قرآن درباره کسانی که به خاطر فرار از مرگ به جنگ نمیروند، میفرماید:
أَيْنَمٰا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ اَلْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ… (النساء، 78﴾
هر کجا باشید، هر چند در قلعههای مرتفع و استوار، مرگ شما را در مییابد.
توضیح این که زمان مرگ آدمی، بر اساس تقدیر الهی است و علت اصلی آن قبض روح توسط فرشتگان مسئول مرگ است. عللی که ما در مرگ اشخاص مشاهده میکنیم، اسباب ظاهری برای تنفیذ تقدیر الهی است.
از این رو اگر مرگ آدمی فرا رسد، اگر چه به دژهای مستحکم هم پناه ببرد و تمامی علل ظاهری مرگ را از خود دور کند، باز هم مرگ به سراغ او خواهد آمد. بنا بر این در زمان تقدیر شده مرگ (و نه علل ظاهری آن)، فرار از جنگ اثری ندارد. تنها تفاوت آن تغییری است که ممکن است ما در اسباب ظاهری آن مشاهده نماییم.
بر این اساس رفتن به زیارت امام حسین علیه السلام، تأثیری در علت حقیقی مرگ نخواهد داشت. بلکه حد اکثر اسباب ظاهری مرگ را تغییر میدهد.
تا این جا عدم تأثیر زیارت، همانند جنگ، در اجل واقعی روشن شد.
اما مشکله این است که بر اساس روایات، زیارت موجب طول عمر میشود. حال آن زائر در این راه کشته شده است.
این گونه روایات همانند اثرات دارویی است که در جای خود بیان شده است. مثلا این دارو یا این گیاه درمان قطعی فلان بیماری است. یا این سم قطعا کشنده است. تردیدی نیست که بسیاری از اثرات شیمیایی داروها و سموم به تجربه قطعی ثابت شده است.
اما همین اثرات قطعی، در شرایط خاصی عمل میکند و به عبارت فنی تنها مقتضی است و عملکرد هر مقتضی مشروط به وجود شرایط لازم و نبودن مانع است.
روایات طول عمر زائر امام حسین علیه السلام نیز از همین قبیل است. یعنی اگر مانعی برای آن وجود نداشته باشد، قطعا اثر آن یعنی طول عمر، مرتب میگردد.
از این رو، بر اساس این روایات، اثر طول عمر برای اکثر قریب به اتفاق زائرین قطعا مرتب میشود.
اما نسبت به درصد بسیار بسیار اندک که در این سفر کشته میشوند، باید توجه داشت که این درصد بسیار اندک همانهایی هستند که ظاهر شدن اثر زیارت امام حسین علیه السلام در طول عمر آنها، دچار موانع معنوی شده است.
از این رو به اصل تأثیر و مقتضی آن صدمهای نمیزند.
البته این موانع معنوی، جلوگیر فضل خداوند نمیشود. چرا که خداوند به فضل خود با اجر بهتر و برتر از طول عمر، آن را جبران خواهد نمود.
این مطلب شواهد بسیاری دارد. از جمله در بحث دعا، وعده قطعی خداوند اجابت دعاست. اما در مواردی که اجابت دعا به مصلحت نباشد، خداوند به اضعاف مضاعف آن را جبران میکند، آن چنان که دعا کننده در روز قیامت، وقتی پاداش الهی در مورد دعاهای استجابت نشده را میبیند، آرزو میکند که ای کاش یک دعای من در دنیا اجابت نشده بود و همگی ذخیر قیامت میشد.
نسبت به طول عمر زائر هم این چنین است. در مورد زائری که در راه زیارت شهید شده باشد خداوند به اضعاف مضاعف جبران خواهد نمود.
اما هم چنان که گفتیم این درصد بسیار بسیار اندک هستند. اما عمده زائرین، این اجر الهی نصیب آنان میگردد.
قرآن درباره کسانی که به خاطر فرار از مرگ به جنگ نمیروند، میفرماید:
أَيْنَمٰا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ اَلْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ… (النساء، 78﴾
هر کجا باشید، هر چند در قلعههای مرتفع و استوار، مرگ شما را در مییابد.
توضیح این که زمان مرگ آدمی، بر اساس تقدیر الهی است و علت اصلی آن قبض روح توسط فرشتگان مسئول مرگ است. عللی که ما در مرگ اشخاص مشاهده میکنیم، اسباب ظاهری برای تنفیذ تقدیر الهی است.
از این رو اگر مرگ آدمی فرا رسد، اگر چه به دژهای مستحکم هم پناه ببرد و تمامی علل ظاهری مرگ را از خود دور کند، باز هم مرگ به سراغ او خواهد آمد. بنا بر این در زمان تقدیر شده مرگ (و نه علل ظاهری آن)، فرار از جنگ اثری ندارد. تنها تفاوت آن تغییری است که ممکن است ما در اسباب ظاهری آن مشاهده نماییم.
بر این اساس رفتن به زیارت امام حسین علیه السلام، تأثیری در علت حقیقی مرگ نخواهد داشت. بلکه حد اکثر اسباب ظاهری مرگ را تغییر میدهد.
تا این جا عدم تأثیر زیارت، همانند جنگ، در اجل واقعی روشن شد.
اما مشکله این است که بر اساس روایات، زیارت موجب طول عمر میشود. حال آن زائر در این راه کشته شده است.
این گونه روایات همانند اثرات دارویی است که در جای خود بیان شده است. مثلا این دارو یا این گیاه درمان قطعی فلان بیماری است. یا این سم قطعا کشنده است. تردیدی نیست که بسیاری از...