×

درباره میز امام زمان، مصلح کل

فراگیری صلح رؤیایی‌ترین آمال و برترین آرزوی بشر، در گرو وجود «مصلح کل». مصلح کلی که شاخص آن لبالب ساختن زمین از عدالت است. آیا مقدس‌ترین آمال و برترین آرزوی بشر پشتوانه‌ای دارد؟!
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۴
۸ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

اشراق خورشید (جهان در عصر طلایی ظهور)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۲/۲۴-۱۲:۲:۲۵
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۰:۴۴:۶
    • کد مطلب:17057
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 120873

آشنایی با زندگیِ در دوران ظهور امام زمان علیه السلام، آشنایی با یکی از ادوار مهم دوران مهدوی است.

بی هیچ تردیدی دورانِ دولت حقه و سلطنت خداییِ امام «منتظَر»، آن چنان که باید و شاید، شناختنی نیست و فوق درک و تصورات ماست.

ظهور امام «منتظَر» ویژگی‌های مشترکی با قیامت کبری دارد و از همین رو احیانا دوران ظهور، قیامت صغری نامیده می‌شود.

همچنین زندگی در دوران امام «منتظَر» علیه السلام مشابهاتی با زندگی بهشتیان دارد. لذا اگر دوران ظهور را «بهشت زمین» بنامیم، گزاف نگفته‌ایم.

درک بهشت آخرتی برای زمینیان میسر نیست، لذا گاهی با آوردن مَثَل توصیف می‌گردد و گاهی با بیان کلیات.

از این رو از یک سو بهشت این گونه توصیف می‌گردد که :

فِيهَا مَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَی قَلْبِ بَشَر…[1]

در بهشت چیزهایی است که نه چشمی آنها را دیده و نه گوشی شنیده و نه تصور آن بر قلب بشری خطور کرده.

این گونه جملات بیانگر ناتوانی بشر دنیوی، از درک بهشت است.

و از دیگر سو بیان می‌شود که:

فيها ما تَشْتَهيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ…[2]

و در آنجا است آنچه دلها آن را بخواهند و ديدگان را خوش آيد…

این گونه تعبیرات نشانگر اوج لذتهای نامحدود بهشتی است.

دوران ظهور امام «منتظَر» علیه السلام، نمونه‌ی همان بهشت آخرتی است، اما در روی زمین، بهشتی که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه تصور آن بر قلب کسی خطور کرده، اما هر آن چه دل بخواهد و چشم از آن لذت برد، در این بهشت زمینی وجود دارد.

درک بهشت زمینیِ دوران ظهور، اگر برای همگان محال نباشد، مسلما بسیار مشکل است. لذا این دوران، همانند بهشت، با بیان کلیات و مَثَل توصیف شده است.

نوشتار پیش روی شما نگاهی دارد به این فصل از ادوار مهدوی، و تلاش می‌کند برخی از ویژگی‌های دوران طلایی زندگی در زمان ظهور را، برشمارد تا که شاید با آشنایی با این دوران، دل به سوی ظهورش پر کشد و بیشتر برای ظهورش دعا کنیم.

 

ویژگی‌های دوران ظهور در نگاه کلان دو دسته‌اند:

۱) عوامل پاکسازیِ موانع کمال که اوج تطهیر زمین و زمینیان از همه امور منفی را به دنبال دارد.

۲) عوامل رشد و کمالِ همه ابعاد حیات انسانی که تمام زیبایی‌های آفرینش را محقق می‌کند.

در ادامه با این ویژگی‌ها آشنا می‌شویم.

 

[1]- بحار الانوار ج81 ص125

[2]- زخرف 71

امنیت جانی و برطرف شدن کشت و کشتار

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۲۵-۱۸:۳۱:۸
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۰:۴۶:۵۷
    • کد مطلب:17286
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (2) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1544

بخش مهمی از ویژگی‌های عصر طلایی ظهور به ابعاد متنوع امنیت زندگی اختصاص دارد.

پیداست که امنیت در گرو پاکسازی عوامل فراوانِ پدید آورنده ناامنی است.

در این مجال با ابعاد امنیت، که حاصل پاکسازی این عوامل پرشمار است، آشنا می‌شویم.

 

یکی از شاخص‌های امنیت جانی، امنیت انسانها از کشته شدن توسط یکدیگر است.

در میان سایر عوامل مخل به امنیت، قتل از شنیع‌ترین آنهاست.

با توجه به شاخصهای عدالت ، برطرف شدن شر و فساد و…، در دوران ظهور، عاملی برای قتل و… باقی نمی‌ماند تا این نوع امنیت مختل گردد.

از آن جایی که تمامی عوامل دخیل در امنیت، مانند عدالت و… مستقلا مطرح می‌گردد، برای پرهیز از تکرار به همین اندازه اشاره بسنده می‌شود.

امنیت جانی انسان از حیوانات درنده و گزنده

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۲۵-۱۸:۳۲:۵۹
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۰:۴۷:۴۰
    • کد مطلب:17287
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1521

یکی از شاخصهای امنیت جانی، کشته شدن انسانها توسط حیوانات درنده و گزنده است.

با تصرف رحمانی امام زمان علیه السلام در طبع حیوانات، خطراتی که از ناحیه حیوانات متوجه انسان می‌شود مرتفع می‌گردد.

(در زمان ظهور امام زمان علیه السلام) زهر هر (حیوان) جنبده‌ای گرفته می‌شود (و حیوانات گزنده آن چنان بی‌خطر می‌گردند که) کودک دستش را دهان افعی می‌کند و زیانی نمی‌زند. (همچنین) کودک با شیر روبرو می‌شود بدون این که شیر زیانی به کودک بزند…[1]

(در زمان ظهور امام زمان علیه السلام) درندگان و چرندگان با هم در صلح و صفا زندگی می‌کنند (و امنیت آن چنان گسترده می‌شود) تا این که زنی زنبیل بر سر، مسیر میان عراق و شام را پیاده طی می‌کند در حالی که پایش را جز بر سبزه نگذارد (با آرامش کامل به مقصد برسد و) هیچ درنده‌ای او را مضطرب نسازد و نترساند.[2]

(در زمان ظهور امام زمان علیه السلام آن چنان امنیت و آرامش حاکم گردد که) حیوانات وحشی و درندگان (در کنار یکدیگر در آسایش) می‌چرند و زندگی می‌کنند و کودکان با آنها بازی نمایند.[3]

(در زمان ظهور امام زمان علیه السلام) در روی زمین حیوان موذی و شر و گناه و فساد اصلا نیست. زیرا دعوت امام زمان علیه السلام، دعوت آسمانی است و دعوت زمینی نیست…[4]

 

[1]- تنزع‏ حمة كلّ‏ دابّة حتی يدخل الوليد يده في فم الحنش فلا يضرّه، و تلقی الوليدة الأسد فلا يضرّها… (روایت ۱۲)

[2]- وَ اصْطَلَحَتِ‏ السِّبَاعُ‏ وَ الْبَهَائِمُ حَتَّی تَمْشِيَ الْمَرْأَةُ بَيْنَ الْعِرَاقِ وَ الشَّامِ لَا تَضَعُ قَدَمَيْهَا إِلَّا عَلَی نَبَاتٍ وَ عَلَی رَأْسِهَا زَنْبِيلُهَا لَا يُهَيِّجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ… (روایت 14)

[3]- حتّی ترعی الوحوش و السباع و تلعب بهم الصبيان… (روایت ۲۳)

[4]- وَ لَا يَكُونُ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ مُؤْذٍ، وَ لَا شَرٌّ، وَ لَا إِثْمٌ، وَ لَا فَسَادٌ أَصْلًا، لِأَنَّ الدَّعْوَةَ سَمَاوِيَّةٌ، لَيْسَتْ بِأَرَضِيَّةٍ… (روایت ۴)

امنیت جانی حیوانات از درندگان (رام شدن درندگان)

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۱۹-۸:۳۹:۱۸
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۰:۴۸:۵۹
    • کد مطلب:17114
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2562

در دوران ظهور، علاوه بر برقراری امنیت انسانها از ناحیه حیوانات (که پیش از این گذشت) در میان خود حیوانات نیز امنیت برقرار می‌گردد.

دلیل آن هم تصرف رحمانی است که بر اثر آن، طبیعت درندگی آنها از بین می‌رود.

در زمان سلطنت امام زمان علیه السلام درندگان با یکدیگر در صلح و آرامش زندگی می‌کنند.[1]

حیوانات وحشی (همچون آهو و…) آن چنان امنیت پیدا می‌کنند که همانند چهارپایان اهلی در راه‌های زمین (با آرامش) می‌چرند.[2]

(در زمان ظهور امام زمان علیه السلام آن چنان آرامش و امنیت میان حیوانات حاکم می‌گردد که) شیر در گله شتران و گرگ در گله گوسفندان، همچون سگ نگهبان است.[3]

 

[1]- وَ تَصْطَلِحُ‏ فِي‏ مُلْكِهِ‏ السِّبَاعُ… (روایت ۱۳)

[2]- تَأْمَنُ‏ الْوُحُوشُ‏ حَتَّی تَرْتَعِيَ فِي طُرُقِ الْأَرْضِ كَأَنْعَامِهِمْ… (روایت ۷)

[3]- تنزع‏ حمة كلّ‏ دابّة حتی يدخل الوليد يده في فم الحنش فلا يضرّه، و تلقی الوليدة الأسد فلا يضرّها، و يكون في الإبل كأنّه كلبها، و يكون الذئب في الغنم كأنّه كلبها… (روایت ۱۲)

امنیت اشیاء از فساد و خسارت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۰۲-۱۱:۳۸:۳۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24192
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 368

یکی از شاخص‌های امنیت، امنیت از ناحیه خسارت به اشیاء و اموال است. برخی روایات ناظر به نفی کلی شر و فساد است. از جمله:

(در زمان ظهور امام زمان علیه السلام امنیت آن چنان فراگیر است که) بر روی زمین موذی و شر و گناه و فساد اصلا نیست…[1]

در برخی دیگر از روایات به شمول و گستره امنیت از ناحیه خسارت به اموال، این چنین تصریح شده است:

(در زمان ظهور امام زمان علیه السلام) حتی موشی هم کیسه‌ای را سوراخ نکند…[2]

 

[1]- وَ لَا يَكُونُ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ مُؤْذٍ، وَ لَا شَرٌّ، وَ لَا إِثْمٌ، وَ لَا فَسَادٌ أَصْلًا، لِأَنَّ الدَّعْوَةَ سَمَاوِيَّةٌ، لَيْسَتْ بِأَرَضِيَّةٍ… (روایت ۴)

[2]- وَ حَتَّی لَا تَقْرِضَ فَأْرَةٌ جِرَاباً (روایت 34)

امنیت بهداشتی و برطرف شدن بیماری‌ها، معلولیتها و…

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۲۸-۱۰:۲۵:۳۹
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۰:۵۰:۷
    • کد مطلب:17061
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 3434

یکی از شاخصه‌های امنیتی، امنیت بهداشتی و امنیت از اختلالات جسمی مانند بیماری‌ها، معلولیت‌ها و… است.

این شاخصه در زمان ظهور امام زمان علیه السلام به کمال و تمام تحقق می‌یابد.

آن زمان که قائم ما قیام کند خداوند عز و جل بیماری را از شیعیان ما برطرف نماید…[1]

هر بیماری که (دوران) قائم اهل بیت مرا درک کند، خوب می‌شود و هر ناتوانی که او را درک کند توانا می‌گردد.[2]

زمانی که قائم علیه السلام قیام کند خداوند بیماری هر مؤمنی را ببرد و نیروی (از دست رفته) او را باز می‌گرداند.[3]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) مرضها و بیماری‌های مزمن برطرف می‌گردد و مؤمن… از علم پزشکی و از پزشک بی‌نیاز می‌گردد…[4]

بر روی زمین کور و زمینگیر و مبتلایی باقی نماند، جز این که خداوند به برکت ما اهل بیت، بلایش را از او برطرف سازد.[5]

 

[1]- إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ… (روایت ۲۱)

[2]- مَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي مِنْ‏ ذِي‏ عَاهَةٍ بَرَأَ وَ مِنْ ذِي ضَعْفٍ قَوِيَ. (روایت 37)

[3]- إِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْ كُلِّ مُؤْمِنٍ‏ الْعَاهَةَ وَ رَدَّ إِلَيْهِ قُوَّتَهُ. (روایت 38)

[4]- وَ تَرْتَفِعُ الْأَمْرَاضُ وَ الْأَسْقَامُ وَ يَسْتَغْنِي الْمُؤْمِنُ… عَنْ طِبٍّ وَ طَبِيبٍ… (روایت 30)

[5]- ُ وَ لَا يَبْقَی عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ أَعْمَی وَ لَا مُقْعَدٌ وَ لَا مُبْتَلًی إِلَّا كَشَفَ اللَّهُ عَنْهُ بَلَاءَهُ بِنَا أَهْلَ الْبَيْت… (روایت 39)

امنیت غذایی (نابودی پلیدی‌ها و…)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۲۹-۱۲:۵۳:۱۸
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۰۲-۱۱:۴۰:۳۵
    • کد مطلب:18327
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2058

یکی از شاخصه‌های امنیت، شاخصه امنیت غذایی است.

تحقق این شاخصه به این است که نگرانی‌های بشر از ناحیه تأمین و سلامت غذا مرتفع گردد.

بخش مهمی از نگرانی‌هایی که در تأمین غذا وجود دارد، بر اثر آبادانی زمین مرتفع می‌گردد، چه با فراوانی بارندگی و چه با سرسبزی زمین.

دوران ظهور از حیث آبادانی زمین، واقعا دوران طلایی است. بخشی از مطالب مربوطه در همین نوشتار ارایه شده است.

بخشی دیگر از امنیت غذایی با سلامت غذا مرتبط است.

البته که هر جنبنده‌ای که خداوند گوشت آن را حرام کرده، می‌کشم، تا این که بر زمین جز پاک و پاکیزه باقی نماند…[1]

(در دوران ظهور) خوک کشته می‌شود (و از صفحه زمین نابود می‌گردد)[2]

مسلما با نابودی پلیدی‌ها، امنیت غذایی هم جهت مادی و هم از جهت معنوی تأمین می‌گردد.

این توضیح در این جا لازم است که تمامی آن چه خداوند واجب یا حرام کرده، بر اساس مصالح و مفاسد واقعی است. مسلما کار خداوند حکیمانه است. بخلی هم در کار نیست. بنا بر ریشه اصلی تکالیف سود و زیان خود انسان است.

البته دائره سود و زیان محدود به سود و زیان مادی نیست، بلکه علاوه بر آن، سود و زیان معنوی هم مورد توجه است.

نابودی خبائث هم بر همین اساس است. از آن جایی که بخش بزرگی از خبائث در حوزه تغذیه قرار دارد، و تغذیه ناسالم بر جسم و روح اثر منفی دارد، به همین دلیل نابودی خبائث، شاخه دوم سلامت تغذیه در امنیت غذایی را محقق می‌سازد.

 

[1]- ثُمَّ لَأَقْتُلَنَّ كُلَّ دَابَّةٍ حَرَّمَ اللَّهُ لَحْمَهَا حَتَّی لَا يَكُونَ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ إِلَّا الطَّيِّبُ… (روایت 39)

[2]- فيدقّ الصليب و يقتل الخنزير و يضع الجزية و يترك الصدقة… (روایت 12 و همچنین 34)

امنیت ناموسی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۲۶-۱۱:۲۵:۵
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۰:۵۱:۱۰
    • کد مطلب:17288
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1533

یکی از شاخصهای مهم امنیت، امنیت زنان است.

زمینه ناامنی این حوزه بیشتر تنهایی زنان، مکانهای خلوت و بی حفاظ، همچنین محیطهای مدیریت نشده جوانان است.

در روایات متعددی اشاره ضمنی به این شاخص امنیتی در دوران ظهور امام زمان علیه السلام شده است.

پیش از این گذشت:

(در زمان ظهور امام زمان علیه السلام) درندگان و چرندگان با هم در صلح و صفا زندگی می‌کنند (و امنیت آن چنان گسترده می‌شود) تا این که زنی زنبیل بر سر، مسیر میان عراق و شام را پیاده طی می‌کند در حالی که پایش را جز بر سبزه نگذارد (با آرامش کامل به مقصد برسد و) هیچ درنده‌ای او را مضطرب نسازد و نترساند.[1]

اما برخی از روایات در این زمینه صراحت بیشتری دارد.

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زنان در مورد خودشان (آن چنان) امنیت دارند که حتی اگر (تنها) در بیابان خلوتی باشند بر خودشان نگران نمی‌شوند.[2]

(در دوران امام زمان علیه السلام) دختر نوجوان و پیر فرتوت از خانه‌اش بیرون می‌آید در حالی که بر سرش مقداری آرد یا گندم یا سویق است و (مسیرش را طی می‌کند تا) به سرزمینی که می‌خواهد می‌رسد، در حالی که نه خستگی به او می‌رسد و نه رنجی و نه امر ناگواری…[3]

 

[1]- وَ اصْطَلَحَتِ‏ السِّبَاعُ‏ وَ الْبَهَائِمُ حَتَّی تَمْشِيَ الْمَرْأَةُ بَيْنَ الْعِرَاقِ وَ الشَّامِ لَا تَضَعُ قَدَمَيْهَا إِلَّا عَلَی نَبَاتٍ وَ عَلَی رَأْسِهَا زَنْبِيلُهَا لَا يُهَيِّجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ… (روایت 14)

[2]- و تأمن النساء من أنفسهنّ حتّی لو أنّ امرأة في العرباء لم تخف علی نفسها… (روایت 23)

[3]- وَ تَخْرُجُ الْفَتَاةُ الْعَاتِقُ وَ الْعَجُوزُ الْعَاقِرُ وَ عَلَی رَأْسِهَا مِكْيَالٌ مِنْ دَقِيقٍ أَوْ بُرٍّ أَوْ سَوِيقٍ وَ تَبْلُغُ حَيْثُ شَاءَتْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لَا يَمَسُّهَا نَصَبٌ وَ لَا لُغُوبٌ (روایت 30)

امنیت راه‌ها

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۲۷-۱۵:۵۲:۵۷
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۰:۵۱:۴۲
    • کد مطلب:18291
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2046

مسلما فراگیر شدن عدالت، امنیت همه جانبه به ارمغان می‌آورد. جایی باقی نمی‌ماند، مگر این که امنیت در آن حاکم می‌شود.

همچنان که پیشتر از در «امنیت ناموسی» اشاره رفت، زنان حتی در بیابان و مکانهای خطرناک در آرامش هستند.

از جمله جاهایی که در معرض ناامنی است، راه‌هاست که به دلیل دور بودن از مدیریت اجتماعی، در معرض انواع خطرات است.

به این شاخصه مهم امنیتی نیز در دوران ظهور اشاره شده است.

هنگامی که قائم ما قیام کند به عدالت حکم نماید و در روزگارش ستم برطرف شود و راه‌ها امن گردد…[1]

روشن است که امنیت راه‌ها، خود شامل شاخص‌های متعددی از امنیت است. مانند امنیت جانی، مالی، ناموسی و…

 

[1]- إِذَا قَامَ الْقَائِمُ حَكَمَ بِالْعَدْلِ وَ ارْتَفَعَ فِي أَيَّامِهِ الْجَوْرُ وَ أَمِنَتْ بِهِ السُّبُل… (روایت 20)

امنیت اقتصادی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۸/۲۵-۱۱:۱۶:۲۰
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۰:۵۲:۱۹
    • کد مطلب:18718
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2126

یکی از سرچشمه‌های مهم مفاسد فردی و اجتماعی، طمع و حرص به مال دنیا یا همان ثروت اندوزی است.

ثروت اندوزی موجب می‌شود که فرد برای اندوختن بیشتر ثروت دست به هر کاری بزند.

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) تمامی اموال اهل دنیا از درون و برون زمین نزد آن حضرت جمع می‌شود. سپس به مردم گفته می‌شود برای گرفتن آن چه (از مال دنیا که برای به دست آوردن آن) قطع رحم می‌کردید و خون حرام می‌ریختید و مرتکب محارم می‌شدید بیایید…[1]

در دوران ظهور ریشه تمامی عوامل ناامنی اقتصادی می‌خشکد.

زیرا همان گونه که در سرفصلهای متعدد آینده خواهد آمد، ثروت آن چنان فراوان است که نیازمندی باقی نمی‌ماند و از همین رو، چشم حرص، کور می‌گردد.

علاوه بر این، در دوران ظهور از سایر ریشه‌های ناامنی اقتصادی نیز اثری نیست.

هنگامی که طمع از همه جا رخت بربندد و…، دیگر کسی چشم به مال دیگری نخواهد داشت تا بخواهد برای اموال دیگران خطری به وجود آید.

بر اساس همین نکته است که در دوران ظهور سایه امنیت اقتصادی بر همه جا فراگیر می‌گردد.

 

[1]- وَ يَجْتَمِعُ إِلَيْهِ أَمْوَالُ أَهْلِ الدُّنْيَا كُلُّهَا مِنْ بَطْنِ الْأَرْضِ وَ ظَهْرِهَا فَيُقَالُ لِلنَّاسِ تَعَالَوْا إِلَی مَا قَطَعْتُمْ فِيهِ الْأَرْحَامَ وَ سَفَكْتُمْ فِيهِ الدَّمَ الْحَرَامَ وَ رَكِبْتُمْ فِيهِ الْمَحَارِمَ… (روایت 16)

امنیت روانی واقعی در جامعه

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۳۰-۱۱:۲۲:۳
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۰:۵۴:۱
    • کد مطلب:18358
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2019

یکی از مقوله‌های مهم اجتماعی، امنیت روانی یا همان احساس امنیت است.

ایجاد احساس امنیت دو گونه است: یکی این که با شگردها و ترفندهای گوناگونی، احساس امنیت کاذب را در مردم ایجاد نماییم، هر چند در واقع امنیتی در کار نباشد. ساده‌ترین شگرد، بی خبر گذاشتن مردم از واقعیتهای اجتماعی است که به احساس امنیت کاذب می‌انجامد.

اما اگر احساس امنیت همراه با واقعیت بود، احساس امنیت واقعی است.

احساس امنیت واقعی در گرو دو چیز است: یکی وجود امنیت واقعی در تمامی ابعاد و دیگری اعتماد مردم به پایداری وضعیت.

با توجه به برخی از سرفصلهای گذشته، روشن شد که در زمان ظهور امام زمان علیه السلام امنیت واقعی در تمامی ابعاد آن گسترده می‌شود.

با ضمیمه شدن رابطه پدر فرزندی که بین امام زمان علیه السلام و رعیت وجود دارد و با توجه به اقتدار واقعی حضرت، فضای اجتماعی، فضایی لبالب از اعتماد به استقرار و پایداری امنیت گسترده است.

در حدیثی این چنین آمده است:

(روزگار ظهور امام زمان علیه السلام آن چنان می‌شود که) پیرزنی ناتوان از (خانه‌اش در) مشرق بیرون آید به طرف مغرب (سفر) کند (آن چنان امنیت اجتماعی بر جامعه حاکم است که همگی به سلامت رسیدن او اطمینان دارند و از این رو) احدی او را از این سفر نهی نمی‌کند.[1]

پیش از این در سرفصل امنیت ناموسی چند روایت در مسافرت زنان گذشت که نشان از امنیت اجتماعی فوق العاده دارد.

 

[1]- حَتَّی يَخْرُجَ الْعَجُوزُ الضَّعِيفَةُ مِنَ الْمَشْرِقِ تُرِيدُ الْمَغْرِبَ وَ لَا يَنْهَاهَا أَحَدٌ… (روایت 40)

امنیت نظامی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۳۱-۱۰:۱:۴۵
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۰:۵۴:۲۹
    • کد مطلب:18365
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2104

با توجه به امنیت فراگیر در دوران ظهور امام زمان علیه السلام (که توضیح بیشتر آن همچنان خواهد آمد) خود به خود ریشه‌های جنگ خشکانده خواهد شد.

اگر آبادانی‌های مادی و معنوی و… هم ضمیمه شود، جایی برای جنگ باقی نخواهد ماند.

و اگر سایر شاخصه‌های دوران ظهور هم افزوده شود، دیگر جنگ شبه محال خواهد بود.

از این رو امنیت نظامی در دوران ظهور، امری مسلم و تردید ناپذیر خواهد بود.

امنیت اخلاقی (دلهای بی کینه)

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۰۲-۹:۵۵:۵۴
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۰:۵۶:۵۹
    • کد مطلب:17068
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1987

یکی از شاخصه‌های امنیت، امنیت اخلاقی است.

روزی كه قائم ما قيام كند… كينه از دل‌های بندگان زدوده شود[1]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) کینه و دشمنی مرتفع خواهد شد[2]

مسلما کینه و دشمنی خود ریشه بسیاری دیگر از اخلاق ناپسند است.

با مرتفع شدن کینه و دشمنی بسیاری دیگر از اخلاق رذیله مرتفع خواهند شد.

آن چه مهم است برطرف شدن کینه و دشمنی، مصداق برجسته امور اخلاقی و از سرآمدان آن است. اما مسلما مقصود این نیست که بقیه رذائل اخلاقی باقی می‌ماند. همچنان که در سایر روایات به ریشه کن شدن حرص، حسد، طمع و… نیز اشاره شده است.

 

[1]- وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ… (روایت 14)

[2]- و ترفع الشحناء و التباغض (روایت 12)

امنیت از شیاطین (پایان حکومت شیطان)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۰۱-۱۵:۳۴:۲۱
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۰:۵۵:۵۲
    • کد مطلب:18372
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2048

یکی از شاخص‌های شگفتِ امنیت در دوران ظهور، امنیت از شیطان است.

ناگفته پیداست که بسیاری از ناامنی‌ها ریشه در وسوسه‌ها و کارهای شیاطین دارد. در نتیجه با ریشه کن شدن تحرکات شیاطین برکات فراوانی به ثمر می‌نشیند.

در این رابطه دو تعبیر در روایات نقل شده است.

تعبیر نخست نفی کارهای شیطانی است. اما تعبیر دوم پیچیده‌تر است. توجه کنید:

و در آن روزگار برای شیطان قدرت وسوسه و انجام کاری (برای تباهی) نیست. همچنین حسد و چیزی از فساد وجود ندارد… و برای ابلیس هیکلی (وجود جسمانی) که در آن ساکن باشد نیست و مقصود از هیکل بدن است…[1]

احتمال می‌رود که مقصود از روایت این باشد که با کشته شدن شیطان، بدنی برای او در دنیا نمی‌ماند. اما روح او مانند سایر ارواح باقی باشد.

همان گونه که اشاره کردیم با نابودی شیطان یا محدودیت او، ریشه بسیاری از فسادها خشک شده و ناامنی‌ها برچیده خواهد شد.

 

[1]- وَ لَا يَكُونُ لِلشَّيْطَانِ فِيهَا وَسْوَسَةٌ، وَ لَا عَمَلٌ، وَ لَا حَسَدٌ، وَ لَا شَيْ‏ءٌ مِنَ الْفَسَادِ… وَ لَا يَكُونُ لِإِبْلِيسَ هَيْكَلٌ يَسْكُنُ فِيهِ- وَ الْهَيْكَلُ الْبَدَنُ (روایت 4)

اصول اولیه دوران ظهور و اوج شکوفایی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۱:۳۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24225
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 325

با پاکسازی همه عوامل مخرّب، خواه ناخواه امنیت فراگیر و گسترده تحقق می‌یابد.

پیداست که با صرف مرتفع ساختن موانع کمال، بستر شکوفایی زمین و زمینیان آماده می‌شود.

در دوران ظهور شاهد تحقق همه عوامل رشد و کمال هستیم آن چنان که اوج زیبایی زمین و زمینیان جلوه‌گر می‌شود.

در این مجال با زیبایی‌های دوران ظهور امام زمان علیه السلام آشنا می‌شویم.

پیش از آغاز این بخش، توجه به این نکته بسیار شایسته و بایسته است که ویژگی‌های دوران ظهور، آن چنان شگفت است که ممکن است مورد انکار خِرَدهای خُرد قرار گیرد.

ناگفته پیداست که درک مطالب پیچیده، متکی بر اصول اولیه متناسب با آن است. این امر یک قانون عقلی بنیادین و فراگیر در همه رشته‌های علوم است.[1]

مثلا حل کردن برخی از معادلات ریاضی، بدون در نظر گرفتن عملیات جمع و تفریق، افسانه می‌نمایاند.

معارف وحیانی نیز از این قانون عقلی مستنثا نیست. لذا با درنگ بر اصول اولیه دین، ساختار دین نیز برهانی می‌گردد.

به عنوان نمونه توصیفی که قرآن از جهان به شکل عمومی و از قبر، قیامت، بهشت، دوزخ و… آورده، کاملا متکی بر اصول موضوعه است.

اگر اساس و بنیادهای عقلانی دین درک شود، تکذیبِ ویژگی‌های دوران ظهور نیز، نه با خرد سازگار است و نه با دین. لذا هیچ جایی برای انکار امور یاد باقی نمی‌ماند.

البته و صد البته باید توجه داشت که اصول اولیه بایسته است که در جای خودش اثبات و برهانی شود که قطعا انجام شده است.

 

[1]- اصول اولیه دارای ثبات و ارزش و اعتبار هستند، و خود به خود (مانند بدیهیات) و یا با استدلال (البته در مجال خودش) متصف به درستی می‌گردند؛ بر خلاف اصول موضوعه كه خود به خود متصف به درستی و نادرستی نیستند، مانند تعریف خط و نقطه در هندسه، و عدد در ریاضیات و….

برخی از اصول اولیه دین عبارتند از: ۱- خداوند حقیقتی است واقعی و نه ساخته‌ی اندیشه‌ی بشر؛ ۲- و بی‌نیاز مطلق است و احتیاجی به چیزی ندارد؛ ۳- هرگز گرد جهل و نادانی بر دامن كبریایش ننشیند؛ ۴- ظلم، بیهودگی و بازیچه‌گری در او راه ندارد؛ ۵- هدف او از آفرینش، سود ماست و نه سود خود او؛ ۶- دین برنامه‌ای مدوّن برای رساندن بشر به آن هدف مقدس است؛ ۷- در دوران كنونی، این برنامه‌ی مدوّن منحصر به اسلام است؛ ۸- اسلام حقیقی توسط پیامبر صلی الله علیه و آله ابلاغ و توسط اهل بیت علیهم السلام تفسیر و توسط امام زمان علیه السلام اجراء می‌شود؛ و ۹-…

اوج پرباری آسمان

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۲/۲۴-۱۳:۵۹:۳۸
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۰:۸
    • کد مطلب:17058
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2536

از مهم‌ترین شاخصه‌های آبادانی، بارندگی است.

در دوران ظهور امام زمان علیه السلام آسمان، اوج باروری را خواهد داشت.

روزی كه قائم ما قيام كند آسمان باران (رحمت) ببارد…[1]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) آسمان چیزی از بارانش را ذخیره نمی‌کند، مگر اینکه خداوند عز و جل آن را فراوان بر مردم فرو ریزد…[2]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) آسمان بارانش را عطا کند…[3]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) آسمان برکتش را فرو ریزد…[4]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) آسمان بر مردم فراوان ببارد…[5]

روشن است با برکات آسمان، برکات فراوان دیگری هم جاری می‌شود که در ادامه با بعضی از آنها آشنا می‌شویم.

