×

درباره میز امام زمان، مصلح کل

فراگیری صلح رؤیایی‌ترین آمال و برترین آرزوی بشر، در گرو وجود «مصلح کل». مصلح کلی که شاخص آن لبالب ساختن زمین از عدالت است. آیا مقدس‌ترین آمال و برترین آرزوی بشر پشتوانه‌ای دارد؟!
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۴
۷ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

چرایی انتظار در دوران غیبت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۲/۰۶-۹:۳۱:۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۲/۰۶-۹:۳۴:۴۹
    • کد مطلب:21825
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 4095

یکی از سنتهای الهی برای آزمودن امتهای پیشین، غیبت انبیاء و اولیاء آن امتها بوده است.

این سنت الهی، در امت اسلام نیز -البته در تلخ‌ترین شکل ممکن آن- جاری و ساری گشته است.

تلخی غیبت امام زمان علیه السلام ابعاد متعددی دارد:

یتیمی و بی‌سرپرستی از یک سو و جولان شیاطین جنی و انسی از سوی دیگر، بستری را فراهم ساخته که حاصل آن لبالب شدن جهان، در همه ابعادش، از ظلم و جور و فساد و بدی‌ها و زشتی‌هاست.

إخبارات غیبی از دوران غیبت آن چنان فضای تیره و تاری را ترسیم می‌کند که هراس و وحشت شدیدی را بر دلها می‌افکند.

اما این فضای وحشتناک مقدمه‌ای است برای طلوع خورشید، برای پاکی و پاکیزه شدن تمام ابعاد زمین از پلیدی‌ها و برای باروری و رشد همه ابعاد حیات بشری و برای….

به این لحاظ، تمام خیر و خوبی به این دوران نسبت داده شده است.

امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک ضمره فرمود ای مالک حال تو چگونه است هنگامی که شیعه با همدیگر اختلاف کردند (آن چنان که) این گونه شوند، و حضرت انگشتانش را در هم فرو برد (تا شدت و فراگیری اختلاف را ملموس نشان دهد).

مالک می‌گوید گفتم ای امیرالمؤمنین در این هنگام خیری نیست.

حضرت فرمود تمام خیر در این هنگام است. ای مالک در این زمان قائم ما قیام می‌کند، پس هفتاد نفر را که بر خدا و پیامبرش دروغ می‌بندند، پیش می‌انداز و آنان را می‌کشد. پس از این، خداوند مردم را بر امر واحدی جمع می‌کند (و همگی اسلام حقیقی را می‌شناسند).[1]

همچنین در این دوران است که مؤمنین واقعی از بوته امتحان بیرون می‌آیند و سرفرازان ایمان شناخته می‌شوند.

با توجه به امور یاد شده این دوران، با تمامی تلخی‌هایش، بهترین دوران شمرده می‌شود و تمام خیر در این دوران وحشتناک است.

به هر حال ما در این دوران مبتلا به بلای بزرگ غیبت امام زمان علیه السلام هستیم.

البته غیبتی که پایانش شیرین است…

غیبتی که پایانش فرج است…

غیبتی که پایانش لبالب شدن زمین از همه خوبی‌ها و زیبایی‌هاست…

غیبتی که…

لازمه غیبتی با چنین فرجام نیکویی، انتظار فرج است

انتظار فرج بر دو پایه بنا می‌شود: منتظَر و منتظِر.

از این رو شایسته و بایسته است که منتظَر و منتظِر را بشناسیم.

این مهم در مباحث زیر به سرانجام می‌رسد. انشاء‌الله.

منتظَر کیست؟

جایگاه و مقام منتظَر کدام است؟

منتظِر کیست؟

فضیلت انتظار و جایگاه و مقام منتظِر کدام است؟

 

[1]- قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‏ يَا مَالِكَ بْنَ ضَمْرَةَ كَيْفَ أَنْتَ إِذَا اخْتَلَفَتِ الشِّيعَةُ هَكَذَا وَ شَبَّكَ أَصَابِعَهُ وَ أَدْخَلَ بَعْضَهَا فِي بَعْضٍ فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا عِنْدَ ذَلِكَ مِنْ خَيْرٍ قَالَ الْخَيْرُ كُلُّهُ عِنْدَ ذَلِكَ يَا مَالِكُ عِنْدَ ذَلِكَ يَقُومُ قَائِمُنَا فَيُقَدِّمُ سَبْعِينَ رَجُلًا يَكْذِبُونَ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ فَيَقْتُلُهُمْ ثُمَّ يَجْمَعُهُمُ اللَّهُ عَلَى أَمْرٍ وَاحِد

رمز و راز «چشم به راهی» (انتظار)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۰۷/۲۹-۶:۲۷:۲۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24302
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 292

یکی از مسلمات دین و وعده‌های الهی، حکومت جهان شمول امام زمان علیه السلام می‌باشد.

این امر مستند به آیات فراوان قرآن و روایات متواتر است.

اکنون که نزدیک به هزار و دویست سال از غیبت آن حضرت گذشته، هنوز هم بشر مفتخر به این نعمت بی‌انتها نگشته است. قرن‌ها سپری شده و نسل‌ها منقرض گردیده، اما زمان تحقق این وعده الهی فرا نرسیده است.

