×

درباره میز امام زمان، مصلح کل

فراگیری صلح رؤیایی‌ترین آمال و برترین آرزوی بشر، در گرو وجود «مصلح کل». مصلح کلی که شاخص آن لبالب ساختن زمین از عدالت است. آیا مقدس‌ترین آمال و برترین آرزوی بشر پشتوانه‌ای دارد؟!
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴
۱۳ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

پیوست‌های ماه در ماه

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۳/۰۱/۱۸-۲:۲۲:۱۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 168

تحیت برتر

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۳/۰۱/۱۸-۲:۱۹:۵۹
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۳/۰۱/۱۸-۲:۱۹:۴۵
    • کد مطلب:23455
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1691

ادب، یکی از ویژگی‌های برجسته انسانی است که سرچشمه آن خداوند متعال است.

پیامبر؟ص؟: پروردگار من مرا تأدیب کرد پس نیکو تأدیب نمود.[1]

هنگامی که این گفته خدای تعالی نازل شد که: خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ[2] (گذشت پيشه كن، و به [كار] پسنديده فرمان ده، و از نادانان رُخ برتاب.) رسول خدا؟ص؟ فرمود پروردگار من مرا به مکارم اخلاق تأدیب کرد.[3]

در روایت جالبی امیرالمؤمنین؟ع؟ به کمیل می‌فرماید:

ای کمیل واقعا که خداوند رسول خدا؟ص؟ را ادب کرده است و او (نیز) مرا ادب کرده است و من مؤمنین را ادب می‌کنم و من آدابِ اهل کرامت را به ارث می‌گذارم.[4]

در یکی از دعاها به ما آموزش داده‌اند که خداوند را این گونه ستایش نماییم:

ستایش خدایی که… مرا ادب کرد و نیکو ادب نمود.[5]

یکی از آداب الهی، در مورد تحیت گفتن است. در این باره در قرآن چنین آمده است:

وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلی كُلِّ شَيْءٍ حَسيبا.[6]

و چون به شما درود گفته شد، شما به [صورتی] بهتر از آن درود گوييد، يا همان را [در پاسخ] برگردانيد، كه خدا همواره به هر چيزی حسابرس است.

امام؟ع؟ درباره معنی تحیت در این آیه این چنین می‌فرماید:

تحیت، سلام و غیر سلام از کارهای نیک است.[7]

اما نکته جالب این است که آغاز کننده تحیت، باز هم برتر از کسی است که پاسخ بهتر داده است. توجه کنید:

امیرالمؤمنین؟ع؟ فرمود: هنگامی که به شما درود گفته شد، شما به [صورتی] بهتر از آن درود گوييد، و هنگامی که دستی به تو نیکویی کرد پس به آن چه بر نیکی او می‌چربد جبران نما و (با این همه)، برتری با آن کسی است که شروع کننده بوده است.[8]

روایت زیر یکی از مصادیق تحیت را بیان می‌کند:

امیرالمؤمنین؟ع؟ فرمود: هنگامی که یکی از شما عطسه کرد برای او دعا کنید. پس اگر دعا کننده گفت يَرْحَمُكُمُ اللَّهُ پس در پاسخ او بگویید يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَ يَرْحَمُكُمْ. زیرا خداوند گفته است: وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ….[9]

امیرالمؤمنین؟ع؟: هنگامی که یکی از شما عطسه کرد پس شما برای او دعا کنید، بگویید يَرْحَمُكَ اللَّهُ و عطسه کننده به شما پاسخ می‌دهد يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَ يَرْحَمُكُمْ (زیرا) خداوند تبارک و تعالی گفته است: وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ….[10]

جریان زیر یکی از مصادیق جالب آیه تحیت است:

انس می‌گوید نزد امام حسین؟ع؟ بودم. کنیزی بر حضرت وارد شد در که حالی شاخه گلی دستش بود پس آن را به عنوان احترام و خوشامدگویی به امام حسین؟ع؟ داد. حضرت به او فرمود تو برای خدا آزادی (و او را از کنیزی آزاد ساخت. انس می‌گوید با تعجب) به حضرت عرض کردم این کنیز با یک شاخه گلی که ارزشی ندارد به شما احترام کرد، شما او را آزاد کردی؟! فرمود این چنین خداوند تعالی ما را مؤدب ساخته است و فرموده است: وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ….[11]

