×

درباره میز از اینجا و آنجا

هر دسته از موضوعاتی که بارورتر شده‌اند در میزهای مستقل ارایه می‌شوند. سایر موضوعات در میز«از اینجا و آنجا» تقدیم می‌شوند. از این رو این محیط شامل مطالبی کاملا متنوع است.
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۴
۷ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

تفاوت مردان و زنان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۰۳-۱۰:۵:۵۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:9743
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (1) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 7030

تفاوت و اختلاف میان اشیاء امری بدیهی است و انکار آن انکار خورشید است.

اما سخن در این است که آیا این تفاوتها تأثیر دارند یا خیر؟

و اگر تأثیرگذار هستند تأثیر این تفاوتها چیست؟ و در کجاست؟ و چه اندازه است؟

تفاوت میان مردان و زنان به طور کلی نیز از این قاعده مستثنا نیست.

فلسفه و چرایی طرح تفاوت مردان و زنان بالخصوص از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است.

چرا که در بحث تفاوت مردان و زنان شاهد گستردگی دامنه تأثیر و تعدد آثار و شدت اثرات هستیم.

از مسایل فردی گرفته تا اجتماعی به خصوص مسایل خانوادگی از مسایل حقوقی گرفته تا احکام شرعی و… همه و همه تحت تأثیر این تفاوتها هستند.

این بحث شاخه‌های متعددی را شامل می‌شود.

تفاوت مردان و زنان در رسانه‌ها

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۰۳-۱۰:۶:۱۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:9744
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 22769

مطالعه و مرور تفاوتها در رسانه‌ها زمینه ساز مناسبی برای ورود به تجزیه و تحلیل علمی است.

ﺗﻔﺎﻭﺕهای رفتاری ﺯنان ﻭ ﻣﺮﺩان

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۰۳-۱۰:۹:۳۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۵/۱۰/۱۳-۱۳:۳۱:۲۳
    • کد مطلب:9746
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1646

ﺯﻥ ﻫﻤﺪﺭﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﺪ .

 ﻣﺮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ .

 ﺯﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .

 ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﻭﻗﺖ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﻥ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺣﺴﻮﺩﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .

 ﺯﻥ ﺍﺯ ﻭﻗﺖ ﮔﺬﺭﺍﻧﯽ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﺩ .

 ﻣﺮﺩ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺖ " ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ " ﺍﯾﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮ ﺯﻥ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ .

 ﺯﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ " ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ " ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﻟﯿﻠﯽ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﻮﺩ .

 ﻣﺮﺩ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﻥ ﻋﺸﻖ ﺩﺍﺭﺩ .

 ﺯﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻋﺸﻖ ﺩﺍﺭﺩ .

 ﻣﺮﺩ ﻋﺎﺷﻖ ﺩﯾﺪﻥ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺯﻥ ﺍﺳﺖ .

 ﺯﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺗﻔّﮑﺮ ﻓﺮﻭ ﻣﯿﺮﻭﺩ .

 ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﺑﺸﻮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺑﺸﻮﺩ .

 ﻣﺮﺩ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻓﻀﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺯﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪﻥ .

 ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺯﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻔﯿﺪ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﻣﯿﺪﻫﺪ .

 ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺯﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻣﯿﺪﻫﺪ .

 ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺳﮑﻮﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺟﻤﻼﺕ ﺿﺮﻭﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .

 ﺯﻥ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﮑﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .

 

راز ارزشمندی مردها در فلسفه تکامل آشکارتر شد

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۳/۰۳-۱۰:۸:۴۹
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۳/۰۳-۲۱:۳۷:۱۰
    • کد مطلب:9747
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1602

دانشمندان دانشگاه ایست آنگلیا نشان داده‌اند که وجود جنس نر برای فرآیندی موسوم به انتخاب جنسی، ضروری است تا به گونه‌ها در دفع بیماری و جلوگیری از انقراض کمک کند.

به گزارش سرویس علمی ایسنا، محققان پیشتر بر این باور بودند که سیستمی که در آن همه نوزادها بدون جنسیت متولد شوند – مانند همه جمعیت‌های کاملا ماده فاقد خاصیت جنسی – در تولید مثل تعداد بیشتر کودکان، بسیار کاراتر است.

اما در تحقیقات جدید، دانشمندان دریافتند انتخاب جنسی که در آن جنس نر به منظور تولید مثل به رقابت برای انتخاب ماده می‌پردازد، خزانه ژنی را ارتقا بخشیده و سلامت جمعیت را افزایش می‌دهد. از این رو مردها در فلسفه تکامل ارزشمند هستند.

فقدان انتخابی که در آن هیچ جنسیتی نبوده و طبیعتا، رقابتی برای آن وجود ندارد، جمعیت را از لحاظ ژنتیکی ضعیف‌تر کرده و آن‌ها را بیشتر مستعد مرگ و انقراض می‌کند.

تقریبا همه موجودات چند سلولی، از طریق رابطه جنسی تولیدمثل می‌کنند، اما توضیح این فرآیند از لحاظ زیست‌شناسی آسان نبوده و از جنبه‌های منفی زیادی برخوردار است. برای مثال تنها نیمی از کودکان یعنی دخترها، خودشان نوازد تولید می‌کنند.

در این تحقیق، دانشمندان سوسکهای آرد Tribolium را برای 10 سال تحت شرایط کنترل‌شده آزمایشگاهی تکامل دادند. تنها تفاوت این سوسک‌های آزمایشگاهی با سایرین، انتخاب جنسی در هر مرحله باروری بزرگسالان بود.

دامنه قدرت انتخاب جنسی از رقابت شدید – که 90 نر برای 10 ماده رقابت می‌کردند – تا فقدان کامل انتخاب جنسی متفاوت بود. دانشمندان دریافتند که پس از هفت سال تولید مثل، جمعیتی که در آن‌ها انتخاب جنسی قدرتمند وجود داشت، در صورت پرورش درونزاد در برابر انقراض متناسب‌تر و مقاومتر است.

اما جمعیت‌هایی با انتخاب جنسی ضعیف یا فاقد آن، کاهش سریعتر سلامت را در زمان پرورش درونزاد نشان دادند و همه آن‌ها تا نسل دهم منقرض شدند.

این یافته‌ها در مجله نیچر منتشر شده‌ است.

منبع: ایسنا

زنان، نیاز بیشتری به خواب دارند

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۱۰/۲۵-۸:۲۶:۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:15829
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2260

بیشتر مردان از خوابیدن همسر خود شاکی هستند، اما بر اساس تحقیقات جدید زنان باید بیشتر از مردان بخوابند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه خراسان، در واقع زنان به بیش از 20دقیقه خواب و یا بسته بودن بیشتر چشم‌ها نسبت به مردان نیاز دارند. این زمان به دلیل پیچیدگی ساختار مغزی آنها و توانایی انجام چند کار با یکدیگر است.

جیم هرنی، مدیر تحقیقات مرکز خواب دانشگاه Loughborough می‌گوید: یکی از عملکردهای اصلی خواب در بدن اجازه بهبود و مرمت مغز است. طی خوابی عمیق قشر مغز که مربوط به حافظه، تفکر و زبان است از احساسات رها شده و شیوه خود را ترمیم می‌کند.

زنان به دلیل انجام امور مختلف در یک زمان نیازمند زمان بیشتر برای این ترمیم هستند. البته مردان نیز به دلیل تصمیم‌گیری‌های مختلف و همچنین تفکرات جانبی نیاز به خواب زیاد دارند، اما این میزان کمتر از میزان خواب ضروری زنان است.

به دلیل تفاوت ساختار و پیچیدگی مغزی زنان زمان خواب آنان کمی بیشتر است. البته بسیاری از زنان، کمتر یا بیشتر از این میزان، می‌خوابند.

در تحقیق دیگری 210 مرد و زن میانسال به دلیل مشکلات سلامتی ناشی از کمبود خواب مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد زنان بیشتر از مردان از کمبود خواب بیمار می‌شوند.

هرنی افزود: براساس این بررسی، کمبود خواب در زنان موجب مشکلات روحی و روانی همچون عصبانیت، پرخاشگری، افسردگی و عداوت می‌شود که این موارد در مردان مشاهده نشده است.

منبع: ایسنا

کم خوابی و پرخوابی خطر ابتلای مردان به دیابت را افزایش می دهد

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۴/۲۶-۷:۱۹:۳۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۵/۰۴/۱۳-۱۸:۹:۱۸
    • کد مطلب:18468
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1976

مطالعه محققان اروپایی نشان می دهد که کم خوابی و پرخوابی احتمال ابتلای مردان را به دیابت افزایش می دهد، اما تاثیر مشابهی بر زنان ندارد.

کم خوابی و پرخوابی خطر ابتلای مردان به دیابت را افزایش می دهد

به گزارش ایرنا از پایگاه اینترنتی هلث نیوزلاین، محققان دریافتند خواب طولانی مدت و کوتاه مدت خطر ابتلا به دیابت را در مردان افزایش می دهد و مدت متوسط خواب در پیشگیری از بیماری دیابت در مردان موثر است.

دکتر 'فمکی راتر' که مدیریت تیم محققان اروپایی مرکز پزشکی آمستردام هلند را به عهده دارد، مدت زمان خواب و عوامل خطر ابتلا به دیابت روی 788 مرد و زن میانسال اروپایی را بررسی کرد و به اثرات مدت زمان خواب بر دیابت دست یافت.

در این مطالعه، شرکت کنندگان 30 تا 60 سال از 19 مرکز مطالعات از 14 کشور مختلف اروپا، به ابزار پوشیدنی مجهز شدند و تحت آزمایش هایی که حساسیت آنها را به انسولین، هورمون پردازش قند، نشان می داد قرار گرفتند.

افراد شرکت کننده به طور متوسط هفت ساعت و 18 دقیقه خوابیدند. محققان دریافتند شرکت کنندگان زن در این مطالعه که بیشترین و کمترین مقدار متوسط خواب را داشتند، در قیاس با زنانی که شب ها حدود 7 ساعت خوابیده بودند، واکنش بیشتری به هورمون انسولین نشان دادند. اما مردانی که بیشترین یا کمترین خواب را داشتند، در مقایسه با همتایان خود که مدت خواب عادی داشتند، توانایی کمتری برای شکستن قند داشتند و سطوح قند خون بالاتری را نشان دادند.

براساس این تحقیق، کم خوابی و پرخوابی توانایی مردان را برای استفاده از انسولین کاهش می دهد به این معنی که ممکن است در معرض خطر افزایش ابتلا به دیابت باشند.

محققان اعلام کردند این مطالعه تاثیر متفاوت مقدار خواب را روی خطر ابتلای مردان و زنان به دیابت نشان می دهد، هر چند افزایش خطر ابتلای مردان به دیابت را در اثر اختلال خواب اثبات نمی کند.

یافته های این مطالعه آنلاین در 29 ژوئن در مجله Journal of Clinical Endocrinology & Metabolism منتشر شد.

منبع: ایرنا

زنان بیشتر از مردان سکته می کنند

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۱۱/۱۰-۱۵:۵۲:۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:18476
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1741

مطالعه جدید محققان نشان می دهد اختلال شایع ضربان قلب موسوم به فیبریلاسیون وریدی که منجر به سکته می شود، در زنان بیش از مردان شیوع دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، محققان دانشگاه آیوا در مطالعه خود، یک میلیون بیمار مبتلا به فیبریلاسیون وریدی را مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند زنان ۲۳ درصد بیش از مردان به خاطر عارضه سکته در بیمارستان بستری شده اند.

دکتر گانشیام شنتا، عضو تیم تحقیق، در این مورد می گوید: «یافته های ما نشان می دهد زنان در مقایسه با مردان، فرآیند درمانی کمتری دریافت می کنند و به عبارتی تبعیض جنسیتی در روند پیشگیری از بروز سکته در زنان وجود دارد. از اینرو شیوع بیشتر سکته در بین زنان، به خاطر بیولوژی آنها نیست.»

در این مطالعه ۱۵ ساله، به بررسی سکته ایسکمیک، که متداول ترین نوع سکته و ناشی از توقف جریان خون به مغز است، پرداخته شد.