 

[2]- لَا تَدَّخِرُ الْأَرْضُ مِنْ بَذْرِهَا شَيْئاً إِلَّا أَخْرَجَتْهُ وَ السَّمَاءُ مِنْ قَطْرِهَا شَيْئاً إِلَّا صَبَّهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمْ مِدْرَاراً… (روایت ۶)

[3]- تُعْطِي السَّمَاءُ قَطْرَهَا… (روایت ۷)

[4]- وَ تُخْرِجُ الْأَرْضُ نَبْتَهَا وَ تُنْزِلُ السَّمَاءُ بَرَكَتَهَا… (روایت 13)

لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا… (روایت ۱۴)

[5]- يُرْسَلُ السَّمَاءُ عَلَيْهِمْ مِدْرَاراً… (روایت 11)

جریان رودها و جوشش چشمه‌ها

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۰۲-۱۱:۵۱:۰
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۲:۴۴
    • کد مطلب:24193
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 317

از برکات و آثار بارش فراوان باران، جاری شدن رودها و جوشش چشمه‌هاست.

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) رودها به جریان می‌افتد و چشمه‌ها می‌جوشد[1]

جریان رودها و جوشش چشمه‌هاست که آبادانی را در سرتاسر زمین به ارمغان آورد.

 

[1]- و تمد الأنهار، و تفيض العيون… (روایت 17)

اوج باروری گیاهان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۰۳-۱۰:۴۴:۴۹
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۳:۱۵
    • کد مطلب:18380
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2054

یکی از شاخصه‌های آبادانی، سرسبزی و حاصلخیزی زمین است. پیداست که با اوج باروری آسمان، زمین هم سرسبز و حاصلخیز گردد.

اما علاوه بر آن، در دوران ظهور امام زمان علیه السلام قابلیت باروری زمین نیز به اوج خود می‌رسد.

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زمین گیاهش را (برویاند و) خارج سازد.[1]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زمین چیزی از گیاهش را دریغ نکند[2]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زمین چیزی از گیاهش را فروگذار نکند مگر آن که برویاند[3]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زمین چیزی از محصول بذرش را ذخیره نمی‌کند، مگر این که تمام محصول آن را خارج سازد (و هر بذری به تمام و کمال حاصل می‌دهد)[4]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زمین خوراکش را (به مردم) می‌دهد و چیزی از آنها ذخیره نمی‌کند[5]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زمین محصولش را دو برابر می‌رویاند [6]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) درخت میوه‌اش را و زمین گیاهش را به مردم می‌دهد…[7]

و علاوه بر آن:

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) قطعا برکت از آسمان به سوی زمین فرود می‌آید، آن چنان که درخت به خاطر فراوانی میوه‌ای که خداوند در آن قرار داده (شاخه‌هایش از سنگینی) می‌شکند و قطعا میوه زمستانی را در تابستان می‌خورید و میوه تابستانی را در زمستان و این (دوران، مصداق) این گفته خدای عز و جل است که: و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند، قطعاً بركاتی از آسمان و زمين برايشان می‏گشوديم، ولی تكذيب كردند؛ پس به [كيفر] دستاوردشان [گريبان‏] آنان را گرفتيم.[8]

 

[1]- وَ تُخْرِجُ الْأَرْضُ نَبْتَهَا (روایت 13)

وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا (روایت 14)

[2]- وَ لَا تَدَّخِرُ الْأَرْضُ شَيْئاً مِنْ نَبَاتِهَا… (روایت 11)

[3]- وَ لَا تَدَعُ الْأَرْضُ شَيْئاً مِنْ نَبَاتِهَا إِلَّا أَخْرَجَتْهُ (روایت 41)

[4]- لَا تَدَّخِرُ الْأَرْضُ مِنْ بَذْرِهَا شَيْئاً إِلَّا أَخْرَجَتْهُ وَ السَّمَاءُ مِنْ قَطْرِهَا شَيْئاً إِلَّا صَبَّهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمْ مِدْرَاراً (روایت 6)

[5]- يَتَنَعَّمُ فِيهِ أُمَّتِي نِعْمَةً لَمْ يَتَنَعَّمُوا مِثْلَهَا قَطُّ تُؤْتِي الْأَرْضُ أُكُلَهَا وَ لَا تَدَّخِرُ مِنْهُمْ شَيْئاً (روایت ۱۰)

[6]- وَ تُنْبِتُ الْأَرْضُ ضِعْفَ أُكُلِهَا (روایت 17)

[7] - وَ الشَّجَرُ ثَمَرَهَا وَ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا… (روایت 7)

[8]- لَيُنْزِلَنَّ الْبَرَكَةَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ حَتَّی إِنَّ الشَّجَرَةَ لَتُقْصَفُ بِمَا يَزِيدُ اللَّهُ فِيهَا مِنَ الثَّمَرَةِ وَ لَتَأْكُلُنَّ ثَمَرَةَ الشِّتَاءِ فِي الصَّيْفِ وَ ثَمَرَةَ الصَّيْفِ فِي الشِّتَاءِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ‏ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ (روایت 39)

زیبایی زمین

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۰۲-۱۱:۵۲:۵۶
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۳:۴۴
    • کد مطلب:18386
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2403

پیداست که بارش باران و جریان رودها و جوشش چشمه‌ها، زمین را آن چنان سرسبز می‌کند که جز بر سبزه پا گذاشته نمی‌شود. اما این تمام مسئله نیست. بلکه هر نازیبایی از زمین رخت بر می‌بندد. از جمله:

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زمین و درخت خار نرویاند و گیاهان (از طراوت و شادابی پیوسته) ایستاده بمانند…[1]

با حذف نازیبایی‌ها، آراستگی زمین جلوه‌گر می‌گردد.

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زمین از آبادانی و سرسبزی همچون تشت نقره (درخشان و زیبا) شود، گیاهش را همچون زمانی که آدم علیه السلام (پا بر آن گذاشت) برویاند….[2]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زمین خود را برای اهل زمین بیاراید[3]

 

[1]- وَ لَا تَشُوكُ الْأَرْضُ وَ الشَّجَرُ، وَ تَبْقَی زُرُوعُ الْأَرْضِ‏ قَائِمَةً، كُلَّمَا أُخِذَ مِنْهَا شَيْ‏ءٌ نَبَتَ مِنْ وَقْتِهِ، وَ عَادَ كَحَالِهِ (روایت ۴)

[2]- و تكون الأرض كفاثور الفضّة تنبت نباتها كما كانت علی عهد آدم… (روایت 12)

[3] - وَ الشَّجَرُ ثَمَرَهَا وَ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ تَتَزَيَّنُ لِأَهْلِهَا (روایت 7)

باران طلا از آسمان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۰۵-۱۱:۴:۵۷
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۴:۱
    • کد مطلب:18395
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2163

یکی از شاخصه‌های مهم توسعه رفاه و آبادانی، ثروت است.

اینک ببینیم ثروت در زمان ظهور امام زمان علیه السلام چگونه است.

سپس مهدی به کوفه باز می‌گردد و قطعاتی از طلا به شکل ملخ از آسمان می‌بارد همچنان که در بنی اسرائیل بر ایوب (پیامبر ملخ طلایی بارید)[1]

 

[1]- ثُمَّ يَعُودُ الْمَهْدِيُّ ع إِلَی الْكُوفَةِ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ بِهَا جَرَاداً مِنْ ذَهَبٍ كَمَا أَمْطَرَهُ اللَّهُ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَی أَيُّوبَ (روایت 2)

آشکار شدن گنج‌ها از دل زمین

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۲/۳۱-۱۲:۱۹:۱۰
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۴:۳۷
    • کد مطلب:17073
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2166

یکی از منابع مهم ثروت، دستیابی به گنجهاست.

چون قائم ما قيام كند… زمين گنج های خود را آشكار سازد آن چنان كه مردم در روی زمين گنج ها را ببينند…[1]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زمین گنجهایش را برایشان بیرون می‌کند.[2]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) گنجها برای آن حضرت آشکار می‌شود[3]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) خداوند گنجهای زمین را برای مؤمنین آشکار می‌کند[4]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زمین گنجهایش را آشکار سازد.[5]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زمین گنجهایش را آن چنان آشکار می‌کند که مردم آنها را بر روی زمین مشاهده می‌کنند.[6]

 

[1]- وَ تُظْهِرُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا حَتَّی يَرَاهَا النَّاسُ عَلَی وَجْهِهَا… (روایت ۱)

[2]- تُخْرِجُ لَهُمُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا… (روایت ۷)

وَ تُخْرِجُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا (روایت 30)

[3]- وَ تَظْهَرُ لَهُ الْكُنُوزُ… (روایت 13)

[4]- و يظهر اللّه‏ كنوز الأرض للمؤمنين (روایت 23)

[5]- فَحِينَئِذٍ تُظْهِرُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا…(روایت 20)

[6]- وَ تُظْهِرُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا حَتَّی يَرَاهَا النَّاسُ عَلَی وَجْهِهَا (روایت ۱)

آشکار شدن تمام ثروت زمین

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۰۶-۱۰:۳۶:۳۶
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۴:۵۳
    • کد مطلب:18401
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2033

یکی از منابع مهم ثروت دسترسی به معادن زمین است.

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) خداوند عزوجل گنج ها و معادن زمین را برای آن حضرت آشکار می‌گرداند…[1]

برخی از روایات به شکل عام از دسترسی به تمامی ثروتهای زمین پرده برداشته است.

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام تمامی) اموال دنیا از درون و برون زمین نزد آن حضرت جمع می‌شود…[2]

 

[1]- وَ يُظْهِرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ كُنُوزَ الْأَرْضِ وَ مَعَادِنَهَا… (روایت 22)

[2]- وَ تُجْمَعُ إِلَيْهِ أَمْوَالُ الدُّنْيَا مِنْ بَطْنِ الْأَرْضِ وَ ظَهْرِهَا فَيَقُولُ لِلنَّاسِ تَعَالَوْا إِلَی مَا قَطَعْتُمْ فِيهِ الْأَرْحَامَ وَ سَفَكْتُمْ فِيهِ الدِّمَاءَ الْحَرَامَ وَ رَكِبْتُمْ فِيهِ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَيُعْطِي شَيْئاً لَمْ يُعْطَهُ أَحَدٌ كَانَ‏ قَبْلَهُ (روایت 15)

وَ يَجْتَمِعُ إِلَيْهِ أَمْوَالُ أَهْلِ الدُّنْيَا كُلُّهَا مِنْ بَطْنِ الْأَرْضِ وَ ظَهْرِهَا فَيُقَالُ لِلنَّاسِ تَعَالَوْا إِلَی مَا قَطَعْتُمْ فِيهِ الْأَرْحَامَ وَ سَفَكْتُمْ فِيهِ الدَّمَ الْحَرَامَ وَ رَكِبْتُمْ فِيهِ الْمَحَارِمَ (روایت 16)

اوج صلح و سازش تمامی موجودات

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۱۱-۱۹:۲۳:۴۹
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۵:۱۱
    • کد مطلب:24208
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 429

پیش از این گذشت:

(در زمان ظهور امام زمان علیه السلام) درندگان و چرندگان با هم در صلح و صفا زندگی کنند…[1]

(در زمان ظهور آن چنان امنیت و آرامش حاکم گردد که) حیوانات وحشی و درندگان (در کنار یکدیگر در آسایش) می‌چرند و زندگی می‌کنند و کودکان با آنها بازی نمایند.[2]

اما آن چه بسیار جالب است تعبیر برادری مهربانانه میان دشمنان دیرینه است.

(در زمان ظهور امام زمان علیه السلام) انسان و درندگان و پرندگان و مارها و بقیه جنبندگان در یک مکان اجتماع می‌کنند، بدون این که بعضی از بعضی دیگر وحشت کنند، بلکه این حیوانات، مونس انسان خواهند بود و با او سخن می‌گویند و گرگ و گوسفند از یک آبشخور آب می‌خورند و آن گونه که دو برادر ایمانی از آبشخورشان (با همدیگر و به مهربانی) برمی‌گردند…[3]

(در زمان ظهور امام زمان علیه السلام) گوسفند و گرگ و گاو و شیر و انسان و مار در امان باشند…[4]

پس زمین را از عدل پر می‌کند آن گونه که پیش از این از جور پر شده است، آن چنان که حیوانات وحشی و درندگان (در کنار یکدیگر در آسایش) می‌چرند و زندگی می‌کنند و کودکان با آنها بازی می‌کنند…[5]

 

[1]- وَ اصْطَلَحَتِ‏ السِّبَاعُ‏ وَ الْبَهَائِمُ حَتَّی تَمْشِيَ الْمَرْأَةُ بَيْنَ الْعِرَاقِ وَ الشَّامِ لَا تَضَعُ قَدَمَيْهَا إِلَّا عَلَی نَبَاتٍ وَ عَلَی رَأْسِهَا زَنْبِيلُهَا لَا يُهَيِّجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ… (روایت 14)

[2]- حتّی ترعی الوحوش و السباع و تلعب بهم الصبيان… (روایت ۲۳)

[3]- وَ يَجْتَمِعُ الْإِنْسَانُ وَ السَّبُعُ وَ الطَّيْرُ وَ الْحَيَّةُ وَ سَائِرُ مَنْ يَدِبُّ فِي بُقْعَةٍ وَاحِدَةٍ فَلَا يُوحِشُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بَلْ يُؤْنِسُهُ وَ نُحَادِثُهُ وَ يَشْرَبُ الذِّئْبُ وَ الشَّاةُ مِنْ مَوْرِدٍ وَاحِدٍ وَ يَصْدُرَانِ كَمَا يَصْدُرُ الرَّجُلَانِ الْمُتَوَاخِيَانِ فِي اللَّهِ مِنْ وِرْدِهِمْ… (روایت 30)

[4]- حَتَّی يَأْمَنَ الشَّاةُ وَ الذِّئْبُ وَ الْبَقَرَةُ وَ الْأَسَدُ وَ الْإِنْسَانُ وَ الْحَيَّةُ (روایت 34)

[5]- فيملأ الأرض عدلا كما ملئت جورا حتّی ترعی الوحوش و السباع و تلعب بهم الصبيان… (روایت 23)

تسویه همه دیون و رد مظالم عباد

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۰۸-۱۲:۵۶:۵۳
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۵:۲۹
    • کد مطلب:18419
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2098

یکی از برکات جالب دوران ظهور امام زمان علیه السلام، تسویه امور مالی است. جالب‌تر این که این امر نخستین کاری است که امام زمان انجام می‌دهد.

توجه کنید:

مفضل پرسید ای آقای من اگر کسی از شیعیان شما بمیرد و به برادران شیعه‌اش یا مخالفینش بدهکار باشد چه می‌شود؟ امام صادق علیه السلام فرمود نخستین کاری که مهدی آغاز می‌کند این است که در همه جهان اعلام عمومی می‌شود (ای مردم) آگاه باشید که هر کس طلبی از شیعه‌ای دارد باید اعلام کند. (سپس طلبکاران به آن حضرت مراجعه می‌کنند و حضرت طلب آنان را پرداخت می‌کند) حتی طلب (آن قدر اندک باشد که به اندازه) دانه سیر یا دانه خردل باشد به صاحبش رد می‌شود، چه برسد به کیسه‌های بزرگ پر از طلا و املاک(بزرگ، هر چه باشد) حضرت آن را پرداخت خواهد کرد.[1]

قائم علیه السلام رو به کوفه آورد، و منزلش در کوفه باشد و هیچ غلام مسلمانی را رها نمی‌کند مگر این که آن را بخرد و آزاد کند و هیچ مقروضی را رها نمی‌کند مگر این که قرضش را اداء نماید و هیچ مظلمه‌ای از احدی از مردم را رها نمی‌کند مگر این که آن را به صاحبش برگرداند و بنده‌ای از مردم را نمی‌کشد مگر این که دیه او را به اهلش بدهد و کسی کشته نمی‌شود مگر این که قرضش را اداء نماید و خانواده‌اش را در فهرست عطای (بیت المال) جا دهد، تا این که زمین پر از قسط و عدل گردد، بدان سان که پیش از آن پر از ظلم و جور و عدوان شده بود.[2]

 

[1]- ثُمَّ يَعُودُ الْمَهْدِيُّ ع إِلَی الْكُوفَةِ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ بِهَا جَرَاداً مِنْ ذَهَبٍ كَمَا أَمْطَرَهُ اللَّهُ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَی أَيُّوبَ وَ يَقْسِمُ عَلَی أَصْحَابِهِ كُنُوزَ الْأَرْضِ مِنْ تِبْرِهَا وَ لُجَيْنِهَا وَ جَوْهَرِهَا قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا مَوْلَايَ مَنْ‏ مَاتَ‏ مِنْ‏ شِيعَتِكُمْ‏ وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ لِإِخْوَانِهِ وَ لِأَضْدَادِهِ كَيْفَ يَكُونُ قَالَ الصَّادِقُ ع أَوَّلُ مَا يَبْتَدِئُ الْمَهْدِيُّ ع أَنْ يُنَادِيَ فِي جَمِيعِ الْعَالَمِ أَلَا مَنْ لَهُ عِنْدَ أَحَدٍ مِنْ شِيعَتِنَا دَيْنٌ فَلْيَذْكُرْهُ حَتَّی يَرُدَّ الثُّومَةَ وَ الْخَرْدَلَةَ فَضْلًا عَنِ‏ الْقَناطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْأَمْلَاكِ فَيُوَفِّيَهُ إِيَّاه‏ (روایت 2)

[2]- ثُمَّ يُقْبِلُ إِلَی الْكُوفَةِ فَيَكُونُ مَنْزِلُهُ بِهَا فَلَا يَتْرُكُ عَبْداً مُسْلِماً إِلَّا اشْتَرَاهُ وَ أَعْتَقَهُ وَ لَا غَارِماً إِلَّا قَضَی دَيْنَهُ وَ لَا مَظْلِمَةً لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَدَّهَا وَ لَا يَقْتُلُ مِنْهُمْ عَبْداً إِلَّا أَدَّی ثَمَنَهُ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلی‏ أَهْلِهِ وَ لَا يُقْتَلُ قَتِيلٌ إِلَّا قَضَی عَنْهُ دَيْنَهُ وَ أَلْحَقَ عِيَالَهُ فِي الْعَطَاءِ حَتَّی يَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ عُدْوَانا. (روایت 33)

تقسیمی مضاعف

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۱۰-۱۱:۲۱:۱۶
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۵:۴۴
    • کد مطلب:18430
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2211

دو نمونه‌ی دیگر از تقسیمی و توزیع ثروت در دوران ظهور امام زمان علیه السلام:

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) مردی از ما اهل بیت در هر سال دوبار عطاء می‌دهد و هر ماه دوبار سهمیه روزی می‌دهد[1]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) حضرت در سال دو مرتبه به مردم عطا خواهد کرد و در ماه دو بار روزی آنها را خواهد داد[2]

 

[1]- فَيُعْطِيكُمْ فِي السَّنَةِ عَطَاءَيْنِ وَ يَرْزُقُكُمْ فِي الشَّهْرِ رِزْقَيْنِ… (روایت 8)

[2]- وَ عَنْهُ ع‏ إِذَا ظَهَرَ الْقَائِمُ... وَ يُعْطِي النَّاسَ عَطَايَا مَرَّتَيْنِ فِي السَّنَةِ وَ يَرْزُقُهُمْ فِي الشَّهْرِ رِزْقَيْنِ (روایت 16)

سخاوت بی‌پایان

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۱۱-۱۹:۲۶:۲۹
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۶:۵
    • کد مطلب:17056
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2522

باروری ثروت در درجه نخست به منابع ثروت بستگی دارد. در مطالب پیشین به برخی از منابع ثروت در زمان ظهور امام زمان علیه السلام اشاره کردیم.

در باروری ثروت علاوه بر منابع ثروت، توزیع ثروت نیز بر آن تأثیر می‌گذارد.

از ویژگی‌هایی که در دروان ظهور امام زمان علیه السلام که به بیانهای گوناگون بر آن تأکید بسیار شده، توزیع ثروت عادلانه است، اما تقسیمی بدون حد و مرز.

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) حضرت گنجهای طلا و نقره و جواهر زمین را، بر اصحابش تقسیم می‌کند…[1]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) حضرت در میان مردم با حقوق برابر رفتار خواهد کرد (و مردم بدان پایه از توانگری می‌رسند) که نیازمند زکات نمی‌یابی…[2]

آن زمان که قائم ما اهل بیت قیام نماید، (بیت المال را) به تساوی قسمت کند و در میان رعیت عدالت ورزد …[3]

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: (در دوران ظهور امام زمان علیه السلام ) حضرت اموال را «صحاح» (درست) تقسیم می‌کند. از حضرت پرسیده شد تقسیم «صحاح» (درست) چیست؟ فرمود: فرمود به تساوی میان مردم تقسیم می‌کند..[4]

این توضیح لازم است که تقسیم درست دارائی میان مردم، تقسیم بر اساس حقوق برابر است. اما این امر الزاما به معنی تساوی عددی در همه حالات نیست. چرا که اساس، بر تقسیم درست و عادلانه است و تقسیم با حقوق برابر از مصادیق تقسیم درست است.

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) حضرت گنجهای زمین را از طلا و نقره و جواهر، بر اصحابش تقسیم می‌کند.[5]

نمونه‌ای دیگر از توزیع ثروت در دوران ظهور امام زمان علیه السلام:

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) مردی به سوی حضرت می‌آید و می‌گوید ای مهدی عطا کن، حضرت آن چنان (اموال را) برایش در دامانش می‌پاشد که نمی‌تواند آن را حمل کند[6]

دارائی و ثروت در (دوران ظهور امام زمان علیه السلام آن چنان فراوان است که) روی هم انباشته و خرمن شده است (آن چنان که) مردی برمی‌خیزد و می‌گوید ای مهدی عطا نما، حضرت می‌فرماید (خود هر چه می‌خواهی) بردار.[7]

هنگامی كه قائم اهل بيت قيام كند... به مردم بخششی می‌کند که هیچ کس پیش از آن چنین بخششی نکرده است…[8]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) تمام اموال دنیا از دل زمین و روی زمین، نزد او جمع می‌شود، پس به مردم می‌گوید بیایید به سوی آن چه (مالی که به خاطر آن) قطع رحم می‌کردید و خون حرام می‌ریختید و آن چه خداوند عز و جل حرام کرده بود مرتکب می‌شدید، پس بخششی می‌کند که هیچ کس پیش از او نبخشیده بود …[9]

 

[1]- وَ يَقْسِمُ عَلَی أَصْحَابِهِ كُنُوزَ الْأَرْضِ مِنْ تِبْرِهَا وَ لُجَيْنِهَا وَ جَوْهَرِهَا (روایت ۲)

[2]- وَ يُسَوِّي بَيْنَ النَّاسِ حَتَّی لَا تَرَی مُحْتَاجاً إِلَی الزَّكَاةِ… (روایت 16)

[3]- إِذَا قَامَ قَائِمُ أَهْلِ الْبَيْتِ قَسَمَ بِالسَّوِيَّةِ وَ عَدَلَ فِي الرَّعِيَّةِ… (روایت 15)

[4]- يَقْسِمُ الْمَالَ صِحَاحاً فَقَالَ رَجُلٌ مَا صِحَاحاً قَالَ بِالسَّوِيَّةِ بَيْنَ النَّاسِ (روایت 5)

[5]- وَ يَقْسِمُ عَلَی أَصْحَابِهِ كُنُوزَ الْأَرْضِ مِنْ تِبْرِهَا وَ لُجَيْنِهَا وَ جَوْهَرِهَا (روایت 2)

[6]- فَيَجِي‏ءُ إِلَيْهِ الرَّجُلُ فَيَقُولُ يَا مَهْدِيُّ أَعْطِنِي قَالَ فَيَحْثِي لَهُ فِي ثَوْبِهِ مَا اسْتَطَاعَ أَنْ يَحْمِلَهُ. (روایت 9)

[7]- الْمَالُ يَوْمَئِذٍ كُدُوسٌ يَقُومُ الرَّجُلُ فَيَقُولُ يَا مَهْدِيُّ أَعْطِنِي فَيَقُولُ خُذْ. (روایت 10)

[8]- فَيُعْطِي عَطَاءً لَمْ يُعْطِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ. (روایت 16)

[9]- وَ تُجْمَعُ إِلَيْهِ أَمْوَالُ الدُّنْيَا مِنْ بَطْنِ الْأَرْضِ وَ ظَهْرِهَا فَيَقُولُ لِلنَّاسِ تَعَالَوْا إِلَی مَا قَطَعْتُمْ فِيهِ الْأَرْحَامَ وَ سَفَكْتُمْ فِيهِ الدِّمَاءَ الْحَرَامَ وَ رَكِبْتُمْ فِيهِ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَيُعْطِي شَيْئاً لَمْ يُعْطَهُ أَحَدٌ كَانَ قَبْلَهُ ( روایت 15)

نعمت بی سابقه

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۱۱-۱۲:۵۲:۵۵
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۶:۲۴
    • کد مطلب:18448
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2069

فراوانی و سرشاری ثروت در دوران ظهور امام زمان علیه السلام، بدان پایه است که تا آن دوران سابقه نداشته است.

پیامبر صلی الله علیه و آله: امت من در دوران مهدی آن چنان غرق نعمت می‌شوند که چنین نعمتی هرگز سابقه نداشته است[1]

پیامبر صلی الله علیه و آله: در دوران امام زمان، امت من، چه خوبان و چه بدان، آن چنان نعمت می‌یابند که هرگز پیش از آن متنعم نشده‌اند.[2]

 

[1]- يَتَنَعَّمُ فِيهِ أُمَّتِي نِعْمَةً لَمْ يَتَنَعَّمُوا مِثْلَهَا قَطُّ (روایت 10)

[2]- يَتَنَعَّمُ‏ أُمَّتِي‏ فِي‏ زَمَانِهِ نَعِيماً لَمْ يَتَنَعَّمُوا مِثْلَهُ قَطُّ الْبَرُّ وَ الْفَاجِرُ (روایت 11)

نابودی فقر

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۰۱-۱۲:۳۲:۴۸
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۶:۴۰
    • کد مطلب:17074
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (1) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2093

نتیجه فراوانی منابع ثروت و توزیع عادلانه و کریمانه آن در دوران ظهور امام زمان علیه السلام، ثروتمندی و بی‌نیازی همگان است و در یک کلمه فقر نابود می‌گردد.

چون قائم ما قيام كند… مردی از شما به دنبال کسی می‌گردد تا با مال خود به او احسان کند و او زکاتش را بپذیرد، اما هيچ كس را نيابد كه آن را از او بپذيرد، مردم به واسطه آنچه خداوند از فضلش به آن‌ها روزی كرده بی‏‌نياز شوند[1]

هنگامی که قائم ظهور کند… (مردم بدان پایه از توانگری می‌رسند) که نیازمند زکات، نمی‌یابی و زکات داران زکاتشان را نزد شیعیان (به ظاهر) نیازمند می‌آورند ولی (آنان به خاطر بی‌نیازی) نمی‌پذیرند، پس مال زکات را در کیسه می‌کنند و میان خانه‌های مردم می‌چرخانند و به آنان عرضه می‌کنند، اما آنان می‌گویند نیازی به اموال شما نداریم[2]

به قدرت الهی (در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) تمامی مؤمنان بی‌نیاز می‌شوند[3]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام هیچ) مردی از شما جایی برای صدقه دادن و احسان پیدا نمی‌کند زیرا توانگری همه مؤمنان را فراگرفته است[4]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام از زیادی ثروتمندی مردم) صدقه ترک می‌شود[5]

امام صادق علیه السلام: با یکدیگر صله رحم کنید و به همدیگر نیکوکاری و مهربانی نمایید پس سوگند به خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید البته که زمانی بر شما خواهد آمد که هیچ کدام از شما موردی برای درهم و دینارش پیدا نمی‌کند. به دلیل این که همه مردمان به فضل خدا و فضل ولی خدا بی‌نیاز شده‌اند[6]

 

[1]- وَ يَطْلُبُ الرَّجُلُ مِنْكُمْ مَنْ يَصِلُهُ بِمَالِهِ وَ يَأْخُذُ مِنْهُ زَكَاتَهُ فَلَا يَجِدُ أَحَداً يَقْبَلُ مِنْهُ ذَلِكَ اسْتَغْنَی النَّاسُ بِمَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ (روایت 1)

[2]- حَتَّی لَا تَرَی مُحْتَاجاً إِلَی الزَّكَاةِ وَ يَجِي‏ءُ أَصْحَابُ الزَّكَاةِ بِزَكَاتِهِمْ إِلَی الْمَحَاوِيجِ‏ مِنْ‏ شِيعَتِهِ فَلَا يَقْبَلُونَهَا فَيَصُرُّونَهَا وَ يَدُورُونَ فِي دُورِهِمْ فَيَخْرُجُونَ إِلَيْهِمْ فَيَقُولُونَ لَا حَاجَةَ لَنَا فِي دَرَاهِمِكُمْ (روایت 16)

[3]- و يستغني كلّ مؤمن فقير بقدرة اللّه (روایت 23)

[4]- فَلَا يَجِدُ الرَّجُلُ مِنْكُمْ يَوْمَئِذٍ مَوْضِعاً لِصَدَقَتِهِ وَ لَا لِبِرِّهِ لِشُمُولِ الْغِنَی جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ (روایت 20)

[5]- يترك الصدقة (روایت 12)

[6]- تَوَاصَلُوا وَ تَبَارُّوا وَ تَرَاحَمُوا فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَيَأْتِيَنَّ عَلَيْكُمْ وَقْتٌ لَا يَجِدُ أَحَدُكُمْ‏ لِدِينَارِهِ‏ وَ دِرْهَمِهِ مَوْضِعاً يَعْنِي لَا يَجِدُ عِنْدَ ظُهُورِ الْقَائِمِ ع مَوْضِعاً يَصْرِفُهُ فِيهِ لِاسْتِغْنَاءِ النَّاسِ جَمِيعاً بِفَضْلِ اللَّهِ وَ فَضْلِ وَلِيِّهِ‏ (روایت 24)

نظام حمایتی ویژه

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۱۸-۱۳:۵۰:۵۱
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۷:۱۴
    • کد مطلب:24209
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 393

یکی از ویژگی‌های جالب دوران ظهور حمایت از کسانی است که سرپرست خود را از دست داده‌اند.

کسی کشته نمی‌شود مگر این که قرضش را اداء نماید و خانواده‌اش را در فهرست عطای (بیت المال) جا دهد…[1]

 

[1]- لَا يُقْتَلُ قَتِيلٌ إِلَّا قَضَی عَنْهُ دَيْنَهُ وَ أَلْحَقَ عِيَالَهُ فِي الْعَطَاءِ…. (روایت 33)

رودهای شگفت انگیز

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۱۸-۱۳:۵۰:۵۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24210
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 396

رودخانه‌های دوران ظهور همچون رودخانه‌های بهشت شگفت انگیز است.

رودهای زمین با آب و شیر و عسل و شراب جریان پیدا می‌کند، بدون این که بلائی و هلاک کننده‌ای (در آنها) باشد…[1]

 

[1]- فَإِذَا صَفَتْ جَرَتْ أَنْهَارُهَا بِالْمَاءِ وَ اللَّبَنِ وَ الْعَسَلِ وَ الْخَمْرِ بِغَيْرِ بَلَاءٍ وَ لَا غَائِلَةٍ (روایت 30)

تغذیه شگفت انگیز

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۱۳-۱۱:۹:۲۱
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۸:۱۹
    • کد مطلب:18461
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2036

یکی از شگفتی‌های دوران ظهور امام زمان علیه السلام، کیفیت تغذیه در آن زمان است.