از روایتی برمی‌آید که اگر تحیت کسی را مثل خودش رد کنیم، تحیت تقصیرکارانه است. توجه کنید:

ابو یزید بسطامی حکایت کرد که از بسطام به قصد زیارت خانه خدا بیرون آمدم پس از مسیر شام حرکت کردم، (رفتم) تا این که به دمشق رسیدم. هنگامی که در (منطقه) غوطه بودم از قریه‌ای از قرای آن گذشتم پس در یکی از قریه‌ها تل خاکی دیدم که بچه‌ای میان قامت (یا چهار ساله و یا…) با خاک بازی می‌کرد با خودم گفتم این بچه است اگر بر او سلام کنم، سلام را نمی‌فهمد و اگر سلام نکنم، کار واجبی را ترک کردم (در آخر) تصمیم گرفتم بر این که بر او سلام کنم، پس بر او سلام کردم.

آن کودک سرش را به طرف من بلند کرد و گفت سوگند به کسی که آسمان را برپاداشته و زمین را گسترانده، اگر نبود آن چه خدا فرمان داده، که سلام را پاسخ گوییم، (هرگز) جواب سلامت را نمی‌گفتم. زیرا امر مرا کوچک شمردی و مرا برای کمی سنم حقیر شمردی. (سپس گفت) علیک السلام و رحمة الله و برکاته و تحیاته و رضوانه.

و سپس گفت راست گفت خداوند که وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها و بعد ساکت شد.

پس (ادامه آیه را خواندم و) گفتم «أَوْ رُدُّوها» گفت این کار تقصیر کننده‌ای مانند توست.

از این جریان دانستم که این بچه از اقطاب مورد تأیید است.

سپس گفت ای بایزید چه چیزی تو را از شهر خودت بسطام به شام آورده است؟ گفتم ای سید من قصد خانه خدا کرده‌ام. (مدتی گذشت) تا این که بلند شد و گفت آیا تو وضو داری؟ گفتم نه، گفت دنبال من بیا پس به اندازه ده گام دنبالش رفتم، رودی را دیدم که از فرات بزرگتر بود، پس نشست و نشستم و بهترین وضو را گرفت و من هم وضو گرفتم، ناگهان دیدم قافله‌ای می‌گذرد، نزد یکی از آنها رفتم و از اسم رود پرسیدم، گفت این رود جیحون (واقع در ازبکستان و ترکمنستان فعلی و شمال افغانستان) است و ساکت شد. سپس آن جوان به من گفت بلند شو با او بلند شدم و بیست قدم همراهش رفتم، ناگهان دیدم که در کنار رودی هستیم که بزرگتر از فرات و جیحون بود. به من گفت بنشین پس نشستم و او رفت. در این هنگام مردمی سوار بر مرکب از پیش من گذشتند، از آنها پرسیدم که در چه مکانی هستم؟ گفتند اینجا رود نیل مصر است و میان تو و مصر یک فرسخ یا کمتر فاصله است و رفتند.

ساعتی نگذشته بود که رفیقم حاضر شد و به من گفت بلند شو، تصمیم گرفته شده، پس همراه او بلند شدم و به اندازه بیست قدم رفتم، پس هنگام غروب خورشید به درختان خرمای بسیاری رسیدیم و نشستیم سپس بلند شد و به من گفت مقدار کمی بیا پشت سر او رفتم ناگهان دیدم که در کنار کعبه هستیم… از مردی که کعبه را باز می‌کرد پرسیدم که این جوان کیست؟ گفت این آقای من محمد جواد صلی الله علیه است. پس گفتم خدا داناتر است که رسالتش را کجا قرار دهد.[12]

آن چه از این روایت شاهد ما است این نکته است که «ردّ تحیت» اگر مساوی با خود «تحیت» باشد، کار افراد مقصّر است و شایسته اولیای الهی نیست.

 

[1]) روایت 98

[2]) اعراف/199

[3]) روایت 99

[4]) روایت 100

[5]) روایت 101

[6]) نساء /86

[7]) روایت 102

[8]) روایت 103

[9]) روایت 104

[10]) روایت 105

[11]) روایت 106

[12]) روایت 107

ذکر و دعای ما، آینه نگاه رب الارباب

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۳/۰۱/۱۸-۲:۲۴:۴۰
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۳/۰۱/۱۸-۲:۲۴:۳۴
    • کد مطلب:23454
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1647

بسیاری از توفیقات ما، ریشه در جایی دارد که ما از آن بی‌خبریم.