شنتا در ادامه عنوان می کند: «اسناد و شاهد از سراسر دنیا نشان می دهد که زنان مبتلا به فیبریلاسون وریدی کمتر از آن چیزی که برای پیشگیری از سکته نیاز دارند، داروی رقیق شدگی خون دریافت می کنند. در حقیقت زنان ۳۰ درصد از این داروها بهره می برند، درحالیکه سهم مردان ۶۰ درصد است.»

منبع: مهر

طول عمر زنان همیشه بیشتر از مردان بوده است

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۵/۰۹/۰۵-۲۱:۶:۳۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:18737
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1965

بر اساس مطالعات جدید دانشمندان، هنوز طول عمر مردان به اندازه طول عمر زنان نیست. در این تحقیق، پژوهشگران شش گروه از انسان‌ها را هم در زمان‌های قدیم و هم در حال حاضر و از کشورهای مختلف، مورد مطالعه قرار داده‌اند. Susan Alberts، استاد بیولوژی دانشگاه Duke و یکی از نویسندگان این تحقیق علمی بیان کرده است:

علی‌رغم پیشرفت‌های چشمگیر علمی در زمینه طول عمر انسان در یک قرن گذشته، همچنان اختلاف طول عمر زنان و مردان تغییری نکرده است.

محققان دریافته‌اند میزانی که زنان بیشتر از مردان زندگی می‌کنند، با توجه به مردم هر منطقه متفاوت است. به عنوان مثال، بیشترین اختلافی که بین طول عمر زنان و مردان مشاهده شده است، مربوط به کشور روسیه در عصر حاضر است؛ فاصله عمر زنان و مردان روسی حدودا 10 سال است. کمترین میزان این اختلاف نیز مربوط به حال حاضر نیجریه و هند است.

همچنین دانشمندان دریافته‌اند که اختلاف طول عمر در سایر پستانداران بسیار کمتر از انسان‌ها‌ست.

در این تحقیق، پژوهشگران مرگ و میر شش گروه جمعیتی مختلف از انسان‌ها را مورد مطالعه قرار داده‌اند. این شش گروه گستره کاملی از زندگی انسان‌ها را شامل می‌شوند. دانشمندان اطلاعات مورد نیازشان را از یک پایگاه داده بزرگ بین‌المللی به دست آورده‌اند، که شامل اطلاعات جمعیت سوئدی‌ها از سال 1751 تا 1759، جمعیت سوئدی‌ها از سال 2000 تا 2009 و دیگر گروه جمعیتی مربوط به ژاپنی‌هایی است که در سال 2012 می زیسته‌اند.

علاوه بر این، محققان  سه گروه جمعیتی دیگر که طول عمر کمتری داشتند را نیز مورد مطالعه قرار دادند. این سه گروه شامل گروه‌های جمعیتی است که با شکار‌گذران زندگی می‌کنند. این سه گروه عبارتند از Hadza در تانزانیا، Ache در پاراگوئه و گروه دیگری از بومیان آمریکایی که بین سال‌های 1820 تا 1843 به کشور لیبریا مهاجرت کرده‌اند.

برای سایر پستانداران، دانشمندان اطلاعات شش گروه از انواع میمون‌ها را جمع آوری کرده‌اند که شامل sifakaها، muriquiها، capuchinها، گوریل‌ها، شامپانزه‌ها و baboonها هستند. در هر گروه، حدودا 400 تا 1500 میمون مورد مطالعه قرار گرفته‌اند.

در نهایت، پژوهشگران اطلاعات خود درمورد انسان‌ها را با اضافه کردن 16 گروه جمعیتی دیگر، از کشورهای روسیه، چین، هند، آمریکا و چند کشور دیگر، تکمیل کرده‌اند.

این مطالعات سه نتیجه مهم در بر داشته است: اول اینکه، در کشورهایی که دارای طول عمر زیاد هستند، مانند ژاپن و سوئد، متوسط طول عمر افراد تقریبا با سایر نقاط جهان یکسان است؛ یعنی اینکه سن مرگ و میر در آن کشورها با سایر کشورها یکی است: مرگ و میر در آن کشورها معمولا در بین سنین 70 تا 90 سالگی اتفاق می‌افتد؛ بر عکس، در سایر پستانداران این گستره یا بسیار کم تر و یا بسیار بیشتر است.

دوم اینکه، اختلاف طول عمر انسان‌هایی که در جوامع صنعتی زندگی می‌کنند با آن‌هایی که به صورت سنتی و بومی (از طریق شکار) زندگی می‌کنند بسیار بیشتر است از اختلاف طول عمر انسان‌های بومی با سایر پستانداران. انسان‌هایی که در جوامع صنعتی زندگی می‌کنند حدود 30 تا 50 سال بیشتر از انسان‌های شکارچی زندگی می‌کنند؛ در حالی که انسان‌های شکارچی فقط 10 تا 30 سال بیشتر از سایر پستانداران عمر می‌کنند.

سوم اینکه، محققان دریافته‌اند که طول عمر زنان «طولانی‌تر و کم‌ نوسان‌تر» از طول عمر مردان است.

بر اساس این تحقیق، در همه گروه‌های جمعیتی، مسن ترین افراد، معمولا از جنس مونث هستند. اگر چه در هر دو گروه جمعیتی (انسان ها و سایر پستانداران) با امید به زندگی کمتر، مردان در طول عمر خود شرایط نامساعد کمتری را تجربه می‌کنند.

محققان می‌گویند علت اختلاف طول عمر زنان و مردان هنوز دقیقا مشخص نیست. همچنین آن‌ها در تحقیقات خود یادآور شده‌اند که وجود این اختلاف در طیف وسیعی از انسان‌ها و همچنین سایر پستانداران، نشان‌دهنده این است که تفاوت بین زن و مرد «ریشه‌های عمیق تکاملی» دارد.

 

علل احتمالی بیشتر بودن طول عمر زنان

یکی از علل ممکن برای این اختلاف طول عمر زنان و مردان می‌تواند این باشد که «مردان معمولا بیشتر ریسک می‌کنند». اگر طول عمر مردان با رفتارهای ریسکی آنان مقایسه شود، به طور کاملا واضح متوجه علت این اختلاف بین زنان و مردان خواهیم شد. همچنین سن مرگ و میر مردان نسبت به زنان بسیار متغیر است.

اختلاف طول عمر زنان و مردان می‌تواند یک علت دیگر نیز داشته باشد. وجود تستسترون بیشتر در مردان ممکن است باعث ضربه زدن به سیستم ایمنی آن‌ها شود. که احتمالا بر طول عمر مردان اثر‌گذار خواهد بود. البته دانشمندان اعلام کرده‌اند که یکی از محدودیت‌های این تحقیق، تعداد کم سایر پستانداران‌‌ِ مورد مطالعه قرار گرفته، در مقایسه با انسان‌ها است.

منبع : گجت نیوز

اختلاف زنان و مردان در حجم مغز و بهره هوشی و حافظه

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۲/۱۸-۲۰:۰:۴۵
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۲/۱۸-۲۰:۳:۲۶
    • کد مطلب:19013
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1989

محققان هلندی در مطالعه‌ای متوجه شدند ، به رغم این واقعیت که مردان در قیاس با زنان مغزهای بزرگتری دارند اما زنان در آزمون های حافظه عملکرد بهتری دارند.

مطالعه محققان هلندی که بر اساس اسکن های ام.آر.ای از حدود 900 مرد و زن بود، نشان داد که مغز مردان حدود 14 درصد از مغز زنان بزرگتر است.

این مطالعه که توسط محققان دانشگاه اراسموس هلند انجام شد، نشان داد که بهره هوشی زنان حدود 3.75 امتیاز از مردان کمتر است و زنان در آزمون های مرتبط با توانایی فضایی به اندازه چشمگیری بدتر هستند.

دکتر 'دیمیتری وان در لیندن' گفت: ما متوجه شدیم که مغز مردان بزرگتر از مغز زنان است و تجزیه و تحلیل های ما نشان می دهد که این موضوع علت پایین تر بودن متوسط بهره هوشی زنان را در طیفی از آزمون ها توضیح می دهد.

محققان در این مطالعه که در مجله Intelligence منتشر شده است، نوشتند مردان در بیشتر اندازه گیری های هوشی از جمله آگاهی فضایی، امتیازهای بالاتری کسب کردند. اما زنان در آزمون های حافظه از جمله به یادآوردن توالی 18 تصویر بهتر بودند؛ تجزیه و تحلیل ها نشان داد که این توانایی تفاوتی در هوش عمومی آنها ایجاد نمی کند.

منبع: ایرنا

خانم ها در چه رشته هایی موفق تر هستند؟ آقایان در چه رشته‌هایی؟ (به ویژه در زمینه کامپیوتر)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۲۸-۱۱:۱۳:۵۳
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۳/۲۶-۱۸:۳۶:۳۰
    • کد مطلب:19284
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1692

خانم ها در چه رشته هایی موفق تر هستند؟ آقایان در چه رشته‌هایی؟ (به ویژه در زمینه کامپیوتر)

بارها شده که یک مادر دست دخترش را که کنکور داده و باید انتخاب رشته کند، گرفته و آمده مؤسساتی که هستم و می‌گوید: می‌خواهم ببینم شما صلاح می‌بینید که دختر من برود رشته کامپیوتر؟ کدام گرایش برود؟ رشته حسابداری بهتر نیست؟

یا مثلاً خیلی از خانم‌ها همان ابتدای تابستان می‌آیند دفتر مؤسسه و می‌پرسند: من می‌خواهم تابستان یکی دو کلاس بروم. کدام کلاستان را ثبت نام کنم؟ طراحی وب؟ فتوشاپ؟ C++؟ C#؟ شبکه؟ انیمیشن؟...

بد نیست کمی در این مورد و نظر خودم در این زمینه توضیح دهم:

 

قبل از هر چیز به نکات زیر توجه کنید:

- باید قبول کرد که تفاوت‌هایی بین خانم‌ها و آقایان وجود دارد. (همین الان که در حال آماده‌سازی برای نوشتن بودم، تلویزیون که بعد از اذان صبح، یک حزب قرآن می‌خواند دقیقاً رسید به آیه «لیسَ الذَّکَرُ کَالأُنثی» [مرد، مانند زن نیست] ضمن اینکه الان شاخ درآورده‌ام، دارم این مطلب را می‌نویسم!)

- تفاوت با ضعف فرق دارد! نمی‌دانم چرا به محض اینکه در کلاس‌ها وارد بحث تفاوت‌های آقایان و خانم‌ها می‌شوم، خانم‌ها فکر می‌کنند دارد به آن‌ها توهین می‌شود! فکر می‌کنند وقتی می‌گویم «خانم‌ها ذهن عاطفی دارند» و ذهن عاطفی به درد برنامه‌نویسی نمی‌خورد، این یک ضعف برای آن‌هاست!! سریعاً جبهه می‌گیرند و می‌خواهند ثابت کنند اینطور نیست! گاهی فکر می‌کنم بعضی خانم‌ها اگر پایش بیفتد حاضرند ثابت کنند که از نظر فیزیکی هم هیچ فرقی با آقایان ندارند!!!

- پس، صبور و منطقی باشید و جبهه نگیرید!

- این مطالب به درد همه می‌خورد. مثلاً فرض کنید شما مدیر یک پروژه انیمیشن هستید. باید بدانید که تولید کاراکترها را به خانم‌ها بسپارید بهتر است یا آقایان؟ متحرک‌سازی آبجکت‌ها را به خانم‌ها بسپارید یا آقایان؟

 

خانم‌ها به چه درد می‌خورند؟ آقایان به چه درد؟

برای اینکه این را بفهمیم باید به ویژگی‌های ذاتی دو جنس بپردازیم.

 

مهم‌ترین تفاوت‌های ذاتی خانم‌ها و آقایان:

 

۱- خانم‌ها ذهن و روحیات عاطفی دارند و آقایان ذهن و روحیات منطقی:

ببینید، ما یک «منطق» داریم و یک «عاطفه». یا «عقل» و «عشق». اینطور که می‌گویند و مشخص است، جایی که عقل زیاد باشد، عشق کم می‌شود و جایی که عشق زیاد باشد عقل کم می‌شود. تصور کنید یک مادر، «عاقل» باشد! خوب، خدا وکیلی با کدام عقل جور در می‌آید که یک انسان تمام زندگی‌اش را بگذارد برای فرزندی که آخرش او را خانه سالمندان می‌گذارد!؟ اما این، با عشق و احساس جور در می‌آید. پس مادر، عشق و عاطفه بیشتر نیاز دارد تا عقل و منطق. از آن طرف، پدر، عقل بیشتر نیاز دارد تا عشق و احساس. تا این دو در کنار هم جفت شوند.