با این همه، همگان مکلف به انتظار فرج بوده و هستیم. و چه بسا از برخی از آیات قرآنی و روایات اهل بیت علیهم السلام استفاده شود که پیشینه این انتظار، پیش از تولد امام زمان علیه السلام و حتی به امت‌های پیشین می‌رسد.

فلسفه و چرایی این «چشم به راهی» چیست؟

برای این مهم نگاهی به روایات انتظار می‌افکنیم، تا بلکه پی به راز این چشم به راهی ببریم.

انتظار فرج، دوست‌داشتنی‌ترین و برترین کار

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۰۷/۲۹-۶:۲۷:۳۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24303
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 280

برخی از روایات بیانگر این است که اصل انتظار فرج، خودش یک عبادت است.

عَنْ سَعِيدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص…‏ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ عِبَادَةٌ. بحارالانوار ج۵۲ ص123

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: انتظار فرج عبادت است.

به این مضمون روایات دیگری هم وارد شده است که در لابلای نوشتار خواهید دید.

روایات فراوانی نیز بیان می‌کند، علاوه بر این که انتظار الفرج عبادت است، علاوه بر این، انتظار فرج محبوب‌ترین امور و برترین عمل نیز هست.

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بَكْرٍ الْمُرَادِيِّ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: بَيْنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع ذَاتَ يَوْمٍ جَالِسٌ مَعَ أَصْحَابِهِ يُعَبِّيهِمْ لِلْحَرْبِ إِذْ أَتَاهُ شَيْخٌ عَلَيْهِ شخبة[1] [شَحْبَةُ] السَّفَرِ فَقَالَ أَيْنَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ فَقِيلَ هُوَ ذَا فَسَلَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي أَتَيْتُكَ مِنْ نَاحِيَةِ الشَّامِ وَ أَنَا شَيْخٌ كَبِيرٌ قَدْ سَمِعْتُ فِيكَ مِنَ الْفَضْلِ مَا لَا أُحْصِي وَ إِنِّي أَظُنُّكَ سَتُغْتَالُ فَعَلِّمْنِي مِمَّا عَلَّمَكَ اللَّهُ قَالَ نَعَمْ يَا شَيْخ‏… فَأَيُّ الْأَعْمَالِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ انْتِظَارُ الْفَرَج‏… بحارالانوار ج74 ص378

روزی امیرالمؤمنین علیه السلام با یارانش نشسته بود و آنان را برای جنگ آماده می‌ساخت. در این بین پیرمردی (غریبه‌ای و یا بزرگی) که آثار خستگی سفر در او هویدا بود آمد و گفت امیرالمؤمنین کجاست؟ به او گفته شد این امیرالمؤمنین است. پس بر آن حضرت سلام کرد و گفت ای امیرالمؤمنین به راستی که من از ناحیه شام آمده‌ام و من پیرمردی مسنّ (یا بزرگی مهم) هستم. به تحقیق درباره فضل شما مطالب شنیده‌ام که از فراوانی نمی‌توانم آنها را گردآوری نمایم و من گمان می‌کنم که به زودی شما به حیله کشته می‌شوی پس از آن چه که خداوند به تو آموخته مرا بیاموز. حضرت فرمود آری ای شیخ… (پس آن شیخ پرسید) کدام کارها نزد خداوند عز و جل محبوب‌تر است؟ حضرت فرمود انتظار الفرج…

مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ آبَائِهِ ع‏ أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِي مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَةِ بَابٍ مِمَّا يَصْلُحُ لِلْمُؤْمِنِ فِي دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ قَالَ ع‏… انْتَظِرُوا الْفَرَجَ‏ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ‏ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ…‏ أَفْضَلُ أَعْمَالِ الْمَرْءِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ… الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ… بحارالانوار ج10 ص94 و 99 و 104

در بخش‌هایی از حدیث مشهور اربعة مأة این چنین آمده است: چشم به راه فرج باشید و از رحمت خداوند ناامید نگردید پس واقعا که دوست داشتنی‌ترین کارها نزد خداوند عز و جل انتظار فرج است… برترین کارهای انسان انتظار فرج از خداوند عز و جل است… کسی که منتظر (فرا رسیدن) امر ماست مانند کسی که در راه خدا به خون خودش غلتیده باشد…

عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ الْوَاسِطِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَنْ آبَائِهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. بحارالانوار ج52 ص128

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود برترین کارهای امت من انتظار فرج از خداوند عز و جل است.

عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ الْحَسَنِيِّ قَالَ‏ دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع… قَالَ ع أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏. بحارالانوار ج۵۱ ص156

عبدالعظیم حسنی می‌گوید بر آقایم محمد بن علی امام جواد علیه السلام وارد شدم… حضرت فرمود برترین کارهای شیعیان ما انتظار فرج است.

فَقَالَ وَيْحَكَ يَا نُعْمَانُ… أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ اللَّه‏… بحارالانوار ج75 ص208

امام صادق علیه السلام به ابوحنیفه فرمود: برترین کارها انتظار فرج از سوی خداوند است.