به عنوان مقدمه به مطلبی با عنوان «چرا هنگام نام قائم می‌ایستیم؟» اشاره می‌کنیم:

از امام صادق؟ع؟ پرسیده شد:

در میان لقب‌های حجة بن الحسن، سبب این که (تنها) هنگام یاد کردن لقب «قائم» برمی‌خیزیم، چیست؟

امام فرمود:

زیرا برای او غیبتی طولانی است.

(در دوران غیبت) از شدت مهربانی امام زمان به دوستانش، حضرت به هر کسی که او را به این لقب یاد کند، (مهربانانه) می‌نگرد.

(ویژگی این لقب این است که) این لقب یادآور دولت امام زمان؟عج؟ در زمان ظهور و یادآور حسرت به خاطر غربت او در دوران پیش از ظهور است.

هنگام نگاه مولای جلیل به چنین کسی، (ادب در مقابل آن حضرت و) تعظیم به آن حضرت اقتضا می‌کند بنده‌ای که برای صاحب و مولایش خاضع است، بایستد و از خداوند تعجیل فرجش را بخواهد.[1]

از این حدیث روشن می‌شود که ایستادن و احترام ما نسبت به امام زمان؟عج؟، احترامی نیست که ما آغازگر آن باشیم، بلکه پاسخی است به نگاه مهربانانه آن حضرت.

از دیگر روایات برمی‌آید که در یاد خدا نیز ما آغازگر نیستیم، بلکه پیش از این که ما خدا را یاد کنیم او به ما نگریسته و از ما یاد کرده است.

قبل از هر چیزی اشاره‌ای به اهمیت یاد خدا می‌نماییم:

از امام صادق؟ع؟ شنیدم که می‌فرمود آقا و سرور کارها(ی خوب) سه چیز است:

۱) آن چنان با مردم منصفانه برخورد کنی که چیزی برای خود نپسندی مگر این که مانند آن را برای آنها بپسندی.

۲) مساوات با برادر ایمانی در مال و ثروت (یعنی هر چه داری میان خود برادرانت مساوی تقسیم کنی.)

۳) یاد خداوند در تمامی حالات و یاد خداوند این نیست که تنها به زبان گفته شود «سبحان الله و الحمد لله و لا إله إلا الله و الله أكبر».

بلکه یاد خدا این است هنگامی که چیزی بر تو وارد شد که مورد امر الهی است، آن را انجام دهی و هنگامی که چیزی بر تو وارد شد که مورد نهی الهی است، آن را ترک کنی.[2]

پیداست که انصاف و مساوات یاد شده در این روایت تنها از کسانی برمی‌آید که به مقامات بلند کمال رسیده باشند. «یاد همیشگی خداوند» در ردیف امور فوق العاده مهمی مانند انصاف و مساوات آمده است. خود این امر نشان از جایگاه بلند ذکر خداوند دارد.

اینک سراغ مقدمه سوم می‌رویم. روایت مهمی است که کلید حل بسیاری از مطالب فوق العاده است. توجه کنید:

(حقیقت) ياد (خداوند)، نه از کارهای زبان است و نه از راه‌هایـ(ی است که) فكر (می‌پیماید)، بلکه ذکر (حقیقتی است که رتبه) اول و آغاز آن از (خداوندی است که) ياد شده است و (رتبه) دوّم، از (بنده) ياد كننده است.[3]

بر اساس این روایت، پیش از این که ما خدا را یاد کنیم، نور توجه او بر دل ما تابیده است که دل را به تلاش برای یاد او وامی‌دارد.

بنا بر این، یاد خدا از بنده، در واقع آینه‌ای است از عنایت پیشین او و به همین جهت، بنده وامدار و مدیون خداست، نه این که خدمتی پیش دستانه از بنده به ساحت قدس الهی باشد.

 

[1]) روایت 108

[2]) روایت 109

[3]) روایت 110

ارزش شگفت دعای پشت سر برای مؤمن

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۳/۰۱/۱۸-۲:۲۹:۱۷
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۳/۰۱/۱۸-۲:۲۹:۱۳
    • کد مطلب:21910
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3157

دعای پشت سر برای برادر مؤمن آثار و ویژگی‌های شگفتی دارد.