در روایات به گوشه‌ای از این مسئله این چنین اشاره رفته است:

هنگامی که قائم ما قیام کند مؤمن پرنده‌ای را در آسمان (می‌بیند و به خوردن آن میل پیدا می‌کند) فرو می‌خواند که پرنده فرود آید، (بعد از فرود) آن را ذبح می‌کند و بریان می‌کند و گوشتش را می‌خورد و لکن استخوانش را نمی‌شکند، سپس بدان می‌گوید به اذن خدا زنده شو. او زنده می‌شود و پرواز می‌کند و هچنین آهو (نیز چنین است به محض اشتهای مؤمن، نزد او آمده و پس از ذبح و بریان شدن و خوردن، دوباره زنده شده و به بیابان می‌رود).[1]

پیش از این گذشت:

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زمین از آبادانی و سرسیزی همچون تشت نقره (درخشان و زیبا) شود، گیاهش را همچون زمانی که آدم علیه السلام (پا بر آن گذاشت) برویاند (و آن چنان باروری آن فراوان شود که) حتی اگر گروهی با همدیگر بر (خوردن) یک خیار و (یا) یک انار اجتماع کنند، همگی سیر شوند.[2]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) یک دانه گندم آن چنان رشد می‌کند که به اندازه بار یک شتر می‌گردد…[3]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) زمین و درخت خار نرویاند و گیاهان (از طراوت و شادابی پیوسته) برافراشته بمانند و هر چه از آنها گرفته شود (و مصرف گردد) بلافاصله جایش بروید و به حال اولش بازگردد.[4]

 

[1]- اسْتَنْزَلَ الْمُؤْمِنُ الطَّيْرَ مِنَ الْهَوَاءِ، فَيَذْبَحُهُ، فَيَشْوِيهِ، وَ يَأْكُلُ لَحْمَهُ، وَ لَا يَكْسِرُ عَظْمَهُ، ثُمَّ يَقُولُ لَهُ: احْيَ بِإِذْنِ اللَّهِ. فَيَحْيَا وَ يَطِيرُ؛ وَ كَذَلِكَ الظِّبَاءُ مِنَ الصَّحَارِي (روایت 4)

[2]- و تكون الأرض كفاثور الفضّة تنبت نباتها كما كانت علی عهد آدم، يجتمع النفر علی القثّاء فتشبعهم، و يجتمع النفر علی الرّمّانة فتشبعهم (روایت 12)

[3]- وَ تَعْظُمُ الْبُرَّةُ حَتَّی تَصِيرَ حِمْلَ بَعِيرٍ (روایت 30)

[4]- وَ لَا تَشُوكُ الْأَرْضُ وَ الشَّجَرُ، وَ تَبْقَی زُرُوعُ الْأَرْضِ‏ قَائِمَةً، كُلَّمَا أُخِذَ مِنْهَا شَيْ‏ءٌ نَبَتَ مِنْ وَقْتِهِ، وَ عَادَ كَحَالِهِ (روایت ۴)

پوشاک شگفت انگیز

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۱۴-۱۰:۵۲:۲۱
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۱۱-۱۹:۳۱:۴۲
    • کد مطلب:18474
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2014

یکی از شگفتی‌های دوران ظهور امام زمان علیه السلام، کیفیت پوشاک در آن زمان است.

در روایات به گوشه‌ای از این مسئله این چنین اشاره رفته است:

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) شخص لباسی که می‌پوشد هر اندازه که قدش بلند شود، لباس نیز بلند گردد و هر رنگی که بخواهد لباسش به آن رنگ درآید.[1]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) و به راستی که مرد لباسی بر فرزندش می‌پوشاند پس هر چه فرزندش بزرگ شود لباس نیز بر تن او بزرگ می‌گردد و به هر رنگی که دوست داشته باشد و بخواهد در می‌آید.[2]

یکی از ویژگی‌های شگفت این است که لباس هیچ گاه چرک و کثیف نمی‌شود.

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) مؤمن از… شستن لباسهایش… بی‌نیاز می‌گردد…[3]

 

[1]- يَكْسُوهُ الثَّوْبُ فَيَطُولُ عَلَيْهِ كُلَّمَا طَالَ، وَ يَتَلَوَّنُ عَلَيْهِ أَيَّ لَوْنٍ شَاءَ… (روایت ۳)

[2]- وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَكْسُو ابْنَهُ الثَّوْبَ فَيَطُولُ مَعَهُ كُلَّمَا طَالَ، وَ يَتَلَوَّنُ عَلَيْهِ أَيَّ لَوْنٍ أَحَبَّ وَ شَاءَ… (روایت ۴)

[3]- وَ يَسْتَغْنِي الْمُؤْمِنُ عَنْ قَصِّ شَعْرِهِ وَ تَقْلِيمِ أَظَافِرِهِ وَ غَسْلِ أَثْوَابِهِ وَ عَنْ حَمَّامٍ… (روایت 30)

شهرسازی سالم

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۱۵-۱۱:۱۰:۵۱
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۸:۵۱
    • کد مطلب:18483
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2061

بشر موجودی اجتماعی است. لازمه اجتماعی بودن زندگی کردن در کنار یکدیگر است. این چنین است که شهرها به وجود می‌آید.

مدیریت شهری بسیار پیچیده، گسترده و متنوع است.

بزرگ‌ترین و سالم‌ترین اجتماع بشری نیز در دوران ظهور رقم می‌خورد. بنا بر این مدیریت شهری در دوران ظهور هم خود داستان مفصلی دارد.

گوشه‌ی بسیار کوچکی از مدیریت شهری در دوران ظهور را ببینید:

هنگامی که قائم قیام کند… هیچ مسجدی که دارای سازه مشرف و برجسته باشد را در زمین باقی نگذارد مگر این که (بخش مشرف و مرتفع را خراب کرده و آن را) صاف نماید و راه اصلی را توسعه دهد و تمامی پیش آمدگی‌های ساختمانها را که از فضای راه استفاده کرده، از بین می‌برد….[1]

 

[1]- إِذَا قَامَ الْقَائِمُ سَارَ إِلَی الْكُوفَةِ فَهَدَمَ بِهَا أَرْبَعَةَ مَسَاجِدَ وَ لَمْ يَبْقَ مَسْجِدٌ عَلَی الْأَرْضِ لَهُ شُرَفٌ إِلَّا هَدَمَهَا وَ جَعَلَهَا جَمَّاءَ وَ وَسَّعَ الطَّرِيقَ الْأَعْظَمَ وَ كَسَرَ كُلَّ جَنَاحٍ خَارِجٍ عَنِ الطَّرِيقِ وَ أَبْطَلَ الْكُنُفَ وَ الْمَيَازِيبَ إِلَی الطُّرُقَاتِ… (روایت 18)

مدیریت ازدحام جمعیت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۱۸-۱۳:۵۱:۱۹
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۹:۶
    • کد مطلب:24211
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 409

یکی از ویژگی‌های دوران امام زمان مدیریت تراکم جمعیتی است. به یکی از موارد مدیریت ازدحام توجه کنید:

نخستین عدالتی که قائم علیه السلام آشکار می‌کند این است که منادی از جانب ایشان ندا می‌دهد کسی که حج مستحب دارد، مکان حجر الاسود و طواف را به کسی که حج واجب دارد واگذار کند.[1]

پیداست که این آغاز عدالت است و این عدالت همچنان در مدیریت جمعیت و سایر حوزه‌ها ادامه پیدا خواهد کرد آن چنان که تمامی زمین از عدالت پر گردد.

 

[1]- أَوَّلُ مَا يُظْهِرُ الْقَائِمُ مِنَ الْعَدْلِ أَنْ يُنَادِيَ مُنَادِيهِ أَنْ يُسَلِّمَ صَاحِبُ النَّافِلَةِ لِصَاحِبِ‏ الْفَرِيضَةِ- الْحَجَرَ الْأَسْوَدَ وَ الطَّوَافَ.(روایت 32)

آزادی همه بردگان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۱۸-۱۳:۵۱:۲۸
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۹:۲۴
    • کد مطلب:24212
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 299

در دوران ظهور امام زمان علیه السلام پرونده بردگی کاملا مختومه می‌گردد.

توضیح این که بردگی، حاصل اسیر گرفتن در جنگهاست، پیداست که با لبالب شدن عدالت و فراگیر شدن اسلام کامل، موردی برای جنگ باقی نمی‌ماند. در نتیجه شاهد اسیر جدید نخواهیم بود.

پرونده اسارت اسرای حاصل از جنگهای پیشین نیز با آزادی آنها برای همیشه بسته می‌شود و دیگر اسیری وجود نخواهد داشت.

سپس رو به کوفه آورد و منزلش در کوفه باشد و هیچ غلام مسلمانی را رها نمی‌کند مگر این که آن را بخرد و آزاد کند….[1]

 

[1]- ثُمَّ يُقْبِلُ إِلَی الْكُوفَةِ فَيَكُونُ مَنْزِلُهُ بِهَا فَلَا يَتْرُكُ عَبْداً مُسْلِماً إِلَّا اشْتَرَاهُ وَ أَعْتَقَهُ…. (روایت 33)

اوج طول عمر (امید به زندگی)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۱۶-۱۱:۳۶:۲۱
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۱۱-۱۹:۳۴:۳۷
    • کد مطلب:18500
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2054

ناگفته پیداست که شاخصه‌های دوران ظهور امام زمان علیه السلام که تا کنون به آن اشاره کردیم، تنها بخش کوچکی از واقعیت آن زمان است.

اما همین اندازه برای ارایه ناقصی از ابعاد گسترده امنیت و باروری و طراوت و… کافی است.

فضای یاد شده خود آثار متعدد و گسترده‌ای دارد و برکات فراوانی را به دنبال دارد. از جمله آنها عمر طولانی است. توجه کنید:

مرد در زمان ظهور امام زمان علیه السلام هزار سال عمر می‌کند…[1]

 

[1]- وَ عَاشَ‏ الرَّجُلُ‏ فِي‏ زَمَانِهِ‏ أَلْفَ سَنَةٍ، يُولَدُ لَهُ فِي كُلِّ سَنَةٍ غُلَامٌ، لَا يُولَدُ لَهُ جَارِيَةٌ (روایت 3)

اوج باروری نسل

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۲/۲۶-۱۳:۹:۴۶
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۹:۵۴
    • کد مطلب:17067
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2553

یکی از شاخصه‌های مهم سلامت اجتماعی، تناسل و توالد است.

پیش از این گذشت:

آدمی در زمان ظهور امام زمان علیه السلام هزار سال عمر می‌کند و در هر سالی پسری برایش متولد می‌شود…[1]

و علاوه بر آن چه گذشت:

در زمان سلطنت امام زمان علیه السلام انسان آن چنان عمر طولانی کند که هزار پسر برای او متولد شود[2]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) مؤمن از دنیا نمی‌رود مگر این که از نسلش هزار پسر مؤمن موحد با تقوا ببیند.[3]

 

[1]- وَ عَاشَ‏ الرَّجُلُ‏ فِي‏ زَمَانِهِ‏ أَلْفَ سَنَةٍ، يُولَدُ لَهُ فِي كُلِّ سَنَةٍ غُلَامٌ، لَا يُولَدُ لَهُ جَارِيَةٌ (روایت 3)

[2]- وَ يُعَمَّرُ الرَّجُلُ فِي مُلْكِهِ حَتَّی يُولَدَ لَهُ أَلْفُ ذَكَرٍ لَا يُولَدُ فِيهِمْ أُنْثَی (روایت ۱)

[3]- وَ لَا يَخْرُجُ الْمُؤْمِنُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّی يَرَی مِنْ صُلْبِهِ أَلْفَ وَلَدٍ ذَكَرٍ مُؤْمِنٍ مُوَحِّدٍ تَقِيٍّ. (روایت 30)

 

بدن شگفت انگیز

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۲۹:۲
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۱۰:۸
    • کد مطلب:24213
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 277

در دوران ظهور، ویژگی‌های بدن نیز شگفت انگیز است. توجه کنید:

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) مؤمن از کوتاه کردن مو و ناخن و شستن لباسهایش و حمام رفتن بی‌نیاز می‌شود…[1]

 

[1]- وَ يَسْتَغْنِي الْمُؤْمِنُ عَنْ قَصِّ شَعْرِهِ وَ تَقْلِيمِ أَظَافِرِهِ وَ غَسْلِ أَثْوَابِهِ وَ عَنْ حَمَّامٍ… (روایت 30)

اوج شنوایی و بینایی

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۰۲-۱۹:۱۹:۳۹
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۱۰:۳۶
    • کد مطلب:17080
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2115

انسان توانایی‌های جسمی و روحی متنوعی دارد.

از مهم‌ترین توانایی‌های جسمی، بینایی و شنوایی است.

آن زمان كه قائم ما قيام کند، خداوند چنان توانی به گوش‌ها و ديدگان آنان می‌دهد كه ميان آن‌ها و قائم علیه السلام پیام رسانی نخواهد بود، (چرا که در هر کجا که باشند مستقیما) قائم علیه السلام با آن‌ها صحبت مي‌كند و آنان هم‏ صدای او را مي‌شنوند و او را می‌بینند، انگار که آنجا هستند.[1]

به راستی که مؤمن در زمان قائم علیه السلام از مشرق (زمین) برادرش را که در مغرب است می‌بیند و همچنین مؤمنی که در مغرب است برادرش را که در مشرق است می‌بیند.[2]

 

[1]- إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ مَدَّ اللَّهُ لِشِيعَتِنَا فِي أَسْمَاعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ حَتَّی لَا يَكُونَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقَائِمِ بَرِيدٌ يُكَلِّمُهُمْ فَيَسْمَعُونَ وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ وَ هُوَ فِي مَكَانِهِ. (روایت 42)

[2]- سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ إِنَّ الْمُؤْمِنَ فِي زَمَانِ الْقَائِمِ وَ هُوَ بِالْمَشْرِقِ لَيَرَی أَخَاهُ الَّذِي فِي الْمَغْرِبِ وَ كَذَا الَّذِي فِي الْمَغْرِبِ يَرَی أَخَاهُ الَّذِي‏ فِي‏ الْمَشْرِقِ‏. (روایت 43)

اوج توانایی‌های جسمی

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۰۸-۱۳:۶:۱۰
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۱۱:۱۹
    • کد مطلب:17110
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2282

پیش از این از توانایی شگفت انگیز بینایی و شنوایی در دوران ظهور سخن به میان آمد.

اما توانایی‌های شگفت انگیز دوران ظهور منحصر به شنوایی و بینایی نیست.

آن زمان که قائم ما قیام نماید خداوند عزوجل… توانایی هر مردی از شیعیان ما را به اندازه چهل مرد قرار می‌دهد.[1]

شیعیان ما در دولت قائم علیه السلام بزرگان زمین و حاکمان آن هستند. به هر مردی از آنان نیروی چهل مرد عطا می‌شود.[2]

 

[1]- إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا (روایت 21)

[2]- يُعْطَی كُلُّ رَجُلٍ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا. (روایت 44)

اوج شادمانی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۱۷-۱۷:۳۶:۲۱
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۱۱:۵۱
    • کد مطلب:18510
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2199

در لابلای این نوشتار به بخشهای کوچکی از واقعیت دوران ظهور امام زمان علیه السلام اشاره کردیم.

گفتیم همین اشارات کوتاه و ناقص کافی است تا روشن شود که برکات آن دوران بسیار فراوان‌تر از آن است که ما تصور کنیم.

یکی از این برکات شادمانی است. چرا که امنیت همه جانبه و فراگیر از یک طرف، باروری و طراوت فراگیر هم از سوی دیگر دست به دست یکدیگر داده، مجالی برای غم و غصه باقی نمی‌ماند.

همچنین گذشت که برکات دوران ظهور منحصر به زندگی انسانها نیست، بلکه شامل حیوانات هم می‌شود.

شادمانی عصر او نیز فراگیر است و علاوه بر انسانها، حیوانات نیز شادمان هستند.

توجه کنید:

در هنگام ظهور امام زمان علیه السلام (شادمانی منحصر به انسانها نیست، بلکه) پرندگان در لانه‌هایشان و ماهی‌ها در دریاهایشان شادمان خواهند شد.[1]

 

[1]- فَعِنْدَ ذَلِكَ تُفْرِخُ الطُّيُورُ فِي أَوْكَارِهَا وَ الْحِيتَانِ فِي بِحَارِهَا… (روایت 17)

در ریاض الابرار به جای تُفْرِخُ الطُّيُورُ…، تفرح الطیور… آمده است. ترجمه متن نوشتار نیز بر اساس نسخه ریاض الابرار است.

پر شدن قلبها از غنی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۱۲-۱۰:۲۳:۵۸
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۱۲:۳۵
    • کد مطلب:18454
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2024

احساس فقر، غیر از فقر واقعی است. (همان گونه که احساس امنیت، غیر از امنیت واقعی است.)

اگر فقر و کمبودی هم واقعا وجود نداشته باشد، اما احساس فقر زندگی را بر آدمی تباه می‌سازد و مفاسد فراوانی به دنبال می‌آورد.

اما اگر احساس غنا باشد، علاوه بر آسایش فوق العاده، ریشه بسیاری از مفاسد نیز خشکانده خواهد شد.

از احساس غنا با تعبیرات مختلفی همچون قناعت یا غنای روحی و… یاد می‌شود.

یکی از ویژگی‌های دوران ظهور، احساس غنا و بی‌نیاز روحی است.

حال اگر غنای روحی به ثروت واقعی هم ضمیمه شود، چه آسایشی را به دنبال خواهد داشت.

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) خداوند دلهای امت محمد صلی الله علیه و آله را از بی‌نیازی پر می‌کند و عدل مهدی علیه السلام همه مردم را فرامی‌گیرد تا جایی که مهدی علیه السلام فرمان می‌دهد منادی جار زند چه کسی به مالی نیاز دارد؟ حضرت در ادامه فرمود پس از میان مردم به جز یک نفر برنمی‌خیزد و آن یک نفر می‌گوید من نیاز دارم پس به او گفته می‌شود نزد خزانه‌دار برو و به او بگو به راستی که مهدی به تو فرمان می‌دهد مالی به من بدهی. خزانه‌دار می‌گوید بگیر و مال را به او می‌دهد وقتی مال به دست آن فرد می‌رسد، پشیمان می‌شود و با خودش می‌گوید (آیا) از جهت نفسانی من حریص‌ترین فردِ امت محمد بودم یا این که از آن چه به دیگران رسیده به من کمتر رسیده؟! سپس از پشیمانی مال را برمی‌گرداند، اما از او پس گرفته نمی‌شود و به او گفته می‌شود چیزی که بخشیدیم باز پس نمی‌گیریم.[1]

 

[1]- وَ يَمْلَأُ اللَّهُ قُلُوبَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص غِنًی وَ يَسَعُهُمْ عَدْلُهُ حَتَّی يَأْمُرَ مُنَادِياً يُنَادِي يَقُولُ مَنْ لَهُ فِي الْمَالِ حَاجَةٌ فَمَا يَقُومُ مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَجُلٌ وَاحِدٌ فَيَقُولُ أَنَا فَيَقُولُ ائْتِ السَّدَّانَ يَعْنِي الْخَازِنَ فَقُلْ لَهُ إِنَّ الْمَهْدِيَّ يَأْمُرُكَ أَنْ تُعْطِيَنِي مَالًا فَيَقُولُ لَهُ احْثُ حَتَّی إِذَا جَعَلَهُ فِي حَجْرِهِ وَ أَبْرَزَهُ نَدِمَ فَيَقُولُ كُنْتُ أَجْشَعَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ نَفْساً أَعْجَزَ عَمَّا وَسِعَهُمْ فَيَرُدُّهُ وَ لَا يَقْبَلُ مِنْهُ فَيُقَالُ لَهُ إِنَّا لَا نَأْخُذُ شَيْئاً أَعْطَيْنَاه‏ (روایت 5)

اوج توانایی‌های روحی

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۰۹-۷:۴۵:۰
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۱۳:۱۶
    • کد مطلب:17111
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2126

مهم‌تر از توانایی‌های جسمی، توانایی‌های روحی است. در دوران امام زمان علیه السلام توانایی روحی نیز شگفت است.

آن زمان که قائم ما قیام نماید خداوند عزوجل… دل‌های آن‌ها را (شیعیان) همچون قطعه‌های آهن محکم سازد…[1]

اما آن زمان که امر ظهور ما اتفاق افتد و مهدی ما خارج شود هر یک از شیعیان ما جسورتر از شیر و برنده‌تر از نیزه خواهد بود، با قدمش پا بر دشمن ما می‌گذارد و با دو دستش (بدون نیاز به اسلحه) او را می‌کشد.[2]

به راستی که خداوند ترس را از دلهای شیعیان ما می‌کَنَد و در دلهای دشمنان ما می‌نشاند پس یکی از شیعیان ما برنده‌تر از نیزه و جسورتر از شیر است، دشمنش را با نیزه‌اش زخمی می‌کند و با شمشیرش می‌زند و با پایش لگد مال می‌کند.[3]

 

[1]- وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ (روایت 21)

[2]- قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أُلْقِيَ الرُّعْبُ فِي قُلُوبِ شِيعَتِنَا مِنْ عَدُوِّنَا فَإِذَا وَقَعَ أَمْرُنَا وَ خَرَجَ مَهْدِيُّنَا كَانَ أَحَدُهُمْ أَجْرَی مِنَ اللَّيْثِ وَ أَمْضَی مِنَ السِّنَانِ يَطَأُ عَدُوَّنَا بِقَدَمَيْهِ وَ يَقْتُلُهُ بِكَفَّيْهِ. (روایت 45)

[3]- ‏ إِنَّ اللَّهَ نَزَعَ الْخَوْفَ مِنْ قُلُوبِ شِيعَتِنَا وَ أَسْكَنَهُ قُلُوبَ أَعْدَائِنَا فَوَاحِدُهُمْ أَمْضَی مِنْ سِنَانٍ وَ أَجْرَی مِنْ لَيْثٍ يَطْعَنُ عَدُوَّهُ بِرُمْحِهِ وَ يَضْرِبُهُ بِسَيْفِهِ وَ يَدُوسُهُ بِقَدَمِهِ. (روایت 52)

شکوفایی ایمان و اخلاق (اوج یک رنگی)

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۱۰-۲۲:۳۶:۱۵
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۱۳:۵۳
    • کد مطلب:17115
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2119

در دوران ظهور امام زمان علیه السلام دانش و خرد شکوفا و بارور می‌گردد و به اوج خود می‌رسد.

و در نتیجه آن، ایمان و اخلاق و سایر کمالات، تعالی یافته و به اوج می‌رسد.

در این روایت یک نمونه از نقصان خرد و آثار آن بیان شده است:

امام باقر علیه السلام از یکی از اصحابش پرسید آیا (شما به این کمال رسیده‌اید که) یکی از شما نزد برادر (دینی‌اش) بیاید و دست در جیب او کرده و آن چه نیاز دارد بردارد و برادرش (اعتراضی نکند و) او را از این کار باز ندارد؟! به حضرت پاسخ دادم که من چنین چیزی را در میان خودمان نمی‌شناسم. حضرت فرمود پس اگر چنین است چیزی (از کمال در شما) نیست. به حضرت عرض کردم پس هلاکت و نابودی (نصیب ما) است. حضرت فرمود به راستی که مردم تا کنون  (آن چنان که باید و شاید) خردهایشان عطا نشده است.[1]

اینک به این روایت درباره دوران ظهور توجه نمایید:

زید زراد می‌گوید به امام صادق عرض کردم می‌ترسیم که مؤمن نباشیم. حضرت فرمود چرا؟ گفتم به دلیل این که در میان خودمان کسی را نمی‌یابیم که برادر (مؤمنش) نزد او عزیزتر از درهم و دینارش باشد. و می‌یابیم که دینار و درهم نزد ما مهم‌تر از برادری است که ولایت امیرالمؤمنین، ما و او را (در یک گروه) گرد آورده است. حضرت فرمود هرگز چنین نیست، واقعا شما مؤمن هستید و لکن ایمان شما کامل نشده است، تا این که قائم ما خروج کند در آن هنگام خداوند خردهای شما را کامل می‌سازد پس (در نتیجه) مؤمن کامل خواهید شد.[2]

مسلما آن چه در این روایات از آن به عنوان مؤمن کامل یاد شده، مصداق منحصر نیست. با باروری خردها در دوران ظهور امام زمان علیه السلام، تمامی مظاهر ایمان و اخلاق بارور خواهد شد.

با توجه به کمال عقل و کمال ایمان در دوران ظهور، شاهد اوج رفاقت و یک رنگی کامل هستیم.

آن زمان که قائم قیام نماید (آنگاه) یک رنگی می‌آید، آن چنان که مردی دست در جیب برادرش می‌کند و به مقدار نیاز از آن بر می‌دارد و برادرش او را منع نمی‌کند.[3]

 

[1]- عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: أَ يَجِي‏ءُ أَحَدُكُمْ إِلَی أَخِيهِ فَيُدْخِلُ‏ يَدَهُ‏ فِي‏ كِيسِهِ‏ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا يَدْفَعُهُ فَقُلْتُ مَا أَعْرِفُ ذَلِكَ فِينَا قَالَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَلَا شَيْ‏ءَ إِذاً قُلْتُ فَالْهَلَكَةُ إِذاً قَالَ إِنَّ الْقَوْمَ لَمْ يُعْطَوْا أَحْلَامَهُمْ بَعْدُ. (روایت 51)

[2]- زَيْدٍ الزَّرَّادِ، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع نَخْشَی أَنْ‏ لَا نَكُونَ مُؤْمِنِينَ قَالَ وَ لِمَ ذَاكَ فَقُلْتُ وَ ذَلِكَ أَنَّا لَا نَجِدُ فِينَا مَنْ يَكُونُ أَخُوهُ عِنْدَهُ آثَرَ مِنْ دِرْهَمِهِ وَ دِينَارِهِ وَ نَجِدُ الدِّينَارَ وَ الدِّرْهَمَ آثَرَ عِنْدَنَا مِنْ أَخٍ قَدْ جَمَعَ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ مُوَالاةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ كَلَّا إِنَّكُمْ‏ مُؤْمِنُونَ‏ وَ لَكِنْ لَا تُكْمِلُونَ إِيمَانَكُمْ حَتَّی يَخْرُجَ قَائِمُنَا فَعِنْدَهَا يَجْمَعُ اللَّهُ أَحْلَامَكُمْ فَتَكُونُونَ مُؤْمِنِينَ كَامِلِينَ… (روایت 47)

[3]- حَتَّی إِذْ قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَامَلَةُ وَ يَأْتِي الرَّجُلُ إِلَی‏ كِيسِ‏ أَخِيهِ‏ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا يَمْنَعُهُ. (روایت 46)

علم به تمام لغات

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۲۹:۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24226
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 293

یکی از ویژگی‌های دوران ظهور، عالم شدن به همه لغات، حتی زبان حیوان است.

(در دوران امام زمان علیه السلام) معنی زبان هر صاحب سخنی از بشر و چهارپا و پرنده و گزنده و جنبده آشکار می‌شود و (سپس) همه زبانها نابود می‌شود و جز زبان عربی باقی نمی‌ماند…[1]

 

[1]- وَ يُفْصَحُ عَنْ كُلِّ ذِي نُطْقٍ مِنَ الْبَشَرِ وَ الدَّوَابِّ وَ الطَّيْرِ وَ الْهَوَامِّ وَ الدَّبِيبِ وَ تُفْقَدُ جَمِيعُ اللُّغَاتِ وَ لَمْ يَبْقَ إِلَّا اللُّغَةُ الْعَرَبِيَّةُ بِإِفْصَاحِ لِسَانٍ وَاحِدٍ (روایت 30)

اوج آگاهی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۲۲-۱۹:۴۵:۵۲
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۱۶:۱۷
    • کد مطلب:18529
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2137

یکی از شاخصه‌های مهم دوران ظهور اوج آگاهی در زمینه‌های گوناگون است.

به دو نمونه از این آگاهی‌ها توجه کنید:

در دوران امام زمان حکمت به شما ارزانی می‌شود (و همه از آن بهره می‌برند آن چنان که) حتی زن در خانه‌اش مطابق کتاب خدای تعالی و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله حکم می‌کند.[1]

این چنین است که (در دوران امام زمان علیه السلام) خداوند به خاطر کرامت شیعیان، هدیه‌ای (آگاهی) به آنان می‌بخشد که چیزی در زمین و درون زمین از آنان پوشیده نخواهد بود. آن چنان که اگر مردی از آنان اراده کند بداند خانوده‌اش چه می‌کنند، خواهد دانست، و به خانواده‌اش اطلاع خواهد داد که نسبت به کارهای آنان آگاهی می‌یابد.[2]

 

[1]- تُؤْتَوْنَ‏ الْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ حَتَّی إِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَقْضِي فِي بَيْتِهَا بِكِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص (روایت 8)

[2]- ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ لَيَهَبُ‏ لِشِيعَتِنَا كَرَامَةً- لَا يَخْفَی عَلَيْهِمْ شَيْ‏ءٌ فِي الْأَرْضِ وَ مَا كَانَ فِيهَا حَتَّی إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ يُرِيدُ أَنْ يَعْلَمَ علم أَهْلِ بَيْتِهِ فَيُخْبِرَهُمْ بِعِلْمِ مَا يَعْمَلُونَ (روایت 39)

سرازیر شدن همه‌ی دانش‌ها

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۰۴-۲۱:۵۸:۵۹
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۱۷:۴
    • کد مطلب:17082
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2232

یکی از ویژگی‌های شگفت عصر ظهور که درک آن دشوار است پخش شدن همه دانش در میان مردم است.

علم بیست و هفت حرف است. تمامی آن چه پیامبران آورده‌اند دو حرف علم است و مردم تا کنون به غیر دو حرف، نمی‌شناسند. آن زمان که قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را آشکار سازدو آنها را در میان مردم منتشر می‌کند و دو حرف (پیشین) را به آن ضمیمه نماید تا تمام آن بیست و هفت حرف را منتشر نماید.[1]

 

[1]- الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّی الْيَوْمِ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّی يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً. (روایت 53)

عدم نیاز به آموزش

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۴/۲۸-۶:۵۱:۳۶
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۱۷:۲۲
    • کد مطلب:18562
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1975

با «اوج آگاهی» و «سرازیر شدن همه‌ی دانش‌ها» در دوران ظهور آشنا شدیم.

اما نکته مهم در دانشمند شدن مؤمنین این است که دانش با عنایت خدا به دلها راه پیدا می‌کند و نه با آموزش.

توجه کنید:

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) دانش در دلهای مؤمنان افکنده می‌شود. از این رو مؤمن به آموزش و دریافت دانشی که نزد برادر (مؤمنـ)ش هست، نیاز ندارد. در این روز تأویل این آیه (محقق می‌شود که) خداوند از (رحمت) واسعه خودش (آن چنان می‌دهد که) همگی را بی نیاز می‌کند.[1]

 

[1]- يُقْذَفُ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ الْعِلْمُ فَلَا يَحْتَاجُ مُؤْمِنٌ إِلَی مَا عِنْدَ أَخِيهِ مِنْ عِلْمٍ فَيَوْمَئِذٍ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَةِ يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ‏ (روایت ۷)

اوج شکوفایی خردها

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۲/۲۲-۵:۴۲:۲
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۱۸:۲۱
    • کد مطلب:17081
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2696

دوران ظهور امام زمان علیه السلام، ویژگی‌های منحصر به فردی دارد که در اندیشه ما نمی‌گنجد. همچنان که بهشت آن چنان والاست که در قلب هیچ بشر دنیایی خطور نمی‌کند.

یکی از علل این که دوران ظهور، همچون بهشت، در اندیشه بشری نمی‌گنجد، این است که ریشه و اساس آن ویژگی‌ها، شناخته نشده است.

مهمترین عامل و مؤلفه ترقی فردی و اجتماعی دوران ظهور، رشد خرد و بلوغ عقلانی است.

البته به دلیل این که حقیقت خود عقل ناشناخته است، درک تمامی آثار آن نیز کار آسانی نیست.