 

۲- خانم‌ها از تکرار بدشان نمی‌آید اما آقایان دائماً دنبال تنوع هستند:

خانم‌ها برای اینکه بتوانند کار تکراری‌ای مانند شیر دادن به بچه، تر و خشک کردن، غذا درست کردن و امثالهم را بارها و بارها انجام دهند و خسته نشوند، خداوند روحیاتی به آن‌ها داده که از این تکرار کمتر خسته می‌شوند تا آقایان.

اما آقایان از کار تکراری زودتر خسته می‌شوند و به‌نوعی تنوع‌طلب هستند. (اصلاً یکی از دلایلی که اسلام به مرد اجازه می‌دهد تا ۴ زن داشته باشد، همین تنوع‌طلبی اوست) اگر دقت کنید، آقایان دائم دوست دارند محل کار خود را تغییر دهند! مثلاً دائم از این شرکت به آن شرکت می‌روند. یعنی وقتی یک مدت در یک شرکت هستند و می‌بینند کارشان تکراری شد، هر طور شده (حتی گاهی با ایجاد درگیری‌های بی‌خودی یا شاخ و شانه کشیدن برای بالاسری خود و اخراج کردن خودشان) از این محل کار بیرون می‌آیند و می‌روند جای دیگر. اما یک خانم را می‌بینی که از ابتدا تا انتهای عمر کاری‌اش در یک سمت بود و هیچ مشکل خاصی هم نداشت... (به همین دلیل هم هست که اکثر خانم‌ها درآمد بهتری نسبت به آقایان دارند)

 

۳- صفت ترس در خانم‌ها بیشتر از آقایان است:

خانم‌ها شهامت کافی برای ریسک کردن را ندارند. خیلی از کارها نیاز دارد که انسان شجاع باشد و ریسک کند و پای ریکسی که کرده هم بایستد!

شاید دلیل اصلی وضع نابسامان رانندگی خانم‌ها را بشود همین «ترس» دانست. اینکه خانم‌ها پنج متر مانده به ماشین جلوی یک دفعه می‌زنند روی ترمز (و به گفته رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی، بسیاری از تصادفات و ترافیک‌ها به خاطر احتیاط بیش از حد خانم‌ها است) همین «ترس» است نه اینکه آن‌ها خواسته‌اند قانون را رعایت کنند.

البته این ترس، ضعف نیست. بلکه به گفته روان‌شناسان، مانند «گریه»، یک سلاح است که خدا نحوه‌ی استفاده از آن‌را فقط به خانم‌ها یاد داده.

 

۴- خانم‌ها از نظر جسمی ضعیف‌تر از آقایان هستند:

فکر می‌کنم این نیاز به توضیح نداشته باشد.

 

۵- آقایان مغرورتر از خانم‌ها هستند:

این ویژگی یکی از مهم‌ترین ملاک‌ها در تعیین سمت یک خانم یا آقا است. غرور آقایان اجازه نمی‌دهد به هر کاری دست بزنند. مثلاً کدام آقا حاضر است منشی بشود یا اصلاً به درد منشی بودن می‌خورد؟ غرور یک آقا اجازه نمی‌دهد (از نگاه خودش) خودش را کوچک کند و مثلاً زنگ بزند به یک خانم و مثلاً پیغام رئیس شرکت را برساند. اما یک خانم این کار را «کوچک شدن» نمی‌داند و بدون هیچ مشکلی این کار را انجام می‌دهد.

 

آپدیت: بخشی از کتاب «اخلاق خانواده» نوشته خانم «زهرا آیت» (و جمعی از اساتید رشته روان‌شناسی) به تفاوت‌های خانم‌ها و آقایان اشاره می‌کند. پنج صفحه از این کتاب که مرتبط با بحث است [صفحه 176-180].

به صورت تیتروار تفاوت‌های بیان شده در این کتاب را مرور کنیم:

- زن‌ها از نظر جسمی ظریف‌ترند.

- مردان کلی‌نگرتر هستند و زنان به جزئیات دقت بیشتری دارند.

- مردان نسبت به آنچه می‌بینند و زنان نسبت به آنچه لمس می‌کنند حساس‌ترند.

- مردان بیشتر هدف‌مدار و زنان رابطه‌مدارند.

- زنان بیشتر به حمایت نیاز دارند و مردان بیشتر به ریاست متمایل‌اند.

- خیال‌پردازی زنان قوی‌تر است و مردان معمولاً جدی‌تر و استدلالی‌ترند.

- قدرت تکلم در زنان بیشتر از مردان است.

- زنان لطیف‌تر از مردان، و مردان خشن‌تر از زنان هستند.

 

خوب، با توجه به این تفاوت‌ها حالا شاید بشود تصمیم گرفت که خانم‌ها و آقایان به درد چه کارهایی می‌خورند:

 

- خانم‌ها در رشته‌های احساسی که نیاز به پردازش بیش از حد نداشته باشد موفق‌ترند؛ مانند علوم انسانی، هنر، علوم تجربی

- خانم‌ها در رشته‌هایی که باید یک کار تکراری و طولانی انجام شود، موفق‌ترند؛ مانند رشته‌های مرتبط با بافتن: قالی‌بافی، گلدوزی، خیاطی و ده‌ها کار دیگر.

- آقایان در رشته‌هایی که نیاز به جسارت و شجاعت دارد موفق‌ترند؛ مثل: تراشکاری، جوشکاری و غیره

- خانم‌ها همانطور که دین ما هم می‌گوید چون احساسی هستند، قاطعیت ندارند (دل‌رحم هستند) و این باعث می‌شود که به درد قضاوت و مدیر کلی نخورند.

و خلاصه، هر چیزی که خواستید ببینید به درد شما به عنوان خانم یا آقا می‌خورد یا خیر، آن پنج معیار بالا را در مورد آن رشته در نظر بگیرید و سپس تصمیم بگیرید.

 

مثلاً می‌خواهیم بدانیم خانم‌ها به درد رشته «کامپیوتر-سخت افزار» یا حتی رشته «برق-الکترونیک» (که شبیه به هم هستند) می‌خورند یا خیر؟

- کامپیوتر یعنی 0 و 1 - یعنی منطق. یعنی قاطعیت: یا صفر، یا یک!

- سخت افزار کار تکراری ندارد. باید دائماً به‌روز باشی وگرنه عقب مانده‌ای.

- خانم‌ها به خاطر ترسی که دارند می‌ترسند در کیس را باز کنند: نکند مادربورد بسوزد! نکند سیستم به هم بریزد! نکند... نکند...

- سخت افزار با فیزیک و جسم خانم‌ها هم جور در نمی‌آید.

 

بقیه رشته‌ها و گرایش‌ها هم به همین صورت...

 

اما در مورد رشته کامپیوتر:

خیلی خلاصه اگر بخواهم بگویم، در رشته کامپیوتر، با توجه به آن پنج ملاک بالا، خانم‌ها در زمینه برنامه‌نویسی، شبکه، طراحی وب پیشرفته و کارهایی که نیاز به پردازش سنگین و منطق بالا دارد معمولاً موفق نخواهند بود. شما در کل دنیا به ندرت می‌بینید یک خانم، برنامه‌نویس حرفه‌ای باشد (حرفه‌ای ها! نه اینکه برنامه‌ای بنویسد که دو عدد را بگیرد و جمع آن‌ها را نمایش دهد!).

تمام کنفرانس‌های Developerهای اپل، گوگل و مایکروسافت را اگر ببینید، شاید به اندازه انگشتان دست هم بین چند هزار نفر، خانم پیدا نکنید.

خانم‌ها به خاطر ترسی که دارند، هیچ وقت پای خود را فراتر از چیزی که به آن‌ها آموخته شده یا سپرده شده نمی‌گذارند و همیشه منتظرند یک نفر به آن‌ها خط بدهد تا به طور تکراری آن خط را دنبال کنند.

 

مثلاً به یکی از دانشجویان دختر که بانی همین مطلب بود، گفتم: در برنامه‌نویسی و شبکه و امثالهم ما کسی را می‌خواهیم که وقتی می‌گویی «ف» برود «فرحزاد». او نوشته بود:

فکر نمیکنم با یه ذهن منطقی همخونی داشته باشه که بگی(ف) بره فرحزاد...

شاید میخواستی بگی فرشته، اون موقع الکی رفته فرحزاد دوباره باید بره فرشته...

شایدم میخواستی بگی فریبرز بیا این ظرفارو بشور...!

و من در جواب نوشتم:

احسنت. دقیقاً و دقیقاً و دقیقاً فرق خانم‌ها و آقایون همینه!

برام جالب بود که همین چیزی که گفتی دقیقاً فرقی که توی ذهن من هست رو مشخص می‌کنه.

اگر به آقایون بگی «ف» سریعاً می‌رن فرحزاد و با احتمال خیلی کم، فرضاً می‌بینن اونجا هیچ خبر نبود، برمی‌گردن، دوباره می‌گی «ف» باز می‌رن «فاو» می‌بینن اونجا هم هیچ خبر نبود. دوباره برمی‌گردن و شاید تا ۱۰۰ بار حدسیات ذهنشون رو طی کنن و صد و یکمین بار اگر جواب نگرفتن، حالا تازه گوش می‌کنن ببینن چی می‌خواستی بگی... و این همون چیزی هست که ما در برنامه‌نویسی نیاز داریم!

یعنی برنامه‌نویس گاهی صد بار راه غلط رو می‌ره تا بالاخره صد و یکمین بار راه درست رو کشف می‌کنه اما در این حین، ۱۰۰ راه رو یاد گرفته که در برنامه‌های بعدی همه‌ش به دردش می‌خوره.

اما خانم‌ها، اونقدر صبر می‌کنن تا به طور کامل حرفت رو بزنی و حالا همون مسیری که گفتی رو صد بار می‌رن و این به درد برنامه‌نویسی نمی‌خوره... اگر قرار باشه من به طور کامل بگم، که خودم طراحی بکنم راحت‌ترم!

یعنی حتی وقتی می‌گویی «ف» یک خانم با خودش فکر می‌کند نکند بروم فرحزاد و بعداً بفهمم منظورش «فاو» بوده! او می‌ترسد ریسک رفتن به فرحزاد را بپذیرد! (طی این چند سالی که با برنامه‌نویسی سر و کار داشته‌ام بارها شده رفته‌ام فرحزاد اما دیده‌ام هیچ خبر نیست! اما در برنامه بعدی، خاطره رفتنم به فرحزاد به دردم خورده)

اما خانم‌ها در رشته کامپیوتر، در گرایش‌های گرافیک و انیمیشن (البته آن هم متحرک‌سازی و نه طراحی آبجکت) موفق خواهند بود. اکثر کارتون‌هایی که در تلویزیون پخش می‌شود اگر دقت کنید، طراح عناصر، مرد بوده اما متحرک‌ساز، خانم. چون متحرک‌سازی یعنی برای هر حرکت، کلی کار تکراری انجام دهی که از عهده خانم‌ها برمی‌آید و طراحی شیئ یعنی کلی روال منطقی در ذهنت مرور کنی که از عهده آقایان برمی‌آید.

 

بحث در مورد تفاوت‌های خانم‌ها و آقایان واقعاً بحث طولانی‌‌ای است. مثلاً یکی از چیزها که شاید باید به آن ملاک‌ها اضافه کرد این است که: خانم‌ها همیشه نیمی از حواسشان پرت دیگران است! یعنی نگاه دیگران برای آن‌ها خیلی مهم است. بنابراین به درد کارهایی مثل بازیگری نمی‌خورند. یعنی اگر کسی مهارت داشته باشد متوجه می‌شود که یک خانم بازیگر حتی آن حرفه‌هایشان، همیشه نیمی از نگاهش در حین بازی، به دوربین است! یک کارگردان باید خودش را بکشد تا به او بگوید ریلکس باش! فکر کن هیچ دوربینی اینجا نیست. یا مثلاً در حین رانندگی نیمی از حواسش پرت این است که الان پشت فرمان چطور به نظر می‌رسد! (How do I look?) و همین حواسِ پرت، باعث می‌شود برای خیلی از کارها که حواس جمع نیاز دارد مناسب نباشد.