این نوشتار به اختصار به این مطلب می‌پردازد.

  1. آثار دعا برای غیر
    1. دعا برای غیر روزی را فراوان می‌کند
    2. دعا برای غیر بلاء و مکروه را دفع می‌کند
    3. دعا برای غیر قطعا برای غیر به استجابت می‌رسد
  2. ویژگی دعا برای غیر
    1. هر چه دعا عمومی‌تر باشد استجابتش قطعی‌تر است (فَلْيُعِمَّ فَإِنَّهُ أَوْجَبُ لِلدُّعَاءِ)
    2. ‏ دعا برای غیر سریع‌تر به اجابت می‌رسد (أَسْرَعُ الدُّعَاءِ إِجَابَةً دُعَاءُ غَائِبٍ لِغَائِبٍ)
    3. دعا برای غیر جامع‌تر مستجاب می‌شود (أَوْسَعُ دَعْوَةٍ وَ أَسْرَعُ إِجَابَةٍ دَعْوَةُ الْمُؤْمِنِ لِأَخِيهِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ)
    4. دعا برای غیر مصداق دعا به زبانی است که با آن معصیت نشده است بنا بر این به اجابت نزدیکتر است (ادْعُنِي بِلِسَانٍ لَمْ تَعْصِنِي بِهِ فَقَالَ أَنَّى لِي بِذَلِكَ فَقَالَ ادْعُنِي بِلِسَانِ غَيْرِكَ)
    5. دعا برای غیر استجابتش برای خود شخص ضمانت شده است (فَلَمْ أُحِبَّ أَنْ أَتْرُكَ مِائَةَ أَلْفِ ضِعْفٍ مَضْمُونَةً بِوَاحِدَةٍ- لَا أَدْرِي يُسْتَجَابُ أَمْ لا)
  3. ویژگی استجابت برای خود دعا کننده
    1. دعا برای غیر مانندش برای دعا کننده مستجاب می‌شود (قَالَ الْمَلَكُ فَلَكَ بِمِثْلِ ذَلِكَ)
    2. دعا برای غیر دو برابر برای دعا کننده مستجاب می‌شود (يَقُولُ لَهُ الْمَلَكُ لَكَ مِثْلَاهُ)
    3. دعا برای غیر به تعدادی که برایشان دعا شده فرشته برای دعا کننده دعا می‌کند (وَكَّلَ اللَّهُ بِهِ عَنْ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَلَكاً يَدْعُو لَهُ)
    4. به عدد افرادی که برایشان دعا شده است خود خداوند دعا برای خود دعا کننده مستجاب می‌کند (رَدَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِثْلَ الَّذِي دَعَا لَهُمْ مِنْ مُؤْمِنٍ أَوْ مُؤْمِنَةٍ مَضَى مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ أَوْ هُوَ آتٍ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ)
    5. دعا برای غیر صد هزار برابر برای دعا کننده مستجاب می‌شود (نُودِيَ مِنَ الْعَرْشِ وَ لَكَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفٍ فَكَرِهْتُ أَنْ أَدَعَ مِائَةَ أَلْفِ ضِعْفٍ مَضْمُونَةً لِوَاحِدَةٍ لَا أَدْرِي يُسْتَجَابُ أَمْ لَا)
    6. دعا برای غیر، سه ملیون و هشتصد هزار برابر برای دعا کننده مستجاب می‌شود!!!

 

برای دیدن روایاتی که سرفصل‌های آنها گذشت به بخش مستندات روایی مراجعه نمایید.[1]

لذا در این جا تنها به دو روایت ناب بسنده می‌کنیم:

زید نرسی گفت: همراه معاویة بن وهب در عرفات بودم در حالی که او مشغول دعا بود.

دعایش را زیر نظر گرفتم. ندیدم که به یک حرف برای خودش دعا کند. ولی برای فرد فرد مردم از سرزمینها(ی گوناگون) دعا می‌کرد و آنان را به نام خودشان و نام پدرانشان نام می‌برد. (پیوسته همین گونه دعا می‌کرد) تا (غروب شد و) مردم از عرفات کوچ کردند.

به او گفتم ای عمو البته که از تو کار شگفتی دیدم.

