«صلح، آرمان مشترك همهی انسانها» است و فراگیری آن رؤیاییترین آمال و برترین آرزو.
در دوران کنونی ـاز شعارها و تبلیغات که بگذریمـ این آرزو ناشدنی مینماید.
ناگفته پیداست که امکان یافتن این ناممکن و باز شدن این گره، در گرو وجود «مصلح کل» است.
مصلح کلی که شاخص آن «یملأ الارض عدلا و قسطا» است…
مصلح کلی که بر تمامی زمین و ظرفیتهای آن سیطره داشته باشد…
مصلح کلی که بتواند تمامی این ظرفیتها را از صلح، آن هم از جنس واقعیاش، لبالب سازد…
مصلح کلی که امام زمان و زمین باشد…
آیا اصلا کسی میتواند مدعی این مهم گردد؟! و ادعای شدنی ساختنِ این ناشدنی را نماید؟!
گفتهها، شنیدهها، انتظارها، آرزوها و… شنیدنیهایی تلخ و شیرین…
این شنیدنیها با واقعیت چقدر فاصله دارد؟!
رابطه اسلام کامل (اندیشه شیعی) با این مهم چیست؟ و چه پشتوانهای برای تضمین مقدسترین آمال و برترین آرزو بشردارد؟!
در آغاز پروژهی آرمان صلح،[1] به مطرح كردن بحث «صلح فراگیر» نمیاندیشیدیم، اما ضرورت پرداختن به «ابزار صلح» در مباحث پیشین، سبب طرح «اساس صلح فراگیر» شد.
اینجا بود كه گوشهای از جلوهی چهرهی زیبای اسلام كامل (تشیع) در بحث مهدویت نمایان گردید. جلوهای شگفت كه پردهای از آن را در فصل «تشیع تنها پرچمدار سرافراز صلح جهانی» منعكس مینماییم.
این مطلب بهانهای شد برای گشودن شاخهای جداگانه كه اینك سرفصلهای آن پیش روی شماست.
این كوچكترین تفكیك بحث مهدویت و امام زمان عجل الله فرجه الشریف را، به عنوان نخستین شاخهی مستقل این پروژه، به فال نیك میگیرم و از حضرتش توفیق تكمیل تمام پروژه را، آن چنان كه او خواهد ـكه خواستهی او خواستهی خداستـ مسئلت مینمایم. تا یار كه را خواهد و میلش به كه باشد.
[1]- پیش از تكامل پروژه به مدینه فاضله
فراگیری صلح رؤیاییترین آمال و برترین آرزوی بشر، در گرو وجود «مصلح کل». مصلح کلی که شاخص آن لبالب ساختن زمین از عدالت است. آیا مقدسترین آمال و برترین آرزوی بشر پشتوانهای دارد؟!