پیش از این یکی از آثار رشد خرد ذکر شد:

ایمان شما کامل نمی‌شود تا این که قائم ما خروج کند پس در آن هنگام خداوند درک شما را جمع (و متمرکز و کامل) می‌کند، پس از آن شما مؤمن کامل می‌گردید.[1]

قوت خرد و تکمیل عقلها، ریشه‌ی همه کمالات است. این مهم یکی از دستاوردهای ریشه‌ای ظهور امام زمان علیه السلام است:

امام باقر علیه السلام فرمود: هنگامی که قائم ما قیام کند دستش را بر سر بندگان قرار می‌دهد و خداوند به واسطه آن، عقول آن‌ها را جمع می‌کند و درکها را کامل می‌نماید…[2]

هنگامی که قائم ما قیام کند دستش را بر روی سر بندگان قرار می‌دهد و به (برکت) دست آن حضرت، عقول آن‌ها را جمع می‌کند و درک آنها را کامل می‌نماید.[3]

در برخی از روایات به جای واژه «احلامکم» واژه «اخلاقکم» آمده است.

هنگامی که قائم ما قیام کند دستش را بر روی سر بندگان قرار می‌دهد و به (برکت) دست آن حضرت، عقول آن‌ها را تجمیع (و کامل) می‌کند و اخلاق آنها را کامل می‌نماید.[4]

در این روایت ممکن است «اخلاق» نسخه بدل «احلام» باشد. اما احتمال این هم می‌رود که در این روایت تکمیل اخلاق به عنوان یکی از آثار تکمیل خرد، مطرح شده باشد.

 

[1]- كَلَّا إِنَّكُمْ‏ مُؤْمِنُونَ‏ وَ لَكِنْ لَا تُكْمِلُونَ إِيمَانَكُمْ حَتَّی يَخْرُجَ قَائِمُنَا فَعِنْدَهَا يَجْمَعُ اللَّهُ أَحْلَامَكُمْ فَتَكُونُونَ مُؤْمِنِينَ كَامِلِينَ… (روایت 47)

[2]- عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا وَضَعَ‏ يَدَهُ‏ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ اللَّهُ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَكْمَلَ بِهِ أَحْلَامَهُمْ. (روایت 48)

[3]- عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ‏ إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا وَضَعَ‏ يَدَهُ‏ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهَا أَحْلَامَهُمْ. (روایت 50)

[4]- عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ‏ إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا وَضَعَ‏ يَدَهُ‏ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ أَكْمَلَ بِهَا أَخْلَاقَهُمْ. (روایت 49)

دست خدا بر سر رعیت امام زمان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۲۹:۱۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24227
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 286

از شگفتی‌های دوران ظهور امام زمان علیه السلام رشد عقول و علوم است. در برخی از روایات اشاره به ریشه این امر آمده است:

آن زمان که مشیت الهی درباره (ظهور قائم علیه السلام) تحقق یابد، خروج می‌کند. پس مردم از تعجب می‌گویند این چه امری بود که اتفاق افتاد؟ و خداوند به خاطر قائم علیه السلام دستی بر سر شهروندان او می‌گذارد.[1]

پیداست که همه معصومین علیهم السلام، دست خدا (ید الله) هستند، اما پیش از ظهور امام زمان علیه السلام دچار موانع دشمنان هستند. با ظهور حضرت همه موانع برطرف می‌گردد و به برکت دست امام زمان علیه السلام، رشد علمی و عقلی رقم می‌خورد.

 

[1]- وَ يَضَعُ‏ اللَّهُ‏ لَهُ‏ يَداً عَلی‏ رَأْسِ‏ رَعِيَّتِهِ‏. (روایت 64)

پرواز در آسمان و حرکت بر روی آب

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۲۴-۵:۳۰:۵۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24228
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 293

از توانایی‌های فوق العاده انسان در دوران ظهور حرکت در فضا و بر روی آب دریاهاست.

و پیامبر صلی الله علیه و آله به مهدی علیه السلام می‌گوید که همراه با فرشتگان و مؤمنان خالص جنی و انسی و همراه نقیبانت که انتخاب شده‌اند و همراه هر کسی که صدای تو را شنید و خدا را فرمان برد، حرکت کن پس سوارانت را در هوا بتازان که آنان همچنان که در زمین می‌دوند در هوا نیز حرکت می‌کنند و همچنین سوارانت را بر رو آب در دریاها و سرزمین‌ها بتازان، پس آنان با اسبهایشان (در دریاها) می‌دوند، ولی پایشان تر نمی‌گردد و سوارانت همراه پرندگان پرواز می‌کنند و از هر چیز پیشی می‌گیرند…[1]

 

[1]- وَ يَقُولُ لِلْمَهْدِيِّ سِرْ بِالْمَلَائِكَةِ وَ خُلَصَاءِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ نُقَبَائِكَ الْمُخْتَارِينَ وَ مَنْ سَمِعَ وَ أَطَاعَ اللَّهَ لَنَا فَاحْمِلْ خَيْلَكَ فِي الْهَوَاءِ فَإِنَّهَا تَرْكُضُ كَمَا تَرْكُضُ عَلَی الْأَرْضِ وَ احْمِلْهَا عَلَی وَجْهِ الْمَاءِ فِي الْبِحَارِ وَ الْأَمْصَارِ فَإِنَّهَا تَرْكُضُ بِحَوَافِرِهَا عَلَيْهِ فَلَا يُبَلُّ لَهَا حَافِرٌ وَ إِنَّهَا تَسِيرُ مَعَ الطَّيْرِ وَ تَسْبِقُ كُلَّ شَيْ‏ءٍ (روایت 29)

حضور فرشتگان در میان مردم

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۵/۰۸-۱۸:۴۰:۴۰
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۳۳:۴۰
    • کد مطلب:18584
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1976

یکی از شاخصه‌های دوران ظهور امام زمان علیه السلام، نقش فرشتگان در زندگی انسان است.

نقش فرشتگان در دوران ظهور بسیار متنوع و گسترده است. در ادامه با برخی از آنها آشنا می‌شویم.

حضور فرشتگان در میان مردم، به شکلهای مختلفی در روایات بیان شده است. توجه کنید:

زمانی که قائم قیام کند خداوند به فرشتگان فرمان دهد تا آنها بر مؤمنان سلام کنند و در مجالسشان با آنها همنشین گردند[1]

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) مؤمنان با فرشتگان مصافحه می‌کنند و به مؤمنان وحی می‌شود[2]

مفضل گفت ای آقای من آیا فرشتگان و جنیان برای مردم آشکار می‌شوند؟ حضرت فرمود بله، سوگند به خدا ای مفضل، و مردم با فرشتگان و جنیان سخن خواهند گفت همچنان که انسان با اطرافیان و بستگانش سخن می‌گوید. گفتم ای آقای من آیا فرشتگان و جنیان با او حرکت (و همراهی) می‌کنند؟ فرمود بله، سوگند به خدا ای مفضل، مطمئنا در سرزمین هجرت که میان کوفه و نجف است فرود می‌آیند (و ساکن می‌گردند)…[3]

 

[1]- إِذَا قَامَ الْقَائِمُ، يَأْمُرُ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ بِالسَّلَامِ عَلَی الْمُؤْمِنِينَ، وَ الْجُلُوسِ مَعَهُمْ فِي مَجَالِسِهِمْ (روایت 25)

[2]- وَ يُصَافِحُ الْمُؤْمِنُونَ الْمَلَائِكَةَ، وَ يُوحَی إِلَيْهِمْ (روایت 4)

[3]- قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي وَ تَظْهَرُ الْمَلَائِكَةُ وَ الْجِنُّ لِلنَّاسِ قَالَ إِي وَ اللَّهِ يَا مُفَضَّلُ وَ يُخَاطِبُونَهُمْ كَمَا يَكُونُ الرَّجُلُ مَعَ حَاشِيَتِهِ وَ أَهْلِهِ قُلْتُ يَا سَيِّدِي وَ يَسِيرُونَ مَعَهُ قَالَ إِي وَ اللَّهِ يَا مُفَضَّلُ وَ لَيَنْزِلَنَّ أَرْضَ الْهِجْرَةِ مَا بَيْنَ الْكُوفَةِ وَ النَّجَفِ‏ وَ عَدَدُ أَصْحَابِهِ ع حِينَئِذٍ سِتَّةٌ وَ أَرْبَعُونَ أَلْفاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ سِتَّةُ آلَافٍ مِنَ الْجِنِّ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَی وَ مِثْلُهَا مِنَ الْجِنِّ بِهِمْ يَنْصُرُهُ اللَّهُ وَ يَفْتَحُ عَلَی يَدَيْهِ (روایت 28)

سفر با ابر و پرواز با فرشتگان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۵/۱۵-۱۰:۴:۵
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۳۵:۱۴
    • کد مطلب:18586
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2006

یکی از شاخصه‌های دوران ظهور امام زمان علیه السلام، سفر با ابر و پرواز با فرشتگان و همراهی با آنان و… است.

پیش از این گذشت که:

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) برخی از مؤمنان در ابرها سیر می‌کنند و برخی از آنها با فرشتگان پرواز می‌کنند و برخی با فرشتگان راه می‌روند[1]

در ادامه روایت به خدمت ترابری فرشتگان اشاره می‌شود. توجه کنید:

زمانی که قائم قیام کند… هر گاه یکی از مؤمنان نیازی پیدا کند قائم برخی از فرشتگان را برای آوردنش می‌فرستد آن فرشته نیز مؤمن را برداشته تا نزد قائم بیاورد پس قائم خواسته‌اش را برآورده می‌سازد و فرشته او را باز گرداند. برخی از مؤمنان در ابرها سیر می‌کنند و برخی از آنها با فرشتگان پرواز می‌کنند و برخی با فرشتگان راه می‌روند…[2]

 

[1]- وَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ‏ يَسِيرُ فِي‏ السَّحَابِ‏، وَ مِنْهُمْ مَنْ يَطِيرُ مَعَ الْمَلَائِكَةِ، وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي مَعَ الْمَلَائِكَةِ مَشْياً (روایت 25)

[2]- إِذَا قَامَ الْقَائِمُ، يَأْمُرُ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ بِالسَّلَامِ عَلَی الْمُؤْمِنِينَ، وَ الْجُلُوسِ مَعَهُمْ فِي مَجَالِسِهِمْ، فَإِذَا أَرَادَ وَاحِدُ حَاجَةً أَرْسَلَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْضِ‏ الْمَلَائِكَةِ أَنْ يَحْمِلَهُ، فَيَحْمِلُهُ الْمَلَكُ حَتَّی يَأْتِيَ الْقَائِمَ، فَيَقْضِيَ حَاجَتَهُ، ثُمَّ يَرُدَّهُ. وَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ يَسِيرُ فِي السَّحَابِ، وَ مِنْهُمْ مَنْ يَطِيرُ مَعَ الْمَلَائِكَةِ، وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي مَعَ الْمَلَائِكَةِ مَشْياً… (روایت 25)

ربودن گوی سبقت از فرشتگان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۵/۱۹-۱۰:۲۶:۴۹
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۳۵:۴۱
    • کد مطلب:18587
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2094

اقتضای آفرینش الهی برتری نوع آدمی بر فرشتگان است. اما این اقتضا به دلیل آلودگی برخی از انسانها به گناه تا مرزِ پست‌تر از چهارپایان تنزل می‌یابند.

یکی از شاخصه‌های دوران ظهور امام زمان علیه السلام این است که برتری ذاتی انسان بر فرشتگان از مرحله اقتضا به فعلیت رسیده و تحقق می‌یابد.

این چنین است که امام معصوم می‌فرماید:

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) برخی از مؤمنان از فرشتگان سبقت گرفته و پیش می‌افتند[1]

 

[1]- وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْبِقُ الْمَلَائِكَةَ (روایت 25)

مرجعیت و قضاوت مؤمن بر فرشتگان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۵/۲۱-۱۷:۲۳:۲۷
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۳۵:۵۷
    • کد مطلب:18588
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (1) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2040

پیش از این از همنشینی فرشتگان با انسان و خدمت فرشتگان به انسان و نیز برتری انسان از فرشتگان سخن گفتیم.

اما اینک یک شاخصه مهم دیگر مرجعیت مؤمن برای حل اختلاف فرشتگان و قضاوت میان آنهاست. توجه کنید:

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) فرشتگان نزد برخی از مؤمنان برای رفع اختلاف می‌آیند و مؤمن نزد خدا عزیزتر از فرشتگان است و قائم علیه السلام برخی از مؤمنان را میان صدهزار فرشته قاضی قرار می‌دهد.[1]

 

[1]- وَ مِنْهُمْ مَنْ تَتَحَاكَمُ الْمَلَائِكَةُ إِلَيْهِ؛ وَ الْمُؤْمِنُونَ أَكْرَمُ عَلَی اللَّهِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ؛ وَ مِنْهُمْ مَنْ يُصَيِّرُهُ الْقَائِمُ قَاضِياً بَيْنَ مِائَةِ أَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِكَة (روایت 25)

دوران ظهور و عدالت حقیقی و واقعی (حکم داودی)

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۲/۱۹-۱۸:۸:۳۰
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۳۶:۳۲
    • کد مطلب:17070
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (1) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2592

عدالت در جهان معاصر از طریق اجرای قانون تجلی می‌یابد.

یکی از چالشهای اساسی اجرای عدالت، عادلانه بودن خود قانون است.

اسلام کامل، عدالت ممکن را (تأکید می‌شود عدالت ممکن را) از طریق مجموعه قوانین، در مرحله ظاهر تأمین و تضمین کرده است.

چالش دومِ اجرای عدالت، در رابطه با ساختار اجرای عدالت است.

شرایط قضاوت با همه سخت‌گیری‌ها و حتی با وجود عدالت قاضی، متضمن عصمت نیست. از این رو پیوسته خطاهای ناخواسته‌ی ناشی از خطای قاضی محتمل است.

همچنین در مواردی که شاکی فاقد مستندات کافی است و نیاز به شهود و قسم پیدا می‌شود، خطا محتمل است.

زیرا در این گونه موارد، هر چند یکی از اساسی‌ترین شرایط شهود، عدالت است، اما عدالت، هیچ گاه مستلزم عصمت و موجب خطاپاپذیری شهود و قسم خورنده نیست. چرا که علاوه بر خطاهای ناخواسته‌ی شهود، چه بسا شهود دچار لغزش گردند و به ناحق شهادت دهند و….

از این رو عدالت واقعی، علاوه بر قانون عادلانه و حاکم عادل و مجری عادل، همچنان با خلأ اساسی روبروست.

از آن جایی که در دوران پیش از ظهور، بستر عدالت در مرحله واقع فراهم نیست، اسلام بر اساس ضرورت، این خلأ را پذیرفته و به همان عدالت در مرحله ظاهر بسنده کرده است.

اما در دوران ظهور بستر عدالت در مرحله واقع نیز فراهم می‌گردد و ویژگی‌های دوران ظهور، شرایط الزامی تحقق عدالت واقعی را تأمین و تضمین می‌کند.

بر همین اساس پای حکم داودی برای مرتفع ساختن این خلأ در دوران ظهور به میان آمده است.

حکم داودی نمادی است که ریشه در تاریخ حکومت داود پیامبر و نیز امیرالمؤمنین علیه السلام دارد.

با صرف نظر از جنبه‌های تاریخی آن، حکم داودی عبارت است از حکمی که در آن از شاهد و قسم استفاده نمی‌شود. بلکه در صورت فقدان مستندات کافی، با علم واقعی، حقیقت قضایا آشکار می‌شود.

با توجه به علم بی‌پایان امام و نیز عصمتی که از آن علم متولد می‌شود، دیگر هیچ گاه امکان خطا در رسیدن حق به حقدار نمی‌رود.

هر چند تاریخ بشریت به تعداد انگشت شماری، این ویژگی قضاوت را تجربه کرده است، اما دوران ظهور، این ویژگی قضاوت، فراگیر و گسترده می‌گردد، تا آن جا که در هیچ حکمی، ناخواسته حق حقدار را پایمال نمی‌کند.

به برخی از احادیث در این باره توجه کنید:

چون قائم آل محمد عليهم السّلام قيام نماید بحكم داود ميان مردم حكم كند، نيازمند به گواه نباشد، خدای تعالی به او الهام فرمايد و او از روی علم خود داوری كند و هر قومی را به آن چه که پنهان کرده‌اند خبر می‌دهد…[1]

از امام صادق علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: دنیا تمام نمی‌شود تا این که مردی از (نسل) من خروج کند که به حکم آل داود حکم می‌کند و (از همین رو در تشخیص حق) از شاهدی نمی‌پرسد (بلکه) به هر کسی حکم (واقعی) خودش را عطا می‌کند.[2]

هنگامی که قائم آل محمد قیام کند به حکم داود و سلیمان حکم می‌کند از مردم شاهدی نمی‌طلبد.[3]

آن زمان که قائم ما قیام کند… میان مردم به حکم داودی و حکم محمدی حکم نماید.[4]

آن زمان که قائم آل محمد علیهم السلام قیام نماید، میان مردم به حکم داود قضاوت کند نیازی به بیّنة ندارد خداوند تعالی به او الهام نماید پس او به علم خودش حکم نماید.[5]

همان گونه که اشاره شد حکم داودی پیشینه‌ی تاریخی دارد.

از تاریخ داود پیامبر که بگذریم، رد پای آن را در قضاوتهای امیرالمؤمنین علیه السلام نیز می‌یابیم.

تاریخ، قضاوتهایی از امیرالمؤمنین علیه السلام را ثبت کرده است که حضرت در عین رعایت همه موازین قضاوت (از بینه و شهود و قسم)، با به کار بردن شگردهایی، واقع را کشف کرده و مطابق عدالت در مرحله واقع حکم نموده است.

به سخنی دیگر حضرت میان رعایت موازین قضاوت که متکفل عدالت در مرحله ظاهر است و نیز عدالت واقعی، جمع کرده است.

بر همین اساس در قضاوتهای محدودی که از معصومین علیهم السلام سر زده است، یک مورد پیدا نمی‌شود که حکم آنها، تنها مطابق عدالت ظاهری و در تضاد با عدالت در مرحله واقع بوده است.

اما به تصریح روایات در دوران ظهور دیگر نیازی به رعایت عدالت در مرحله ظاهر وجود ندارد، بلکه به علم الهی امام، برای اجرای عدالت واقعی بسنده می‌شود.

در منابع وحی از این امر با تعبیر حکم داودی یاد شده است. چرا که در حکم داودی هیچ گاه احتمال خطا نمی‌رود.

 

[1]- إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام حَكَمَ بَيْنَ النَّاسِ بِحُكْمِ دَاوُدَ لَا يَحْتَاجُ إِلَی بَيِّنَةٍ يُلْهِمُهُ اللَّهُ تَعَالَی فَيَحْكُمُ بِعِلْمِهِ وَ يُخْبِرُ كُلَّ قَوْمٍ بِمَا اسْتَبْطَنُوهُ… (روایت 59)

[2]- لَا تَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّی يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنِّي رَجُلٌ يَحْكُمُ بِحُكُومَةِ آلِ‏ دَاوُدَ وَ لَا يَسْأَلُ عَنْ بَيِّنَةٍ يُعْطِي كُلَّ نَفْسٍ حُكْمَهَا. (روایت 60)

[3]- عَنْهُ ع قَالَ: إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ حَكَمَ بِحُكْمِ دَاوُدَ وَ سُلَيْمَانَ لَا يَسْأَلُ النَّاسَ بَيِّنَةً. (روایت 61)

[4]- وَ حَكَمَ بَيْنَ النَّاسِ بِحُكْمِ دَاوُدَ وَ حُكْمِ مُحَمَّدٍ ص (روایت 20)

[5]- إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ حَكَمَ بَيْنَ النَّاسِ بِحُكْمِ دَاوُدَ لَا يَحْتَاجُ إِلَی بَيِّنَةٍ يُلْهِمُهُ اللَّهُ تَعَالَی فَيَحْكُمُ بِعِلْمِهِ. (روایت 58)

حکومت فرازمینی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۶/۰۲-۱۲:۲۱:۳
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۳۶:۵۴
    • کد مطلب:18664
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2568

یکی از مسائل جالبی که در روایات اشاره شده، آبادانی آسمانها و کرات دیگر است. به این معنا که حیات منحصر به کره خاکی نیست، بلکه در سایر کرات نیز حیات جریان دارد.

به برخی از این روایات توجه کنید:

این ستارگانی که در آسمان است، شهرهایی هستند همانند شهرهای زمین….[1]

هفت آسمان، هیچ آسمانی نیست مگر این که در آن مخلوقاتی وجود دارد و میان هر آسمانی با آسمان دیگر (نیز) مخلوقاتی وجود دارد، تا این که به آسمان هفتم برسد. پرسیدم زمین (نیز این چنین است)؟ فرمود زمین نیز هفت تاست، در پنج تای آنها آفریدگانی از آفریدگان پروردگار وجود دارد و دو تای آنها هواء (و خالی) است در آن دو چیزی نیست.[2]

یکی از ویژگی‌های امام زمان علیه السلام بهرمندی از اسبابی است که امکان بالا رفتن در آسمانهای هفتگانه را فراهم می‌آورد.

امام باقر علیه السلام فرمود: آگاه باشید که ذوالقرنین در انتخاب یکی از دو (نوع) ابر آزاد گذاشته شد. پس او ابر رام را برگزید و ابر دشوار (و سخت و نیرومند) برای صاحب شما (امام زمان علیه السلام) ذخیره شده است. از امام پرسیدم ابر دشوار چیست؟ ابرهایی که در آن رعد و برق و صاعقه است. پس صاحب شما بر آن سوار خواهد شد. آگاه باشید که به راستی که او به زودی بر ابر سوار خواهد شد و در اسباب، اسباب آسمانهای هفتگانه بالا خواهد رفت که پنج آسمان آن آباد و دو آسمان آن متروکه است.[3]

و صد البته که زمین را به وسیله آخرین فرد از آل محمد، از دشمنانم پاک خواهم ساخت و او را مالک تمام شرق و غرب زمین خواهد ساخت و بادها را مسخر او خواهم ساخت و ابرهای دشوار را رام او خواهم ساخت و او را در اسباب بالا خواهم برد و او را با سربازانم پیروز خواهم ساخت و با فرشتگانم مدد خواهم کرد تا این که دعوت من آشکار گردد و تمامی خلایق (اعتقاد به) وحدانیت من مجتمع شوند. سپس فرمانروایی او را ادامه خواهم داد و روزگاران را تا روز قیامت میان اولیائم دست به دست خواهم کرد.[4]

پیش از این نیز گذشت که:

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) فرشتگان نزد برخی از مؤمنان برای رفع اختلاف می‌آیند و مؤمن بر خدا عزیزتر از فرشتگان است و قائم برخی از مؤمنان را میان صدهزار فرشته قاضی قرار می‌دهد.[5]

امور یاد شده این احتمال را تقویت می‌کند که حکومت امام زمان در دوران ظهور محدود به کره خاکی نبوده و حکومتی فرازمینی برقرار خواهد شد.

 

[1]- هَذِهِ النُّجُومُ الَّتِي فِي السَّمَاءِ مَدَائِنُ‏ مِثْلُ‏ الْمَدَائِنِ الَّتِي فِي الْأَرْضِ…. (روایت 54)

[2]- سَبْعُ سَمَاوَاتٍ لَيْسَ مِنْهَا سَمَاءٌ إِلَّا وَ فِيهَا خَلْقٌ وَ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ الْأُخْرَی خَلْقٌ حَتَّی يَنْتَهِيَ إِلَی السَّابِعَةِ قُلْتُ وَ الْأَرْضُ قَالَ سَبْعٌ مِنْهُنَّ خَمْسٌ‏ فِيهِنَ‏ خَلْقٌ‏ مِنْ‏ خَلْقِ‏ الرَّبِ‏ وَ اثْنَتَانِ هَوَاءٌ لَيْسَ فِيهِمَا شَيْ‏ءٌ. (روایت 55)

[3]- أَمَا إِنَّ ذَا الْقَرْنَيْنِ قَدْ خُيِّرَ السَّحَابَيْنِ فَاخْتَارَ الذَّلُولَ وَ ذَخَرَ لِصَاحِبِكُمُ الصَّعْبَ قُلْتُ وَ مَا الصَّعْبُ قَالَ مَا كَانَ مِنْ سَحَابٍ فِيهِ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ وَ صَاعِقَةٌ فَصَاحِبُكُمْ‏ يَرْكَبُهُ‏ أَمَا إِنَّهُ سَيَرْكَبُ السَّحَابَ وَ يَرْقَی فِي الْأَسْبَابِ أَسْبَابِ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ خَمْسَةٌ عَوَامِرُ وَ اثنين [اثْنَانِ‏] خَرَابٌ. (روایت 56)

[4]- وَ لَأُطَهِّرَنَّ الْأَرْضَ بِآخِرِهِمْ مِنْ أَعْدَائِي وَ لَأُمَلِّكَنَّهُ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا وَ لَأُسَخِّرَنَ‏ لَهُ‏ الرِّيَاحَ‏ وَ لَأُذَلِّلَنَّ لَهُ السَّحَابَ الصِّعَابَ وَ لَأُرَقِّيَنَّهُ فِي الْأَسْبَابِ وَ لَأَنْصُرَنَّهُ بِجُنْدِي وَ لَأُمِدَّنَّهُ بِمَلَائِكَتِي حَتَّی يُعْلِنَ دَعْوَتِي وَ يَجْمَعَ الْخَلْقَ عَلَی تَوْحِيدِي ثُمَّ لَأُدِيمَنَّ مُلْكَهُ وَ لَأُدَاوِلَنَّ الْأَيَّامَ بَيْنَ أَوْلِيَائِي إِلَی يَوْمِ الْقِيَامَةِ. (روایت 57)

[5]- وَ مِنْهُمْ مَنْ تَتَحَاكَمُ الْمَلَائِكَةُ إِلَيْهِ؛ وَ الْمُؤْمِنُونَ أَكْرَمُ عَلَی اللَّهِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ؛ وَ مِنْهُمْ مَنْ يُصَيِّرُهُ الْقَائِمُ قَاضِياً بَيْنَ مِائَةِ أَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِكَة (روایت 25)

ظهور و بی نیازی از نور خورشید

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۱۱-۱۲:۵۸:۹
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۳۷:۲۱
    • کد مطلب:17112
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2539

یکی از ویژگی‌های شگفت دوران ظهور امام زمان علیه السلام تفسیر این آیه از قرآن است:

وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها… (زمر 69)

و زمين به نور پروردگارش روشن گردد…

این آیه به بی‌نیازی مردم از نور مادی در زمان ظهور امام زمان علیه السلام تفسیر شده است. زیرا نور معنوی خورشید ولایت بر جهان پرتو افکنی می‌کند.

به راستی که قائم ما هنگامی که قیام کند زمین به نور پروردگارش درخشان می‌گردد و بندگان از نور خورشید بی‌نیاز می‌گردند و تاریکی می‌رود…[1]

به راستی که قائم ما هنگامی که قیام نماید زمین به نور پروردگارش درخشان شود و مردم از نور خورشيد بی‏نياز گردند، و شب و روز یکی گردد و تاريكی يكسره از ميان برود…[2]

روشنی سرزمین‌ها، نور امام زمان خواهد بود و مردم دیگر نیازی به خورشید و ماه پیدا نمی‌کنند…[3]

زمانی که قائم علیه السلام خروج کند زمین به نور او درخشان می‌گردد…[4]

مفضل بن عمر از امام صادق علیه السلام شنید که حضرت درباره این سخن خدا در قرآن که «و زمین به نور پروردگارش درخشان گردد» فرمود: پروردگار زمین، امام زمین است. به امام گفتم پس زمانی که امام خروج کند چه خواهد شد؟ فرمود در این دوران مردم از پرتو خورشید و نور ماه بی‌نیاز خواهند شد و به نور امام بسنده می‌کنند.[5]

تأکید مجدد بر این نکته شایسته و بایسته است که درک هر مطلبی، متکی بر اصول اولیه آن است. این امر یک قانون عقلی بنیادین و فراگیر در همه رشته‌های علوم است.

به صراحت قرآن، نور معنوی (اشراق رب) موجب بی‌نیازی بهشتیان از نور خورشید مادی می‌گردد.

پیداست که درک و ایمان به این آیه مسلم قرآنی، بدون اصول اولیه ممکن نیست.

بی‌نیاز از نور خورشید در دوران ظهور نیز بر همین قانون عقلی استوار است.

ناگفته پیداست که بدون در نظر گرفتن اصول اولیه، نه تنها بی‌نیازی از نور خورشید قابل درک نیست، بلکه ویژگی‌های بسیاری از دوران ظهور و حتی برخی از مسلمات دین در سایر حوزه‌ها قابل درک نخواهد بود.

 

[1]- إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ‏ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ اسْتَغْنَی الْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ ذَهَبَتِ الظُّلْمَةُ… (روایت 1)

[2]- إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا، وَ اسْتَغْنَی الْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ، وَ صَارَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَاحِداً، وَ ذَهَبَتِ الظُّلْمَةُ… (روایت 3)

[3]- وَ يَكُونُ ضَوْءُ الْبِلَادِ نُورَهُ، وَ لَا يَحْتَاجُونَ إِلَی شَمْسٍ وَ لَا قَمَرٍ (روایت 4)

[4]- فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِهِ… (روایت 26)

[5]- رَبُّ الْأَرْضِ إِمَامُ الْأَرْضِ قُلْتُ فَإِذَا خَرَجَ يَكُونُ مَا ذَا قَالَ إِذاً يَسْتَغْنِي النَّاسُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ نُورِ الْقَمَرِ وَ يَجْتَزِءُونَ بِنُورِ الْإِمَامِ‏. (روایت 27)

فرمانبرداری نظام کیهانی از قائم ع و طولانی شدن زمان

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۳/۱۴-۱۱:۵۲:۵
    • تاریخ اصلاح:۱۴۰۰/۱۲/۲۱-۱۱:۳۷:۴۲
    • کد مطلب:17113
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2217

یکی از شگفتی‌های دوران ظهور، تصرف قائم علیه السلام در نظام کیهانی است. از جملهإی تصرفات، فرمانبرداری ماه و خورشید از آن حضرت است.

(در دوران ظهور، قائم علیه السلام) خورشید و ماه را فرا می‌خواند و آن دو (فرمانبرداری کرده و) به حضرت پاسخ می‌دهند و زمین برای آن حضرت پیچیده می‌شود (و با طی الارض حرکت می‌کند) و به او وحی می‌شود پس به فرمان خداوند عمل خواهد کرد.[1]

یکی از مصادیق تصرف در نظام کیهانی، تغییر واحد زمان در دوران ظهور امام زمان علیه السلام است. توجه کنید.

هنگامی که قائم قیام کند… هفت سال عمر کند که هر سالش برابر ده سال از این سالهای شماست، سپس خداوند آن چه را که بخواهد انجام می‌دهد. به حضرت عرض کردم فدای شما گردم چگونه سالها طولانی می‌گردد؟ فرمود خداوند به فلک دستور می‌دهد که درنگ نموده و به كندی حركت كند، از این رو روزها طولانی می‌گردد…[2]

عبدالکریم خثعمی گفت به امام صادق علیه السلام گفتم قائم چند سال حکومت می‌کند؟ فرمود هفت سال. (اما) روزها و شبها طولانی می‌شود آن چنان که یک سال از سالهای دوران ظهور به اندازه ده سال از سالهای شماست پس سلطنت او هفتاد سال از سالهای شما می‌شود…[3]

ناگفته پیداست که در نظام پیچیده کیهانی، اندک تصرفی در حرکت خورشید و ماه مستلزم تصرف در تمام کیهان است.