یا مثلاً حفظیات خانم‌ها بهتر است. بنابراین انگار برای رشته‌های علوم انسانی و تجربی و تا حدودی پزشکی آفریده شده‌اند! مثل بلبل یک کتاب را از حفظ می‌خوانند...

 

این‌ها را از کجا گفتید؟

ببینید، من سال‌هاست با انواع خانم و آقا (از کودک تا پیر مرد و پیر زن) کلاس داشته‌ام و آخرِ کارِ خیلی‌هاشان را دیده‌ام. مثلاً در یک کلاس برنامه‌نویسی می‌بینی پنج دختر هستند و یک پسر. آن یک پسر، به تمام آن دخترها درس می‌دهد!

از آن طرف در یک کلاس فتوشاپ، پسرها حوصله کار روی طرح را ندارند اما می‌بینی دخترها از هفته قبل تا حالا آنقدر روی طرح کار کرده‌اند تا یک چیز ناب درآمده.

 

این‌ها را چرا گفتید؟

گاهی انتخاب نادرست شما باعث می‌شود کلی از عمرتان را بیهوده تلف کنید. مثلاً شاید این درست نباشد اما برای اینکه فرق دخترها و پسرها را در یک کلاس «نفوذ شبکه» ببینید، بد نیست چند دقیقه اول این جلسه آنلاین را مشاهده کنید. ببینید دخترهای کلاس کجا هستند و پسرها کجا! چرا اینطور است؟ چون آن خانم انتخاب درستی نداشته. آخر، نفوذ و هک و امثالهم با روحیات یک خانم جور در می‌آید؟ هک (حداقل در نگاه اول) یعنی بی‌رحم بودن! کدام خانم دلش می‌آید سایت ما را هک کند‍!؟ اصلاً فقط کافی‌ست بشنود این کار، یک جرم است! همین! ترس او اجازه نمی‌دهد وارد این بحث شود و هیچ چیز مثل «ترس» مانع یادگیری نیست.

یا مثلاً شمای خانم یک عمر وقت می‌گذارید و برنامه‌نویسی یاد می‌گیرید، اما نهایتاً به جایی خواهید رسید که می‌فهمید این رشته به درد شما نمی‌خورد.

 

حرف‌هایتان را باور کنیم؟

خوب، شما مختارید. اگر خواستید سال‌ها وقت بگذارید و سعی کنید خلاف گفته‌هایم را ثابت کنید، اما اگر نشد، بیایید زیر همین مطلب بنویسید که من آن راه را رفتم و به نتیجه نرسیدم...

 

همیشه همینطور است!؟ یعنی همه خانم‌ها همینطور و همه آقایان همینطورند؟

نه، انصافاً نه. این بستگی به برخی مسائل دیگر هم دارد که من نمی‌توانم چندان وارد آن‌ها شوم. اما سربسته اگر بخواهم بگویم این است که گاهی اوقات خانم‌هایی هستند که روحیاتشان مردانه است. (ویژگی‌هایی هم دارند از جمله اینکه: از هر چه مرد است بیزارند! آرزو می‌کنند که ای کاش مرد می‌بودند تا مرد بودن را به مردها نشان می‌دادند! از آرایش بیزارند و زوری آرایش می‌کنند [توجه: این به معنی تشویق برای آرایش در خیابان نیست]. همیشه سر جنگ با مردها دارند. معمولاً حجاب کاملی دارند [توجه:‌ این به این معنی نیست که هر کس حجاب خوبی داشت روحیات مردانه دارد. خیر. این نوع خانم‌ها معمولاً اگر هم حجاب دارند برای این است که می‌خواهند روی مردها را کم کنند و به مردها اجازه تجاوز ندهند! یعنی احساس می‌کنند همه مردها متجاوزند و او برای اینکه با همه آن‌ها مقابله کند حجاب کامل دارد. اما یک خانم لطیف محجبه به این دلیل حجاب دارد که خداوند اینچنین دستور داده و خود را می‌پوشاند تا باعث آزار مردها نشود. یعنی دلش به حال مردها و زندگی خودش می‌سوزد. می‌دانید چقدر فرق است بین این دو حجاب؟) و از آن طرف، مردهایی هستند که روحیات زنانه دارند. (ویژگی‌هایی هم دارند از جمله اینکه: نیمی از حواسشان پرت نگاه زن‌هاست! تا ولشان کنی می‌بینی رفته‌اند وسط زن‌ها و دارند با آن‌ها خوش و بش می‌کنند. یعنی وسط زن‌ها بودن برایشان جالب‌تر است تا وسط دوستان مرد بودن! آرایش‌های زنانه دارند و ...)

من دانشجویان دختری داشته‌ام که برنامه‌نویس خوبی بوده‌اند اما به نظر من آن‌ها مرد بودند نه زن! (و احساس می‌کنم بعدها با مشکلاتی در زندگی زناشویی رو به رو باشند. حتماً این سمینار از آنتونی رابینز را ببینید تا بفهمید زنی که بخواهد مرد باشد چه بلایی سر خودش و زندگی آینده‌اش می‌آورد)

هشدار: در این مورد با روان‌شناس صحبت کنید اما من فکر می‌کنم برای زنی که روحیات مردانه دارد، انتخاب رشته‌های مردانه سم است! یعنی دختری که احساس می‌کند روحیات مردانه دارد نباید وارد رشته ریاضی و کامپیوتر شود وگرنه منطقی‌تر و مردتر می‌شود و برعکس، پسری که احساس می‌کند بیش از حد، زن است، نباید وارد رشته‌هایی مثل علوم انسانی و هنر و امثالهم شود!

ضمناً این را گفتم که برای من استثناء نیاورید و دلتان را هم به استثنائات خوش نکنید! مثلاً یک خانم نباید بگوید: اولین برنامه‌نویس دنیا، مادام آدا بوده پس من هم می‌توانم برنامه‌نویس خوبی باشم!! یا من یک دوست دارم که برنامه‌نویس حرفه‌ای است. یا من خودم عمران خوانده‌ام و موفق بوده‌ام!!

این‌ها گاهی استثناء است، گاهی نیاز به بررسی بیشتر دارد. مثلاً دوست شما که برنامه‌نویس است باید ببینیم منظور شما و دوستتان از «برنامه‌نویس بودن» چیست؟ مثلاً ممکن است شمای خانم با من دوره طراحی وب پیشرفته بردارید و من گام به گام به شما آموزش دهم و شما طبق آن خطی که مشخص کرده‌ام بروید خانه و روی پروژه کار کنید و از قضا پروژه خوبی هم از کار در بیاید اما من هیچ وقت به شما به عنوان برنامه‌نویس اعتماد نخواهم کرد. شما وقتی آزمایش می‌شوید که یک پروژه را خودتان از صفر و بدون اینکه امیدی به کمک هر شخص دیگری داشته باشید تا انتها و آن طوری که باید، انجام دهید.

به هر حال، مجدداً تأکید می‌کنم که هدف، بیان ضعف‌ها نبود، بلکه مقایسه تفاوت‌ها بود. یعنی منظورم این نبود.

خلاصه‌ی منظورم این بود که اگر یک روز هر کس با توجه به توانایی‌های ذاتی و اکتسابی خودش سر جای متناسبش قرار بگیرد، دنیا گلستان می‌شود.

 

نکته پایانی اینکه: این مطلب را بیش از حد جدی نگیرید. یعنی اینطور نیست که مثلاً اگر شمای خانم روی برنامه‌نویسی کار کنی یا دوره‌ای در این زمینه بگذرانی ضرر کرده‌ای! اما حواست باشد که اگر دیدی سخت است و از یک آقا در کلاس عقب‌تر می‌افتی شاید به خاطر چیزهایی باشد که گفتم...

 

توجه: تجربه‌ام می‌گوید که احتمالاً نظرات تندی ارسال خواهد شد، من پیشاپیش اعلام کنم که اگر در نظرات توهینی به طرفین بشود، نظر تأیید نمی‌شود. اما مشکلی نیست اگر منطقی و به دور از کینه‌توزی و رقابت نظر دهید.

منبع: آفتابگردان

آیا خانم‌ها مترجم همزمان بهتری نسبت به آقایان هستند؟

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۳/۳۱-۱۴:۵۱:۵۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19286
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1775

یکی از بهترین راه‌های تقویت زبان، این است که شما یک فیلم به زبان فارسی ببینید که زیرنویس انگلیسی شده باشد! البته باید به شخصی که فیلم را زیرنویسی کرده، اطمینان داشته باشید.

به هر حال، برای آشنا شدن با برخی مفاهیم سیاسی، فیلم حضور آقای احمدی‌نژاد در دانشگاه کلمبیا در تاریخ 24 سپتامبر 2007 را که صدای مترجم هم روی آن است، دانلود کردم. اگر روی لینک مربوطه کلیک کنید، متوجه می‌شوید که این ویدئو از شبکه MSNBC ضبط شده است و یک خانم در حال ترجمه همزمان سخنان رئیس جمهور هستند.

اگر فقط چند دقیقه از فیلم را بشنوید، به سختی کار خانم مترجم پی می‌برید! باور کنید اگر من جای ایشان بودم، جاهایی که از رئیس جمهور عقب می‌افتادم و طبیعتاً دستم به رئیس جمهور نمی‌رسید که بگویم آهسته‌تر صحبت کنید یا دوباره تکرار کنید، گریه می‌کردم!!! اما این خانم به طرز شگفت‌انگیزی از پس این کار بر می‌اید و خیلی ریلکس (Relax) این کار را انجام می‌دهد!!

بعد از تماشای این ویدئو، مشتاق شدم که کمی درباره Interpreterهای خوب جستجو کنم.

اصطلاح Interpreter یا مترجم همزمان یا مترجم شفاهی به شخصی گفته می‌شود که سخنان یک شخص را به صورت Real-time به زبان دیگر ترجمه می‌کند.

قبلاً شنیده بودم که خانم‌ها می‌توانند به صورت همزمان هم گوش کنند و هم صحبت کنند! اما خواستم از نظر علمی هم مطمئن شوم، بنابراین، نزدیک به دو ساعت جستجو کردم(!) تا اینکه یک کتاب با عنوان:

Why Men Don't Listen & Women Can't Read Maps

بهترین جواب به مشکلم بود.

در این کتاب به سؤالات زیادی درباره‌ی تفاوت‌های آقایان و خانم‌ها جواب داده شده است. از جمله، این سؤالات:

Why men focus on one thing at a time

Why women can speak, listen and write simultaneously

What men and women need to do to get on in business

Why men offer solutions but hate advice

Why women can't reverse park

دومین سؤال، سؤال مورد نظر ماست: چرا خانم‌ها می‌توانند به طور همزمان صحبت کنند، بشنوند و بنویسند؟

البته قبل از ادامه دادن بحث، برای جلوگیری از سوء تفاهم بین خانم‌ها و آقایان، جمله زیبایی که در ابتدای این کتاب آمده است را می‌آورم:

Men and women are different. Not better or worse - different.

مردها و زن‌ها با هم متفاوتند. نه بهتر و بدتر، فقط متفاوت

کتاب بسیار جالبی است، سه سال برای نوشتن آن وقت صرف شده، بنابراین، پیشنهاد می‌کنم کسانی که انگلیسی می‌دانند، حتماً مطالعه کنند (و شاید کسی پیدا شود که به فارسی ترجمه کند)

قیمت کتاب، 40 دلار است (خرید) اما طبق معمول، متوسل به دانلود رایگان آن می‌شویم! (از اینجا با حجم 2.5 مگابایت دانلود کنید)

در صفحه 104 این کتاب آمده است:

When a woman is speaking, brain scans show that her

front left and right brain centres controlling speech are

both operating. Her hearing functions also operate at

the same time. This powerful multi-tracking capability

allows a woman to speak and listen simultaneously and

to do both on several unrelated topics.

