به دو روش اشاره کردیم:

روش نخست: با ارج نهادن به 1ـ شناخت و 2ـ دوستی و دشمنی حاصل از آن و 3ـ قدردانی از این که کسی در صدد ابراز دوستی و دشمنی خردمندانه برآمده است، 4.1ـ در صورت امکان دست به اصلاح قالبها بزنیم. 4.2ـ در صورت عدم امکان اصلاح قالبها، بدون تأیید و امضای قالبها آن را تحمل کنیم.

روش دوم: آن چنان قالبها را مورد پرخاش قرار دهیم و کسانی را که از آنها استفاده می‌کنند محکوم نماییم که رنجش حاصل از آن موجب شود، راهِ ابراز دوستی و دشمنی خردمندانه از اساس کور شود.

به نظر شما در بیشتر موارد، از كدام روش استفاده می‌كنیم؟! هیچ اندیشیدهایم چه چشم‌هایی را که به خاطر ابرو (آن هم اندکی کجی) کور کرده‌ایم؟!

حال اگر آن چشم کور شده، تعطیل کردن دوستی و دشمنی باشد که کلید تمامی آثار شناخت است، چقدر خردمندانه عمل کرده‌ایم؟!

آیا تعطیل کردن دوستی و دشمنی با کجی قالبها، فاجعه‌بار نیست؟!

ای کاش در همان کجی اندک هم واقع‌گرا بودیم و سلیقه‌ای برخورد نمی‌کردیم!!!

مسلم در صورت امکان، اصلاح قالبها امری پسندیده و حتی ضروری است. اما در اصلاح قالب باید ظرافتهایی رعایت شود و نکاتی مورد توجه قرار گیرد که هیچ گاه دیده نمی‌شود.

 

با قالبهای مشکوک تولی و تبری برخورد سلیقه‌ای نکنیم!

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۹/۰۷-۷:۳۲:۱
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۲/۱۱-۲۱:۱۳:۵۸
    • کد مطلب:1288
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3043

در مباحث پیشین با فرمول تولی و تبری آشنا شدیم و جایگاه قالبها را در آن فرمول شناختیم.

همچنین با یک طبقه بندی کلی در قالبهای تولی و تبری آشنا شدیم و دانستیم:

۱- برخی از قالبهای تولی و تبری همسو و سازگار با خردورزی و شریعت الهی است. این گونه قالبها بحث خاصی ندارد.

۲- برخی از قالبها متضاد با خردورزی و یا شریعت الهی است. این گونه قالبها نیازمند اصلاح هستند؛ اما در اصلاح آنها باید به یک نکته مهم توجه داشت و آن این که مبادا برای درست کردن ابرو، چشم را کور کنیم و به گونه‌ای دست به اصلاح قالبها بزنیم که اصل تولی و تبری تضعیف شود.

در این میان حالت سومی هم تصور می‌شود و آن قالبهایی هستند که تضاد یا همسویی آنها با خرد و شریعت چندان شفاف نیست.

آن چه در اصلاح قالبها گذشت، در ارتباط با قالبهایی است که نادرستی آن مسلم و قطعی باشد.

روشن است که قالبهای نادرست، تنها قالبهایی هستند که واقعا متضاد با خردورزی باشند و یا واقعا مخالف دستورات مسلم دینی باشند و این تضاد و مخالفت، شخصی یا سلیقه‌ای نباشد.

پس آن چه که تضاد آن با خردورزی یا دستورات مسلم دینی ثابت نشده است، در این بحث نمی‌گنجد.

بنا بر این نباید از بحث قالبهای نادرست، در مسائل فقهی اختلافی و یا اختلاف سلیقه‌ها سوء استفاده کرد و سلیقه خود را به دیگران تحمیل کرد.

 

  • نظر خوانندگان
تا کنون نظر قابل انتشاری ثبت نشده است
  • نظر شما