تبعیض و دوگانگی در عقلانیت گاهی منحصر به «حوزه شناخت» است و گاهی این دوگانگی میان «حوزه شناخت و حوزه عمل» است؛ از این رو با دو گونه از «تبعیض در عقلانیت» روبرو هستیم.
آن چه به بحث «تولی و تبری» ارتباط دارد، تبعیض در عقلانیت میان حوزه شناخت و عمل است.
توضیح این گونه از تبعیض در عقلانیت این است که اگر شناخت (یا ارتباط عقلانی با واقعیت)، واقعی و درست باشد، در صورتی كه آن واقعیت خارجی آثاری داشته باشد، نمیتوان آثار آن واقعیت را از خود واقعیت جدا نمود.
مثلا اگر من به درستی افعی را شناخته باشم و به درستی هم بدانم كه در اتاق افعی وجود دارد، در شرایط عادی به خواب رفتن در این اتاق محال خواهد شد. حال اگر كسی در چنین شرایطی، با فرض شرایط عادی و سلامتی کامل، بتواند بدون هیچ واهمهای در این اتاق بخوابد، مصداق تبعیض در عقلانیت است.
زیرا انفكاك شناخت واقعی افعی، از آثار آن ممكن نیست و در این مورد، اثر وجود افعی كه همان ترس باشد، تحقق نیافته است.
از آن جایی که این مصداق کاملا آشکار و روشن است، هیچ کس حاضر به پذیرفتن آن نیست و در صورتی که کسی چنین کند دیگران او را فاقد سلامت عقلانی میبینند.
روح تمامی موارد تبعیض در عقلانیت، همان خلل در عقلانیت فرد است که در موارد آشکار آن از تعبیر جنون و دیوانگی استفاده میشود.
البته این دیوانگی خود خواسته و اختیاری است و با هیچ عذری قابل توجیه نیست؛ بر خلاف بیماریهای خاصِ خارج از اختیار فرد که موجب معذوریت فرد میگردد.
تبعیض و دوگانگی در عقلانیت گاهی منحصر به «حوزه شناخت» است و گاهی این دوگانگی میان «حوزه شناخت و حوزه عمل» است؛ از این رو با دو گونه از «تبعیض در عقلانیت» روبرو هستیم.
آن چه به بحث «تولی و تبری» ارتباط دارد، تبعیض در عقلانیت میان حوزه شناخت و عمل است.
توضیح این گونه از تبعیض در عقلانیت این است که اگر شناخت (یا ارتباط عقلانی با واقعیت)، واقعی و درست باشد، در صورتی كه آن واقعیت خارجی آثاری داشته باشد، نمیتوان آثار آن واقعیت را از خود واقعیت جدا نمود.
مثلا اگر من به درستی افعی را شناخته باشم و به درستی هم بدانم كه در اتاق افعی وجود دارد، در شرایط عادی به خواب رفتن در این اتاق محال خواهد شد. حال اگر كسی در چنین شرایطی، با فرض شرایط عادی و سلامتی کامل، بتواند بدون هیچ واهمهای در این اتاق بخوابد، مصداق تبعیض در عقلانیت است.
زیرا انفكاك شناخت واقعی افعی، از آثار آن ممكن نیست و در این مورد، اثر وجود افعی كه همان ترس باشد، تحقق نیافته است.
از آن جایی که این مصداق کاملا آشکار و روشن است، هیچ کس حاضر به پذیرفتن آن نیست و در صورتی که کسی چنین کند دیگران او را فاقد سلامت عقلانی میبینند.
روح تمامی موارد تبعیض در عقلانیت، همان خلل در عقلانیت فرد است که در موارد آشکار آن از تعبیر جنون و دیوانگی استفاده میشود.
البته این دیوانگی خود خواسته و اختیاری است و با هیچ عذری قابل توجیه نیست؛ بر خلاف بیماریهای خاصِ خارج از اختیار فرد که موجب معذوریت فرد میگردد.
...