وقتی یک خانم در حال صحبت کردن است، نوارهای مغزی نشان می‌دهد که مراکز کنترل صحبت مربوط به هر دو طرف مغز او (سمت راست مغز و سمت چپ مغز) در حال فعالیت هستند. توابع شنوایی او نیز در همین لحظه در حال فعالیت است. این توانایی چند-فعالیتی قدرتمند، به خانم‌ها این امکان را می‌دهد که به صورت همزمان، صحبت کنند و بشنوند. شگت‌آور اینکه، این دو کار می‌تواند در مورد موضوعات غیرمشابه و غیرمرتبط باشد!!

این ویژگی گاهی اوقات باعث می‌شود که اکثر آقایان، خانم‌ها را پرحرف خطاب کنند، هر چند یک ضرب‌المثل انگلیسی از قول خانم‌ها جواب می‌دهد که:

Women can speak and listen simultaneously,

while at the same time accusing men of being able to do neither.

خانم‌ها می‌توانند به طور همزمان صحبت کنند و بشنوند و البته در همان لحظه معتقدند که مردها قادر به انجام هیچ کدام نیستند!!!

پس این یک واقعیت است که خانم‌ها می‌توانند در یک لحظه عمل شنیدن و صحبت کردن را انجام دهند و هیچ کدام، عمل دیگر را مختل نکند. این موضوع در مقالات مختلف، اشاره شده است که با یک جستجو می‌توان به مقالاتی در اثبات آن رسید.

حالا باید یک نکته دیگر را بیان کنم: به گفته دانشمندان، خانم‌ها در فراگیری یک زبان جدید موفق‌ترند تا آقایان. (هر چند شخصاً با این موضوع مخالفم!) در انجمن‌های سایت، در تاپیک Are women better than men at learning languages  به این موضوع پرداخته‌ایم و بیان کرده‌ایم که آقایان در تست‌های ریاضیات نمره بالاتری می‌گیرند و خانم‌ها در تست‌های زبان:

men score higher in maths tests and women score higher in language tests

با یک حساب سرانگشتی، می‌توان نتیجه گرفت که خانم‌ها می‌توانند مترجم همزمان یا Interpreter بهتری نسبت به آقایان باشند.

البته فقط من به این نتیجه نرسیده‌ام! یک مقاله عالی سراغ دارم برای کسانی که می‌خواهند مترجم همزمان شوند: اینجا کلیک کنید در این مقاله، به سؤالاتی درباره‌ی یک interpreter خوب جواب داده شده است.

آقای شوجی نایتو در این مقاله در جواب به این سؤال که خانم‌ها مترجم همزمان بهتری هستند یا آقایان، گفته است:

Are women or men better interpreters?

Women are best, I think. About 90% of our interpreters are women. I think this is partly because men don't want to get stuck being interpreters for their companies. The big companies always pull some office employee out who can speak English when they need an interpreter. If they are too good, they will always be called on by other sections and then they can't do their own work.

[ترجمه]من فکر می‌کنم خانم‌ها برای این کار، بهترین هستند. 90 درصد از مترجم‌های همزمان خانم هستند. فکر می‌کنم این نسبتاً به خاطر این است که آقایان چندان دوست ندارند درگیر شغل مترجمی همزمان شوند...[/ترجمه]

البته آقای شوجی نایتو دلیل این انتخاب را به نوعی عدم رغبت آقایان به مترجم شدن می‌داند، اما طبق آنچه در این مطلب گفتم، باید دلیل دیگری برای این موفقیت خانم‌ها متصور بود.

ای کاش می‌شد این سؤال را از یک رئیس جمهور هم پرسید که با مترجم‌های مختلف (خانم و آقا) سر و کار داشته‌ است. آن‌وقت بهتر می‌شد نتیجه‌گیری کرد.

به هر حال، امیدوارم خانم‌ها از این نعمت الهی به نحو احسن استفاده کنند!!

منبع: آفتابگردان

تفاوت زنان و مردان در زمان بی پولی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۲/۲۳-۷:۴۹:۹
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:19042
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2212

به گزارش سرویس گوناگون جام نیـوز، بررسی‌ها نشان می‌دهد فقر می‌تواند برای زنان بیش از مردان استرس‌زا باشد.

در این بررسی آمده است زنانی که در جوامع فقیر زندگی می‌کنند نسبت به افراد ساکن در مناطق مرفه‌تر بیشتر عصبی هستند و استرس دارند. هر چند متخصصان معتقدند این موضوع در مورد مردان صدق نمی‌کند.

"اولیویا ریمس" نویسنده ارشد این مطالعه از دپارتمان سلامت عمومی دانشگاه کمبریج گفت: در این بررسی مشاهده شد زنانی که در مناطق فقیر و محروم زندگی می‌کنند نه تنها باید با اثرات زندگی در فقر روزگار بگذرانند بلکه نسبت به سایر زنان بیشتر مستعد ابتلا به استرس و عصبانیت هستند.

به گفته متخصصان با در نظر گرفتن تعداد افرادی که در سراسر جهان در فقر زندگی می‌کنند این شرایط میلیون‌ها زن را در خطر فزاینده اضطراب قرار می‌دهد. اختلال‌های استرسی می‌تواند بر زندگی، کار و روابط افراد تاثیر بگذارند و خطر افسردگی، استفاده از مواد مخدر و بیماری‌های حاد را افزایش دهند.

در این بررسی ۲۱ هزار نفر از ساکنان شرق انگلیس به پرسشنامه‌هایی در مورد سلامت و سبک زندگی‌شان در فاصله سال‌های ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۰ پاسخ دادند. حدود ۲.۵ درصد از زنان و ۱.۸ درصد مردان دچار اختلال اضطراب بوده‌اند.

به گزارش هلث دی نیوز، نتایج این مطالعه ثابت نمی ‌کند که محل زندگی زنان عامل ابتلای آنها به اضطراب است اما نشان می‌دهد که زنان ساکن در مناطق بسیار فقیر و محروم حدود ۶۰ درصد بیشتر از زنان در مناطق مرفه‌تر احتمال دارد دچار اضطراب و افسردگی شوند.

منبع: جام نیوز

چرا زنان در مقایسه با مردان به خواب بیشتری نیاز دارند؟

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۱۰/۳۰-۴:۴۸:۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22072
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 349

بر اساس نتایج پژوهشی که در مرکز مطالعات خوابِ دانشگاه لافبورو در انگلستان انجام شد، زنان به دلیل اینکه مغز پیچیده‌تری دارند، لازم است به طور میانگین ۲۰ دقیقه بیشتر از مردان بخوابند. البته، این مقدار ممکن است در زنان مختلف، اندکی متغیر باشد.

همچنین در این پژوهش مشخص شد که کم‌خوابی به سلامتی زنان نسبت به مردان آسیب بیشتری وارد می‌کند.

پروفسور جیم هورن (Jim Horne)، مدیر مرکز تحقیقات خواب در دانشگاه لافبورو، می‌گوید:

دریافتیم که کم‌خوابی در زنان تا حد زیادی با سطوح بالای پریشانی روانی و شدت گرفتن احساسات خصومت، افسردگی و خشم در ارتباط است. در مقابل، این شدت احساسات در مردانی که به همان اندازه دچار کم‌خوابی بوده‌اند، مشاهده نشد.

یکی از کارکردهای اصلی خواب، بازسازی مغز است. به گفته‌ی پروفسور هورن، قشر مغز یا همان کورتِکس (cortex) که مسئول پردازش افکار، حافظه، زبان و غیره است، هنگام خواب عمیق به حالت بازسازی فرو می‌رود و ارتباطش با حواس بدن قطع می‌شود. وی معتقد است مغز زنان، متفاوت از مردان عمل می‌کند و پیچیده‌تر است، پس جای تعجب نیست که زنان به اندکی خواب بیشتر نیاز داشته باشند:

هرچه در طول روز از مغزتان بیشتر کار بکشید، قسمت‌های بیشتری از مغز به بازسازی نیاز خواهند داشت و در نتیجه، لازم است بیشتر بخوابید. بر همین اساس، چون زنان به انجام چند کارِ همزمان تمایل دارند و از مغزشان بیشتر از مردان کار می‌کشند، به خواب بیشتری نیاز دارند.

پروفسور هورن معتقد است مردانی که به واسطه‌ی شغل‌شان مجبورند تصمیمات زیادی بگیرند نیز به نسبت سایر هم‌جنس‌های خود به خواب بیشتری نیاز دارند، اما نه بیشتر از زنان.

نتایج پژوهش فوق در راستای نتایج پژوهش دیگری است که در سال ۲۰۱۳ توسط پژوهشگران دانشگاه دوک در کارولینای شمالی انجام شد.

در این پژوهش نیز ثابت شد که کم‌خوابی در زنان نسبت به مردان آسیب‌های ذهنی و جسمی بیشتری به دنبال خواهد داشت.

افزایش احتمال بروز بیماری‌های قلبی، افسردگی، اختلالات روانی و سکته از جمله پیامدهای زیانبار کم‌خوابی در زنان گزارش شده است.

پژوهشگران همچنین مشاهده کردند که سطح شاخص‌های التهابیِ نشانگر مشکلات سلامتی در زنانِ کم‌خواب بالاتر بوده است.

دکتر مایکل بروس (Michael Breus)، کارشناس خواب، اظهار می‌کند:

شاخص‌های التهابی با حس درد در ارتباط هستند و به همین دلیل، احتمال احساس درد در هنگام بیدار شدن از خواب در زنان بیشتر است. اما به نظر نمی‌رسد سلامت مردان تا این حد با میزان خواب‌شان، در ارتباط باشد.

عموم مردم تصور می‌کنند که همه‌ی افراد به طور یکسان به هشت ساعت خواب شبانه نیاز دارند. این در حالی است که خیلی‌ها با هفت ساعت خواب هم حسابی سرحال می‌شوند. در واقع، نمی‌توان برای همه‌ی افراد یک نسخه‌ی مشترک پیچید. برخی افراد با اینکه شب‌ها هشت ساعت می‌خوابند، باز هم روز بعد در محل کارشان چرت می‌زنند، اما برخی دیگر، مثل مارگارت تاچر، فقط با سه تا پنج ساعت خواب شبانه هم انرژی کافی می‌گیرند.

در مجموع، اینکه هر کس چقدر باید بخوابد تا حدی به ژنتیک و فعالیتی که انجام می‌دهد نیز بستگی دارد.

منبع: چطhttp://chetor.com/13385-ور

در حیات وحش هم پستانداران ماده «بیشتر» از نرها عمر می‌کنند

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۰۸/۲۲-۶:۲۸:۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۹/۰۱/۱۶-۱۸:۵۹:۱۷
    • کد مطلب:23362
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 619

یک تحقیق جدید درباره عمر پستانداران در حیات وحش نشان می‌دهد عمر ماده‌ها به مراتب بیشتر از نرهاست.

بر اساس این تحقیق، جنس ماده در برخی حیوانات به صورت میانگین ۱۸.۶ درصد بیشتر از نرها عمر می‍‌‍‌کند. این خیلی بیشتر از تفاوت حدود هشت درصدی طول عمر جنس نر و ماده در انسان است.

به عقیده دانشمندان این اختلاف در سایر پستانداران به دلیل ترکیبی از صفات خاص جنسی و عوامل محیطی است.

در انسان زنان بیشتر از مردها عمر می‌کنند، یعنی از هر ده نفری که به سن ۱۱۰ سال می رسد ۹ نفر زن هستند.

محققان می گویند از زمانی که تولدها در قرن ۱۸ میلادی به دقت ثبت شده این روند یکسان مانده است.

با اینکه این فرضیه درباره گونه‌های حیوانی هم مطرح بود ولی داده‌های وسیع برای پستانداران حیات وحش وجود نداشت.

حالا یک گروه از محققان کشورهای مختلف، آمار تخمینی مرگ ناشی از کهولت را در ۱۰۱ گونه حیوانی بررسی کرده‌اند.

در شصت درصد این جمعیت‌های حیوانی، به طور میانگین ماده‌ها بیشتر از نرها عمر می‌کنند و طول عمرشان ۱۸.۶ درصد بیشتر از نرها بوده است.

