به کربلا قَسَمَت میدهم به آن ساعت
که پا برهنه زنی سمت قتلگاه دوید
به لحظهای که عدو رفت و روی سینه نشست
به خنجری که حیا کرد و از گلو نبرید
تو را قسم به تولّی، قسم به حب حسین
تو را قسم به تبری، قسم به لعن یزید
بیا که جان به لب آمد، فراق ما را کشت
ببین سلاح نداریم،غیر چشم امید
منبع: کانال رضیع الحسین شایان مصلح