گفت از آن چه دیدی چه چیزی تو را شگفت زده کرد؟

گفتم ایثار تو برادرانت را نسبت به خودت در این مکان و رسیدگی تو به فرد فرد آنها.

معاویة بن وهب به من گفت نباید از این شگفت زده شوی. زیرا من… از امام صادق؟ع؟ به گوش خودم شنیدم که می‌فرمود:

کسی که برای برادرش در پشت سر او دعا کند فرشته‌ای از آسمان دنیا ندا می‌دهد: ای بنده خدا صد هزار برابر از آن چه دعا کردی برای تو باشد.

و فرشته‌ای از آسمان دوم ندا می‌دهد: ای بنده خدا دویست هزار برابر از آن چه دعا کردی برای تو باشد.

و فرشته‌ای از آسمان سوم ندا می‌دهد: ای بنده خدا سیصد هزار برابر از آن چه دعا کردی برای تو باشد.

و فرشته‌ای از آسمان چهارم ندا می‌دهد: ای بنده خدا چهارصد هزار برابر از آن چه دعا کردی برای تو باشد.

و فرشته‌ای از آسمان پنجم ندا می‌دهد: ای بنده خدا پانصد هزار برابر از آن چه دعا کردی برای تو باشد.

و فرشته‌ای از آسمان ششم ندا می‌دهد: ای بنده خدا ششصد هزار برابر از آن چه دعا کردی برای تو باشد.

و فرشته‌ای از آسمان هفتم ندا می‌دهد: ای بنده خدا هفتصد هزار برابر از آن چه دعا کردی برای تو باشد.

سپس خداوند تبارک و تعالی او را ندا می‌دهد: من بی‌نیازی هستم که (هرگز) نیازمند نمی‌شوم. ای بنده خدا یک میلیون برابر آن چه دعا کردی برای تو باشد.

(سپس معاویة بن وهب گفت) ای پسر برادرم (با توجه به دو میلیون و هشتصد هزار برابر دعا، در برابر یک دعای من) ارزش کدامیک از این دو بیشتر است؟ آن چه من برای خودم انتخاب کرده‌ام یا آن چه که تو به من دستور می‌دهی؟![2]

امام صادق؟ع؟ گفت که رسول خدا؟ص؟ فرمود: مؤمنی نیست که برای مردان و زنان مؤمن دعا کند، جز این که خداوند عزوجل از سوی همه مردان و زنان مؤمن که از اول روزگار گذشته‌اند یا مؤمنینی که تا روز قیامت می‌آیند، همانند آن چه که برای آنها دعا کرده به مؤمن دعاکننده باز می‌گرداند. واقعا که در روز قیامت دستور داده می‌شود که بنده (گنهکار) را به سوی آتش برند، آن بنده توسط فرشتگان عذاب بر روی زمین کشیده می‌شود (که به دوزخ انداخته شود، در این هنگام) مردان و زنان مؤمن می‌گویند ای پروردگار این بنده همانی است که برای ما دعا می‌کرده است، ما را شفیع او قرار ده (و او را از آتش نجات ده) پس خداوند عزوجل مؤمنین را شفیع او قرار می‌دهد و آن بنده نجات پیدا می‌کند.[3]

 

[1]) به روایات 111 تا 131 مراجعه کنید.

[2]) روایت 129

[3]) روایت 139

نیابت و شراکت در طاعات

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۳/۰۱/۱۸-۲:۲۹:۵۸
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۳/۰۱/۱۸-۲:۳۲:۳۴
    • کد مطلب:24267
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1273

تردیدی نیست که می‌توان ثواب اعمال را به دیگران هدیه کرد، خواه آن دیگری زنده باشد و خواه مرده.

همچنین تردیدی نیست که می‌توان دیگران را در برخی از اعمال خود شریک گردانیم، خواه شراکت در دعا باشد و خواه شراکت در سایر عبادات.

همچنین تردیدی نیست که می‌توان برخی از عبادات را به نیابت از دیگران انجام داد، خواه این نیابت همراه با اجرت باشد و خواه رایگان و فی سبیل الله.

روایات رسیده از اهل البیت علیهم السلام نیز بر همه امور یاد شده، مهر صحت گذاشته است.