وَ مِمَّا كَتَبَ ع إِلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ بَابَوَيْهِ الْقُمِّيِ‏ وَ اعْتَصَمْتُ بِحَبْلِ اللَّهِ‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ‏ وَ الْجَنَّةُ لِلْمُوَحِّدِينَ وَ النَّارُ لِلْمُلْحِدِينَ وَ لَا عُدْوانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ‏ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ وَ الصَّلَاةُ عَلَى خَيْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطَّاهِرِينَ‏ مِنْهَا وَ عَلَيْكَ بِالصَّبْرِ وَ انْتِظَارِ الْفَرَجِ‏ فَإِنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ وَ لَا تَزَالُ شِيعَتُنَا فِي حُزْنٍ حَتَّى يَظْهَرَ وَلَدِيَ الَّذِي بَشَّرَ بِهِ النَّبِيُّ ص يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَاصْبِرْ يَا شَيْخِي يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلَى أَمْرِ جَمِيعِ شِيعَتِي بِالصَّبْرِ فَ إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ‏ وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى جَمِيعِ شِيعَتِنَا وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ‏. بحار الأنوار ج‏50، ص: 31۷

در بخشی از توقیعی که برای پدر شیخ صدوق صادر شده است این چنین آمده است: پس به راستی که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود برترین کارهای امت من انتظار فرج است و پیوست شیعیان ما در اندوه هستند تا این که فرزند من ظهور کند…

در برخی از روایات انتظار فرج برترین عبادت شمرده شده است.

عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْبَاقِرِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏. بحارالانوار ج۵۲ ص125

در برخی از روایات انتظار فرج برترین جهاد شمرده شده است.

وَ قَالَ ص‏ أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏. بحارالانوار ج74 ص141

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: برترین جهاد امت من انتظار فرج است.

به این تعبیر جالب هم توجه کنید:

رُوِيَ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ:… أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ انْتِظَارُ الْفَرَج‏… بحارالانوار ج75 ص326

امام موسی کاظم فرمود: پس از معرفت، برترین عبادت انتظار فرج است.

از آن جایی که عیار و ارزش هر کاری به معرفت است، حساب معرفت از همه کارها جداست. بر اساس این روایت، از معرفت که بگذریم، هیچ عبادتی به پایه‌ی انتظار فرج نمی‌رسد.

 

[1] الشخبة: التعب و المشقة. و في المصدر بالحاء المهملة بمعنى تغير اللون من مرض و نحوه. و في أمالي الشيخ ج 2 ص 49« فى هيئة السفر».

ارتباط تنگاتنگ صبر و انتظار

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۰۸/۱۱-۴:۴۴:۳۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24304
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 273

در روایات متعددی انتظار فرج در کنار صبر آمده است.

عَنِ الْبَزَنْطِيِّ قَالَ قَالَ الرِّضَا ع‏ مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ‏ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى‏ وَ ارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ‏ وَ قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ‏ فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا يَجِي‏ءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ فَقَدْ كَانَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ أَصْبَرَ مِنْكُمْ. بحارالانوار ج۵۲ ص129

امام رضا علیه السلام فرمود: چقدر صبر و انتظار فرج نیکوست! آیا نشنیده‌ای سخن خدای تعالی را که (فرمود) و انتظار بريد كه من [هم‏] با شما منتظرم. (هود93) و سخن (دیگر) خدای عز و جل را که (فرمود) پس منتظر باشيد كه من [هم‏] با شما از منتظرانم‏ (اعراف71 و یونس 20 و 102) پس بر شما باد که شکیبایی واقعا که فرج پس از ناامیدی می‌آید تحقیقا کسانی که پیش از شما بودند شکیباتر از شما بودند.

وَ قَالَ ع‏: أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ شَيْئَانِ الصَّبْرُ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏. معدن الجواهر ص۲۶

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: برترین عبادت دو چیز است: شکیبایی و انتظار فرج.

قَالَ امیرالمؤمنین ع‏ أَفْضَلُ الْعِبَادِةِ الصَّبْرُ وَ الصَّمْتُ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏. بحارالانوار ج68 ص96 و  ج75 ص38 و ج74 ص420

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: برترین عبادت صبر و صمت و انتظار فرج است.

در روایات پیشین صبر و انتظار در کنار یکدیگر قرار گرفته بود.

اما در برخی از روایات انتظار فرج به صبر گره خورده است.

عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ قَالَ: سَأَلَ الْمَأْمُونُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع أَنْ يَكْتُبَ لَهُ مَحْضَ الْإِسْلَامِ عَلَى الْإِيجَازِ وَ الِاخْتِصَارِ فَكَتَبَ ع‏… وَ أَنَّ مِنْ دِينِهِمُ الْوَرَعَ وَ الْعِفَّةَ وَ الصِّدْقَ وَ الصَّلَاحَ وَ الِاسْتِقَامَةَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ أَدَاءَ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ طُولَ السُّجُودِ وَ صِيَامَ النَّهَارِ وَ قِيَامَ اللَّيْلِ وَ اجْتِنَابَ الْمَحَارِمِ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ‏ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الْعَزَاءِ وَ كَرَمَ الصُّحْبَةِ ثُمَّ الْوُضُوء… بحارالانوار ج۱۰ ص353

امام رضا علیه السلام هنگامی که عصاره اسلام را برای مأمون می‌نویسد در بخشی از آن چنین می‌فرماید: از دین ائمه علیهم السلام… انتظار فرج همراه با صبر…

فِي خَبَرِ الْأَعْمَشِ قَالَ الصَّادِقُ ع‏ بَعْدَ ذِكْرِ الْأَئِمَّةِ ع وَ دِينُهُمُ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصِّدْقُ وَ الصَّلَاحُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ طُولُ السُّجُودِ وَ قِيَامُ اللَّيْلِ وَ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنُ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنُ الْجِوَارِ. بحارالانوار ج66 ص387

امام صادق علیه السلام بعد از یاد از ائمه علیهم السلام فرمود: دین آنها… انتظار فرج همراه با صبر و… است.