دکتر ژان فرانسوا لمتر از دانشگاه لیون فرانسه، نویسنده اصلی این تحقیق می‌گوید: "طول عمر و کهولت در گونه‌های مختلف، نتیجه تعامل شرایط محیطی و تغییر ژن‌های خاص جنسی است". او قوچ بزرگ‌شاخ را مثال می‌زند که دانشمندان توانسته‌اند داده‌های مناسبی درباره جمعیت‌های آن گردآوری کنند.

در مناطقی که منابع طبیعی دائم در دسترسند، تفاوت کمی در طول عمر دو جنس دیده می‌شود اما در جاهایی که زمستان‌های بسیار سرد دارند، نرها بسیار کمتر از ماده‌ها عمر کرده‌اند.

دکتر لمتر می‌گوید: "قوچ بزرگ‌شاخ نر منابع زیادی را صرف رقابت جنسیتی می‌کند، مثل بزرگی جثه. آنها ممکن است از شرایط محیطی تاثیر بگیرند. به همین دلیل تفاوت طول عمر، نرها در مقایسه با ماده‌ها منابع بیشتری را صرف فعالیت‌های مشخص می‌کنند."

این محققان به این نتیجه رسیده‌اند که حتی اگر ماده‌ها بیشتر از نرها عمر کنند به این معنی نیست که خطر مرگ در نرها با افزایش سن از ماده‌ها بیشتر می‌شود. موارد مرگ در نرها همیشه بیشتر است ولی میزان مرگ هر دو جنس با بالا رفتن سن یکسان می‌ماند.

یک تحقیق جدید در این زمینه می‌گوید مسئله اصلی تفاوت ژنتیکی نر و ماده است. در انسان زنان دارای دو کروموزوم ایکس (X) هستند و مردها یک ایکس (X) و یک ایگرگ (Y) دارند. این تحقیق می‌گوید وجود کروموزوم ایکس (X) اضافه در زنان، آنها را در برابر جهش‌های ژنتیکی مضر محافظت می‌کند و این در گونه‌های حیوانی هم صدق می‌کند.

دکتر لمتر نویسنده این تحقیق جدید بروی پستانداران می‌گوید هر دوی این تحقیقات مکمل هم هستند و "نشان می‌دهند که در سیستم‌های XX و XY، ماده ها یا XX ها بیشتر عمر می‌کنند و این تاثیر کروموزوم‌های جنسی است. ما در تحقیق‌مان نشان دادیم که این تفاوت در گونه‌های مختلف متفاوت است یعنی باید عوامل دیگری هم برای توضیح این تنوع در نظر گرفته شوند."

منبع: بی بی سی

تفاوت کارکرد مغز مرد و زن

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۱/۲۱-۹:۲۰:۳۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۶/۰۱/۲۱-۹:۲۱:۲۸
    • کد مطلب:18965
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2572

تغییر نیمكره مغز مرد 20 دقیقه زمان می‌خواهد

خانم‌ها می‌توانند همزمان از هر دو نیمكره استفاده كنند اما این برای مردان ممكن نیست. 

آنها یا از نیمكره راست یا از نیمكره چپ‌شان استفاده می‌كنند و همین موضوع سبب اختلاف می‌شود. مردها برای اینكه از یك نیمكره به بعدی بروند بین 20 تا 25 دقیقه زمان نیاز دارند.  فرض كنید مردی بعد از یك روز شلوغ كاری به خانه می‌رسد. ترافیك سرسام‌آور تهران، دود و خستگی و. . . وقتی وارد خانه می‌شود نیمه راست مغزش كاملا تعطیل است؛ یعنی آقایان با احساس‌شان وارد خانه نمی‌شوند، با منطق‌شان وارد می‌شوند. در این شرایط نمی‌توانند به پیام‌های احساسی پاسخ دهند. 20 تا 25 دقیقه وقت لازم دارند تا به آرامی نیمه راست مغزشان فعال شود.

تفاوت مغز زنان نسبت به مردان را بشناسید

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۱۰/۳۰-۴:۴۶:۳۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:21644
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 446

تفاوت‌های میان مردان و زنان نه‌تنها به‌خوبی به ثبت رسیده، بلکه به‌طور مرتب نیز در داخل جوک‌ها و حکایات و روایات مختلف آمده است. کارشناسان کشف کرده‌اند که تفاوت‌هایی نیز در ساختار مغزی هر دو جنس وجود دارد.

۱. روابط انسانی؛

زنان نسبت به مردان تمایل بیشتری برای ارتباط برقرار کردن، تمرکز بر چگونگی یافتن یک راه‌حل برای یک گروه، صحبت در مورد مسائل مختلف و استفاده از نشانه‌های غیرشفاهی نظیر تن صدا، احساسات و همدردی دارند.

درحالی‌که مردان وظیفه گرا بوده، کمتر حرف می‌زنند و بیشتر انزوا را ترجیح می‌دهند. مردان در درک احساساتی که شفاهی و زبانی نیستند با مشکل بیشتری دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

درحالی‌که زنان گیرنده‌های قدرتمندتری در کشف سرنخ‌های احساسی و عاطفی دارند.

این تفاوت‌ها بیان می‌کند که چرا گاهی اوقات زنان و مردان در برقراری ارتباط مشکل داشته و چرا دوستی‌های مردان با مردان و زنان با زنان کاملاً متفاوت است.

۲. طرف چپ مغز در برابر هر دو نیمکره‌ی آن؛‌

مردان پردازش بهتری در نیمکره‌ی چپ مغز داشته درحالی‌ که زنان این عمل را در هر دو نیمکره به‌خوبی انجام می‌دهند.

این تفاوت نشان می‌دهد که چرا مردان در رابطه با کارهای مرتبط با نیمکره‌ی چپ مغز بهتر بوده و برای حل مشکلات از نگاه وظیفه گرایی برخورد می‌کنند، در حالی ‌که زنان مشکلات را به شکل خلاقانه‌تری برطرف کرده و در هنگام برقراری ارتباط بر احساسات نیز آگاهی دارند.

۳. توانایی‌های ریاضیاتی؛

بخشی از مغز به نام «لوبول آهیانه‌ای تحتانی» در مردان، به‌خصوص در طرف چپ مغز، به‌مراتب بزرگ‌تر از همین بخش در مغز زنان است.

تصور می‌شود این بخش از مغز وظیفه‌ی کنترل محاسبات ریاضیاتی ذهنی را بر عهده داشته باشد.

احتمالاً این دلیل خوبی برای پاسخ به این سؤال است که چرا توانایی ریاضیاتی مردان نسبت به زنان بهتر است.

برای مثال این بخش از مغز «آلبرت اینشتین» به‌طور غیرمعمولی نسبت به مغز سایر افراد بزرگ‌تر بود.

لوبول آهیانه‌ای تحتانی همچنین وظیفه‌ی پردازش اطلاعات حسی را بر عهده دارد. ازاین‌رو بزرگ‌تر بودن لوبول راستی مغز زنان به آن‌ها اجازه می‌دهد تا بر محرک‌های خاصی نظیر گریه‌ی کودک در هنگام شب تمرکز کنند.

۴. واکنش به استرس؛

مردان تمایل به جنگیدن به‌منظور مقابله با استرس از خود نشان می‌دهند.

‌ در حالی ‌که زنان در این مواقع سعی می‌کنند تا از استراتژی «رفتار آرام و دوستانه» پیروی کنند.

روانشناسی به نام شلی‌ای تیلور پس از تشخیص اینکه زنان به هنگام استرس سعی در مراقبت از خود و فرزندانشان در برابر خطر داشته و یک گروه قدرتمند را تشکیل می‌دهند، عبارت رفتار آرام و دوستانه را خلق کرد.

دلیل این واکنش‌های متفاوت در برابر استرس به هورمون‌های دو جنس مربوط می‌شود.

هورمون «اُکسیتوسین» به هنگام استرس در هر فردی ترشح می‌شود. در حالی ‌که هورمون استروژن موجب بالا رفتن ترشح اکسیتوسین شده و در نتیجه باعث بروز احساس آرامش و مراقبت می‌شود. درحالی‌که هورمون تستوسترون در بدن مردان به سطح بالایی رسیده و اثرات اکسیتوسین را کاهش می‌دهد.

۵. زبان؛

دو بخش از مغز انسان‌ها مربوط به زبان می‌شود که طبق یافته‌ها بخش زبانی مربوط به زنان بزرگ‌تر از مردان است.

از این ‌رو مشخص می‌شود که چرا زنان به نسبت مردان در موضوعات مرتبط با زبان بهتر عمل می‌کنند.

به ‌علاوه،‌ مردان تنها زبان را در نیمکره‌ی غالب خود پردازش کرده، در حالی ‌که زنان زبان را در هر دو نیمکره پردازش می‌کنند.

این تفاوت موجب محافظت بخش زبانی مغز زنان در هنگام سکته‌ی مغزی می‌شود. زنان ممکن است قادر به بازسازی کامل بخش زبانی مغز خود پس از یک سکته‌ی مغزی باشند، درحالی‌که مردان از چنین قدرتی برخوردار نیستند.

۶. احساسات؛

زنان نسبت به مردان از دستگاه کناره‌ای (مغزی) بزرگ‌تری برخوردار بوده که به آن‌ها اجازه می‌دهد تا با احساسات خود بیشتر سروکار داشته باشند و آن‌ها را بهتر بیان کنند. درنتیجه این توانایی موجب تقویت رابطه‌ی آن‌ها با دیگران نیز می‌شود.

به دلیل داشتن این قابلیت برای ارتباط برقرار کردن، زنان بیشتری به‌عنوان پرستار کودک مشغول به کارند.

عیب بزرگ بودن این بخش از مغز این است که زنان همواره در معرض افسردگی،‌ به‌خصوص در هنگام تغییرات هورمونی پس از زایمان و یا دوران قاعدگی، قرار دارند.

۷. اندازه‌ی مغز؛

به‌طورمعمول مغز مردان در حدود ۱۱ تا ۱۲ درصد بزرگ‌تر از مغز زنان است.

این تفاوت اندازه قطعاً هیچ ارتباطی با هوش افراد ندارد، اما دلیلِ تفاوت در جثه‌ی فیزیکی زنان و مردان را بیان می‌کند.

مردان برای کنترل توده‌های حجیم ماهیچه‌ای و بدن بزرگ‌تر خود نیاز به عصب‌های بیشتری دارند، درنتیجه مغز آن‌ها بزرگ‌تر است.

۸. درد؛

مردان و زنان درک متفاوتی از درد دارند.

در مطالعات صورت گرفته، زنان نیازمند مورفین بیشتری نسبت به مردان برای تسکین یک درد مشترک هستند.

زنان همچنین نسبت به مردان تمایل بیشتری به ابراز دردهای خود داشته و به دنبال راه درمانی برای آن‌ها هستند.

بخشی از مغز که به هنگام درد کشیدن فعال می‌شود «آمیگدال» نام دارد. محققان دریافته‌اند که آمیگدال سمت راستی در مردان و آمیگدال سمت چپی در زنان به هنگام بروز درد فعال می‌شود.

آمیگدال راست ارتباط بیشتری با مناطقی از مغز که وظایف خارجی را کنترل می‌کند داشته و آمیگدال چپ بیشتر با وظایف داخلی مرتبط است.

این تفاوت احتمالاً دلیل احساس قوی‌تر درد از سوی زنان نسبت به مردان را تشریح می‌کند.

۹. توانایی فضایی؛

مردان از توانایی‌های فضایی قوی‌تری نسبت به زنان برخوردارند و یا اینکه قادرند به ‌طور ذهنی یک جسم و حرکات آن را تصور کنند.

در حالی ‌که زنان به ‌نوعی با چالش‌های بیشتری در این بخش از مغز مواجه‌اند.

متخصصان پزشکی دریافته‌اند که زنان دارای ناحیه‌ی جداری ضخیم‌تری از مغز هستند که باعث می‌شود توانایی فضایی آن‌ها در تصور اجسام در ذهن کاهش یابد. تحقیقات انجام‌شده بر روی کودکان پنج‌ماهه، این ایده که اثرات محیطی می‌تواند موجب تقویت مهارت‌های فضایی شود را نفی می‌کند.