 

[1]- وَ عَنْهُ ع قَالَ‏ يَمْلِكُ الْقَائِمُ ثَلَاثَمِائَةِ سَنَةٍ وَ يَزْدَادُ تِسْعاً كَمَا لَبِثَ أَهْلُ الْكَهْفِ فِي كَهْفِهِمْ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً فَيَفْتَحُ اللَّهُ لَهُ شَرْقَ الْأَرْضِ وَ غَرْبَهَا وَ يَقْتُلُ النَّاسَ حَتَّی لَا يَبْقَی إِلَّا دِينُ مُحَمَّدٍ وَ يَسِيرُ بِسِيرَةِ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ وَ يَدْعُو الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ فَيُجِيبَانِهِ وَ تُطْوَی لَهُ الْأَرْضُ وَ يُوحَی إِلَيْهِ فَيَعْمَلُ بِالْوَحْيِ بِأَمْرِ اللَّهِ. (روایت 62)

[2]- فَيَمْكُثُ عَلَی ذَلِكَ سَبْعَ سِنِينَ مِقْدَارُ كُلِّ سَنَةٍ عَشْرُ سِنِينَ مِنْ سِنِيكُمْ هَذِهِ ثُمَّ يَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَكَيْفَ تَطُولُ السِّنُونَ قَالَ يَأْمُرُ اللَّهُ‏ تَعَالَی‏ الْفَلَكَ‏ بِاللُّبُوثِ وَ قِلَّةِ الْحَرَكَةِ فَتَطُولُ الْأَيَّامُ لِذَلِكَ وَ السِّنُونَ قَالَ قُلْتُ لَهُ إِنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّ الْفَلَكَ إِذَا تَغَيَّرَ فَسَدَ قَالَ ذَلِكَ قَوْلُ الزَّنَادِقَةِ فَأَمَّا الْمُسْلِمُونَ فَلَا سَبِيلَ لَهُمْ إِلَی ذَلِكَ وَ قَدْ شَقَّ اللَّهُ الْقَمَرَ لِنَبِيِّهِ ص وَ رَدَّ الشَّمْسَ مِنْ قَبْلِهِ لِيُوشَعَ بْنِ نُونٍ وَ أَخْبَرَ بِطُولِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَنَّهُ‏ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ‏. (روایت 18)

[3]- عَبْدُ الْكَرِيمِ الْخَثْعَمِيُّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع كَمْ يَمْلِكُ الْقَائِمُ ع فَقَالَ سَبْعَ سِنِينَ يَطُولُ الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّی تَكُونَ السَّنَةُ مِنْ سِنِيهِ مِقْدَارَ عَشْرِ سِنِينَ مِنْ سِنِيكُمْ فَيَكُونُ سِنُو مُلْكِهِ سَبْعِينَ سَنَةً مِنْ سِنِيكُمْ هَذِهِ (روایت 31)

فخر فروشی زمین

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۲۴-۵:۳۰:۵۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24229
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 315

یکی از ویژگی‌های دوران ظهور امام زمان علیه السلام فخر فروشی زمین به خاطر عبور یاران قائم علیه السلام است.

(همگی) در همه امور به دنبال جلب خشنودی یاران قائم هستند، حتی قطعه‌ای از زمینی بر قطعه دیگر افتخار می‌کند و می‌گوید امروز مردی از یاران قائم علیه السلام از روی من گذشت.[1]

 

[1]- يَطْلُبُ رِضَاهُمْ فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ، حَتَّی تَفْخَرَ الْأَرْضُ عَلَی الْأَرْضِ وَ تَقُولَ: مَرَّ بِيَ الْيَوْمَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلَامُ. (روایت 65)

رضایت عمومی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۲۴-۵:۳۰:۵۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24230
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 301

برخی از ویژگی‌های دوران امام زمان علیه السلام ناظر به موردهای خاصی است. اما برخی دیگر از ویژگی‌ها ناظر به مجموعه‌ای از امور است. از جمله رضایت و خشنودی عمومی از اوضاع و احوال آن دوران است. در روایات متعددی این چنین آمده است:

(در دوران امام زمان علیه السلام) فرشتگان ساکن آسمان و مردم ساکن زمین از او خشنود گردند.[1]

تردیدی نیست که خشنودی تمامی ساکنین زمین، نتیجه وجود ویژگی‌های فراوانی است.

اما فوق العادگی امر آن جاست که این خشنودی منحصر به زمینیان نیست، بلکه آسمانیان نیز همگی خشنود می‌گردند. خشنودی آسمانیان تعبیر دیگری از خشنودی تمامی عالم آفرینش است.

پیداست که در دل خشنودی تمامی عالم آفرینش، امور فراوانی نهفته است.

 

[1]- يَرْضَی عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ (روایت 5 و 6)

شکستن طلسم مشکلات

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۲۴-۵:۳۱:۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24231
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 295

گفتیم برخی از ویژگی‌ها ناظر به مجموعه‌ای از امور است. از جمله، باز شدن همه گره‌های کور حیات فردی و اجتماعی بشر.

ناگفته پیداست مدیریت یک جامعه کوچک هزاران دشواری دارد تا چه رسد به دولت جهانی امام زمان علیه السلام.

اما تمامی دشواری‌ها و سختی‌ها در این دوران آسان می‌گردد و هر گره پیچیده‌ای گشوده می‌شود.

قائم علیه السلام کسی است که زمین برایش پیچیده می‌شود (و با طی الارض حرکت می‌کند) و هر (گره کور و) دشواری برایش گشوده می‌گردد…[1]

 

[1]- وَ هُوَ الَّذِي تُطْوَی لَهُ الْأَرْضُ وَ يَذِلُّ لَهُ كُلُّ صَعْب‏… (روایت 63)

آرزوی بازگشت مردگان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۲۵-۶:۱۴:۵۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24232
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 382

(در دوران ظهور امام زمان علیه السلام) به خاطر خیر فراوانی که خداوند با زمینیان می‌کند، زندگان آرزو می‌کنند مردگان هم زنده شوند (و از آن بهره‌مند گردند).[1]

مردگان هم تمنا و آرزوی زندگی در دوران ظهور را می‌کنند. اما تنها به افراد خاصی اجازه بازگشت به دنیا داده می‌شود که ذکر آنها از مجال این نوشتار خارج است.

مردگان به اذن خدا زنده شده و گرد هم آیند.[2]

 

[1]- يَعِيشُ فِيهِمْ سَبْعَ سِنِينَ أَوْ ثَمَاناً أَوْ تِسْعاً يَتَمَنَّی الْأَحْيَاءُ الْأَمْوَاتَ مِمَّا صَنَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَهْلِ الْأَرْضِ مِنَ الْخَيْرِ. (روایت 6)

[2]- وَ يُحْيَوْنَ- وَ يَجْتَمِعُونَ- الْمَوْتَی بِإِذْنِ اللَّهِ. (روایت 4)

گشوده شدن درهای آسمان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۲۵-۶:۱۴:۵۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24233
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 270

در برخی از روایات سخن از گشوده شدن برکات آسمان و زمین بر زمینیان به میان آمده است. اما تعبیر دیگر نقل شده است که بسیار جالب است و آن گشوده شدن درهای آسمان برای نزول خوبی‌هاست.

درهای آسمان به نیکی گشوده می‌شود و آسمان خیرش را می‌بارد…[1]

 

[1]- تُفَتَّحُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ بِالْبِرِّ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ خَيْرَهَا… (روایت 30)

دوران ظهور، بهشت زمینیان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۲۶-۶:۱۰:۱۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24234
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 409

ویژگی‌های فوق العاده‌ای که بیان شد، نمونه‌هایی از بیشمار است. چرا که خیرات و برکات مادی و معنوی آن دوران قابل گردآوری نیست، گذشته از این که بسیاری از گفته‌ها قابل درک افراد عادی نیست تا چه رسد به ناگفته‌ها.

لذا شناخت واقعی آن دوران، مترتب بر اصول اولیه‌ی مهمی است که در جای خودش اثبات و برهانی شده است.

در توصیف دوران ظهور امام زمان، همان بِه که به کلیاتی در توصیف بهشت، بسنده کنیم:

فيها ما تَشْتَهيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ…[1]

و در آنجا آنچه دلها آن را بخواهد و ديدگان را خوش آيد [هست‏]…

فِيهَا مَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَی قَلْبِ بَشَر…[2]

در بهشت چیزهایی است که نه چشمی آنها را دیده و نه گوشی شنیده و نه تصور آن بر قلب بشری خطور کرده.

این گونه تعبیرات نشانگر اوج کمالات مادی و معنوی و اوج لذتهای نامحدود انسانی در دوران ظهور امام زمان علیه السلام است.

 

[1]- زخرف 71

[2]- بحار الانوار ج81 ص125

رمز گشایی از ویژگی‌های حکومت آسمانی قائم علیه السلام

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۲۶-۶:۱۰:۴۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24235
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 487

گذشت که دوران ظهور امام زمان علیه السلام، بهشت زمینی است، آن هم با تمام خوشی‌هایی که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر دل بشری خطور کرده است.

درک این امر اسرار آمیز، برای همگان آسان نیست.

اما با درنگ شایسته در روایات اهل بیت، از این امرِ اسرار آمیز رمز گشایی می‌گردد.

از یک سو سخن از سلطنت جهانی به میان آمده است:

سلطنت قائم چهل سال، مشرق و مغرب را فرامی‌گیرد، پس خوشا به حال کسی که روزگار او را درک کند و سخن او را بشنود.[1]

در متن عربی روایت تعبیر «خافقین» آمده است. برخی خافقین را، میان مشرق و مغرب زمین معنی کرده‌اند.

اما از برخی از روایات استفاده می‌شود که مقصود از خافقین، تنها مغرب و مشرق زمین نیست، بلکه مقصود مغرب و مشرق جهان است.

از یک سو سخن از دولتی گفته شده که ظلمتی در آن متصور نیست.

حکومت قائم حکومتی است که در او شب و تاریکی و غبار نیست…[2]

تعبیر حکومتِ بدون تاریکی و غبار، به این معناست که نه تنها نقطه سیاهی در دولت قائم علیه السلام وجود ندارد، بلکه از نقطه خاکستری نیز اثری در حکومت حضرت پیدا نمی‌شود.

از یک سو ويژگی‌های شگفت آن دوران بیان شده است.

آن زمان که قائم قایم کند… بر روی زمین موذی و شر و گناه و فساد اصلا نیست. زیرا دعوت امام زمان علیه السلام، دعوت آسمانی است و دعوت زمینی نیست…[3]

همه امور یاد شده در این روایت، نتیجه یک عامل مهم شمرده شده است و آن آسمانی بودن دعوت امام زمان علیه السلام است.

دعوت آسمانی، یعنی دعوت الهی.

برای شناخت دعوت الهی، باید خداوند شناخته شود، شناخت خداوند به این است که هم قدرتش و هم حکمتش و هم رحمتش… شناخته شود.

اگر پای شناخت واقعی خداوند به میدان آید، دیگر هر چه از حکومت قائم آل محمد گفته شود باز هم کم گفته شده است. همچنان که هر چه از بهشت آخرتی گفته شود باز هم کم گفته شده است.

 

[1]- يَمْلِكُ مَا بَيْنَ الْخَافِقَيْنِ أَرْبَعِينَ عَاماً فَطُوبَی لِمَنْ أَدْرَكَ أَيَّامَهُ وَ سَمِعَ كَلَامَهُ. (روایت 13)

[2]- فَإِنَّهَا دَوْلَةٌ لَا لَيْلَ فِيهِ وَ لَا ظُلْمَةَ وَ لَا قَتَامَ (روایت 29)

[3]- وَ لَا يَكُونُ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ مُؤْذٍ، وَ لَا شَرٌّ، وَ لَا إِثْمٌ، وَ لَا فَسَادٌ أَصْلًا، لِأَنَّ الدَّعْوَةَ سَمَاوِيَّةٌ، لَيْسَتْ بِأَرَضِيَّةٍ، وَ لَا يَكُونُ لِلشَّيْطَانِ فِيهَا وَسْوَسَةٌ، وَ لَا عَمَلٌ، وَ لَا حَسَدٌ، وَ لَا شَيْ‏ءٌ مِنَ الْفَسَادِ (روایت 4)

منابع روایی عصر طلایی ظهور

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۰/۱۲/۲۷-۵:۵۸:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24236
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 449

روایت 1) رَوَی الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ‏ إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ‏ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ اسْتَغْنَی الْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ ذَهَبَتِ الظُّلْمَةُ وَ يُعَمَّرُ الرَّجُلُ فِي مُلْكِهِ حَتَّی يُولَدَ لَهُ أَلْفُ ذَكَرٍ لَا يُولَدُ فِيهِمْ أُنْثَی وَ تُظْهِرُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا حَتَّی يَرَاهَا النَّاسُ عَلَی وَجْهِهَا وَ يَطْلُبُ الرَّجُلُ مِنْكُمْ مَنْ يَصِلُهُ بِمَالِهِ وَ يَأْخُذُ مِنْهُ زَكَاتَهُ فَلَا يَجِدُ أَحَداً يَقْبَلُ مِنْهُ ذَلِكَ اسْتَغْنَی النَّاسُ بِمَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ‏. بحارالانوار ج52 ص337

از امام صادق علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: به راستی که قائم ما هنگامی که قیام کند، زمین به نور پروردگارش درخشان می‌گردد و بندگان از نور خورشید بی‌نیاز می‌گردند و تاریکی می‌رود و مرد، در دوران حکومت او آن چنان عمرش طولانی می‌گردد که برایش هزار پسر متولد می‌گرد که در میان آنها دختر نیست. زمین گنج‌هایش را آن چنان آشکار می‌کند که مردم آن را روی زمین می‌بینند و (ثروت آن چنان فراوان می‌شود که) مردی از شما برای پیدا کردن کسی که بتواند به او بخشش کند و زکات مالش را بگیرد، جستجو می‌کند، اما هیچ کس را نمی‌یابد که مال او را بپذیرید مردم به آن چه خداوند از فضلش روزی آنان کرده بی‌نیاز شده‌اند.

روایت 2) ثُمَّ يَعُودُ الْمَهْدِيُّ ع إِلَی الْكُوفَةِ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ بِهَا جَرَاداً مِنْ ذَهَبٍ كَمَا أَمْطَرَهُ اللَّهُ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَی أَيُّوبَ وَ يَقْسِمُ عَلَی أَصْحَابِهِ كُنُوزَ الْأَرْضِ مِنْ تِبْرِهَا وَ لُجَيْنِهَا وَ جَوْهَرِهَا قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا مَوْلَايَ مَنْ‏ مَاتَ‏ مِنْ‏ شِيعَتِكُمْ‏ وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ لِإِخْوَانِهِ وَ لِأَضْدَادِهِ كَيْفَ يَكُونُ قَالَ الصَّادِقُ ع أَوَّلُ مَا يَبْتَدِئُ الْمَهْدِيُّ ع أَنْ يُنَادِيَ فِي جَمِيعِ الْعَالَمِ أَلَا مَنْ لَهُ عِنْدَ أَحَدٍ مِنْ شِيعَتِنَا دَيْنٌ فَلْيَذْكُرْهُ حَتَّی يَرُدَّ الثُّومَةَ وَ الْخَرْدَلَةَ فَضْلًا عَنِ‏ الْقَناطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْأَمْلَاكِ فَيُوَفِّيَهُ إِيَّاه‏ بحار الانوار ج53 ص34

سپس مهدی علیه السلام به کوفه باز می‌گردد و آسمان ملخ‌هایی از طلا می‌بارد، همچنان که در بنی اسرائیل بر ایوب (پیامبر ملخ طلایی بارید). حضرت گنجهای طلا و نقره و جواهر زمین را، بر اصحابش تقسیم می‌کند. مفضل پرسید ای آقای من اگر کسی از شیعیان شما بمیرد و به برادران شیعه‌اش یا به مخالفینش بدهکار باشد، چه می‌شود؟ امام صادق علیه السلام فرمود نخستین کاری که مهدی علیه السلام آغاز می‌کند، این است که در همه جهان، اعلام عمومی می‌شود (ای مردم) آگاه باشید که هر کس طلبی از شیعه‌ای دارد، باید اعلام کند. (سپس طلبکاران به آن حضرت مراجعه می‌کنند و حضرت طلب آنان را پرداخت می‌کند) حتی اگر طلب (آن قدر اندک باشد که به اندازه) دانه سیر یا دانه خردل باشد، به صاحبش رد می‌شود، چه برسد به کیسه‌های بزرگ پر از طلا و املاک (بزرگ، هر چه باشد)، حضرت آن را به طلبکار پرداخت خواهد کرد.

روایت 3) عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ الْجُعْفِيِّ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) يَقُولُ: إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا، وَ اسْتَغْنَی الْعِبَادُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ، وَ صَارَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَاحِداً، وَ ذَهَبَتِ الظُّلْمَةُ، وَ عَاشَ‏ الرَّجُلُ‏ فِي‏ زَمَانِهِ‏ أَلْفَ سَنَةٍ، يُولَدُ لَهُ فِي كُلِّ سَنَةٍ غُلَامٌ، لَا يُولَدُ لَهُ جَارِيَةٌ، يَكْسُوهُ الثَّوْبُ فَيَطُولُ عَلَيْهِ كُلَّمَا طَالَ، وَ يَتَلَوَّنُ عَلَيْهِ أَيَّ لَوْنٍ شَاءَ دلائل الامامة 454

به راستی که قائم ما هنگامی که قیام نماید، زمین به نور پروردگارش درخشان شود و مردم از نور خورشيد بی‏نياز گردند، و شب و روز یکی گردد و تاريكی يكسره از ميان برود و مرد در زمان حضرت هزار سال عمر کند که در هر سالی پسری برای او متولد شود بدون این که دختری برای او به دنیا آید. شخص لباسی که می‌پوشد هر اندازه که قدش بلند شود، لباس نیز بلند گردد و هر رنگی که بخواهد لباسش به آن رنگ درآید.

روایت 4) عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، قَالَ: إِذَا قَامَ الْقَائِمُ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) اسْتَنْزَلَ الْمُؤْمِنُ الطَّيْرَ مِنَ الْهَوَاءِ، فَيَذْبَحُهُ، فَيَشْوِيهِ، وَ يَأْكُلُ لَحْمَهُ، وَ لَا يَكْسِرُ عَظْمَهُ، ثُمَّ يَقُولُ لَهُ: احْيَ بِإِذْنِ اللَّهِ. فَيَحْيَا وَ يَطِيرُ؛ وَ كَذَلِكَ الظِّبَاءُ مِنَ الصَّحَارِي. وَ يَكُونُ ضَوْءُ الْبِلَادِ نُورَهُ، وَ لَا يَحْتَاجُونَ إِلَی شَمْسٍ وَ لَا قَمَرٍ، وَ لَا يَكُونُ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ مُؤْذٍ، وَ لَا شَرٌّ، وَ لَا إِثْمٌ، وَ لَا فَسَادٌ أَصْلًا، لِأَنَّ الدَّعْوَةَ سَمَاوِيَّةٌ، لَيْسَتْ بِأَرَضِيَّةٍ، وَ لَا يَكُونُ لِلشَّيْطَانِ فِيهَا وَسْوَسَةٌ، وَ لَا عَمَلٌ، وَ لَا حَسَدٌ، وَ لَا شَيْ‏ءٌ مِنَ الْفَسَادِ، وَ لَا تَشُوكُ الْأَرْضُ وَ الشَّجَرُ، وَ تَبْقَی زُرُوعُ الْأَرْضِ قَائِمَةً، كُلَّمَا أُخِذَ مِنْهَا شَيْ‏ءٌ نَبَتَ مِنْ وَقْتِهِ، وَ عَادَ كَحَالِهِ، وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَكْسُو ابْنَهُ الثَّوْبَ فَيَطُولُ مَعَهُ كُلَّمَا طَالَ، وَ يَتَلَوَّنُ عَلَيْهِ أَيَّ لَوْنٍ أَحَبَّ وَ شَاءَ. وَ لَوْ أَنَّ الرَّجُلَ الْكَافِرَ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ، أَوْ تَوَارَی خَلْفَ مَدَرَةٍ، أَوْ حَجَرٍ، أَوْ شَجَرٍ، لَأَنْطَقَ اللَّهُ ذَلِكَ السِّتْرَ الَّذِي يَتَوَارَی فِيهِ، حَتَّی يَقُولَ: يَا مُؤْمِنُ، خَلْفِي كَافِرٌ فَخُذْهُ. فَيَأْخُذُهُ وَ يَقْتُلُهُ. وَ لَا يَكُونُ لِإِبْلِيسَ هَيْكَلٌ يَسْكُنُ فِيهِ- وَ الْهَيْكَلُ: الْبَدَنُ- وَ يُصَافِحُ الْمُؤْمِنُونَ الْمَلَائِكَةَ، وَ يُوحَی إِلَيْهِمْ، وَ يُحْيَوْنَ- وَ يَجْتَمِعُونَ- الْمَوْتَی بِإِذْنِ اللَّهِ. دلائل الإمامة ص: 463

هنگامی که قائم ما قیام کند مؤمن پرنده‌ای را در آسمان (می‌بیند و به خوردن آن میل پیدا می‌کند) فرو می‌خواند که پرنده فرود آید، (بعد از فرود) آن را ذبح می‌کند و بریان می‌کند و گوشتش را می‌خورد و لکن استخوانش را نمی‌شکند، سپس بدان می‌گوید به اذن خدا زنده شو. او زنده می‌شود و پرواز می‌کند و هچنین آهو (نیز چنین است) و روشنی سرزمین‌ها، نور حضرت خواهد بود و مردم دیگر نیازی به خورشید و ماه پیدا نمی‌کنند و بر روی زمین موذی و شر و گناه و فساد اصلا نیست. زیرا دعوت امام زمان علیه السلام، دعوت آسمانی است و دعوت زمینی نیست و در آن روزگار برای شیطان قدرت وسوسه و انجام کاری (برای افساد) نیست. همچنین حسد و چیزی از فساد وجود ندارد و زمین و درخت خار نمی‌رویاند، کشت زمین پیوسته برپاست، هنگامی که چیزی از آن برداشت شود، همان لحظه دوباره بروید و به حال اولش برگردد و به راستی که مرد لباسی بر فرزندش می‌پوشاند، پس هر چه فرزندش بزرگ شود، لباس نیز بر تن او بزرگ می‌گردد و به هر رنگی که دوست داشته باشد و بخواهد، در می‌آید و اگر مرد کافر داخل لانه سوسماری شود یا پشت کلوخی یا سنگی یا درختی پنهان شود، خداوند آن چیزی که کافر در آن پنهان شده را به سخن آورد، تا این که بگوید ای مؤمن، پشت من کافری است، پس او را بگیر، پس مؤمن کافر را می‌گیرد و می‌کشد و برای ابلیس هیکلی (وجود جسمانی) که در آن ساکن باشد، نیست و مراد از هیکل، بدن است و مؤمنان با فرشتگان مصافحه می‌کنند و به مؤمنان وحی می‌شود و مردگان به اذن خدا زنده شده و گرد هم آیند.

روایت 5) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي عَلَی اخْتِلَافٍ مِنَ النَّاسِ وَ زَلَازِلَ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً يَرْضَی عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ يَقْسِمُ الْمَالَ صِحَاحاً فَقَالَ رَجُلٌ مَا صِحَاحاً قَالَ بِالسَّوِيَّةِ بَيْنَ النَّاسِ وَ يَمْلَأُ اللَّهُ قُلُوبَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص غِنًی وَ يَسَعُهُمْ عَدْلُهُ حَتَّی يَأْمُرَ مُنَادِياً يُنَادِي يَقُولُ مَنْ لَهُ فِي الْمَالِ حَاجَةٌ فَمَا يَقُومُ مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَجُلٌ وَاحِدٌ فَيَقُولُ أَنَا فَيَقُولُ ائْتِ السَّدَّانَ يَعْنِي الْخَازِنَ فَقُلْ لَهُ إِنَّ الْمَهْدِيَّ يَأْمُرُكَ أَنْ تُعْطِيَنِي مَالًا فَيَقُولُ لَهُ احْثُ حَتَّی إِذَا جَعَلَهُ فِي حَجْرِهِ وَ أَبْرَزَهُ نَدِمَ فَيَقُولُ كُنْتُ أَجْشَعَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ نَفْساً أَعْجَزَ عَمَّا وَسِعَهُمْ فَيَرُدُّهُ وَ لَا يَقْبَلُ مِنْهُ فَيُقَالُ لَهُ إِنَّا لَا نَأْخُذُ شَيْئاً أَعْطَيْنَاه‏ بحار الانوار ج51 ص92

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: به شما (ظهور) مهدی را مژده می‌دهم که در میان امت من مبعوث خواهد شد، در حالی که امت در اختلاف (با یکدیگر) و (گرفتار) زلزله‌ها هستند. پس حضرت، زمین را از قسط و عدل پر خواهد ساخت، همچنان که (پیش از ظهور) از ظلم و جور پر شده بود. با (ظهور) مهدی علیه السلام فرشتگان ساکن آسمان و مردم ساکن زمین، از او خشنود گردند. مهدی علیه السلام اموال را درست تقسیم می‌کند. از حضرت پرسیده شد تقسیم درست چیست؟ فرمود به تساوی میان مردم تقسیم می‌کند. پس خداوند دلهای امت محمد صلی الله علیه و آله را از بی‌نیازی پر می‌کند و عدل مهدی علیه السلام همه مردم را فرامی‌گیرد، تا جایی که مهدی علیه السلام فرمان می‌دهد منادی جار زند چه کسی به مالی نیاز دارد؟ حضرت در ادامه فرمود پس از میان مردم، به جز یک نفر، کسی برنمی‌خیزد و آن یک نفر می‌گوید من نیاز دارم، پس به او گفته می‌شود نزد خزانه‌دار برو و به او بگو به راستی که مهدی به تو فرمان می‌دهد مالی به من بدهی. خزانه‌دار می‌گوید بگیر و مال را به او می‌دهد، وقتی مال به دست آن فرد می‌رسد، پشیمان می‌شود و با خودش می‌گوید (آیا) از جهت نفسانی، من حریص‌ترین فردِ امت محمد بودم، یا این که از آن چه به دیگران رسیده، به من کمتر رسیده؟! سپس از پشیمانی مال را برمی‌گرداند، اما از او پس گرفته نمی‌شود و به او گفته می‌شود چیزی که بخشیدیم باز پس نمی‌گیریم.

روایت 6) عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: يَنْزِلُ بِأُمَّتِي فِي آخِرِ الزَّمَانِ بَلَاءٌ شَدِيدٌ مِنْ سُلْطَانِهِمْ لَمْ يَسْمَعِ النَّاسُ بِبَلَاءٍ أَشَدَّ مِنْهُ حَتَّی تَضِيقَ عَلَيْهِمُ الرَّحْبَةَ وَ حَتَّی تَمْلَأَ الْأَرْضَ جَوْراً وَ ظُلْماً ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ رَجُلًا يَمْلَأُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً يَرْضَی عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ لَا تَدَّخِرُ الْأَرْضُ مِنْ بَذْرِهَا شَيْئاً إِلَّا أَخْرَجَتْهُ وَ السَّمَاءُ مِنْ قَطْرِهَا شَيْئاً إِلَّا صَبَّهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمْ مِدْرَاراً يَعِيشُ فِيهِمْ سَبْعَ سِنِينَ أَوْ ثَمَاناً أَوْ تِسْعاً يَتَمَنَّی الْأَحْيَاءُ الْأَمْوَاتَ مِمَّا صَنَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَهْلِ الْأَرْضِ مِنَ الْخَيْرِ. بشارة المصطفی 250

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: در آخر الزمان بر امت من، بلاء شدیدی از حاکمان آنان نازل می‌شود که مردم بلائی شدیدتر از آن نشنیده‌اند، تا این که زمین با این گستردگی بر آنان تنگ می‌گردد و تا این که زمین از جور و ظلم پر گردد. سپس خداوند مردی را برانگیزد که به دست او زمین را از قسط و عدل پر نماید، همچنان که از جور و ظلم پر گشته بود. فرشتگان ساکن آسمان و مردم ساکن زمین، از او خشنود گردند. زمین چیزی از محصول بذرش را ذخیره نمی‌کند، مگر این که تمام محصول آن را خارج سازد (و هر بذری به تمام و کمال حاصل می‌دهد) و آسمان چیزی از بارانش را دریغ نمی‌دارد، مگر این که خداوند به فراوانی بر مردم ببارد. حضرت در میان مردم هفت یا هشت سال زندگی می‌کند. به خاطر خیر فراوانی که خداوند با زمینیان می‌کند، زندگان آرزو می‌کنند مردگان هم زنده شوند (و از آن بهره‌مند گردند).

روایت 7) فَيَصْعَدُ مِنْبَرَهُ فَيَخْطُبُ النَّاسَ فَتَسْتَبْشِرُ الْأَرْضُ بِالْعَدْلِ وَ تُعْطِي السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ الشَّجَرُ ثَمَرَهَا وَ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ تَتَزَيَّنُ لِأَهْلِهَا وَ تَأْمَنُ الْوُحُوشُ حَتَّی تَرْتَعِيَ فِي طُرُقِ الْأَرْضِ كَأَنْعَامِهِمْ وَ يُقْذَفُ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ الْعِلْمُ فَلَا يَحْتَاجُ مُؤْمِنٌ إِلَی مَا عِنْدَ أَخِيهِ مِنْ عِلْمٍ فَيَوْمَئِذٍ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَةِ يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَ تُخْرِجُ لَهُمُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا وَ يَقُولُ الْقَائِمُ كُلُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَة بحار الانوار ج53 ص85

پس حضرت مهدی از منبرش بالا می‌رود و برای مردم سخنرانی می‌کند، پس زمین، به عدل خوشحال می‌گردد و آسمان بارانش را و درخت میوه‌اش را و زمین گیاهش را به مردم می‌دهد و زمین خود را برای اهل زمین بیاراید (و زیبا شود) و حیوانات وحشی (همچون آهو و…) آن چنان امنیت پیدا می‌کنند که همانند چهارپایان اهلی در راه‌های زمین (با آرامش) می‌چرند و علم، در دلهای مؤمنین گذارده می‌شود، پس مؤمنی نیازمند دانش مؤمن دیگر نمی‌گردد. آن روز (مصداق) تأویل این آیه است که «خداوند همه را از گشایش (رحمت) خود بی‌نیاز می‌کند». و زمین گنج‌هایش را برای مردم آشکار می‌سازد و قائم علیه السلام می‌فرماید به سبب ابتلائاتی که در زمان‌های گذشته داشتید اینک از نعمتهای خدا بخورید، گوارایتان باد.

روایت 8) عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ أَنَّهُ قَالَ‏ كَأَنَّنِي بِدِينِكُمْ هَذَا لَا يَزَالُ مُوَلِّياً يَفْحَصُ بِدَمِهِ ثُمَّ لَا يَرُدُّهُ عَلَيْكُمْ إِلَّا رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَيُعْطِيكُمْ فِي السَّنَةِ عَطَاءَيْنِ وَ يَرْزُقُكُمْ فِي الشَّهْرِ رِزْقَيْنِ وَ تُؤْتَوْنَ‏ الْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ حَتَّی إِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَقْضِي فِي بَيْتِهَا بِكِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص. بحار الانوار ج52 ص352

گویا من این دین شما را می‌بینم که همیشه شکست خورده است و در خون خودش دست و پا می‌زند، سپس این دین را کسی بر شما بازنمی‌گرداند، مگر مردی از ما اهل بیت، پس او در هر سال دوبار عطاء می‌دهد و هر ماه دوبار سهمیه روزی می‌دهد و در زمان او حکمت به شما ارزانی می‌شود، (و همه از آن بهره می‌برند آن چنان که) حتی زن در خانه‌اش طابق کتاب خدای تعالی و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله حکم می‌کند.