دَعَوَاتُ الرَّاوَنْدِيِّ، قَالَ النَّبِيُّ ص‏ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ بِالصَّبْرِ عِبَادَةٌ. بحارالانوار ج۵۲ ص145

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود انتظار فرج همراه با صبر عبادت است.

أوّل العبادة إنتظار الفرج‏ بالصّبر. غررالحکم ص۶۷

اول عبادت (رأس عبادت) انتظار فرج به صبر است.[1]

در توضیح «انتظار فرج به صبر» توجه به این نکته لازم است که انتظار فرج دو گونه است:

ممکن است کسی منتظر فرج باشد، اما انتظارش همراه با جزع و فزع و اعتراض به تقدیر باشد.

همچنین ممکن است کسی منتظر فرج باشد، اما انتظارش همراه با تسلیم به تقدیرات الهی و شکیبایی بر این تقدیر باشد. به این مطلب در برخی از دعاها اشاره شده است.

وَ أَنْتَ الْعَالِمُ غَيْرُ مُعَلَّمٍ بِالْوَقْتِ الَّذِي فِيهِ صَلَاحُ أَمْرِ وَلِيِّكَ فِي الْإِذْنِ لَهُ بِإِظْهَارِ أَمْرِهِ وَ كَشْفِ سِتْرِهِ فَصَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ وَ لَا أَكْشِفَ عَمَّا سَتَرْتَهُ وَ لَا أَبْحَثَ عَمَّا كَتَمْتَهُ وَ لَا أُنَازِعَكَ فِي تَدْبِيرِكَ وَ لَا أَقُولَ لِمَ وَ كَيْفَ وَ مَا بَالُ وَلِيِّ الْأَمْرِ لَا يَظْهَرُ وَ قَدِ امْتَلَأَتِ الْأَرْضُ مِنَ الْجَوْرِ وَ أُفَوِّضُ أُمُورِي كُلَّهَا إِلَيْك‏…

در بخشی از دعای عصر غیبت این چنین آمده است: و تو ای خداوندا به زمانی که در آن زمان، مصلحت امر (ظهور) ولی تو، در اجازه به او در آشکار کردن امرش و برداشتن پرده (غیبت)ش (قرار دارد) دانای غیر آموزش دیده‌ای هستی، پس مرا بر این (دشواری تحمل امر غیبت) شکیبا نما تا این که عجله در آن چه تأخیر نموده‌ای و تأخیر در آن چه عجله نموده‌ای را دوست نداشته باشم و (نیز) از آن چه تو پنهانش نموده‌ای پرده برداری نکنم و از آن چه که تو کتمانش نموده‌ای جستجو ننمایم و در تدبیر تو با تو مخالفت نکنم و نگویم چرا و چگونه و حال ولی امر چگونه است که ظهور نمی‌کند در حالی که زمین از جور پر شده است (مرا یاری که چنین نباشم بلکه) تمام امورم را به تو واگذار نمایم…

احتمال می‌رود مقصود از «انتظار فرج به صبر» همین امر باشد یعنی انتظار فرج، آن هم بدون جزع و فزع و اعتراض.

در ادامه همین نوشتار رابطه انتظار و صبر را بهتر خواهیم شناخت.

 

[1]- آقا جمال خوانساری در ترجمه این حدیث می‌نویسد: اوّل عبادت و بندگى حقّ تعالى انتظار گشايش است بصبر كردن يعنى اوّل عبادات بحسب فضيلت و افضل آنها اين است كه كسى در بلا صبر و شكيبائى كند و انتظار گشايش كشد و ممكن است‏ مراد خصوص صبر بر غيبت اعلى حضرت صاحب- الزّمان صلوات اللّه و سلامه عليه باشد كه عظيم‏ترين بلاهاست از براى مؤمنين و انتظار كشيدن گشايش بظهور آن حضرت صلوات اللّه و سلامه عليه.

حکم تکلیفی انتظار فرج

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۱۱/۱۵-۷:۵۲:۴۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24305
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 223

روایاتی که پیش از این گذشت دربردارنده احکام وضعی مختلفی برای انتظار فرج بود. همانند: ۱- برترین عبادت، ۲- نخستین عبادت، ۳- محبوب‌ترین امور، ۴- برترین کارها، ۵- برترین جهاد، ۶- نیکوترین امر، ۷- یکی اجزاء دین، ۸- برترین امر پس از معرفت، ۹- فرجْ همان معرفت امر اهل بیت است، ۱۰- خود انتظار فرج، بخشی از فرج بلکه از بزرگترین فرج‌ها است و….