۱۰. آسیب‌پذیری در برابر اختلالات؛

از آنجایی ‌که مردان و زنان به شیوه‌ای متفاوت از دو نیمکره‌ی مغز خود استفاده می‌کنند، اختلالاتی وجود دارد که به طرز متفاوتی مردان و زنان را درگیر خود کرده است.

مردان بیشتر در معرض خطر اختلال خواندن و یا سایر مشکلات زبانی قرار می‌گیرند.

اگر زنان به اختلال در خواندن مبتلا شوند، می‌توانند به‌سرعت بر این عارضه غلبه کنند.

از طرفی دیگر، زنان بیشتر در معرض بیماری‌های روحی نظیر افسردگی و اضطراب قرار می‌گیرند.

اگر چه راست‌دست و یا چپ‌دست بودن یک اختلال محسوب نمی‌شود، اما این گرایش‌های مغزی تشریح می‌کند که چرا تعداد مردان چپ‌دست به نسبت زنان چپ‌دست بیشتر است.

به علاوه احتمال ابتلای مردان به بیماری‌هایی نظیر اوتیسم،‌ اختلال بیش فعالی-کم‌توجهی (ADHD) و «سندروم تورِت» بیشتر است.

منبع: افکار نیوز

چرا زنها بیشتر از مردها عمر می‌کنند؟

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۳/۰۶-۱۰:۳۲:۵۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:21882
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 681

تحقیق بنیاد ارزیابی و نگارش سلامت در سال ۲۰۱۶ که نتایجش در اختیار بی‌بی‌سی قرار گرفته، نشان می‌دهد که امید به زندگی زنان در سراسر جهان حدود پنج سال و نیم بیشتر از مردهاست.

با درنظر گرفتن آمارهای سازمان بهداشت جهانی، این اختلاف طول عمر زنها با مردها قابل توجه و سوال برانگیز است. آمارهایی که نشان می دهد استرس و اضطرابی که زنها در طول عمر تجربه می‌کنند بیشتر از مردهاست. آنها در طول زندگی دست‌کم دو برابر مردها دچار افسردگی می‌شوند و در مقایسه با مردها، از حقوق انسانی و مزایای اقتصادی کمتری برخوردارند. با همه اینها، زن‌ها در مقابل مرگ سرسخت‌تر هستند. هنوز کسی نمی‌داند دقیقا چه عاملی باعث شده عمر زنها طولانی‌تر از مردهای همسنشان باشد اما تحقیقات در مورد عواملی که می‌توانند در این روند نقش داشته باشد در جریان است.

تفاوتهای ژنتیک

آمار مرگ و میر نوزدان نشان می‌دهند که دخترها با امتیازی نسبت به پسرها متولد می‌شوند.

تقریبا در همه کشورهای جهان و در دوره‌های تاریخی مختلف، نوزادان دختر در شرایط سخت و کشنده بیشتر از پسرها مقاومت کرده‌اند. به همین خاطر تعداد نوزادان پسری که در دوره طفولیت می‌میرند، بیشتر از دخترهاست.

تحقیقات تازه‌ای که دانشگاه جنوبی دانمارک انجام داده، نشان می‌دهد استقامت بدن زن در شرایط سخت بیشتر از مرد است. محققان با بررسی آماری در مقاطع تاریخی مختلف می‌گویند زنها در زمان شیوع بیماری‌های واگیردار یا قحطی بیشتر از مردها دوام آورده‌اند.

دکتر مازیار اشرفیان بناب، متخصص ژنتیک می‌گوید: زنها دو کروموزوم ایکس دارند و مردها یک کروموزوم ایکس و یک ایگرگ. این یعنی زنها یک ظرفیت جبرانی در کروموزوم جفت دارند. به عبارتی داشتن کروموزوم ایکس اضافی به آنها ایمنی مضاعف داده است."

دلایل رفتاری و فرهنگی

یک دلیل سنتی برای طولانی‌تر بودن امید به زندگی زنها، اختلاف رفتاری است.

بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، مردها بیشتر از زنها سیگار می‌کشند، مشروب می‌خورند و در موقعیت‌های خطرناک قرار می‌گیرند. همچنین مرگ و میر بر اثر تصادف در بین مردها خیلی بیشتر از زنهاست.

سازمان بهداشت جهانی همچنین می‌گوید که تقریبا در تمامی کشورهای جهان آمار خودکشی مردها بیشتر از زنهاست. عده‌ای از محققان عامل این اختلاف رفتاری را تفاوت میزان هورمون تستوسترون می‌دانند.

با این حال فقط بخشی از تفاوت‌های زن و مرد ریشه‌های زیست‌ساختی دارند و بسیاری از آنها حاصل عوامل تربیتی است.

زن‌ها آسانتر احساساتشان را بیان می‌کنند و در صورت نیاز، تقاضای کمک می‌کنند در حالی که به مردها یاد داده می‌شود خوددار باشند و از بیان احساسات تا حد ممکن بپرهیزند. مثلا به مردها از کودکی یاد می‌دهند 'مرد که گریه نمی‌کند' در حالی که اشک ریختن زن، منافاتی با زنانگی او ندارد.

چند پیامد این واقعیت

داده‌های بنیاد سنجش و ارزیابی سلامت نشان می‌دهد که در بعضی از کشورهای جهان اختلاف طول عمر بین زن و مرد به حدود ۱۱ سال می‌رسد. این اختلافات عمده بیشتر در کشورهای اروپای شرقی و روسیه است. منطقه ای که مردها اغلب الکل زیادی می نوشند و شرایط کاری نامطلوبی دارند.

این اطلاعات و آمار نشان می‌هد که تعداد زنانی که در دوران پیری همسرانشان را از دست می دهند به نسبت بیشتر از مردان است. به‌خصوص با درنظر گرفتن فرهنگ غالب که معمولا مردها شریک زندگی‌شان را از بین زنان جوانتر از خودشان انتخاب می کنند.

اگر رفاه اجتماعی پایین باشد و زنها از لحاظ اقتصادی وابسته به همسرانشان باشند، نتیجه این خواهد شد که زنان دوران پیری را با ناامنی‌های مالی سپری خواهند کرد.

مثالی دیگر در ژاپن که رفاه اجتماعی نسبتا مناسب است، زنان ژاپنی با میانگین ۸۶ سال بیش از تمامی انسانهای روی کره خاکی عمر می کنند.

حالا جامعه ژاپن با بحران تنهایی در دوران پیری روبرو شده و هر روز تعدادی از سالخورده‌ها در تنهایی و عزلت در آپارتمانهای‌شان می‌میرند.

با این حال نتیجه مرگ زودهنگام مردها، برقراری تعادل در تعداد زن و مردهای جهان است. آمارهای بانک جهانی نشان می‌دهد که اگرچه تعداد پسرهایی که هر روز متولد می‌شوند بیشتر از دخترهاست، اما در نهایت جمعیت زنان و مردان در جهان تقریبا مساوی است.

منبع: بی بی سی

زنان «پر استقامت‌تر» از مردان هستند

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۹/۰۸/۲۲-۶:۳۰:۳۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:21884
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 931

نتایج یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که در شرایط بسیار سخت مثل قحطی، شیوع بیماری‌های واگیردار، یا حتی اسارت، زنان بیش از مردان دوام می‌آورند.

در عصر حاضر نیز زنان تقریبا همه جای دنیا بیش از مردان عمر می‌کنند. مثلا در انگلستان، امید به زندگی برای زنان ۸۳ سال است و برای مردان ۷۹.۵ سال. (در اسکاتلند این ارقام به ترتیب ۸۱ و ۷۷ است.)

مطالعه اخیر در دانشگاه جنوبی دانمارک و روی هفت نمونه تاریخی که جوامع بشری در شرایط بسیار سخت قرار گرفته بوده‌اند، انجام شده. هدف مطالعه درک بهتر اختلاف عمر بین زنان و مردان بوده.

از نمونه‌هایی که محققان این دانشگاه مطالعه کرده‌اند، می‌توان به قطحی ایرلند بین سال‌های ۱۸۴۵ و ۱۸۴۹ میلادی و دو شیوع سرخک در ایسلند در سال‌های ۱۸۴۶ و ۱۸۸۲ میلادی اشاره کرد. نمونه دیگر تجربه برده‌های لیبریایی است که اوایل قرن نوزدهم میلادی در آمریکا آزاد شدند و به آفریقا بازگشتند و بسیاری چون در معرض بیماری‌هایی که در آمریکا نبود قرار گرفتند، مردند.

در همه این نمونه‌های تاریخی، امید زندگی به شدت کم شد. مثلا در شیوع سرخک در ایسلند (۱۸۸۲)، امید زندگی برای زنان از حدود ۴۴ سال به حدود ۱۹ سال رسید، و برای مردان از حدود ۳۸ سال به اندکی زیر ۱۷ سال.

ادعای این محققان این است که دلیل اصلی اختلاف امید به زندگی بین زنان و مردان، نرخ مرگ‌ومیر نوزادان است.

محققان دانشگاه جنوبی دانمارک مشاهده کرده‌اند که در همه جوامع مورد بررسی، و تقریبا در همه گروه‌های سنی، نرخ مرگ‌ومیر زنان کمتر بوده، و جز یک مورد استثناء زنان بیش از مردان عمر می‌کرده‌اند.

ادعای این محققان این است که دلیل اصلی اختلاف امید به زندگی بین زنان و مردان، نرخ مرگ و میر نوزادان است. آنها می‌گویند: "در شرایط بسیار سخت و کشنده، نوزادان دختر بهتر از نوزادان پسر مقاومت می‌کردند".

و بر این مبنا نتیجه گرفته‌اند که: "این واقعیت که در شرایط بسیار سخت، و در بدو تولد که تفاوت‌های رفتاری و اجتماعی دو جنس کمینه است، ماده‌ها بیش از نرها زنده می‌مانند، شاهدی است بر این فرضیه که برتری زنان در بقا دلایل بنیادی زیست‌شناختی دارد".

نویسندگان گزارش تأکید کرده‌اند که بر اساس یافته‌های این تحقیق مزیت زنان به مردان در محیط‌های مختلف کم و زیاد می‌شود و عوامل اجتماعی هم روی آن تأثیر دارد.

آنها به نتایج تحقیق‌های دیگر اشاره کرده‌اند که اختلاف هورمونی را عامل اختلاف مرگ و میر زن و مرد می‌داند. مثلا استروژن که در زنان بیش از مردان یافت می‌شود، خاصیت ضدتورمی دارد. در حالی که تستسترون که در مردان بیشتر است، ممکن است باعث ضعف سیستم ایمنی بشود.

پروفسور ویرجینیا زارولی، سرپرست این تیم تحقیقاتی، می‌گوید: "شرایط مردم در نمونه‌هایی که بررسی کردیم حقیقتا وحشتناک بود. و با اینکه در این دوره‌های بحران مزیت بقای زنان افت می‌کرد، همچنان آن‌قدر بود که بیش از مردان زنده بمانند. یعنی حتی در دوره‌هایی که مرگ و میر زیاد بود، زنان بیش از مردان عمر می‌کردند".

منبع: بی بی سی

تفاوت مغز مردان با زنان در چیست؟

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۱۰/۳۰-۴:۴۶:۵۱
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۸/۲۵-۱۹:۵۵:۰
    • کد مطلب:22296
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 438

محققان دانشگاه کمبریج مطالعه ای را درباره تفاوت مغز مرد و زن انجام دادند.

به گزارش اسپوتنیک محققان دانشگاه کمبریج مطالعه ای را درباره تفاوت مغز مرد و زن انجام دادند. در این پروژه اطلاعات بیش از 671.6 هزار نفر در نظر گرفته شده است، یعنی این بزرگترین مطالعه در این مورد تا به امروز.

دانشمندان می گویند ساختار مغز مردان و زنان واقعا متفاوت است. به گفته محققان، این مطالعه دو نظریه را تایید کرد که هنوز هم مبهم است.

اولا معلوم شد مردان بهتر وظایف سیستمی را درک می کنند (به عنوان مثال برنامه نویسی) و زنان بیشتر درک احساسات دارند.

