کی غربت شود تمام، ای شمشیر در نیام
آیی بهر انتقام، یا صاحب الزمان
غم شد قسمت بقیع، بشکست حرمت بقیع
وای از غربت بقیع، یا صاحب الزمان
ای آرزوی حضرت زهرا، العجل آقا
ای چاره ساز غربت مولا، العجل آقا
باشد حرم به دست حرامی، یا اباصالح
ای پاسخ حسادت اعدا، العجل آقا
ای روضه خوان بقیع ، شمع سوزان بقیع
تنها مهمان، یا صاحب الزمان
بر ما از شرر بخوان، از سوز جگر بخوان
از دیوار و در بخوان، یا صاحب الزمان
با ما بگو از آن همه بیداد، یا ولی الله
از لحظه ای که مادرت افتاد، یا ولی الله
از آن دمی که دخت نبی رفت، پشت در ای وای
ثانی کشید بر سر او داد، یا ولی الله
یوسف زهرا بیا آقا بیا آقا بیا آقا
یوسف زهرا، بیا آقا بیا آقا بیا آقا
با شمشیر ذوالفقار ، بر مکه روی بیار
از قبر آن دو را درآر، یا صاحب الزمان
تکیه بر کعبه بزن، با عالم بگو سخن
از مظلوم بی کفن، یا صاحب الزمان
من وارث حسین غریبم، مردم عالم
من بی قرار خد تریبم، مردم عالم
بردند کهنه پیروهنش را، آه و واویلا
من سوگوار جسم سلیبم، مردم عالم
ای شه مظلوم ، حسین جانم حسین جانم حسین جانم
منبع: شعر مذهبی رضیع الحسین علی سلطانی