روایت 9) عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ‏ خَشِينَا أَنْ يَكُونَ بَعْدَ نَبِيِّنَا حَدَثٌ فَسَأَلْنَا نَبِيَّ اللَّهِ ص فَقَالَ إِنَّ فِي‏ أُمَّتِي‏ الْمَهْدِيَ‏ يَخْرُجُ يَعِيشُ خَمْساً أَوْ سَبْعاً أَوْ تِسْعاً زَيْدٌ الشَّاكُّ قَالَ قُلْنَا وَ مَا ذَاكَ قَالَ سِنِينَ قَالَ فَيَجِي‏ءُ إِلَيْهِ الرَّجُلُ فَيَقُولُ يَا مَهْدِيُّ أَعْطِنِي قَالَ فَيَحْثِي لَهُ فِي ثَوْبِهِ مَا اسْتَطَاعَ أَنْ يَحْمِلَهُ. بحار الانوار ج51 ص87

ابوسعید خدری گفت ترسیدیم که بعد پیامبر صلی الله علیه و آله ما اتفاقی بیفتد، لذا از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در این باره پرسیدیم. حضرت فرمود به راستی که در امت من مهدی است که خروج می‌کند و… پس مردی نزد او می‌آید و می‌گوید ای مهدی به من عطا نما، پس حضرت به اندازه‌ای که توانایی حمل آن را داشته باشد، در دامنش می‌ریزد.

روایت 10)‌ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ‏ يَكُونُ فِي أُمَّتِيَ الْمَهْدِيُّ إِنْ قَصُرَ فَسَبْعٌ وَ إِلَّا فَتِسْعٌ يَتَنَعَّمُ فِيهِ أُمَّتِي نِعْمَةً لَمْ يَتَنَعَّمُوا مِثْلَهَا قَطُّ تُؤْتِي الْأَرْضُ أُكُلَهَا وَ لَا تَدَّخِرُ مِنْهُمْ شَيْئاً وَ الْمَالُ يَوْمَئِذٍ كُدُوسٌ يَقُومُ الرَّجُلُ فَيَقُولُ يَا مَهْدِيُّ أَعْطِنِي فَيَقُولُ خُذْ. بحار الانوار ج51 ص88

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود مهدی در امت من می‌باشد… در دوران ظهور مهدی، نعمت آن چنان بر امت من فراوان می‌شود که هرگز مانند آن اتفاق نیفتاده است. زمین تمام محصولش را می‌دهد و چیزی را (از مردم دریغ نمی‌کند و) برای خود ذخیره نمی‌کند و ثروت در آن روزگار (آن چنان فراوان است)که همچون خرمن، روی هم جمع می‌شود. مردی برمی‌خیزد و می‌گوید ای مهدی به من عطا کن حضرت می‌فرماید (هر چه می‌خواهی) بردار.

روایت 11) عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ‏ يَكُونُ مِنْ أُمَّتِيَ الْمَهْدِيُّ إِنْ قَصُرَ عُمُرُهُ فَسَبْعُ سِنِينَ وَ إِلَّا فَثَمَانٍ وَ إِلَّا فَتِسْعٌ يَتَنَعَّمُ‏ أُمَّتِي‏ فِي‏ زَمَانِهِ نَعِيماً لَمْ يَتَنَعَّمُوا مِثْلَهُ قَطُّ الْبَرُّ وَ الْفَاجِرُ يُرْسَلُ السَّمَاءُ عَلَيْهِمْ مِدْرَاراً وَ لَا تَدَّخِرُ الْأَرْضُ شَيْئاً مِنْ نَبَاتِهَا. بحار الانور ج51 ص78

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود مهدی در امت من می‌باشد… در دوران امام زمان، امت من، چه خوبان و چه بدان، آن چنان نعمت می‌یابند که هرگز پیش از آن متنعم نشده‌اند. آسمان بر مردم فراوان ببارد و زمین چیزی از گیاهش را دریغ نکند. بحار الانوار ج51 ص78

روایت 12) و لا يبقی شي‏ء ممّا خلق اللّه يتواری به يهودي إلّا أنطق اللّه ذلك الشي‏ء لا شجر و لا حجر و لا دابّة إلّا قال: يا عبد اللّه المسلم هذا كافر فاقتله، إلّا الغرقدة فإنّها من شجرهم و لا تنطق، و يكون عيسی في أمّتي حكما عدلا و إماما مقسطا، فيدقّ الصليب و يقتل الخنزير و يضع الجزية و يترك الصدقة و لا يسعی علی شاة، و لا تبقی بقرة، و ترفع الشحناء و التباغض، و تنزع‏ حمة كلّ‏ دابّة حتی يدخل الوليد يده في فم الحنش فلا يضرّه، و تلقی الوليدة الأسد فلا يضرّها، و يكون في الإبل كأنّه كلبها، و يكون الذئب في الغنم كأنّه كلبها، و تملأ الأرض من الإسلام، و يسلب الكفّار ملكهم، و لا يكون الملك إلّا للّه و للإسلام، و تكون الأرض كفاثور الفضّة تنبت نباتها كما كانت علی عهد آدم، يجتمع النفر علی القثّاء فتشبعهم، و يجتمع النفر علی الرّمّانة فتشبعهم، و يكون الفرس بدريهمات» هذا آخر الحديث، يعني أنّ الناس يستغنون عن الجهاد، و يرغبون في صفات الزهّاد. التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن ص299

و چیزی آفریده‌های خداوند باقی نمی‌ماند که یهودی خودش را در پناه آن پنهان کند، مگر این که خداوند آن چیز را به سخن درآورد (تا مکان پنهان شدنش را آشکار کند، از این امر هیچ چیزی استثناء نیست) نه درخت و نه سنگ و نه حیوان، مگر این که (به سخن درآید و به مسلمان) گوید ای بنده مسلمان، این کافر است، پس او را بکش. تنها درخت غرقد سخن نمی‌گوید که از درختانی است که (طینتش) از آنان است و عیسی در امت من حَکّم عادل و امام دادگر است. پس صلیب را می‌شکند و خنزیر را می‌کشد و جزیه بر کفار می‌نهد. (از زیادی ثروتمندی مردم) صدقه ترک می‌شود و… کینه و دشمنی مرتفع خواهد شد و زهر هر (حیوان) جنبده‌ای گرفته می‌شود (و حیوانات گزنده آن چنان بی‌خطر می‌گردند که) کودک دستش را به دهان افعی می‌زند و افعی زیانی نمی‌زند. (همچنین) کودک با شیر روبرو می‌شود، بدون این که شیر زیانی به کودک بزند، شیر در گله شتران، و گرگ در گله گوسفندان، همچون سگ نگهبان است و زمین از اسلام پر می‌شود و حکومت از کافران گرفته می‌شود و حکومت تنها برای خدا و برای اسلام است و زمین از آبادانی و سرسبزی همچون تشت نقره (درخشان و زیبا) شود، گیاهش را همچون زمانی که آدم علیه السلام (پا بر آن گذاشت)[1] برویاند، (و آن چنان باروری آن فراوان شود که) گروهی با همدیگر بر (خوردن) یک خیار و یا یک انار اجتماع کنند، همگی سیر شوندو قیمت اسب، بسیار اندک می‌شود. مؤلف توضیح می‌دهد که چون مردم از جهاد بی نیاز می‌شوند و رغبت در صفات زهاد می‌کنند قیمت اسب اندک می‌گردد. (در معنای این جمله احتمالات دیگری هم می‌رود.)

روایت 13) قَالَ يَبْعَثُ اللَّهُ رَجُلًا فِي آخِرِ الزَّمَانِ وَ كَلَبٍ مِنَ الدَّهْرِ وَ جَهْلٍ مِنَ النَّاسِ يُؤَيِّدُهُ اللَّهُ بِمَلَائِكَتِهِ وَ يَعْصِمُ أَنْصَارَهُ وَ يَنْصُرُهُ بِآيَاتِهِ وَ يُظْهِرُهُ عَلَی الْأَرْضِ حَتَّی يَدِينُوا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ نُوراً وَ بُرْهَاناً يَدِينُ لَهُ عَرْضُ الْبِلَادِ وَ طُولُهَا لَا يَبْقَی كَافِرٌ إِلَّا آمَنَ وَ لَا طَالِحٌ إِلَّا صَلَحَ وَ تَصْطَلِحُ فِي مُلْكِهِ السِّبَاعُ وَ تُخْرِجُ الْأَرْضُ نَبْتَهَا وَ تُنْزِلُ السَّمَاءُ بَرَكَتَهَا وَ تَظْهَرُ لَهُ الْكُنُوزُ يَمْلِكُ مَا بَيْنَ الْخَافِقَيْنِ أَرْبَعِينَ عَاماً فَطُوبَی لِمَنْ أَدْرَكَ أَيَّامَهُ وَ سَمِعَ كَلَامَهُ. بحار الانوار ج52 ص280

خداوند مردی را در آخر الزمان و دوران سخت و دوران نادانی مردم برمی‌انگیزاند، خداوند او را به فرشتگانش تأیید می‌کند و یارانش را حفظ می‌کند و به آیات الهی او را یاری می‌کند و بر زمین مسلطش می‌گرداند، تا این که مردم خواسته یا ناخواسته از او اطاعت نمایند، زمین را پر از عدل داد و نور و برهان نماید، عرض و طول سرزمینها به اطاعت او درمی‌آیند، کافری نمی‌ماند مگر این که به حضرت ایمان می‌آورد و فاسد و گنهکاری نمی‌ماند مگر این که نیکوکار می‌شود، در زمان سلطنت امام زمان علیه السلام درندگان با یکدیگر در صلح و آرامش زندگی می‌کنند و زمین گیاهش را می‌رویاند و آسمان برکتش را نازل می‌کند و گنجها برای حضرت آشکار می‌شود و سلطنت قائم چهل سال، مشرق و مغرب را فرامی‌گیرد، پس خوشا به حال کسی که روزگار او را درک کند و سخن او را بشنود.

روایت 14) وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ وَ اصْطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ الْبَهَائِمُ حَتَّی تَمْشِي الْمَرْأَةُ بَيْنَ الْعِرَاقِ إِلَی الشَّامِ لَا تَضَعُ قَدَمَيْهَا إِلَّا عَلَی النَّبَاتِ وَ عَلَی رَأْسِهَا زِينَتُهَا لَا يُهَيِّجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ وَ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا لَكُمْ فِي مَقَامِكُمْ بَيْنَ عَدُوِّكُمْ وَ صَبْرِكُمْ عَلَی مَا تَسْمَعُونَ مِنَ الْأَذَی لَقَرَّتْ أَعْيُنُكُم‏ بحار الانوار ج10 ص104

و اگر قائم ما قیام نماید، البته که آسمان بارانش را بریزد و البته که زمین گیاهش را برویاند و البته که كينه از دل‌های بندگان زدوده شود و درندگان و چرندگان با هم در صلح و صفا زندگی کنند (و امنیت آن چنان گسترده می‌شود) تا این که زنی زنبیل بر سر، مسیر میان عراق و شام را پیاده طی کند در حالی که پایش را جز بر سبزه نگذارد (با آرامش کامل به مقصد برسد و) هیچ درنده‌ای او را مضطرب نسازد و نترساند و اگر بدانید (در دوران غیبت) در اقامت شما میان دشمنانتان و شکیبایی‌تان بر اذیتی که می‌شوید، چی فضیلتی برای شماست، البته از خوشحالی چشم‌تان روشن می‌گردد.

روایت 15) عَنْ جَابِرٍ قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ عَلَی أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع فَقَالَ لَهُ عَافَاكَ اللَّهُ اقْبِضْ مِنِّي هَذِهِ الْخَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ فَإِنَّهَا زَكَاةُ مَالِي فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع خُذْهَا أَنْتَ فَضَعْهَا فِي جِيرَانِكَ مِنْ أَهْلِ الْإِسْلَامِ وَ الْمَسَاكِينِ مِنْ إِخْوَانِكَ الْمُؤْمِنِينَ‏ ثُمَّ قَالَ إِذَا قَامَ قَائِمُ أَهْلِ الْبَيْتِ قَسَمَ بِالسَّوِيَّةِ وَ عَدَلَ فِي الرَّعِيَّةِ فَمَنْ أَطَاعَهُ‏ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ‏ وَ مَنْ عَصَاهُ فَقَدْ عَصَی اللَّهَ وَ إِنَّمَا سُمِّيَ الْمَهْدِيُّ مَهْدِيّاً لِأَنَّهُ يُهْدَی إِلَی أَمْرٍ خَفِيٍّ وَ يَسْتَخْرِجُ التَّوْرَاةَ وَ سَائِرَ كُتُبِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ غَارٍ بِأَنْطَاكِيَةَ وَ يَحْكُمُ بَيْنَ أَهْلِ التَّوْرَاةِ بِالتَّوْرَاةِ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْإِنْجِيلِ بِالْإِنْجِيلِ وَ بَيْنَ أَهْلِ الزَّبُورِ بِالزَّبُورِ وَ بَيْنِ أَهْلِ الْقُرْآنِ بِالْقُرْآنِ وَ تُجْمَعُ إِلَيْهِ أَمْوَالُ الدُّنْيَا مِنْ بَطْنِ الْأَرْضِ وَ ظَهْرِهَا فَيَقُولُ لِلنَّاسِ تَعَالَوْا إِلَی مَا قَطَعْتُمْ فِيهِ الْأَرْحَامَ وَ سَفَكْتُمْ فِيهِ الدِّمَاءَ الْحَرَامَ وَ رَكِبْتُمْ فِيهِ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَيُعْطِي شَيْئاً لَمْ يُعْطَهُ أَحَدٌ كَانَ قَبْلَهُ وَ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ نُوراً- كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ شَرّاً. (الغيبة للنعماني ص: 237)

آن زمان که قائم ما اهل بیت قیام نماید، (بیت المال را) به تساوی قسمت کند و در میان رعیت عدالت ورزد، پس کسی که از او فرمان برد، واقعا که از خدا فرمان برده است و کسی که او را نافرمانی کند، در حقیقت خدا را نافرمانی کرده است و همانا مهدی، مهدی نامیده شده است، به دلیل این که به امر پنهانی، هدایت می‌شود و تورات واقعی و سایر کتب خداوند عز و جل را از غاری در انطاکیه بیرون می‌آورد و در میان اهل تورات به تورات حکم می‌کند و در میان اهل انجیل به انجیل و در میان اهل زبور (پیروان داود) به زبور و در میان اهل قرآن به قرآن حکم می‌کند. تمام اموال دنیا از دل زمین و روی زمین، نزد او جمع می‌شود، پس به مردم می‌گوید بیایید به سوی آن چه (مالی که به خاطر آن) قطع رحم می‌کردید و خون حرام می‌ریختید و آن چه خداوند عز و جل حرام کرده بود مرتکب می‌شدید، پس بخششی می‌کند که هیچ کس پیش از او نبخشیده بود و زمین را از عدل و داد پر می‌کند همچنان که از ظلم و جور و شر پر شده بود.

روایت 16) وَ عَنْهُ ع‏ إِذَا ظَهَرَ الْقَائِمُ... وَ يُعْطِي النَّاسَ عَطَايَا مَرَّتَيْنِ فِي السَّنَةِ وَ يَرْزُقُهُمْ فِي الشَّهْرِ رِزْقَيْنِ وَ يُسَوِّي بَيْنَ النَّاسِ حَتَّی لَا تَرَی مُحْتَاجاً إِلَی الزَّكَاةِ وَ يَجِي‏ءُ أَصْحَابُ الزَّكَاةِ بِزَكَاتِهِمْ إِلَی الْمَحَاوِيجِ‏ مِنْ‏ شِيعَتِهِ فَلَا يَقْبَلُونَهَا فَيَصُرُّونَهَا وَ يَدُورُونَ فِي دُورِهِمْ فَيَخْرُجُونَ إِلَيْهِمْ فَيَقُولُونَ لَا حَاجَةَ لَنَا فِي دَرَاهِمِكُمْ وَ سَاقَ الْحَدِيثَ إِلَی أَنْ قَالَ وَ يَجْتَمِعُ إِلَيْهِ أَمْوَالُ أَهْلِ الدُّنْيَا كُلُّهَا مِنْ بَطْنِ الْأَرْضِ وَ ظَهْرِهَا فَيُقَالُ لِلنَّاسِ تَعَالَوْا إِلَی مَا قَطَعْتُمْ فِيهِ الْأَرْحَامَ وَ سَفَكْتُمْ فِيهِ الدَّم‏ الْحَرَامَ وَ رَكِبْتُمْ فِيهِ الْمَحَارِمَ فَيُعْطِي عَطَاءً لَمْ يُعْطِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ. (بحار الأنوار ج‏52، ص: 390)

هنگامی که قائم آشکار شود… و در سال دو مرتبه به مردم عطا خواهد کرد و در ماه دو بار روزی آنها را خواهد داد و در میان مردم با حقوق برابر رفتار خواهد کرد (و مردم بدان پایه از توانگری می‌رسند) که نیازمند زکات، نمی‌یابی و زکات داران زکاتشان را نزد شیعیان (به ظاهر) نیازمند می‌آورند ولی (آنان به خاطر بی‌نیازی) نمی‌پذیرند، پس مال زکات را در کیسه می‌کنند و میان خانه‌های مردم می‌چرخانند و به آنان عرضه می‌کنند، اما آنان می‌گویند نیازی به اموال شما نداریم… تمامی اموال اهل دنیا از درون و برون زمین، نزد آن حضرت جمع می‌شود. سپس به مردم گفته می‌شود برای گرفتن آن چه (از مال دنیا که برای به دست آوردن آن) قطع رحم می‌کردید و خون حرام می‌ریختید و مرتکب محارم می‌شدید، بیایید. پس حضرت بخششی می‌کند که هیچ کس پیش از آن چنین بخششی نکرده است.

روایت 17) قَالَ عِمْرَانُ بْنُ الْحُصَيْنِ يَا رَسُولَ اللَّهِ صِفْ لَنَا هَذَا الرَّجُلَ قَالَ هُوَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ كَأَنَّهُ مِنْ رِجَالِ شَنُوءَةَ عَلَيْهِ عَبَاءَتَانِ قَطَوَانِيَّتَانِ اسْمُهُ اسْمِي فَعِنْدَ ذَلِكَ تُفْرِخُ الطُّيُورُ فِي أَوْكَارِهَا وَ الْحِيتَانِ فِي بِحَارِهَا وَ تُمَدُّ الْأَنْهَارُ وَ تَفِيضُ الْعُيُونُ وَ تُنْبِتُ الْأَرْضُ ضِعْفَ أُكُلِهَا ثُمَّ يُسَيِّرُ مُقَدِّمَتَهُ جَبْرَئِيلُ وَ سَاقَتَهُ إِسْرَافِيلُ فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً. بحار الانوار ج52 ص304

عمران بن حصین گفت ای پیامبر این مرد (یعنی حضرت مهدی علیه السلام) را برای ما توصیف نما، حضرت فرمود او مردی است از فرزندان حسین علیه السلام، او از مردانی است که کارهای ناپسند را مبغوض دارد، بر او دو عبای قطوانی است نام او، نام من است، در آن هنگام پرندگان در لانه‌هایشان و ماهی‌ها در دریاهایشان (در کمال آرامش) تخمگذاری (یا شادی) می‌کنند و رودها به جریان می‌افتد و چشمه‌ها می‌جوشد و زمین محصولش را دو برابر می‌رویاند، سپس جبرائیل مقدمه (پیشاهنگان) لشگرش را و اسرافیل ساقه (میانه) لشگرش را حرکت می‌دهد، پس زمین پر از عدل و داد می‌گردد همچنان که پیش از این پر از جور و ستم شده بود.

در ریاض الابرار به جای تُفْرِخُ الطُّيُورُ…، تفرح الطیور… آمده است.

روایت 18) إِذَا قَامَ الْقَائِمُ سَارَ إِلَی الْكُوفَةِ فَهَدَمَ بِهَا أَرْبَعَةَ مَسَاجِدَ وَ لَمْ يَبْقَ مَسْجِدٌ عَلَی الْأَرْضِ لَهُ شُرَفٌ إِلَّا هَدَمَهَا وَ جَعَلَهَا جَمَّاءَ وَ وَسَّعَ الطَّرِيقَ الْأَعْظَمَ وَ كَسَرَ كُلَّ جَنَاحٍ خَارِجٍ عَنِ الطَّرِيقِ وَ أَبْطَلَ الْكُنُفَ وَ الْمَيَازِيبَ إِلَی الطُّرُقَاتِ وَ لَا يَتْرُكُ بِدْعَةً إِلَّا أَزَالَهَا وَ لَا سُنَّةً إِلَّا أَقَامَهَا وَ يَفْتَتِحُ قُسْطَنْطِينِيَّةَ وَ الصِّينَ وَ جِبَالَ الدَّيْلَمِ فَيَمْكُثُ عَلَی ذَلِكَ سَبْعَ سِنِينَ مِقْدَارُ كُلِّ سَنَةٍ عَشْرُ سِنِينَ مِنْ سِنِيكُمْ هَذِهِ ثُمَّ يَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَكَيْفَ تَطُولُ السِّنُونَ قَالَ يَأْمُرُ اللَّهُ‏ تَعَالَی‏ الْفَلَكَ‏ بِاللُّبُوثِ وَ قِلَّةِ الْحَرَكَةِ فَتَطُولُ الْأَيَّامُ لِذَلِكَ وَ السِّنُونَ قَالَ قُلْتُ لَهُ إِنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّ الْفَلَكَ إِذَا تَغَيَّرَ فَسَدَ قَالَ ذَلِكَ قَوْلُ الزَّنَادِقَةِ فَأَمَّا الْمُسْلِمُونَ فَلَا سَبِيلَ لَهُمْ إِلَی ذَلِكَ وَ قَدْ شَقَّ اللَّهُ الْقَمَرَ لِنَبِيِّهِ ص وَ رَدَّ الشَّمْسَ مِنْ قَبْلِهِ لِيُوشَعَ بْنِ نُونٍ وَ أَخْبَرَ بِطُولِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَنَّهُ‏ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ‏. بحار الانوار ج52 ص339

هنگامی که قائم قیام کند به سوی کوفه رود، چهار مسجد را در کوفه خراب نماید و هیچ مسجدی که دارای سازه مشرف و برجسته باشد را در زمین باقی نگذارد مگر این که (بخش مشرف و مرتفع را خراب کرده و آن را) صاف نماید و راه اصلی را توسعه دهد و تمامی پیش آمدگی‌های ساختمانها را که از فضای راه استفاده کرده، از بین می‌برد[2] و تمام مجاری فاضلاب و آب باران که به خیابان باز شده تخریب می‌کند و هیچ بدعتی را رها نمی‌کند مگر این که آن را از بین ببرد و هیچ سنت ترک شده را رها نمی‌کند مگر این که آن را برپا دارد، و قسطنطینیه و چین و کوه‌های دیلم را فتح نماید، پس هفت سال عمر کند که هر سالش برابر ده سال از این سالهای شماست، سپس خداوند آن چه را که بخواهد انجام می‌دهد. به حضرت عرض کردم فدای شما گردم چگونه سالها طولانی می‌گردد؟ فرمود خداوند به فلک دستور می‌دهد که درنگ نموده و به كندی حركت كند، از این رو روزها طولانی می‌گردد…

روایت 19) عَلِيُّ بْنُ عَاصِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَی عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ‏ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عِنْدَهُ أُبَيُّ بْنُ كَعْبٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَرْحَباً بِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَا زَيْنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ… ِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَكَّبَ فِي صُلْبِ الْحَسَنِ نُطْفَةً مُبَارَكَةً زَكِيَّةً طَيِّبَةً طَاهِرَةً مُطَهَّرَةً يَرْضَی بِهَا كُلُّ مُؤْمِنٍ مِمَّنْ أَخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِيثَاقَهُ فِي الْوَلَايَةِ وَ يَكْفُرُ بِهَا كُلُّ جَاحِدٍ فَهُوَ إِمَامٌ تَقِيٌّ نَقِيٌّ بَارٌّ مَرْضِيٌّ هَادٍ مَهْدِيٌّ أَوَّلُ‏ الْعَدْلِ وَ آخِرُهُ… كمال الدين و تمام النعمة، ج‏1، ص: 264

پس او امام تقی نقی نیکوکار هادی مهدی، سرآمد و نخستین عدالت و منتهای عدالت است.

روایت 20) عَلِيُّ بْنُ عُقْبَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ حَكَمَ بِالْعَدْلِ وَ ارْتَفَعَ فِي أَيَّامِهِ الْجَوْرُ وَ أَمِنَتْ بِهِ السُّبُلُ وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ بَرَكَاتِهَا وَ رَدَّ كُلَّ حَقٍّ إِلَی أَهْلِهِ وَ لَمْ يَبْقَ أَهْلُ دِيْنٍ حَتَّی يُظْهِرُوا الْإِسْلَامَ وَ يَعْتَرِفُوا بِالْإِيمَانِ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ وَ حَكَمَ بَيْنَ النَّاسِ بِحُكْمِ دَاوُدَ وَ حُكْمِ مُحَمَّدٍ ص فَحِينَئِذٍ تُظْهِرُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا وَ تُبْدِي بَرَكَاتِهَا وَ لَا يَجِدُ الرَّجُلُ مِنْكُمْ يَوْمَئِذٍ مَوْضِعاً لِصَدَقَتِهِ وَ لَا لِبِرِّهِ لِشُمُولِ الْغِنَی جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ دَوْلَتَنَا آخِرُ الدُّوَلِ وَ لَمْ يَبْقَ أَهْلُ بَيْتٍ لَهُمْ دَوْلَةٌ إِلَّا مَلَكُوا قَبْلَنَا لِئَلَّا يَقُولُوا إِذَا رَأَوْا سِيرَتَنَا إِذَا مَلَكْنَا سِرْنَا بِمِثْلِ سِيرَةِ هَؤُلَاءِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَی وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ. بحار الأنوار ج52، ص338

هنگامی که قائم ما قیام کند، به عدالت حکم نماید و در روزگارش ستم برطرف شود و راه‌ها امن گردد و زمین برکاتش را بیرون آورد و تمام حقوق را به اهلش باز گرداند و در زمین اهل دینی دیگر باقی نماند مگر این که همگی اظهار اسلام نمایند و به ایمان به خدا اعتراف کنند، آیا نشنیده‌ای که خداوند سبحان می‌فرماید «و هر كه در آسمانها و زمين است خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است، و به سوی او بازگردانيده می‏شوند» و میان مردم به حکم داودی و حکم محمدی حکم نماید. پس در این روزگار زمین گنجهایش را ظاهر سازد و برکاتش را آشکار کند و مردی از شما جایی برای صدقه دادن و احسان پیدا نمی‌کند زیرا توانگری همه مؤمنان را فراگرفته است. سپس فرمود راستی که حکومت ما آخرین حکومتهاست و هیچ اهل بیتی که مدعی حکومت هستند نمی‌مانند، مگر این که پیش از ما به قدرت برسند (و شکست عملی خود را ببینند) تا هنگامی که روش حکومتداری (موفق) ما را دیدند، ادعا نکنند اگر ما به حکومت می‌رسیدیم به مانند اینان حکومت می‌کردیم و این مصداق سخن خدای تعالی است که «سرانجام نیکو از آن پرهیزکاران است».

روایت 21) عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَذْهَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ وَ جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا خصال ج 2 ص 541

آن زمان که قائم ما قیام کند، خداوند عز و جل بیماری را از شیعیان برطرف نماید و دلهای آنها را همچون قطعه‌های آهن محکم سازد و توانایی هر مردی از شیعیان ما را به اندازه چهل مرد قرار می‌دهد.

روایت 22) عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُول‏:… وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی سَيَجْرِی سُنَّتَهُ فِي الْقَائِمِ مِنْ وُلْدِی فَيُبَلِّغُهُ شَرْقَ الْأَرْضِ وَ غَرْبَهَا حَتَّی لَا يَبْقَی منهلا [مَنْهَلٌ‏] وَ لَا موضعا [مَوْضِعٌ‏] مِنْ سَهْلٍ وَ لَا جَبَلٍ وَطِئَهُ ذُو الْقَرْنَيْنِ إِلَّا وَطِئَهُ وَ يُظْهِرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ كُنُوزَ الْأَرْضِ وَ مَعَادِنَهَا وَ يَنْصُرُهُ بِالرُّعْبِ فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ بِهِ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً. كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص 394

خداوند تبارک و تعالی به زودی سنت خودش را در قائم از فرزندان من جاری خواهد ساخت، پس او را به شرق زمین و غرب آن می‌رساند، تا این که هیچ آبشخوری و مکانی از دشت و کوه باقی نماند که ذوالقرنین بر آن پا نهاده است، مگر این که قائم علیه السلام بر آن پا نهد و آن را تسخیر نماید و خداوند عز و جل گنجهای زمین و معادن آن را برای حضرت آشکار سازد و او را وسیله رعب و ترس یاری نماید، پس زمین را از عدل و داد پر سازد، آن گونه که پیش از آن از جور و ظلم پر گشته بود.

روایت 23) فيملأ الأرض عدلا كما ملئت جورا حتّی ترعی الوحوش و السباع و تلعب بهم الصبيان و تأمن النساء من أنفسهنّ حتّی لو أنّ امرأة في العرباء لم تخف علی نفسها، و يظهر اللّه كنوز الأرض للمؤمنين و يستغني كلّ مؤمن فقير بقدرة اللّه‏ إلزام الناصب ج‏2، ص: 249

پس زمین را از عدل پر می‌کند، آن گونه که پیش از این از جور پر شده است، آن چنان که حیوانات وحشی و درندگان (در کنار یکدیگر در آسایش) می‌چرند و زندگی می‌کنند و کودکان با آنها بازی می‌کنند و زنان در مورد خودشان (آن چنان) امنیت دارند که حتی اگر (تنها) در بیابان خلوتی باشند بر خودشان نگران نمی‌شوند و خداوند گنجهای زمین را برای مؤمنین آشکار می‌سازد و به قدرت الهی تمامی مؤمنان بی‌نیاز می‌شوند.[3]

روایت 24) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: تَوَاصَلُوا وَ تَبَارُّوا وَ تَرَاحَمُوا فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَيَأْتِيَنَّ عَلَيْكُمْ وَقْتٌ لَا يَجِدُ أَحَدُكُمْ‏ لِدِينَارِهِ‏ وَ دِرْهَمِهِ مَوْضِعاً يَعْنِي لَا يَجِدُ عِنْدَ ظُهُورِ الْقَائِمِ ع مَوْضِعاً يَصْرِفُهُ فِيهِ لِاسْتِغْنَاءِ النَّاسِ جَمِيعاً بِفَضْلِ اللَّهِ وَ فَضْلِ وَلِيِّهِ‏ فَقُلْتُ وَ أَنَّی يَكُونُ ذَلِكَ- فَقَالَ عِنْدَ فَقْدِكُمْ إِمَامَكُمْ فَلَا تَزَالُونَ كَذَلِكَ حَتَّی يَطْلُعَ عَلَيْكُمْ كَمَا تَطْلُعُ الشَّمْسُ آيَسَ مَا تَكُونُونَ فَإِيَّاكُمْ وَ الشَّكَّ وَ الِارْتِيَابَ وَ انْفُوا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الشُّكُوكَ وَ قَدْ حَذَّرْتُكُمْ فَاحْذَرُوا أَسْأَلُ اللَّهَ تَوْفِيقَكُمْ وَ إِرْشَادَكُمْ. بحار الانوار ج51 ص147

به همدیگر بخشش کنید و نیکی نمایید و رحم نمایید، سوگند به کسی که دانه را شکاف و انسان را آفرید البته زمانی بر شما خواهد آمد که هیچ یک از شما برای انفاق دینار و درهمش کسی را پیدا نمی‌کند، یعنی هنگام ظهور قائم علیه السلام جایی برای مصرف آن نمی‌یابد، چون همه مردم به فضل خداوند و فضل ولی او بی‌نیاز شده‌اند، پس به حضرت عرض کردم چه زمانی چنین می‌شود؟ فرمود: هنگام از دست دادن امامتان، پس پیوسته چنین باشد تا این که در نهایت ناامیدی آن حضرت بر شما طلوع کند، همچنان که خورشید طلوع می‌کند، پس بپرهیزید از شک و ریب، و شکها را از خودتان بزدایید و به تحقیق به شما هشدار دادم، پس هوشیار باشید، از خداوند توفیق و ارشاد شما را خواستارم.