اما برخی از روایات دربردارنده حکم تکلیفی برای انتظار فرج است. توجه کنید:

مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْجُعْفِيِّ الْمَعْرُوفِ بِالصَّابُونِيِّ فِي جُمْلَةِ حَدِيثِ بِإِسْنَادِهِ وَ ذَكَرَ فِيهِ غَيْبَةَ الْمَهْدِيِّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ‏ قُلْتُ كَيْفَ تَصْنَعُ شِيعَتُكَ قَالَ عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ وَ انْتِظَارِ الْفَرَجِ‏ وَ إِنَّهُ سَيَبْدُو لَكُمْ عَلَمٌ فَإِذَا بَدَا لَكُمْ فَاحْمَدُوا اللَّهَ وَ تَمَسَّكُوا بِمَا بَدَا لَكُمْ قُلْتُ فَمَا نَدْعُو بِهِ قَالَ تَقُولُ اللَّهُمَّ أَنْتَ عَرَّفْتَنِي نَفْسَك‏… بحارالانوار ج92 ص336

محمد بن احمد در ضمن حدیثی که غیبت امام مهدی علیه السلام را نقل می‌کند می‌گوید به امام گفتم شیعیان شما چه کنند؟ فرمود بر شما باد به دعاء و انتظار فرج…

اگر از تعبیر عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ وَ انْتِظَارِ الْفَرَج،ِ وجوب استفاده نشود، لااقل رجحان استفاده می‌شود. اما حدیث بعد صریح در وجوب است.

عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ الْحَسَنِيِّ قَالَ‏ دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ أَ هُوَ الْمَهْدِيُّ أَوْ غَيْرُهُ فَابْتَدَأَنِي فَقَالَ يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ…بحارالانوار ج۵۱ ص156

عبدالعظیم حسنی گفت بر آقایم امام جواد وارد شدم در حالی که تصمیم داشتم از آن حضرت بپرسم آیا آن همان مهدی (موعود) است یا (مهدی) غیر اوست. حضرت ابتداءً و بدون پرسش من فرمود ای اباالقاسم به راستی که قائم از ما، همان مهدی است که در غیبتش واجب است انتظارش کشیده شود و در ظهورش واجب است اطاعت گردد…

این حدیث صریح است در این که انتظار فرج واجب است.

لذا شایسته است به حکمت نهفته در این امر توجه بیشتری گردد.

درنگی بر انتظار فرج

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۱۱/۱۵-۷:۵۲:۵۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24306
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 269

«انتظار الفرج» از دو جزء انتظار و فرج تشکیل شده است.

انتظار، همان چشم به راه بودن است.

فرج، در لغت به معنی گشایش است و مقصود از این واژه در عمده روایات، گشایش در امر ظهور امام زمان علیه السلام است.

اما روایت زیر معنی ظریفی برای فرج بیان می‌کند.

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ‏ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ مَتَى الْفَرَجُ فَقَالَ يَا بَا بَصِيرٍ أَنْتَ مِمَّنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا مَنْ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ فَقَدْ فُرِجَ عَنْهُ بِانْتِظَارِهِ. بحارالانوار ج52 ص142

ابی بصیر می‌گوید به امام صادق علیه السلام گفتم فدای شما گردم فرج چه زمانی است؟ حضرت فرمود ای ابا بصیر (آیا) تو از کسانی هستی که طالب دنیا هستی؟ (برای همین منتظر ظهور دولت ما هستی که به آسایش برسی؟ اما بدان) کسی که این امر (یعنی ولایت اهل بیت علیهم السلام) را بشناسد پس واقعا که به سبب انتظارش در امر او گشایش شده است.

حاصل این روایت این است که میان معرفت ولایت اهل بیت و انتظارِ فعلیت یافتنِ امر ولایت در جهان، ملازمه است. یعنی اگر کسی واقعا با ولایت ائمه آشنا باشد، نمی‌شود منتظر ظهور حکومت آنها نباشد. کسی که به این مرحله از معرفت برسد، در واقع به گشایش در معرفت رسیده و نجات یافته است. هر چند ظهور، واقع نشده باشد. روایات زیر نیز بر این امر تأکید می‌کند.

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ‏ سَأَلْتُهُ عَنْ شَيْ‏ءٍ مِنَ الْفَرَجِ فَقَالَ أَ لَيْسَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ الْفَرَجِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ‏ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ‏. بحارالانوار ج۵۲ ص128

محمد بن فضیل گفت از امام رضا علیه السلام درباره چیزی از فرج پرسیدم حضرت فرمود آیا (خود) انتظار فرج (بخشی) از فرج نیست؟! به راستی که خداوند عز و جل می‌فرماید: پس منتظر باشيد كه من [هم‏] با شما از منتظرانم‏ (اعراف71 و یونس 20 و 102)

عن محمد بن الفضيل عن الرضا ع قال‏ سألته عن انتظار الفرج‏ فقال: أ و ليس تعلم أن انتظار الفرج‏ من الفرج ثم قال: إن الله تبارك و تعالى يقول «وَ ارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ‏». تفسیر العیاشی ج۲ ص۱۵۲

محمد بن فضیل گفت از امام رضا علیه السلام درباره چیزی از فرج پرسیدم حضرت فرمود آیا (خود) انتظار فرج (بخشی) از فرج نیست؟! به راستی که خداوند عز و جل می‌فرماید: و انتظار بريد كه من [هم‏] با شما منتظرم. (هود93)