هر چند این گونه اعمال ارزش خاص خودش را دارد، اما آن چه مهم است این است که آیا ثوابی هم نصیب شخص انجام دهنده عمل می‌گردد یا خیر؟

برخی از روایات در این زمینه را مرور می‌کنیم:

عبدالرحمن بن سنان گفت نزد امام صادق؟ع؟ بودم که مردی بر حضرت وارد شد. پس حضرت سی دینار به او عطا کرد تا از جانب اسماعیل (فرزند امام) حج به جا آورد و حضرت هیچ عملی از اعمال عمره تا اعمال حج را رها نکرد مگر این که بر آن مرد شرط کرد که همه این اعمال را انجام دهد. حتی بر او شرط کرد که از وادی محسِّر سعی را انجام دهد.

سپس فرمود ای مرد به خاطر این که اسماعیل مالش در این امر انفاق کرده است هنگامی که تو این عمل را برای اسماعیل انجام دهی، برای اسماعیل یک حج نوشته می‌شود، و(لی) به خاطر این که تو بدنت را خسته کرده‌ای برای تو 9 حج نوشته می‌شود.[1]

اگر در نیابت با اجرت، ثواب عمل این گونه باشد، قطعا در موردی که هدیه باشد و اجرتی در کار نباشد، ثواب بیشتری برای خود انجام دهنده در کار خواهد بود.

البته اجر چنین شخصی در روایات، مختلف نقل شده است. ممکن است اختلاف اجر، به خاطر اختلاف اخلاص شخص انجام دهنده باشد و ممکن است امور دیگری در بیان اختلاف اجر دخیل باشد.

در روایت دیگری این چنین آمده است:

به امام صادق؟ع؟ گفتم مردی از جانب دیگری حج به جا می‌آورد. برای او چه اجر و ثوابی است؟ فرمود برای کسی که از جانب مرد دیگری حج به جا می‌آورد اجر و ثواب ده حج است.[2]

به سخن دیگر اجر کسی که عمل برای او به جا آورده شده، هیچ گاه اجر عامل را کم نمی‌کند، بلکه همیشه اجر بالاتر به خود عامل داده می‌شود.

اما جالب‌تر این است که برای تمامی افرادی که آنان را در عمل خودت شریک می‌کنی، ثواب کامل نوشته می‌شود.

امام صادق؟ع؟ فرمود اگر هزار نفر را در حج خودت شریک کنی، البته که برای هر کدام از آنها اجر یک حج نوشته می‌شود، بدون این که از ثواب حج خودت کم گردد.[3]

حالا اگر عنوان دیگری هم بر عمل خودت منطبق باشد، بر حسب آن عنوان، اجر و ثواب اضافه می‌شود. توجه کنید:

امام صادق؟ع؟ درباره مردی که پدر و برادر و نزدیکانش را شریک در حجش می‌کند، فرمود: در این هنگام برای تو (که دیگران را شریک کرده‌ای) یک حج مانند حج آنان نوشته می‌شود و (علاوه بر آن) به خاطر صله رحمی که کرده‌ای اجر تو زیادتر می‌شود.[4]

حالا اگر کسی امام زمانش را شریک در اعمالش کند و با این شراکت، قصد صله رحم با پدر معنوی خودش، پیامبر؟ص؟ را داشته باشد، ثواب صله رحم با پیامبر؟ص؟ نیز بر ثواب عمل خودش افزوده می‌گردد.

اما در این میان ارزش انجام عمل از جانب صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها، غوغاست. توجه کنید:

موسی بن قاسم گفت به امام جواد؟ع؟ گفتم: واقعا که می‌خواستم از جانب شما و پدر شما، طواف کعبه انجام دهم، (اما) به من گفته شد که از جانب اوصیاء طواف انجام نمی‌شود (و جایز نیست).

حضرت به من فرمود (این سخن درست نیست) بلکه هر چه می‌توانی (این گونه) طواف کن واقعا این کار جایز است.

بعد از سه سال (دوباره همین مطلب را نزد امام مطرح ساختم و) به حضرت گفتم به راستی که من از شما درباره انجام طواف از جانب شما و پدرت اجازه گرفتم و شما در این مورد به من اجازه فرمودی. پس به مقدار زیادی از جانب شما و پدرت طواف کردم.

سپس چیزی به دلم افتاد و به آن عمل کردم.