روایت 25) مُحَمَّدِ بْنِ فُضَيْلٍ، عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا (عَلَيْهِ السَّلَامُ) قَالَ: إِذَا قَامَ الْقَائِمُ، يَأْمُرُ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ بِالسَّلَامِ عَلَی الْمُؤْمِنِينَ، وَ الْجُلُوسِ مَعَهُمْ فِي مَجَالِسِهِمْ، فَإِذَا أَرَادَ وَاحِدُ حَاجَةً أَرْسَلَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْضِ‏ الْمَلَائِكَةِ أَنْ يَحْمِلَهُ، فَيَحْمِلُهُ الْمَلَكُ حَتَّی يَأْتِيَ الْقَائِمَ، فَيَقْضِيَ حَاجَتَهُ، ثُمَّ يَرُدَّهُ. وَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ يَسِيرُ فِي السَّحَابِ، وَ مِنْهُمْ مَنْ يَطِيرُ مَعَ الْمَلَائِكَةِ، وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي مَعَ الْمَلَائِكَةِ مَشْياً، وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْبِقُ الْمَلَائِكَةَ، وَ مِنْهُمْ مَنْ تَتَحَاكَمُ الْمَلَائِكَةُ إِلَيْهِ؛ وَ الْمُؤْمِنُونَ أَكْرَمُ عَلَی اللَّهِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ؛ وَ مِنْهُمْ مَنْ يُصَيِّرُهُ الْقَائِمُ قَاضِياً بَيْنَ مِائَةِ أَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ. دلائل الامامة 454

هنگامی که قائم قیام کند، خداوند به فرشتگان فرمان دهد که بر مؤمنین سلام دهید و با آنان در مجالس‌شان بنشینید، پس زمانی که یکی از مؤمنین کاری نزد امام داشته باشد، قائم بعضی از فرشتگان را می‌فرستند که او را نزد حضرت بیاورد، پس فرشته او را حمل می‌کند، تا این که او را نزد قائم می‌رساند، پس حضرت حاجت او را روا می‌کند، سپس آن فرشته او را باز می‌گرداند. و از مؤمنین کسانی هستند که در ابر سیر می‌کنند و از آنان کسانی هستند که با فرشتگان پرواز می‌کنند و از آنها کسانی هستند که با فرشتگان پیاده راه می‌روند و از آنها کسانی هستند که از فرشتگان پیشی می‌گیرند و از آنان کسانی هستند که فرشتگان، اختلافاتشان را نزد آنها حل و فصل می‌کنند و مؤمنین نزد خداوند گرامی‌تر از فرشتگان هستند و از مؤمنین کسانی هستند که قائم آنها را میان صد هزار فرشته به عنوان قاضی منصوب می‌کند.

روایت 26) يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَوْر وَ يُقَدِّسُهَا مِنْ كُلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ الَّذِي تَشُكُّ النَّاسُ فِي وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِهِ يَضَعُ مِيزَانَ الْعَدْلِ بَيْنَ النَّاسِ فَلَا يَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ هُوَ الَّذِي تُطْوَی‏ لَهُ‏ الْأَرْضُ‏ وَ لَا يَكُونُ لَهُ ظِلٌّ وَ هُوَ الَّذِي يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ يَسْمَعُهُ جَمِيعُ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالدُّعَاءِ إِلَيْهِ أَلَا إِنَّ حُجَّةَ اللَّهِ قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَيْتِ اللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ فَإِنَّ الْحَقَّ مَعَهُ وَ فِيهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ‏. بحار الانوار ج52 ص321

خداوند به وسیله قائم علیه السلام زمین را از هر ستمی پاک می‌سازد و از هر ظلمی منزه می‌گرداند و قائم همان کسی است که مردم در تولدش تردید می‌کنند و او پیش از خروجش، صاحب غیبت است، زمانی که قائم علیه السلام خروج کند زمین به نور او درخشان می‌گردد، ترازوی عدالت را میان مردم می‌گذارد، پس هیچ کس به کس دیگر ستم نمی‌کند و او کسی است که زمین برای او پیچیده می‌شود (و طی الارض دارد) و برای او سایه نیست و او کسی است که (درباره او) ندا دهنده‌ای که صدای او را همه اهل زمین می‌شنوند از آسمان ندا می‌دهد که مردم را به سوی او می‌خواند و می‌گوید آگاه باشید که به راستی حجت خدا در کنار خانه او (کعبه) آشکار شده است، پس از او پیروی نمایید به راستی که حق با اوست و در دست اوست و این مصداق سخن خدای عز و جل است که می‌فرماید «اگر بخواهيم، معجزه‏ای از آسمان بر آنان فرود می‏آوريم، تا در برابر آن، گردنهايشان خاضع گردد».

روایت 27) عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ فِي قَوْلِ اللَّهِ‏ وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها قَالَ رَبُّ الْأَرْضِ إِمَامُ الْأَرْضِ قُلْتُ فَإِذَا خَرَجَ يَكُونُ مَا ذَا قَالَ إِذاً يَسْتَغْنِي النَّاسُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ نُورِ الْقَمَرِ وَ يَجْتَزِءُونَ بِنُورِ الْإِمَامِ‏. بحار الانوار ج7 ص326

مفضل بن عمر از امام صادق علیه السلام شنید که حضرت درباره این سخن خدا در قرآن که «و زمین به نور پروردگارش درخشان گردد» فرمود: پروردگار زمین، امام زمین است. به امام گفتم پس زمانی که امام خروج کند چه خواهد شد؟ فرمود در این دوران مردم از پرتو خورشید و نور ماه بی‌نیاز خواهند شد و به نور امام بسنده می‌کنند.

روایت 28) قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي وَ تَظْهَرُ الْمَلَائِكَةُ وَ الْجِنُّ لِلنَّاسِ قَالَ إِي وَ اللَّهِ يَا مُفَضَّلُ وَ يُخَاطِبُونَهُمْ كَمَا يَكُونُ الرَّجُلُ مَعَ حَاشِيَتِهِ وَ أَهْلِهِ قُلْتُ يَا سَيِّدِي وَ يَسِيرُونَ مَعَهُ قَالَ إِي وَ اللَّهِ يَا مُفَضَّلُ وَ لَيَنْزِلَنَّ أَرْضَ الْهِجْرَةِ مَا بَيْنَ الْكُوفَةِ وَ النَّجَفِ‏ وَ عَدَدُ أَصْحَابِهِ ع حِينَئِذٍ سِتَّةٌ وَ أَرْبَعُونَ أَلْفاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ سِتَّةُ آلَافٍ مِنَ الْجِنِّ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَی وَ مِثْلُهَا مِنَ الْجِنِّ بِهِمْ يَنْصُرُهُ اللَّهُ وَ يَفْتَحُ عَلَی يَدَيْهِ بحار الانوار ج53 ص10

مفضل گفت ای آقای من آیا فرشتگان و جنیان برای مردم آشکار می‌شوند؟ حضرت فرمود بله، سوگند به خدا ای مفضل، و مردم با فرشتگان و جنیان سخن خواهند گفت همچنان که انسان با اطرافیان و بستگانش سخن می‌گوید. گفتم ای آقای من آیا فرشتگان و جنیان با او حرکت (و همراهی) می‌کنند؟ فرمود بله، سوگند به خدا ای مفضل، البته که در سرزمین هجرت که میان کوفه و نجف است فرود می‌آیند (و ساکن می‌گردند) و تعداد اصحاب حضرت در آن زمان، چهل و شش هزار از فرشتگان و شش هزار از جنیان است…

روایت 29) وَ يَقُولُ لِلْمَهْدِيِّ سِرْ بِالْمَلَائِكَةِ وَ خُلَصَاءِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ نُقَبَائِكَ الْمُخْتَارِينَ وَ مَنْ سَمِعَ وَ أَطَاعَ اللَّهَ لَنَا فَاحْمِلْ خَيْلَكَ فِي الْهَوَاءِ فَإِنَّهَا تَرْكُضُ كَمَا تَرْكُضُ عَلَی الْأَرْضِ وَ احْمِلْهَا عَلَی وَجْهِ الْمَاءِ فِي الْبِحَارِ وَ الْأَمْصَارِ فَإِنَّهَا تَرْكُضُ بِحَوَافِرِهَا عَلَيْهِ فَلَا يُبَلُّ لَهَا حَافِرٌ وَ إِنَّهَا تَسِيرُ مَعَ الطَّيْرِ وَ تَسْبِقُ كُلَّ شَيْ‏ءٍ فَخُذْ بِثَأْرِكَ وَ ثَأْرِنَا وَ اقْتَصِّ بِمَظَالِمِنَا مِنْهُمْ وَ أَظْهِرْ حَقَّنَا وَ أَزْهِقِ الْبَاطِلَ فَإِنَّهَا دَوْلَةٌ لَا لَيْلَ فِيهِ وَ لَا ظُلْمَةَ وَ لَا قَتَامَ… هدایة الکبری 429

و پیامبر صلی الله علیه و آله به مهدی علیه السلام می‌گوید که همراه با فرشتگان و مؤمنان خالص جنی و انسی و همراه نقیبانت که انتخاب شده‌اند و همراه هر کسی که صدای تو را شنید و خدا را فرمان برد، حرکت کن پس سوارانت را در هوا بتازان که آنان همچنان که در زمین می‌دوند در هوا نیز حرکت می‌کنند و همچنین سوارانت را بر رو آب، در دریاها و سرزمین‌ها بتازان، پس آنان با اسبهایشان (در دریاها) می‌دوند، ولی پای اسب‌شان تر نمی‌گردد و سوارانت همراه پرندگان پرواز می‌کنند و از هر چیز پیشی می‌گیرند، پس انتقام خون (اجداد) خودت و انتقام خون ما را بگیر و حق‌های پایمال شده ما را از ظالمین قصاص نما و حق ما را آشکار کن و باطل را نابود ساز، پس حکومت قائم حکومتی است که در او شب و تاریکی و غبار نیست…

روایت 30) وَ يَصِيرُ الدِّينُ لِلَّهِ وَاصِباً فَإِذَا صَفَتْ جَرَتْ أَنْهَارُهَا بِالْمَاءِ وَ اللَّبَنِ وَ الْعَسَلِ وَ الْخَمْرِ بِغَيْرِ بَلَاءٍ وَ لَا غَائِلَةٍ وَ تُفَتَّحُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ بِالْبِرِّ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ خَيْرَهَا وَ تُخْرِجُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا وَ تَعْظُمُ الْبُرَّةُ حَتَّی تَصِيرَ حِمْلَ بَعِيرٍ وَ يَجْتَمِعُ الْإِنْسَانُ وَ السَّبُعُ وَ الطَّيْرُ وَ الْحَيَّةُ وَ سَائِرُ مَنْ يَدِبُّ فِي بُقْعَةٍ وَاحِدَةٍ فَلَا يُوحِشُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بَلْ يُؤْنِسُهُ وَ نُحَادِثُهُ وَ يَشْرَبُ الذِّئْبُ وَ الشَّاةُ مِنْ مَوْرِدٍ وَاحِدٍ وَ يَصْدُرَانِ كَمَا يَصْدُرُ الرَّجُلَانِ الْمُتَوَاخِيَانِ فِي اللَّهِ مِنْ وِرْدِهِمْ وَ تَخْرُجُ الْفَتَاةُ الْعَاتِقُ وَ الْعَجُوزُ الْعَاقِرُ وَ عَلَی رَأْسِهَا مِكْيَالٌ مِنْ دَقِيقٍ أَوْ بُرٍّ أَوْ سَوِيقٍ وَ تَبْلُغُ حَيْثُ شَاءَتْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لَا يَمَسُّهَا نَصَبٌ وَ لَا لُغُوبٌ وَ تَرْتَفِعُ الْأَمْرَاضُ وَ الْأَسْقَامُ وَ يَسْتَغْنِي الْمُؤْمِنُ عَنْ قَصِّ شَعْرِهِ وَ تَقْلِيمِ أَظَافِرِهِ وَ غَسْلِ أَثْوَابِهِ وَ عَنْ حَمَّامٍ وَ حَجَّامٍ وَ عَنْ طِبٍّ وَ طَبِيبٍ وَ يُفْصَحُ عَنْ كُلِّ ذِي نُطْقٍ مِنَ الْبَشَرِ وَ الدَّوَابِّ وَ الطَّيْرِ وَ الْهَوَامِّ وَ الدَّبِيبِ وَ تُفْقَدُ جَمِيعُ اللُّغَاتِ وَ لَمْ يَبْقَ إِلَّا اللُّغَةُ الْعَرَبِيَّةُ بِإِفْصَاحِ لِسَانٍ وَاحِدٍ وَ لَا يَخْرُجُ الْمُؤْمِنُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّی يَرَی مِنْ صُلْبِهِ أَلْفَ وَلَدٍ ذَكَرٍ مُؤْمِنٍ مُوَحِّدٍ تَقِيٍّ. هدایة الکبری 430

و دین در تمامی جهان برای همیشه دین خدا  خواهد شد، پس هنگامی که (زمین از کفر و شرک و ظلم) پاک گردید، رودهای زمین با آب و شیر و عسل و شراب جریان پیدا می‌کند، بدون این که بلائی و هلاک کننده‌ای (در آنها) باشد و درهای آسمان به نیکی گشوده می‌شود و آسمان خیرش را می‌بارد و زمین گنجهایش را خارج می‌سازد و یک دانه گندم آن چنان رشد می‌کند که به اندازه بار یک شتر می‌گردد و انسان و درندگان و پرندگان و مارها و بقیه جنبندگان در یک مکان اجتماع می‌کنند، بدون این که بعضی از بعضی دیگر وحشت کنند، بلکه این حیوانات، مونس انسان خواهند بود و با او سخن می‌گویند[4] و گرگ و گوسفند از یک آبشخور آب می‌خورند و همانند دو برادر ایمانی از آبشخورشان (با همدیگر و به مهربانی) برمی‌گردند و دختر نوجوان و پیر فرتوت از خانه‌اش بیرون می‌آید در حالی که بر سرش مقداری آرد یا گندم یا سویق است و (مسیرش را طی می‌کند تا) به سرزمینی که می‌خواهد می‌رسد، در حالی که نه خستگی به او می‌رسد و نه رنجی و نه امر ناگواری، و مرضها و بیماری‌های مزمن برطرف می‌گردد و مؤمن از کوتاه کردن مو و ناخن و شستن لباسهایش و حمام رفتن و حجامت کردن و از علم پزشکی و از پزشک بی‌نیاز می‌شود و معنی زبان هر صاحب سخنی از بشر و چهارپا و پرنده و گزنده و جنبده آشکار می‌شود و (سپس) همه زبانها نابود می‌شود و جز زبان عربی باقی نمی‌ماند و مؤمن از دنیا نمی‌رود، مگر این که از نسلش هزار پسر مؤمن موحد متقی ببیند.

روایت 31) عَبْدُ الْكَرِيمِ الْخَثْعَمِيُّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع كَمْ يَمْلِكُ الْقَائِمُ ع فَقَالَ سَبْعَ سِنِينَ يَطُولُ الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّی تَكُونَ السَّنَةُ مِنْ سِنِيهِ مِقْدَارَ عَشْرِ سِنِينَ مِنْ سِنِيكُمْ فَيَكُونُ سِنُو مُلْكِهِ سَبْعِينَ سَنَةً مِنْ سِنِيكُمْ هَذِهِ… بحارالانوار ج52 ص337

عبدالکریم خثعمی گفت به امام صادق علیه السلام گفتم قائم چند سال حکومت می‌کند؟ فرمود هفت سال. (اما) روزها و شبها طولانی می‌شود آن چنان که یک سال از سالهای دوران ظهور، به اندازه ده سال از سالهای شماست، پس سلطنت او هفتاد سال از سالهای شما می‌شود…

روایت 32) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَوَّلُ مَا يُظْهِرُ الْقَائِمُ مِنَ الْعَدْلِ أَنْ يُنَادِيَ مُنَادِيهِ أَنْ يُسَلِّمَ صَاحِبُ النَّافِلَةِ لِصَاحِبِ الْفَرِيضَةِ الْحَجَرَ الْأَسْوَدَ وَ الطَّوَافَ. بحار الانور ج52 ص374

نخستین عدالتی که قائم علیه السلام آشکار می‌کند این است که منادی از جانب ایشان ندا می‌دهد کسی که حج مستحب دارد، مکان حجر الاسود و طواف را به کسی که حج واجب دارد واگذار کند.

روایت 33) ثُمَّ يُقْبِلُ إِلَی الْكُوفَةِ فَيَكُونُ مَنْزِلُهُ بِهَا فَلَا يَتْرُكُ عَبْداً مُسْلِماً إِلَّا اشْتَرَاهُ وَ أَعْتَقَهُ وَ لَا غَارِماً إِلَّا قَضَی دَيْنَهُ وَ لَا مَظْلِمَةً لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَدَّهَا وَ لَا يَقْتُلُ مِنْهُمْ عَبْداً إِلَّا أَدَّی ثَمَنَهُ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلی‏ أَهْلِهِ وَ لَا يُقْتَلُ قَتِيلٌ إِلَّا قَضَی عَنْهُ دَيْنَهُ وَ أَلْحَقَ عِيَالَهُ فِي الْعَطَاءِ حَتَّی يَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ عُدْوَانا بحار الأنوار ج‏52، ص: 225

سپس رو به کوفه آورد، و منزلش در کوفه باشد و هیچ غلام مسلمانی را رها نمی‌کند مگر این که آن را بخرد و آزاد کند و هیچ مقروضی را رها نمی‌کند مگر این که قرضش را اداء نماید و هیچ مظلمه‌ای از احدی از مردم را رها نمی‌کند مگر این که آن را به صاحبش برگرداند و بنده‌ای از مردم را نمی‌کشد مگر این که دیه او را به اهلش بدهد و کسی کشته نمی‌شود مگر این که قرضش را اداء نماید و خانواده‌اش را در فهرست عطای (بیت المال) جا دهد، تا این که زمین پر از قسط و عدل گردد، بدان سان که پیش از آن پر از ظلم و جور و عدوان شده بود.

روایت 34) وَ قَالَ أَيْضاً حَدَّثَنَا يُوسُفُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ الْمُقْرِي عَنْ نُعَيْمِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ لَيْثٍ عَنْ مُجَاهِدٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ‏ فِي قَوْلِهِ تَعَالَی‏ لِيُظْهِرَهُ عَلَی الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ‏ قَالَ لَا يَكُونُ ذَلِكَ حَتَّی لَا يَبْقَی يَهُودِيٌّ وَ لَا نَصْرَانِيٌّ وَ لَا صَاحِبُ مِلَّةٍ إِلَّا دَخَلَ فِي الْإِسْلَامِ حَتَّی يَأْمَنَ الشَّاةُ وَ الذِّئْبُ وَ الْبَقَرَةُ وَ الْأَسَدُ وَ الْإِنْسَانُ وَ الْحَيَّةُ وَ حَتَّی لَا تَقْرِضَ فَأْرَةٌ جِرَاباً وَ حَتَّی تُوضَعَ الْجِزْيَةُ وَ يُكْسَرَ الصَّلِيبُ وَ يُقْتَلَ الْخِنْزِيرُ وَ ذَلِكَ قَوْلُه‏ لِيُظْهِرَهُ عَلَی الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ‏ وَ ذَلِكَ يَكُونُ عِنْدَ قِيَامِ الْقَائِمِ ع. بحار الأنوار ج‏51، ص: 61

ابن عباس درباره این آیه قرآن «تا دین خدا را بر تمام ادیان پيروز گرداند، هر چند مشركان خوش نداشته باشند» گفت این امر محقق نمی‌شود، تا این که یهودی و نصرانی و صاحب دینی باقی نماند جز این که در اسلام داخل گردد، و تا این که گوسفند و گرگ و گاو و شیر و انسان و مار در امان باشند و حتی موشی هم کیسه‌ای را سوراخ نکند و تا این جزیه برداشته شود و صلیب شکسته شود و خنزیر کشته شود و این است مصداق این آیه که «تا دین خدا را بر تمام ادیان پيروز گرداند، هر چند مشركان خوش نداشته باشند» و این امر هنگام قیام قائم خواهد بود.

روایت 35) ثُمَّ يَأْمُرُ مَنْ يَحْفِرُ مِنْ ظَهْرِ مَشْهَدِ الْحُسَيْنِ ع نَهَراً يَجْرِي إِلَی الْغَرِيَّيْنِ حَتَّی يَنْزِلَ الْمَاءُ فِي النَّجَفِ وَ يَعْمَلُ عَلَی فَوْهَتِهِ الْقَنَاطِيرُ وَ الْأَرْحَاءُ فَكَأَنِّي بِالْعَجُوزِ عَلَی رَأْسِهَا مِكْتَلٌ فِيهِ بُرٌّ تَأْتِي تِلْكَ الْأَرْحَاءَ فَتَطْحَنُهُ بِلَا كِرَاءٍ. الارشاد ج۲ ص380

سپس مهدی علیه السلام فرمان می‌‌دهد کسی از پشت کربلا نهری را تا نجف حفر نماید، تا آب به نجف برسد و در دو طرف آن پل‌ها و آسیاب‌هایی بسازند. پس گویا پیری را می‌بینم که بر سرش ظرفی گذاشته که در آن گندم است پس این آسیابها بدون هیچ اجرتی آن را برایش آرد می‌کنند.

روایت 36) عن عباية الأسدي أنه سمع أمير المؤمنين ع يقول‏ «وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً- وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ‏» أ كان ذلك بعد قلت: نعم يا أمير المؤمنين، قال: كلا و الذي نفسي بيده- حتی‏ يدخل المرأة بمن عذب آمنين- لا يخاف حية و لا عقربا فما سوی ذلك. تفسیر عیاشی ج1 ص183

ممکن است تصحیفی در روایت باشد و احتمال می‌رود صحیح آن یدخل المرأة بماء عَذَب باشد. عَذَب خاشاک و سبزه‌هایی است روی آب را می‌گیرد و داخل آب دیده نمی‌شود. بر اساس این احتمال معنای روایت این می‌شود که:

عبایة اسدی از امیرالمؤمنین علیه السلام (درباره این آیه) شنید که حضرت می‌فرمود: (آيا جز دين خدا را می‏جويند؟) با آنكه هر كه در آسمانها و زمين است خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است، و به سوى او بازگردانيده مى‏شوند. (در این باره حضرت از من، یعنی عبایة، پرسید:) آیا آن زمان فرا رسیده است؟ گفتم آری ای امیرالمؤمنین. فرمود سوگند به کسی که جانم به دست اوست هرگز (زمان آن فرا نرسیده است) تا زمانی که زن وارد آبی می‌شود که سطح آن پوشیده است و نمی‌بیند چیزی خطرناکی داخل آن هست یا نه؟ اما امنیت آن چنان است که با اطمینان کامل و بدون ترس از ماری، عقربی و… وارد آب می‌شود.

روایت ۳۷) عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ مَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي مِنْ ذِي عَاهَةٍ بَرَأَ وَ مِنْ ذِي ضَعْفٍ قَوِيَ. خرایج ج۲ ص839

هر بیماری که (دوران) قائم اهل بیت مرا درک کند، خوب می‌شود و هر ناتوانی که او را درک کند توانا می‌گردد.

روایت 38) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع أَنَّهُ قَالَ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْ كُلِّ مُؤْمِنٍ الْعَاهَةَ وَ رَدَّ إِلَيْهِ قُوَّتَهُ.

زمانی که قائم قیام کند خداوند بیماری را از هر مؤمنی می‌برد و نیروی (از دست رفته) او را باز می‌گرداند.

روایت 39) ثُمَّ لَأَقْتُلَنَّ كُلَّ دَابَّةٍ حَرَّمَ اللَّهُ لَحْمَهَا حَتَّی لَا يَكُونَ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ إِلَّا الطَّيِّبُ وَ أَعْرِضُ عَلَی الْيَهُودِ وَ النَّصَارَی وَ سَائِرِ الْمِلَلِ وَ لَأُخَيِّرَنَّهُمْ بَيْنَ الْإِسْلَامِ وَ السَّيْفِ فَمَنْ أَسْلَمَ مَنَنْتُ عَلَيْهِ وَ مَنْ كَرِهَ الْإِسْلَامَ أَهْرَقَ اللَّهُ دَمَهُ وَ لَا يَبْقَی رَجُلٌ مِنْ شِيعَتِنَا إِلَّا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْهِ مَلَكاً يَمْسَحُ عَنْ وَجْهِهِ التُّرَابَ وَ يُعَرِّفُهُ أَزْوَاجَهُ وَ مَنْزِلَتَهُ فِي الْجَنَّةِ وَ لَا يَبْقَی عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ أَعْمَی وَ لَا مُقْعَدٌ وَ لَا مُبْتَلًی إِلَّا كَشَفَ اللَّهُ عَنْهُ بَلَاءَهُ بِنَا أَهْلَ الْبَيْت‏ وَ لَيَنْزِلَنَّ الْبَرَكَةُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ حَتَّی إِنَّ الشَّجَرَةَ لَتَقْصِفُ بِمَا يُرِيدُ اللَّهُ فِيهَا مِنَ الثَّمَرَةِ وَ لَتَأْكُلَنَّ ثَمَرَةَ الشِّتَاءِ فِي الصَّيْفِ وَ ثَمَرَةَ الصَّيْفِ فِي الشِّتَاءِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَی وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ لَيَهَبُ لِشِيعَتِنَا كَرَامَةً لَا يَخْفَی عَلَيْهِمْ شَيْ‏ءٌ فِي الْأَرْضِ وَ مَا كَانَ فِيهَا حَتَّی إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ يُرِيدُ أَنْ يَعْلَمَ عِلْمَ أَهْلِ بَيْتِهِ فَيُخْبِرَهُمْ بِعِلْمِ مَا يَعْمَلُونَ.

البته که هر جنبنده‌ای که خداوند گوشت آن را حرام کرده، می‌کشم، تا این که بر زمین جز پاک و پاکیزه باقی نماند و بر یهودیان و مسیحیان و سایر ملل، دین را (با ادله و برهان) عرضه می‌کنم (آن چنان که اتمام حجت شود و آنان حقانیت دین را آشکارا بیابند) و آنان را میان مسلمان شدن (پس از اتمام حجت از برهان و دلیل) و کشته شدن (به خاطر دشمنی کور با حق و حقیقت) مخیر می‌سازم، پس هر که مسلمان شود بر او منت می‌گذارم (و گناهان گذشته‌اش را عفو می‌کنم) و هر کس (به خاطر عناد و دشمنی با حق) اسلام را خوش ندارد، خداوند خونش را می‌ریزدو هیچ مردی از شیعیان ما باقی نمی‌ماند مگر این که خداوند فرشته‌ای به سوی او می‌فرستد تا گرد و خاک (خستگی) از چهره او بزداید و همسران و خانه‌اش در بهشت را به او بنماید و بر روی زمین کور و زمینگیر و مبتلایی باقی نماند، جز این که خداوند به برکت ما اهل بیت، بلایش را از او برطرف سازد و قطعا برکت از آسمان به سوی زمین فرود می‌آید، آن چنان که درخت به خاطر فراوانی میوه‌ای که خداوند در آن قرار داده (شاخه‌هایش از سنگینی) می‌شکند و قطعا میوه زمستانی را در تابستان می‌خورید و میوه تابستانی را در زمستان و این (دوران، مصداق) این گفته خدای عز و جل است که: و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند، قطعاً بركاتی از آسمان و زمين برايشان می‏گشوديم، ولی تكذيب كردند؛ پس به [كيفر] دستاوردشان [گريبان‏] آنان را گرفتيم. یقینا (در دوران امام زمان علیه السلام) خداوند به خاطر کرامت شیعیان، هدیه‌ای (آگاهی) به آنان می‌بخشد که چیزی در زمین و درون زمین از آنان پوشیده نخواهد بود. آن چنان که اگر مردی از آنان اراده کند بداند خانوده‌اش چه می‌کنند، خواهد دانست، و به خانواده‌اش اطلاع خواهد داد که نسبت به کارهای آنان آگاهی می‌یابد.

(توجه به این نکته لازم است که دوران ظهور و دوران رجعت مشترکات فراوانی دارند. از این رو به روایات رجعت هم استشهاد می‌کنیم.)

روایت 40) قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع يُقَاتِلُونَ وَ اللَّهِ حَتَّی يُوَحَّدَ اللَّهُ وَ لَا يُشْرَكَ بِهِ شَيْ‏ءٌ وَ حَتَّی يَخْرُجَ الْعَجُوزُ الضَّعِيفَةُ مِنَ الْمَشْرِقِ تُرِيدُ الْمَغْرِبَ وَ لَا يَنْهَاهَا أَحَدٌ وَ يُخْرِجُ اللَّهُ مِنَ الْأَرْضِ بَذْرَهَا وَ يُنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ قَطْرَهَا وَ يُخْرِجُ النَّاسُ خَرَاجَهُمْ عَلَی رِقَابِهِمْ إِلَی الْمَهْدِيِّ وَ يُوَسِّعُ اللَّهُ عَلَی شِيعَتِنَا وَ لَوْ لَا مَا يُدْرِكُهُمْ مِنَ السَّعَادَةِ لَبَغَوْا… بحار الانوار ج52 ص345

سوگند به خدا (پس از ظهور، امام زمان علیه السلام و یارانش) می‌جنگند تا این که وحدانیت خدا حاکم شود و چیزی شریک او نگردد (و عدالت و امنیت آن چنان حاکم گردد که) پیرزنی ناتوان از (خانه‌اش در) مشرق بیرون آید به طرف مغرب (سفر) کند (آن چنان امنیت اجتماعی بر جامعه حاکم است که همگی به سلامت رسیدن او اطمینان دارند و از این رو) احدی او را از این سفر نهی نمی‌کند.

روایت 41) عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ‏ يَتَنَعَّمُ أُمَّتِي فِي زَمَنِ الْمَهْدِيِّ ع نِعْمَةً لَمْ يَتَنَعَّمُوا قَبْلَهَا قَطُّ يُرْسَلُ السَّمَاءُ عَلَيْهِمْ مِدْرَاراً وَ لَا تَدَعُ‏ الْأَرْضُ‏ شَيْئاً مِنْ‏ نَبَاتِهَا إِلَّا أَخْرَجَتْهُ‏. بحار الانوار ج51 ص83

امت من در زمان مهدی آن چنان متنعم می‌شوند که هرگز پیش از آن متنعم نشده‌اند، آسمان بر آنان فراوان ببارد و زمین چیزی از گیاهش را فرو گذار نکند، مگر آن که بیرون آورد.