عَنِ ابْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ: سَأَلْتُ‏ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ شَيْ‏ءٍ مِنَ الْفَرَجِ فَقَالَ أَ وَ لَسْتَ تَعْلَمُ أَنَّ انْتِظَارَ الْفَرَجِ‏ مِنَ الْفَرَجِ قُلْتُ لَا أَدْرِي إِلَّا أَنَّ تُعَلِّمَنِي فَقَالَ نَعَمْ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنَ الْفَرَجِ. بحارالانوار ج۵۲ ص130

حسن بن جهم گفت از امام رضا علیه السلام درباره چیزی از فرج پرسیدم حضرت فرمود آیا نمی‌دانی (خود) انتظار فرج (بخشی) از فرج است؟! گفتم به جز این که شما به من بیاموزی (چیزی) نمی‌دانم. حضرت فرمود آری (خود) انتظار فرج از فرج است.

ممکن است سه روایت اخیر، در مقام بیان این امر باشد که اگر فرجی در کار نباشد و یا اگر فرج در کار باشد، اما انتظاری در کار نباشد، خود این امر موجب ناامیدی می‌شود که آثار و تبعات زیان‌بار فراوانی دارد.

اما اگر خداوند کسی را موفق به انتظار فرج نماید، در واقع او را از ناامیدی و آثار زیان‌بارش نجات داده است و این خود، گشایش مهمی برای اوست.

انتظار بر اساس دو امر یاد شده (یعنی رسیدن به درجه‌ای از معرفت که انتظار لازمه‌ی آن است و نیز انتظاری که نابود کنند ناامیدی است)، آن چنان مهم است که در برخی از روایات از آن با تعبیر «بزرگترین فرج» یاد شده است.

عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْكَابُلِيِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ ع… فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ص ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا قَالَ ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةُ بِوَلِيِّ اللَّهِ الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولِ اللَّهِ وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ يَا بَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ وَ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ ع أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عَنْهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ ع انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ‏. بحار الأنوار ج‏36، ص: 38۶

در بخشی از حدیث امام سجاد علیه السلام راوی این چنین می‌گوید:… پس من گفتم ای فرزند رسول خدا سپس چه اتفاقی می‌افتد؟ حضرت فرمود سپس بعد از این، غیبت ولی دوازدهم خدا از اوصیاء رسول خدا صلی الله علیه و آله ادامه پیدا می‌کند. ای اباخالد واقعا که اهل زمان غیبت امام دوازدهم علیه السلام و کسانی که (در این عصر) معتقد به امامت حضرت هستند و منتظر ظهورش می‌باشند، برتر از اهل همه زمان‌های دیگر هستند زیرا خداوند تعالی به اینان آن چنان خرد و فهم و معرفت عطا کرده که به سبب آن، غیبت امام از آنان به منزله مشاهده است و خداوند آنان را در آن زمن به منزله مجاهدی که پیش روی رسول خدا صلی الله علیه و آله با شمشیر می‌جنگد قرار داده است آنان کسانی هستند که واقعا خالص شده و شیعیان راستین و دعوت کنندگان به دین خدا در پنهان و آشکار هستند و حضرت فرمود انتظار فرج از بزرگترین فرج است.

نگاهی به نکات این روایت بیفکنیم.

۱) منتظرین (اهل زمان غیبت) برتر از مردم همه دوران‌ها هستند.

علت برتری هم عبارت است از:

۲) درجه بالای عقل و فهم

۳) حاصل این درجه از عقل، معرفتی است که غیبت را همانند شهود آشکارا می‌بینند

۴) لازمه چنین معرفتی، روبرو شدن با دشواری‌های طاقت فرسایی است که ارزش صبر در مقابل آنها، معادل شمشیر زدن در مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله است.

در روایات دیگر نیز به دو ویژگی معرفت و صبر منتظرین اشاره شده است.

عَنْ قِنْوَةَ ابْنَةِ رُشَيْدٍ الْهَجَرِيِّ قَالَتْ‏ قُلْتُ لِأَبِي مَا أَشَدَّ اجْتِهَادَكَ فَقَالَ يَا بُنَيَّةِ سَيَجِي‏ءُ قَوْمٌ بَعْدَنَا بَصَائِرُهُمْ فِي دِينِهِمْ أَفْضَلُ مِنِ اجْتِهَادِ أَوَّلِيهِم‏ بحارالانوار ج52 ص123

دختر رشید هجری به پدرش گفت تلاش تو (در راه طاعت خدا) چقدر زیاد است!

رشید پاسخ داد: ای دخترم به زودی مردمی پس از ما می‌آیند که بصیرت (معرفت) آنها در دینشان برتر جهاد مردمان دوران نخست است.