حضرت فرمود چه چیزی؟

گفتم یک روز از جانب رسول خدا؟ص؟ طواف کردم. حضرت (پس از شنیدن نام پیامبر؟ص؟) سه مرتبه فرمود صلی الله علی رسول الله. (بعد من ادامه دادم و گفتم) روز دوم از جانب امیرالمؤمنین؟ع؟ و روز سوم از جانب امام حسن؟ع؟ و روز چهارم از جانب امام حسین؟ع؟ و روز پنجم از جانب علی بن الحسین؟ع؟ و روز ششم از جانب امام باقر؟ع؟ و روز هفتم از جانب امام صادق؟ع؟ و روز هشتم از جانب پدرت موسی کاظم؟ع؟ و روز نهم از جانب پدرت علی بن موسی؟ع؟ و روز دهم ای آقای من از جانب شما طواف کردم. این افراد کسانی هستند که من به ولایت اینان دیانت خدا را به جا می‌آورم.

حضرت فرمود سوگند به خداوند که در این هنگام تدیّن به دینی داری که از بندگان جز آن پذیرفته نمی‌شود.

(سپس) به حضرت گفتم و گاهی هم از جانب مادر شما فاطمه؟عها؟ طواف می‌کنم و گاهی هم از جانب ایشان طواف نمی‌کنم. (نظر شما در این باره چیست؟)

حضرت فرمود از این طواف، خیلی انجام بده، چرا که ان شاء الله طواف از جانب فاطمه؟عها؟ برتر از آن طوافهایی است که تو (همیشه از جانب پیامبر؟ص؟ و ما) انجام می‌دهی.[5]

آری عمل به نیابت از فاطمه زهرا؟عها؟ برتر از همه اعمال است!

سخن را با حدیثی درباره یکی از شیعیان زیرک و زرنگ به پایان می‌بریم.

فضل بن هشام می‌گوید به من از حج فراوان کردن شخصی به نام محمودی خبر داده شد. پس از او پرسیدم چقدر حج به جا آورده‌ای؟ (از من پنهان کرد) و تعداد حج‌هایش را به من نگفت. و (به شکل کلی) گفت خیر فراوانی روزی شدم و حمد از آن خداست.

به او گفتم از جانب خودت حج می‌کنی یا از جانب غیر خودت؟

گفت پس از انجام حجة الاسلام (حج واجب) از جانب غیر خودم حج به جا می‌آورم.

(به این ترتیب که اول به نیابت و) از جانب پیامبر؟ص؟ حج به جا می‌آورم.

و (بعد) هر آن چه که بر این عمل خداوند به من پاداش می‌دهد، برای اولیاء خدا (یعنی اهل البیت؟عهم؟) قرار می‌دهم.

و (بعد) ثواب هدیه به اولیاء خدا را به مردان و زنان مؤمن می‌بخشم.

به او گفتم در (نیت) حجت چه می‌گویی؟

گفتم می‌گویم خداوند به راستی که من حج انجام می‌دهم برای رسول تو محمد؟ص؟ و پاداشی که از تو و از پیامبر؟ص؟ می‌گیرم برای اولیاء طاهرین تو که سلام بر آنان باد قرار می‌دهم و این ثواب خودم را به مردان و زنانی که به کتاب تو و سنت پیامبر؟ص؟ تو ایمان آورده‌اند می‌بخشم….[6]

چه خوب است از این روایات درس بگیریم و زیرکی امثال محمودی را به کار بندیم و در زمان‌ها و مکان‌های ویژه عبادت، مانند ماه مبارک رمضان، امام زمان‌مان را در کارهای خیرمان شریک کنیم و یا این که اعمال خیر را از جانب آن حضرت انجام دهیم!

و چه خوبتر که همه اعمال خیرمان را به نیابت از صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیها سلام انجام دهیم و ثواب آن را هدیه به همه معصومین؟عهم؟ و به خصوص امام زمان؟عج؟ فرجه نماییم و….

اگر فاطمه زهرا؟عها؟ و امام زمان؟عج؟ یک دعایی برای ما کنند، قطعا اثرش از هزاران هزار دعای ما برای خود ما بیشتر است.

 

 

[1]) روایت 132

[2]) روایت 133

[3]) روایت 134

[4]) روایت 135

[5]) روایت 136

[6]) روایت 137

  • نظر خوانندگان
تا کنون نظر قابل انتشاری ثبت نشده است
  • نظر شما