روایت 42) عَنْ أَبِي الرَّبِيعِ الشَّامِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ مَدَّ اللَّهُ لِشِيعَتِنَا فِي أَسْمَاعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ حَتَّی لَا يَكُونَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقَائِمِ بَرِيدٌ- يُكَلِّمُهُمْ فَيَسْمَعُونَ وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ وَ هُوَ فِي مَكَانِهِ. بحار الانوار ج52 ص336

آن زمان كه قائم ما قيام کند، خداوند چنان توانی به گوش‌ها و ديدگان آنان می‌دهد كه ميان آن‌ها و قائم علیه السلام پیام رسانی نخواهد بود، (چرا که در هر کجا که باشند مستقیما) قائم علیه السلام با آن‌ها صحبت مي‌كند و آنان هم‏ صدای او را مي‌شنوند و او را می‌بینند، انگار که آنجا هستند.

روایت 43) ابْنِ مُسْكَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ الْمُؤْمِنَ فِي زَمَانِ الْقَائِمِ وَ هُوَ بِالْمَشْرِقِ لَيَرَی أَخَاهُ الَّذِي فِي الْمَغْرِبِ وَ كَذَا الَّذِي فِي الْمَغْرِبِ يَرَی أَخَاهُ الَّذِي فِي الْمَشْرِقِ. بحار الانوار ج52 w391

به راستی که مؤمن در زمان قائم علیه السلام از مشرق (زمین) بردارش را که در مغرب است می‌بیند و همچنین مؤمنی که در مغرب است برادرش را که در مشرق است می‌بیند.

روایت 44) قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَكُونُ شِيعَتُنَا فِي دَوْلَةِ الْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلَامُ سَنَامَ الْأَرْضِ وَ حُكَّامَهَا يُعْطَی كُلُّ رَجُلٍ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا. بحار الانور ج52 ص372

شیعیان ما در دولت قائم علیه السلام بزرگان زمین و و حاکمان آن هستند. به هر مردی از آنان نیروی چهل مرد عطا می‌شود.

روایت 45) قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أُلْقِيَ الرُّعْبُ فِي قُلُوبِ شِيعَتِنَا مِنْ عَدُوِّنَا فَإِذَا وَقَعَ أَمْرُنَا وَ خَرَجَ مَهْدِيُّنَا كَانَ أَحَدُهُمْ أَجْرَی مِنَ اللَّيْثِ وَ أَمْضَی مِنَ السِّنَانِ يَطَأُ عَدُوَّنَا بِقَدَمَيْهِ وَ يَقْتُلُهُ بِكَفَّيْهِ. بحار الانور ج52 ص372

اکنون رعب و ترس از دشمنان ما در دلهای شیعیان ما افتاده شده است. اما آن زمان که امر ظهور ما اتفاق افتد و مهدی ما خارج شود، هر یک از شیعیان ما جسورتر از شیر و برنده‌تر از نیزه خواهد بود، با قدمش پا بر دشمن ما می‌گذارد و با دو دستش (بدون نیاز به اسلحه) او را می‌کشد.

روایت 46) عَنْ بُرَيْدٍ الْعِجْلِيِّ قَالَ: قِيلَ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْكُوفَةِ جَمَاعَةٌ كَثِيرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوكَ وَ اتَّبَعُوكَ فَقَالَ يَجِي‏ءُ أَحَدُهُمْ إِلَی‏ كِيسِ‏ أَخِيهِ‏ فَيَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ فَقَالَ لَا قَالَ فَهُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ النَّاسَ فِي هُدْنَةٍ نُنَاكِحُهُمْ وَ نُوَارِثُهُمْ وَ نُقِيمُ عَلَيْهِمُ الْحُدُودَ وَ نُؤَدِّي أَمَانَاتِهِمْ حَتَّی إِذْ قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَامَلَةُ وَ يَأْتِي الرَّجُلُ إِلَی‏ كِيسِ‏ أَخِيهِ‏ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا يَمْنَعُهُ. (بحار الأنوار ج‏52 ص372)

برید عجلی گفت به امام باقر علیه السلام گفته شد این چنین است که یاران ما در کوفه جمعیت فراوانی هستند، اگر فرمان دهی از تو اطاعت و پیروی می‌کنند (پس چرا خروج نمی‌کنید؟). حضرت فرمود آیا یکی از آنها می‌آید از کیسه بردارش (پولی به مقدار) نیازش را بردارد؟ (و مورد اعتراض واقع نشود؟) پاسخ داد نه، چنین نیست. حضرت فرمود پس اینان نسبت به خون‌شان بخیل‌تر (از مال‌شان) هستند. (چگونه در اطاعت و یاری ما حاضر به کشته شدن خواهند بود؟!) سپس فرمود به راستی که مردم (در حال حاضر) در صلح و سازش و آرامش هستند، با آنها ازدواج می‌کنیم و از آنها ارث می‌بریم و بر آنها اقامه حد می‌کنیم و امانتهای آنها را اداء می‌کنیم، تا آن زمان که قائم قیام نماید (آنگاه) یک رنگی می‌آید، آن چنان که مردی دست در جیب برادرش می‌کند و به مقدار نیاز از آن بر می‌دارد و برادرش او را منع نمی‌کند.

روایت 47) زَيْدٍ الزَّرَّادِ، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع نَخْشَی أَنْ‏ لَا نَكُونَ مُؤْمِنِينَ قَالَ وَ لِمَ ذَاكَ فَقُلْتُ وَ ذَلِكَ أَنَّا لَا نَجِدُ فِينَا مَنْ يَكُونُ أَخُوهُ عِنْدَهُ آثَرَ مِنْ دِرْهَمِهِ وَ دِينَارِهِ وَ نَجِدُ الدِّينَارَ وَ الدِّرْهَمَ آثَرَ عِنْدَنَا مِنْ أَخٍ قَدْ جَمَعَ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ مُوَالاةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ كَلَّا إِنَّكُمْ‏ مُؤْمِنُونَ‏ وَ لَكِنْ لَا تُكْمِلُونَ إِيمَانَكُمْ حَتَّی يَخْرُجَ قَائِمُنَا فَعِنْدَهَا يَجْمَعُ اللَّهُ أَحْلَامَكُمْ فَتَكُونُونَ مُؤْمِنِينَ كَامِلِينَ… بحار الانوار ج64 ص351

زید زراد می‌گوید به امام صادق علیه السلام گفتم می‌ترسیم که مؤمن نباشیم. حضرت فرمود چرا؟ گفتم به خاطر این که ما در میان خودمان کسی را نمی‌یابیم که برادر دینی‌اش نزد او عزیزتر از درهم و دینارش باشد و دینار و درهم نزد ما عزیزتر از برادری است که ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام ما و او را در (یک گروه) جمع کرده است. حضرت فرمود هرگز چنین نیست. واقعا که شما مؤمن هستید و لکن ایمان شما کامل نمی‌شود تا این که قائم ما خروج کند، پس در آن هنگام خداوند، درک شما را جمع (و متمرکز و کامل) می‌کند، پس از آن شما مؤمن کامل می‌گردید.

روایت 48) عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ يَدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهَا أَحْلَامَهُمْ. بحار الانوار ج52 ص328

امام باقر علیه السلام فرمود: هنگامی که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان قرار می‌دهد و خداوند به واسطه آن، عقول آن‌ها را جمع می‌کند و درکها را کامل می‌نماید.

یادآوری: احلام جمع حلم است، این ماده دارای معانی متفاوتی است. معنای چهارم آن ارتباط بسیار نزدیکی با خرد دارد. به دلیل روشن نشدن دقیق معنای آن، آن را با واژه «درک» ترجمه کردیم.

روایت 49) عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ يَدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولَهُمْ وَ أَكْمَلَ بِهِ أَخْلَاقَهُمْ. بحار الانوار ج52 ص336

هنگامی که قائم ما قیام کند، دستش را بر روی سر بندگان قرار می‌دهد و به (برکت) دست آن حضرت، عقول آن‌ها را تجمیع (و کامل) می‌کند و اخلاق آنها را کامل می‌نماید.

روایت 50) عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ‏ إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا وَضَعَ‏ يَدَهُ‏ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهَا أَحْلَامَهُمْ. (بحار الأنوار، ج‏52، ص 328)

هنگامی که قائم ما قیام کند، دستش را بر روی سر بندگان قرار می‌دهد و به (برکت) دست آن حضرت، عقول آن‌ها را جمع می‌کند و درک آنها را کامل می‌نماید.

روایت 51) عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْحَسَنِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع‏ أَ يَجِي‏ءُ أَحَدُكُمْ إِلَی‏ أَخِيهِ فَيُدْخِلُ يَدَهُ فِي كِيسِهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا يَدْفَعُهُ فَقُلْتُ‏ مَا أَعْرِفُ‏ ذَلِكَ‏ فِينَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَلَا شَيْ‏ءَ إِذاً قُلْتُ فَالْهَلَاكُ إِذاً فَقَالَ إِنَّ الْقَوْمَ لَمْ يُعْطَوْا أَحْلَامَهُمْ بَعْدُ. بحار الأنوار ج‏71 ص255

امام باقر علیه السلام از یکی از اصحابش پرسید آیا (شما به این کمال رسیده‌اید که) یکی از شما نزد برادر (دینی‌اش) بیاید و دست در جیب او کرده و آن چه نیاز دارد، بردارد و برادرش (اعتراضی نکند و) او را از این کار باز ندارد؟! به حضرت پاسخ دادم که من چنین چیزی را در میان خودمان نمی‌شناسم. حضرت فرمود پس اگر چنین است چیزی (از کمال در شما) نیست. به حضرت عرض کردم پس هلاکت و نابودی (نصیب ما) است. حضرت فرمود به راستی که تا کنون (آن چنان که باید و شاید) خرد، به آنها عطا نشده است.

روایت 52) عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ إِنَّ اللَّهَ نَزَعَ الْخَوْفَ مِنْ قُلُوبِ شِيعَتِنَا وَ أَسْكَنَهُ قُلُوبَ أَعْدَائِنَا فَوَاحِدُهُمْ أَمْضَی مِنْ سِنَانٍ وَ أَجْرَی مِنْ لَيْثٍ يَطْعَنُ عَدُوَّهُ بِرُمْحِهِ وَ يَضْرِبُهُ بِسَيْفِهِ وَ يَدُوسُهُ بِقَدَمِهِ. بحار الأنوار ج‏2، ص336

به راستی که خداوند ترس را از دلهای شیعیان ما می‌کَنَد و در دلهای دشمنان ما ساکن می‌گرداند پس یکی از شیعیان ما برنده‌تر از نیزه و جسورتر از شیر است، دشمنش را با نیزه‌اش زخمی می‌کند و با شمشیرش می‌زند و با پایش لگد مال می‌کند.

روایت 53) عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‏ الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّی الْيَوْمِ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّی يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً. بحار الأنوار ج‏2، ص336

علم بیست و هفت حرف است. تمامی آن چه پیامبران آورده‌اند دو حرف علم است و مردم تا کنون به غیر دو حرف، نمی‌شناسند. آن زمان که قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را آشکار سازدو آنها را در میان مردم منتشر می‌کند و دو حرف (پیشین) را به آن ضمیمه نماید تا تمام آن بیست و هفت حرف را منتشر نماید.

روایت 54) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع هَذِهِ النُّجُومُ الَّتِي فِي السَّمَاءِ مَدَائِنُ مِثْلُ الْمَدَائِنِ الَّتِي فِي الْأَرْضِ مَرْبُوطَةٌ كُلُّ مَدِينَةٍ إِلَی عَمُودٍ مِنْ نُورٍ طُولُ ذَلِكَ الْعَمُودِ فِي السَّمَاءِ مَسِيرَةُ مِائَتَيْنِ وَ خَمْسِينَ سَنَةً. بحار الانور ج55 ص91

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود این ستارگانی که در آسمان است، شهرهایی هستند همانند شهرهای زمین. هر شهری به ستونی از نور به هم پیوسته (و بسته شده و ثبات پیدا کرده) است. طول این ستون در آسمان به اندازه فاصله دویست و پنجاه سال است.

روایت 55) عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ فَقَالَ سَبْعُ سَمَاوَاتٍ لَيْسَ مِنْهَا سَمَاءٌ إِلَّا وَ فِيهَا خَلْقٌ وَ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ الْأُخْرَی خَلْقٌ حَتَّی يَنْتَهِيَ إِلَی السَّابِعَةِ قُلْتُ وَ الْأَرْضُ قَالَ سَبْعٌ مِنْهُنَّ خَمْسٌ فِيهِنَّ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ الرَّبِّ وَ اثْنَتَانِ هَوَاءٌ لَيْسَ فِيهِمَا شَيْ‏ءٌ. بحار الانور ج55 ص97

ابوبصیر می‌گوید از امام صادق علیه السلام درباره آسمانهای هفتگانه پرسیدم. حضرت پاسخ داد: هفت آسمان، هیچ آسمانی نیست مگر این که در آن مخلوقاتی وجود دارد و میان هر آسمانی با آسمان دیگر (نیز) مخلوقاتی وجود دارد، تا این که به آسمان هفتم برسد. پرسیدم زمین (نیز این چنین است)؟ فرمود زمین نیز هفت تاست، در پنج تای آنها آفریدگانی از آفریدگان پروردگار وجود دارد و دو تای آنها هواء (و خالی) است در آن دو چیزی نیست.

روایت 56) عَنْ عَبْدِ الرَّحِيمِ أَنَّهُ قَالَ: ابْتَدَأَنِي‏ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَقَالَ أَمَا إِنَّ ذَا الْقَرْنَيْنِ قَدْ خُيِّرَ السَّحَابَيْنِ فَاخْتَارَ الذَّلُولَ وَ ذَخَرَ لِصَاحِبِكُمُ الصَّعْبَ قُلْتُ وَ مَا الصَّعْبُ قَالَ مَا كَانَ مِنْ سَحَابٍ فِيهِ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ وَ صَاعِقَةٌ فَصَاحِبُكُمْ يَرْكَبُهُ أَمَا إِنَّهُ سَيَرْكَبُ السَّحَابَ وَ يَرْقَی فِي الْأَسْبَابِ أَسْبَابِ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ خَمْسَةٌ عَوَامِرُ وَ اثنين [اثْنَانِ‏] خَرَابٌ. بصائر الدرجات ج‏1 ص 409

امام باقر علیه السلام فرمود: آگاه باشید که ذوالقرنین در انتخاب یکی از دو (نوع) ابر آزاد گذاشته شد. پس او ابر رام را برگزید و ابر دشوار (و سخت و نیرومند) برای صاحب شما (امام زمان علیه السلام) ذخیره شده است. از امام پرسیدم ابر دشوار چیست؟ ابرهایی که در آن رعد و برق و صاعقه است. پس صاحب شما بر آن سوار خواهد شد. آگاه باشید که به راستی که او به زودی بر ابر سوار خواهد شد و در اسباب، اسباب آسمانهای هفتگانه، بالا خواهد رفت که پنج آسمان آن آباد و دو آسمان آن متروکه است.

روایت 57) وَ لَأُطَهِّرَنَّ الْأَرْضَ بِآخِرِهِمْ مِنْ أَعْدَائِي وَ لَأُمَلِّكَنَّهُ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا وَ لَأُسَخِّرَنَّ لَهُ الرِّيَاحَ وَ لَأُذَلِّلَنَّ لَهُ السَّحَابَ الصِّعَابَ وَ لَأُرَقِّيَنَّهُ فِي الْأَسْبَابِ وَ لَأَنْصُرَنَّهُ بِجُنْدِي وَ لَأَمُدَّنَّهُ بِمَلَائِكَتِي حَتَّی يُعْلِنَ دَعْوَتِي وَ يَجْمَعَ الْخَلْقَ عَلَی تَوْحِيدِي ثُمَّ لَأُدِيمَنَّ مُلْكَهُ وَ لَأُدَاوِلَنَّ الْأَيَّامَ بَيْنَ أَوْلِيَائِي إِلَی يَوْمِ الْقِيَامَةِ. بحار الانور ج52 ص312

و صد البته که به وسیله آخرین فرد از آل محمد، زمین را از دشمنانم پاک خواهم ساخت و او را مالک تمام شرق و غرب زمین خواهد ساخت و بادها را مسخر او خواهم ساخت و ابرهای دشوار را رام او خواهم ساخت و او را در اسباب، بالا خواهم برد و او را با سربازانم پیروز خواهم ساخت و با فرشتگانم مدد خواهم کرد تا این که دعوت من آشکار گردد و تمامی خلایق بر (اعتقاد به) وحدانیت من مجتمع شوند. سپس فرمانروایی او را ادامه خواهم داد و روزگاران را تا روز قیامت میان اولیائم دست به دست خواهم کرد.

روایت 58) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَجْلَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ حَكَمَ بَيْنَ النَّاسِ بِحُكْمِ دَاوُدَ لَا يَحْتَاجُ إِلَی بَيِّنَةٍ يُلْهِمُهُ اللَّهُ تَعَالَی فَيَحْكُمُ بِعِلْمِهِ. بحار الانور ج14 ص14

آن زمان که قائم آل محمد علیهم السلام قیام نماید، میان مردم به حکم داود قضاوت کند، نیازی به بیّنة ندارد، خداوند تعالی به او الهام نماید، پس او به علم خودش حکم نماید.

روایت 59) عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَجْلَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ ع حَكَمَ بَيْنَ النَّاسِ بِحُكْمِ دَاوُدَ لَا يَحْتَاجُ إِلَی بَيِّنَةٍ يُلْهِمُهُ اللَّهُ تَعَالَی فَيَحْكُمُ بِعِلْمِهِ وَ يُخْبِرُ كُلَّ قَوْمٍ بِمَا اسْتَبْطَنُوهُ وَ يَعْرِفُ وَلِيَّهُ مِنْ عَدُوِّهِ بِالتَّوَسُّمِ قَالَ اللَّه‏ بحار الانوار ج52 ص332

چون قائم آل محمد عليهم السّلام قيام نماید، به حكم داود ميان مردم حكم كند، نيازمند به گواه نباشد، خدای تعالی به او الهام فرمايد و او از روی علم خود، داوری كند و هر قومی را به آن چه که پنهان کرده‌اند خبر می‌دهد…

روایت 60) عَنْ أَبَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ لَا يَذْهَبُ الدُّنْيَا حَتَّی يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنِّي يَحْكُمُ بِحُكُومَةِ آلِ دَاوُدَ لَا يَسْأَلُ عَنْ بَيِّنَةٍ يُعْطِي كُلَّ نَفْسٍ حُكْمَهَا. بحار الانوار ج52 ص320

از امام صادق علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: دنیا تمام نمی‌شود تا این که مردی از (نسل) من خروج کند که به حکم آل داود حکم می‌کند و (از همین رو در تشخیص حق) از شاهدی نمی‌پرسد (بلکه) به هر کسی حکم (واقعی) خودش را عطا می‌کند.

روایت 61) عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ عَنْهُ ع قَالَ: إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ حَكَمَ بِحُكْمِ دَاوُدَ وَ سُلَيْمَانَ لَا يَسْأَلُ النَّاسَ بَيِّنَةً. بحار الانوار ج52 ص320

هنگامی که قائم آل محمد قیام کند به حکم داود و سلیمان حکم می‌کند از مردم شاهدی نمی‌طلبد.

روایت 62) وَ عَنْهُ ع قَالَ‏ يَمْلِكُ الْقَائِمُ ثَلَاثَمِائَةِ سَنَةٍ وَ يَزْدَادُ تِسْعاً كَمَا لَبِثَ أَهْلُ الْكَهْفِ فِي كَهْفِهِمْ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً فَيَفْتَحُ اللَّهُ لَهُ شَرْقَ الْأَرْضِ وَ غَرْبَهَا وَ يَقْتُلُ النَّاسَ حَتَّی لَا يَبْقَی إِلَّا دِينُ مُحَمَّدٍ وَ يَسِيرُ بِسِيرَةِ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ وَ يَدْعُو الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ فَيُجِيبَانِهِ وَ تُطْوَی لَهُ الْأَرْضُ وَ يُوحَی إِلَيْهِ فَيَعْمَلُ بِالْوَحْيِ بِأَمْرِ اللَّهِ. بحار الانوار ج52 ص390

قائم علیه السلام سیصد و نه سال حکومت می‌کند، همانند خواب اصحاب کهف در غارشان. زمین را از عدل و داد پر می‌کند، همچنان که از ظلم و جور پر شده بود. و خداوند، شرق و غرب زمین را برای او فتح می‌کند و مردم (کافر و منافق) را می‌کشد، تا این که جز دین محمد صلی الله علیه و آله باقی نماند و به روش و سیره سلیمان بن داود حکم و داوری می‌کند و خورشید و ماه را فرا می‌خواند و آن دو (فرمانبرداری کرده و) به حضرت پاسخ می‌دهند و زمین برای آن حضرت پیچیده می‌شود (و با طی الارض حرکت می‌کند) و به او وحی می‌شود، پس به فرمان خداوند عمل خواهد کرد.

روایت 63) وَ هُوَ الَّذِي تُطْوَی لَهُ الْأَرْضُ وَ يَذِلُّ لَهُ كُلُّ صَعْب‏… بحار الانوار ج52 ص283

قائم علیه السلام کسی است که زمین برایش پیچیده می‌شود (و با طی الارض حرکت می‌کند)  و هر (گره کور و) دشواری برایش گشوده می‌گردد…

روایت 64) سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ:… إِنَّ هذَا الْأَمْرَ يَصِيرُ إِلی‏ مَنْ يُلْوی لَهُ الْحَنَكُ، فَإِذَا كَانَتْ مِنَ اللَّهِ فِيهِ الْمَشِيئَةُ خَرَجَ، فَيَقُولُ النَّاسُ: مَا هذَا الَّذِي كَانَ؟! وَ يَضَعُ‏ اللَّهُ‏ لَهُ‏ يَداً عَلی‏ رَأْسِ‏ رَعِيَّتِهِ‏.

آن زمان که مشیت الهی درباره (ظهور قائم علیه السلام) تحقق یابد، خروج می‌کند. پس مردم از تعجب می‌گویند این چه امری بود که اتفاق افتاد؟ و خداوند به خاطر قائم علیه السلام دستی بر سر شهروندانش می‌گذارد.

روایت 65) عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: كَأَنِّي بِأَصْحَابِ الْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ قَدْ أَحَاطُوا بِمَا بَيْنَ الْخَافِقَيْنِ‏، فَلَيْسَ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا وَ هُوَ مُطِيعٌ لَهُمْ حَتَّی سِبَاعُ الْأَرْضِ وَ سِبَاعُ الطَّيْرِ، يَطْلُبُ رِضَاهُمْ فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ، حَتَّی تَفْخَرَ الْأَرْضُ عَلَی الْأَرْضِ وَ تَقُولَ: مَرَّ بِيَ الْيَوْمَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلَامُ. بحار الانوار ج52 ص327

من گویا یاران قائم علیه السلام را می‌بینم که بر مابین مشرق و مغرب سیطره پیدا کرده‌اند، پس چیزی نیست مگر این که فرمانبردار یاران حضرت باشد، حتی درندگان زمین و آسمان. (همگی) در همه امور به دنبال جلب خشنودی اینان هستند، حتی زمینی بر زمین دیگر افتخار می‌کند و می‌گوید امروز مردی از یاران قائم علیه السلام از روی من گذشت.

 

آخِرُ دَعْوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ

وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين‏

 

[1]- یا همچون بهشت آدم

[2]- احتمال می‌رود در عبارت تصحیفی شده باشد لذا بر اساس سیاق این ترجمه محتمل است.

[3]- الزام الناصب این روایت را از عقد الدرر نقل می‌کند و محقق در پاورقی آورده است که در مصدر به جای کلمه «العرباء»، «العراء» آمده است.

ما نیز بر اساس مصدر ترجمه کردیم. عراء به معنای مکان خالی بی حفاظ مانند بیابان است. اما عرباء به معنی عرب خالص است. بر اساس نسخه عرباء نیز ممکن است این گونه ترجمه شود که زنان حتی در میان عربهای خالص که از نظر شهوت یا التزام به دین مشکل دارند، در امنیت کامل به سر می‌برند.

[4]- در متن نُحَادِثُهُ است اما به قرینه در آن تصرف کردیم.

دوران ظهور و اقلیتها

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۰۴/۱۰-۸:۳:۱۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۲/۱۹-۱۸:۲۴:۲۴
    • کد مطلب:17083
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1178

یکی از ابعاد مهم امنیت، امنیت اقلیتهاست.

در دوران ظهور قضاوت میان اقلیتها بر اساس دین خود آنهاست.

(امام زمان علیه السلام در دوران ظهور) در ميان اهل تورات با تورات و در ميان اهل انجيل با انجيل و ميان اهل زبور با زبور و ميان اهل قرآن با قرآن حكم می‌کند…[1]

همچنان که از سایر ویژگی‌های دوران ظهور روشن شده، حق آن چنان آشکار می‌شود که هر انسان معقولی تسلیم آن شده و عملا بساط سایر ادیان و مکاتب برچیده می‌شود.

از این رو در برخی از روایات شاهد هستیم که جز اسلام کامل دینی باقی نخواهد ماند.

بنا بر این لازم است روایت پیشین با با روایات دیگر جمع شود.

یکی از احتمالات در این باره این استکه مقصود از حکم به تورات و انجیلی در دوران اول ظهور باشد. آن هم برای کسانی که اتمام حجت نشده باشد.

 

[1]- وَ يَسْتَخْرِجُ التَّوْرَاةَ وَ سَائِرَ كُتُبِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ غَارٍ بِأَنْطَاكِيَةَ وَ يَحْكُمُ بَيْنَ أَهْلِ التَّوْرَاةِ بِالتَّوْرَاةِ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْإِنْجِيلِ بِالْإِنْجِيلِ وَ بَيْنَ أَهْلِ الزَّبُورِ بِالزَّبُورِ وَ بَيْنِ أَهْلِ الْقُرْآنِ بِالْقُرْآنِ

ظهور و فراگیر شدن اسلام و ایمان

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۰۴/۱۰-۸:۳:۳۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:17116
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2073

زمانی که قائم قیام نماید… اهل هیچ دینی باقی نمی‌‌ماند مگر این که اظهار اسلام نموده و اعتراف به ایمان می‌نماید. آیا نشنیده‌ای که خداوند متعال می‌فرماید «و تسلیم اوست هر کسی که در آسمان‌ها و زمین است از روی اختیار و اجبار و به سوی او برگردانده می‌‌شوند»[1]


[1]- وَ رَوَى عَلِيُّ بْنُ عُقْبَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ‏ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ حَكَمَ بِالْعَدْلِ وَ ارْتَفَعَ فِي أَيَّامِهِ الْجَوْرُ وَ آمَنَتْ بِهِ السُّبُلُ وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ بَرَكَاتِهَا وَ رُدَّ كُلُّ حَقٍّ إِلَى أَهْلِهِ وَ لَمْ يَبْقَ أَهْلُ دِينٍ حَتَّى يُظْهِرُوا الْإِسْلَامَ وَ يَعْتَرِفُوا بِالْإِيمَانِ أَمَا سَمِعْتَ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ‏ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ‏ وَ حَكَمَ بَيْنَ النَّاسِ بِحُكْمِ دَاوُدَ وَ حُكْمِ مُحَمَّدٍ ع فَحِينَئِذٍ تُظْهِرُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا وَ تُبْدِي بَرَكَاتِهَا فَلَا يَجِدُ الرَّجُلُ مِنْكُمْ يَوْمَئِذٍ مَوْضِعاً لِصَدَقَتِهِ وَ لَا لِبِرِّه‏ لِشُمُولِ الْغِنَى جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ دَوْلَتَنَا آخِرُ الدُّوَلِ وَ لَمْ يَبْقَ أَهْلُ بَيْتٍ لَهُمْ دَوْلَةٌ إِلَّا مَلَكُوا قَبْلَنَا لِئَلَّا يَقُولُوا إِذَا رَأَوْا سِيرَتَنَا إِذَا مَلَكْنَا سِرْنَا بِمِثْلِ سِيرَةِ هَؤُلَاءِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ‏ (الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج‏2، ص 384)

ظهور و اوج عدالت

  • نویسنده:احمد
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۰۴/۱۰-۸:۳:۴۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:17117
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2073

زمانی که قائم قیام نماید به عدالت حکم نماید و جور در آن ایام برطرف شود… هر حقی به اهل آن بر‌گردانده می‌شود[1]


[1]- وَ رَوَى عَلِيُّ بْنُ عُقْبَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ‏ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ حَكَمَ بِالْعَدْلِ وَ ارْتَفَعَ فِي أَيَّامِهِ الْجَوْرُ وَ آمَنَتْ بِهِ السُّبُلُ وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ بَرَكَاتِهَا وَ رُدَّ كُلُّ حَقٍّ إِلَى أَهْلِهِ وَ لَمْ يَبْقَ أَهْلُ دِينٍ حَتَّى يُظْهِرُوا الْإِسْلَامَ وَ يَعْتَرِفُوا بِالْإِيمَانِ أَمَا سَمِعْتَ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ‏ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ‏ وَ حَكَمَ بَيْنَ النَّاسِ بِحُكْمِ دَاوُدَ وَ حُكْمِ مُحَمَّدٍ ع فَحِينَئِذٍ تُظْهِرُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا وَ تُبْدِي بَرَكَاتِهَا فَلَا يَجِدُ الرَّجُلُ مِنْكُمْ يَوْمَئِذٍ مَوْضِعاً لِصَدَقَتِهِ وَ لَا لِبِرِّه‏ لِشُمُولِ الْغِنَى جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ دَوْلَتَنَا آخِرُ الدُّوَلِ وَ لَمْ يَبْقَ أَهْلُ بَيْتٍ لَهُمْ دَوْلَةٌ إِلَّا مَلَكُوا قَبْلَنَا لِئَلَّا يَقُولُوا إِذَا رَأَوْا سِيرَتَنَا إِذَا مَلَكْنَا سِرْنَا بِمِثْلِ سِيرَةِ هَؤُلَاءِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ‏ (الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج‏2، ص: 384)

  • نظر خوانندگان
۱۳۹۵/۰۲/۲۹-۱۵:۲۹:۵۶
لطفا حکم داودی را توضیح دهید
پاسخ‌ها
۱۳۹۵/۰۳/۲۱-۱۲:۰:۱۷
مربوط به موضوع: نابودی فقر
این جمله روایت: فَلَا يَقْبَلُونَهَا فَيَصُرُّونَهَا
را این گونه ترجمه کردید: پس اصرار می‌‌کنند
اما در برخی از کتب این گونه توضیح داده شده:
يقال: صر الدراهم في الصرة: وضعها (دراهم را در صرّه یعنی کیسه مخصوص آن نهاد.)
پاسخ‌ها
شهاب علوی۱۳۹۵/۰۹/۲۶-۱۵:۳۴:۴۹
سلام روایات مربوط به هر بخش رو نمی زارید؟
پاسخ‌ها
شهاب علوی۱۳۹۵/۰۹/۲۶-۱۵:۳۶:۵
الان این بخش روایت ندارد
پاسخ‌ها
محسن۱۳۹۵/۰۹/۲۶-۱۹:۲۰:۱۷
: با تشکر
از آن جایی که قتل معلول عوامل گوناگونی است، امنیت در حوزه هر علتی موجب انتفاء معلول که همان قتل است می‌گردد.
از این رو مستند این موضوع در شاخه‌های مختلف امنیت به تفکیک عوامل ذکر شده است.
۱۳۹۶/۰۲/۱۹-۱۹:۳۱:۴۷
سلام ظاهرا ملائکه بری از خطا و اشتباهند. لذا اختلاف ایشان باید توجیه شود
پاسخ‌ها
  • نظر شما