در این روایت روی معرفت، منتظرین تأکید شده است.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ سَيَأْتِي قَوْمٌ مِنْ بَعْدِكُمْ الرَّجُلُ الْوَاحِدُ مِنْهُمْ لَهُ أَجْرُ خَمْسِينَ مِنْكُمْ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ كُنَّا مَعَكَ بِبَدْرٍ وَ أُحُدٍ وَ حُنَيْنٍ وَ نَزَلَ فِينَا الْقُرْآنُ فَقَالَ إِنَّكُمْ لَوْ تَحَمَّلُوا لِمَا حُمِّلُوا لَمْ تَصْبِرُوا صَبْرَهُمْ. بحارالانوار ج۵۲ ص۱۳۰

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود به زودی مردمی پس از شما می‌آیند که برای یک نفر از آنها پاداش پنجاه نفر از شماست. اصحاب گفتند ای رسول خدا ما با شما در بدر و احد حنین بودیم (و جنگیدیم) و در مورد (فضائل) ما قرآن نازل شد (چگونه آنها پنجاه برابر ما پاداش می‌گیرند؟!) حضرت فرمود واقعا اگر مسئولیتی که بر دوش آنان گذاشته شده بر دوش شما گذاشته شود شما صبر نخواهید کرد.

در این روایت، به مسئولیت دشوار منتظرین و صبر مردافکن آنها اشاره شده است.

روایات دشواریِ دینداری در دوران غیبت و صبر شگفت منتظرین، فراوان است.

عمده، درک رابطه میان صبر و معرفت است.

انتظار فرج، بدون معرفت به گشایش شگفت و همه جانبه‌‌ای که با ظهور امام زمان علیه السلام حاصل آید، محقق نمی‌شود.

معرفت به چنین گشایشی، بدون معرفت به عظمت مقام امام زمان علیه السلام حاصل نمی‌گردد.

چنین معرفتی نسبت به  امام زمان علیه السلام در گرو عقل و فهمی بالاست که هر کسی به این درجه از نعمت مفتخر نمی‌گردد.

اگر عقل و فهمی بالا به کسی عطا شد، به درجه بلندی از معرفت می‌رسد که می‌تواند در مقابل دشواری‌های سخت و جانکاه، شکیبا و صبور باشد.

پس در دل انتظار الفرج هم عقل و فهم افتاده است هم معرفت و هم صبر.

حقیقت چنین کمالی، گشایشی بس بزرگ در تعالی و رشد انسانی و ایمانیِ خود فرد است.

لذا انتظار الفرج من الفرج. بلکه من اعظم الفرج!

هر چند هنوز هم پرده غیبت از چهره خورشید امامت کنار نرفته باشد!

با درنگ شایسته در آن چه گذشت رمز و راز انتظار فرج گشوده می‌شود. چرا که:

مبدأ انتظار فرج، عقل و فهمی ویژه است.

حاصل چنین عقلی، دو امر است:

معرفت امام زمان در حوزه شناخت

شکیبایی شگفت در حوزه عمل

این دو امر، همان قله کمال انسانی در دوران غیبت است.

اما کمال انسانی در دوران ظهور، آن چنان سر به فلک می‌کشد که از درک مردمان دوران غیبت به دور است.

حال که اندکی با رمز و راز «چشم به راهی» (انتظار) آشنا شدیم، بسیار شایسته و بایسته است که همیشه چشم به راهش باشیم و برای آمدنش دعا کنیم.

و چه نیکوست که چشم براهی را از امام صادق علیه السلام یاد بگیریم. به حالات آن حضرت در انتظار مهدی موعود علیه السلام توجه کنید:

سدير صيرفی گفت: من و مفضّل بن عمر و ابو بصير و ابان بن تغلب به حضور امام جعفر صادق عليه السّلام شرفياب شديم. ديديم حضرت روی زمين نشسته و عبائی بی‏يقه پوشيده، كه آستينهايش كوتاه بود، و در آن حال مانند پدر فرزند مرده جگر سوخته گريه می‌كرد و آثار حزن از رخسار مباركش پيدا بود، به طوری كه رنگش تغيير كرده بود و در حالی كه كاسه چشمش پر از اشك بود، می‌فرمود:

ای آقای من! غيبت تو خواب را از من ربوده و لباس صبر بر تنم تنگ نموده و آرامش جانم را سلب كرده!

ای آقای من! غيبت تو مصائب مرا به اندوه ابدی رسانده و از دست دادن يكی بعد از ديگری، جمعیت و تعداد ما را ویران ساخته است. من به اشك چشم و ناله‏های سينه‏ام كه از مصائب و بلاهای گذشته دارم، نمی‏نگرم، جز اينكه در نظرم (مصائب و بلاهای) بزرگتر و بدتر از آنها مجسم می‌گردد.

سدير می‌گويد: از اين امر عظيم و ناله‏های جانگداز هوش از سر ما پريد و دل ما از جا كنده شد و پنداشتيم كه مصيبت بزرگی برای حضرت روی داده است. من عرض كردم:

ای فرزند بهترين مردم روی زمين! خدا ديدگان شما را نگرياند. برای چه اين طور سيلاب اشك از ديدگانت فرو می‌ريزد؟ و چه چيز باعث اين مصيبت گشته است؟

حضرت آه سختی كشيد كه از اثر آن شكم مباركش برآمده و به شدت حالش‏ تغيير كرد آنگاه فرمود:

امروز صبح در كتاب جفر می‌نگريستم. اين كتاب مشتمل است بر علم مرگها و بلاها و مصائب، و علم گذشته و آينده تا روز قيامت كه خداوند متعال به محمد صلی الله علیه و آله و امامان بعد از او ارزانی داشته است. در آن كتاب ديدم كه نوشته:

قائم ما متولد می‌گردد و غيبت می‌نمايد. غيبت او طولانی می‏شود و عمرش به طول می‌انجامد. در آن زمان اهل ايمان امتحان می‌شوند و به واسطه طول غيبتش شك و ترديد در دل آنها پديد می‏آيد و بيشتر آنها از دين خود برمی‌گردند و رشته اسلام را از گردن خود بيرون می‏آورند، با اينكه خداوند ميفرمايد: وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ‏ (رشته عمل هر كس را بگردن خودش انداخته‏ايم) که مقصود از این رشته همان ولایت اهل بیت باشد.

