پس روزی نرجس خاتون آمد و گفت:
ای خاتون! پا دراز كن كه كفش از پايت بيرون كنم.
گفتم:
توئی خاتون و صاحب من، بلكه هرگز نگذارم كه تو كفش از پای من بيرون كنی و مرا خدمت كنی، بلكه من تو را خدمت میكنم و منت بر ديده مینهم.
امام حسن عسكری عليه السلام اين سخن را از من شنيد گفت:
خدا تو را جزای خير دهد ای عمه!
پس در خدمت آن جناب نشستم تا وقت غروب آفتاب. پس صدا زدم به كنيز خود كه بياور جامههای مرا تا بروم.
حضرت [عسکری علیه السلام] فرمود:
ای عمه! امشب مرو. باش كه در اين شب متولد میشود فرزند گرامی كه حق تعالی به او زنده میگرداند زمين را به علم و ايمان و هدايت، بعد از آنكه مرده باشد به شيوع كفر و ضلالت!
گفتم:
از كه به هم میرسد؟ ای سيد من! و من در نرجس هيچ اثر حملی نمیيابم؟
فرمود:
از نرجس به هم میرسد نه از ديگری.
پس برجستم و شكم و پشت نرجس را ملاحظه كردم، هيچگونه اثری نيافتم. پس برگشتم و عرض كردم. حضرت تبسم فرمود و گفت:
چون صبح میشود، اثر حمل بر او ظاهر خواهد شد و مثل او مثل مادر موسی است كه تا هنگام ولادت هيچ تغييری بر او ظاهر نشد و احدی بر حال او مطلع نگرديد؛ زيرا كه فرعون شكم زنان حامله را میشكافت برای طلب حضرت موسی و حال اين فرزند نيز در اين امر شبيه است به حضرت موسی.
در روايت ديگر اين است كه حضرت فرمود:
حمل ما اوصيای پيغمبران در شكم نمیباشد و در پهلو میباشد، و از رحم بيرون نمیآئيم بلكه از ران مادران فرود میآئيم، زيرا كه ما نورهای حق تعالیايم، و چرك و نجاست را از ما دور گردانيده است.
حكيمه خاتون گفت كه به نزد نرجس رفتم و اين حال را به او گفتم. گفت:
ای خاتون! هيچ اثری در خود مشاهده نمینمايم.
پس روزی نرجس خاتون آمد و گفت:
ای خاتون! پا دراز كن كه كفش از پايت بيرون كنم.
گفتم:
توئی خاتون و صاحب من، بلكه هرگز نگذارم كه تو كفش از پای من بيرون كنی و مرا خدمت كنی، بلكه من تو را خدمت میكنم و منت بر ديده مینهم.
امام حسن عسكری عليه السلام اين سخن را از من شنيد گفت:
خدا تو را جزای خير دهد ای عمه!
پس در خدمت آن جناب نشستم تا وقت غروب آفتاب. پس صدا زدم به كنيز خود كه بياور جامههای مرا تا بروم.
حضرت [عسکری علیه السلام] فرمود:
ای عمه! امشب مرو. باش كه در اين شب متولد میشود فرزند گرامی كه حق تعالی به او زنده میگرداند زمين را به علم و ايمان و هدايت، بعد از آنكه مرده باشد به شيوع كفر و ضلالت!
گفتم:
از كه به هم میرسد؟ ای سيد من! و من در نرجس هيچ اثر حملی نمیيابم؟
فرمود:
از نرجس به هم میرسد نه از ديگری.
پس برجستم و شكم و پشت نرجس را ملاحظه كردم، هيچگونه اثری نيافتم. پس برگشتم و عرض كردم. حضرت تبسم فرمود و گفت:
چون صبح میشود، اثر حمل بر او ظاهر خواهد شد و مثل او مثل مادر موسی است كه تا هنگام ولادت هيچ تغييری بر او ظاهر نشد و احدی بر حال او مطلع نگرديد؛ زيرا كه فرعون شكم زنان حامله را میشكافت برای طلب حضرت موسی و حال اين فرزند نيز در اين...