از مطالعه اينها دلم سوخت و اندوه بر من چیره گشت….[1]

 

[1]- مهدى موعود ص: 484 با اندکی تصرف

متن روایت: عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ‏ دَخَلْتُ أَنَا وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَبُو بَصِيرٍ وَ أَبَانُ بْنُ تَغْلِبَ عَلَى مَوْلَانَا أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فَرَأَيْنَاهُ جَالِساً عَلَى التُّرَابِ وَ عَلَيْهِ مِسْحٌ خَيْبَرِيٌّ مُطَوَّقٌ بِلَا جَيْبٍ مُقَصَّرُ الْكُمَّيْنِ وَ هُوَ يَبْكِي بُكَاءَ الْوَالِهِ الثَّكْلَى ذَاتِ الْكَبِدِ الْحَرَّى قَدْ نَالَ الْحُزْنُ مِنْ وَجْنَتَيْهِ وَ شَاعَ التَّغَيُّرُ فِي عَارِضَيْهِ وَ أَبْلَى الدُّمُوعُ مَحْجِرَيْهِ وَ هُوَ يَقُولُ سَيِّدِي‏ غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي‏ وَ ضَيَّقَتْ عَلَيَّ مِهَادِي وَ أَسَرَتْ مِنِّي رَاحَةَ فُؤَادِي سَيِّدِي غَيْبَتُكَ أَوْصَلَتْ مُصَابِي بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ يُفْنِي الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَى مِنْ عَيْنِي وَ أَنِينٍ يَفْتُرُ مِنْ صَدْرِي عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَايَا وَ سَوَالِفِ الْبَلَايَا إِلَّا مُثِّلَ لِعَيْنِي عَنْ عَوَائِرِ أَعْظَمِهَا وَ أَفْظَعِهَا وَ تَرَاقِي أَشَدِّهَا وَ أَنْكَرِهَا وَ نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِكَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِكَ قَالَ سَدِيرٌ فَاسْتَطَارَتْ عُقُولُنَا وَلَهاً وَ تَصَدَّعَتْ قُلُوبُنَا جَزَعاً عَنْ ذَلِكَ الْخَطْبِ الْهَائِلِ وَ الْحَادِثِ الْغَائِلِ وَ ظَنَنَّا أَنَّهُ سِمَةٌ لِمَكْرُوهَةٍ قَارِعَةٍ أَوْ حَلَّتْ بِهِ مِنَ الدَّهْرِ بَائِقَةٌ فَقُلْنَا لَا أَبْكَى اللَّهُ يَا ابْنَ خَيْرِ الْوَرَى عَيْنَيْكَ مِنْ أَيِّ حَادِثَةٍ تَسْتَنْزِفُ دَمْعَتَكَ وَ تَسْتَمْطِرُ عَبْرَتَكَ وَ أَيَّةُ حَالَةٍ حَتَمَتْ عَلَيْكَ هَذَا الْمَأْتَمَ قَالَ فَزَفَرَ الصَّادِقُ ع زَفْرَةً انْتَفَخَ مِنْهَا جَوْفُهُ وَ اشْتَدَّ مِنْهَا خَوْفُهُ وَ قَالَ‏ وَيْكُمْ إِنِّي نَظَرْتُ فِي كِتَابِ الْجَفْرِ صَبِيحَةَ هَذَا الْيَوْمِ وَ هُوَ الْكِتَابُ الْمُشْتَمِلُ عَلَى عِلْمِ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ الرَّزَايَا وَ عِلْمِ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ الَّذِي خَصَّ اللَّهُ تَقَدَّسَ اسْمُهُ بِهِ مُحَمَّداً وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ وَ تَأَمَّلْتُ فِيهِ مَوْلِدَ قَائِمِنَا وَ غِيبَتَهُ وَ إِبْطَاءَهُ وَ طُولَ عُمُرِهِ وَ بَلْوَى الْمُؤْمِنِينَ بِهِ مِنْ بَعْدِهِ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ وَ تَوَلُّدَ الشُّكُوكِ فِي قُلُوبِهِمْ مِنْ طُولِ غَيْبَتِهِ وَ ارْتِدَادَ أَكْثَرِهِمْ عَنْ دِينِهِمْ وَ خَلْعَهُمْ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ مِنْ أَعْنَاقِهِمُ الَّتِي قَالَ اللَّهُ تَقَدَّسَ ذِكْرُهُ‏ وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ‏ يَعْنِي الْوَلَايَةَ فَأَخَذَتْنِي الرِّقَّةُ وَ اسْتَوْلَتْ عَلَيَّ الْأَحْزَانُ… بحار الأنوار ج‏51، ص: 219

  • نظر خوانندگان
تا کنون نظر قابل انتشاری ثبت نشده است
  • نظر شما