در مرحله دوم، نظریه "مغز افراطی مردان" تایید شد. این نظریه براساس این واقعیت است که مغز هر فرد مبتلا به اوتیسم، بدون در نظر گرفتن جنس، بر اساس مغز مرد عمل می کند، یعنی مدل سیستمی.

منبع: ایران اسپوتنیک 

مغز زنانه

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۱۲/۲۶-۱۷:۵۳:۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22734
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1562

در مغز زنان چه می‌گذرد؟ چرا خانم‌ها بیش از مردان حرف می‌زنند؟

حرف زدن برای خانم‌ها نوعی "لذت" است که بر اثر ترشح هورمون "دوپامین" به آنها دست می‌دهد ولی مردها به لحاظ هورمونی، کم حرفی و تنهایی را ترجیح می‌دهند.

مغز مردان با مغز زنان، تفاوت ساختاری زیاد ندارند، ولی ترشح برخی هورمون‌ها در مغز باعث می‌شود هم توانمندی‌های زنان با مردان متفاوت باشد و هم رفتارهای آنان با مردها فرق کند.

آغاز ماجرا و جدا شدن راه مرد و زن

وقتی جنین انسان در شکم مادر شکل می‌گیرد، مغز جنین دختر و جنین پسر تفاوتی با هم ندارند. اگر جنین پسر باشد در پایان دو ماهگی جنینی، هورمون تستوسترون وارد مغز او می‌شود و اتفاق مهمی می‌افتد:

تستوسترون، برخی سلول‌ها را از بین می‌برد و برخی دیگر را تقویت می‌کند.

سلول‌هایی که از بین می‌روند، سلول‌های مربوط به توانمندی‌های ارتباطی و تکلم هستند (البته خوشبختانه همه‌شان از بین نمی‌روند) و سلول‌هایی که تقویت می‌شوند، سلول‌های مرتبط با خشونت و میل جنسی‌اند.

این ترشح تستوسترونی در جنین دختر رخ نمی‌دهد.

دقیقاً از همین جا، راه زن و مردها از هم جدا می‌شود.

دختران و زنان که از این هجوم تستوسترونی در امان مانده‌اند، در تمام عمرشان از قدرت ارتباطی و تکلمی بیشتری برخوردارند.

و مردان کم حرف‌تر از زنان می‌شوند و قدرت ارتباطی آنان را ندارند. در عوض، قدرت جسمانی آنها و نیز توانایی جنسی شان بیشتر می‌شود.

با دقت در این موضوع می‌توانیم متوجه شویم که اصل در مغز انسان، زنانه بودن آن است که با هجوم تستوسترون‌ها، مردانه می‌شود.

با توجه به این موضوع، برخی ویژگی‌های مغز زنان و آثار کاربردی آن را مرور می‌کنیم:

1 - مراکز ارتباطی و کلامی

مراکز ارتباطی در مغز زنان فعال‌تر از مردان است. در این مراکز ، زنان 11 درصد بیش از مردان "نورون" دارند. همچنین مراکز کلامی زنان در مغزشان از مراکز کلامی مردان بزرگ تر است.

نتیجه این است  که:

*دختران زودتر از پسران زبان باز می‌کنند و دایره لغات‌شان وسیع تر از پسر بچه‌هاست.

* تعداد واژه‌هایی که زنان در روز به کار می‌برند 2 الی 3 برابر تعداد واژگان یک مرد در شرایط مشابه است.

* سرعت حرف زدن زنان از سرعت حرف زدن مردان بیشتر است.

بنا بر این اگر یک زن بیش از یک مرد سخن می‌گوید، معنی‌اش این نیست که پرحرف است، همان طور که کم سخن گفتن یک مرد در قیاس با همسرش، به معنای کم حرفی مرد نیست. هر دو دارند رفتار طبیعی خود را بر اساس مدارهای مغزی‌شان بروز می‌دهند.

این موضوع نه فقط درباره انسان‌ها که در خصوص حیوانات نیز صادق است. آزمایشی که بر روی میمون‌ها انجام شده نشان می‌دهد که میمون‌های ماده در طول روز، 17 آوا برای ارتباط با دیگران به کار می‌برند ولی میمون‌های نر، حداکثر 6 لحن. جالب اینجاست که ممکن است روزهای متمادی بگذرد و میمون نر ، اصلا حرف نزند ولی میمون ماده، حرف می‌زند.

این که می‌گویند دختر بچه‌ها "شیرین سخن" و پسر بچه‌ها، "شیطون بلا" هستند نیز مربوط به همان ماجرایی است که در دو ماهگی حضورشان در شکم مادر رخ داده است و دخترها را در سخن گفتن و ارتباط گرفتن و پسرها در جنب و جوش و تحرک بدنی کمک کرده است.

جالب اینجاست که برخی روانشناسان ، مانند خانم "لوان بری زندین" ، مؤلف کتاب معروف "مغز زنانه"، معتقدند که حرف زدن برای دختران و زنان و به ویژه در سنین پایین، صرفاً تلاش برای رساندن یک مفهوم نیست بلکه نوعی "لذت" است که بر اثر ترشح هورمون "دوپامین" به آنها دست می‌دهد. این هورمون مدارهای پاداش را در مغز بر می‌انگیزاند و به فرد حال خوشایند می‌دهد.

همچنین در  اواسط چرخه قاعدگی، زنان توانایی و تمایل بیشتری به صمیمیت و گفت و گو دارند.

بنا بر این، خانم‌ها و آقایانی که این راز زیست شناسی را می‌دانند، به یکدیگر ، جملاتی مانند "تو چقدر حرّاف و ورّاجی!" ، "تو با من کم حرف می‌زنی، دوستم نداری؟!" نمی‌گویند.

همچنین آقایانی که این را می‌دانند، سعی می‌کنند با حرف زدن بیشتر با همسرانشان، حال او را خوش کنند. به همین دلیل است که به مردان توصیه می‌شود که هر روز ، حداقل نیم ساعت با همسرانشان حرف بزنند. این حرف زدن اگر در حال قدم زدن باشد، آثار بهتری دارد چون ترشح هورمون دوپامین در حال پیاده روی که نوعی ورزش است، بیشتر و بهتر صورت می‌گیرد و حال زن، بهتر می‌شود و زندگی زناشویی قوام بیشتری می‌یابد.

فراموش نکنید رابطه کلامی همان قدر برای زن مهم است که رابطه جنسی برای مرد.

2 - چهره خوانی و ارتباط چشمی

یکی از ویژگی‌های مغز زنان، توانمندی آنها در چهره خوانی است. دختر بچه‌ها وقتی با پدر و مادرشان حرف می‌زنند، به چهره‌های آنان دقت می‌کنند و سعی می‌کنند از صورت‌هایشان ، معانی مختلفی مانند تأیید یا بی‌تفاوتی را بخوانند اما پسر بچه‌ها چنین نیستند و کمتر در چهره بزرگ‌ترها دنبال خوانش معانی‌اند.

چشم، مهم ترین عضو چهره است که حالات زیادی مانند خشم و امید و ناراحتی و شادی و... را نمایندگی می‌کند. بنابر این، زنی که مغزش به شدت چهره‌خوان است، نیازمند تماس چشمی است. اما مردها این گونه نیستند.

بنا بر این، این صحنه تعجب برانگیز نیست: زن دارد با شوهرش درباره موضوعی سخن می‌گوید و مرد در حالی که روزنامه می‌خواند یا به در و دیوار و وسایل خانه نگاه می‌کند به او گوش می‌دهد.

زن‌ها بدانند که این رفتار مرد، بی اعتنایی یا بی احترامی به او نیست، چرا که اساساً مردها در ارتباطات، چندان چهره محور نیستند.

ولی مردها هم این را بدانند که زنان هنگام صحبت کردن، نیازمند تماس چشمی و چهره‌ای هستند. بنا بر این بهتر است موقعی که با همسرشان حرف می‌زنند ، این نیاز روان شناختی او را تأمین و به او نگاه کنند و با حرکات صورت و پیشانی و سر و چشم، همراهی‌اش نمایند (اما اگر مردی این کار را نکرد، زن‌ها دچار سوء تعبیر نشوند).

این اولین گام در یک گفت و گوی موفق بین همسران و اساساً هر مرد و زنی است.

3 - فرق مهم زنان و مردان در استقلال و حمایت

از آنجا که ارتباط برای زنان بسیار مهم‌تر از مردان است، زنان تلاش بیشتری برای حفظ ارتباط می‌کنند، ارتباط برای آنها به معنای برخورداری از حمایت است. در مقابل چون سطح تستوسترون در مردها بالاست و این هورمون، مشوق کم حرفی و انزواست، مردها به استقلال بیشتر می‌اندیشند. به بیان دیگر، برای مردان "حفظ استقلال" از دیگران حیاتی است و برای زنان، "حفظ رابطه".

به همین دلیل است که در شکست‌های عشقی، زنان بیش از مردان لطمه می‌خورند.

نکته کاربردی این مفهوم علمی این است که زنان باید برای ارضای حس استقلال مردان‌شان، به تنهایی آنها احترام بگذارند و نقش نگهبانی که مدام مردش را تعقیب می‌کند را کنار بگذارند و به آنها اجازه دهند بعضی اوقات تنها باشند.

تنها بودن مرد و مثلاً گاهی اوقات رفتن او به یک اتاق و ساعت‌ها در آنجا ماندن، الزاماً به معنای بی‌تفاوتی او به همسرش نیست، بلکه او دارد از تنهایی اش لذت می‌برد، درست مانند زنی که از حرف زدن لذت می‌برد.

در مقابل، مردها نیز باید بدانند که تنها گذاشتن بیش از اندازه زن، باعث می‌شود هورمون‌های دوپامین (هورمون پاداش و لذت) و اکسی توسین(هورمون وابستگی) در زنان متوقف و به جای آنها هورمون‌هایی مانند کورتیزول (هورمون استرس) ترشح شوند. قطعاً هیچ مردی دوست ندارد همسری مضطرب و افسرده داشته باشد ولی خیلی‌ها نمی‌دانند که خودشان عاملی در افسرده سازی همسرشان هستند.

محدود کردن ارتباطات اجتماعی و خانوادگی زنان نیز آثار مخربی را بر روح و روان آنها می‌گذارد و بر عکس، گسترش روابط اجتماعی زنان، آنان را شاداب‌تر و موفق‌تر می‌کند (آثار هورمون‌های لذت، وابستگی و استرس).

Joan silk از دانشمندان دانشگاه UCLA در این باره می‌گوید که تحقیقاتش بر روی بوزینه‌ها نشان می‌دهد بوزینه‌های ماده‌ای که بیشترین ارتباطات اجتماعی را داشته‌اند، کمترین نوزادهای مرده را داشته‌اند و برعکس.

او در تحقیق دیگری می‌گوید: مطالعاتی را در رابطه با "بابون" (نوعی میمون دم کوتاه که در آفریقا زندگی می‌کند) در پارک ملی آمبوسلی کنیا و بوتسوانا انجام دادم. نتایج مطالعات بلند مدت نشان داد بابون‌های ماده که بیشتر خلق و خوی اجتماعی دارند از قدرت بقای بیشتری برخوردار بوده و به هر میزان که بیشتر دارای این خصوصیات باشند در تعامل با طبیعت و چرخه زندگی موفق‌تر عمل می‌کنند.

آنچه گفتیم ، تنها ویژگی‌های مغز زنانه و تفاوت‌های مغزی زنان و مردان نیستند، بلکه مهم‌ترین و زیرساختی‌ترین تفاوت‌ها به شمار می‌روند. در قسمت‌های بعدی؛ به مقتضای بحث در این باره بیشتر یاد خواهیم گرفت.

منبع: سواد زندگی

چرا مردان، بیشتر از زنان سرطان می‌گیرند؟

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۱/۱۰/۳۰-۴:۴۷:۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24522
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 318

میزان بیشتر انواع سرطان، در مردان به دلایل نامشخصی بیشتر از زنان است. نتایج یک مطالعه اخیر که توسط انتشارات وایلی منتشر شده است، نشان می‌دهد که علت این امر احتمالا بیشتر ناشی از تفاوت‌های بیولوژیکی مربوط به جنسیت است تا تفاوت‌های رفتاری مربوط به سیگار کشیدن، مصرف الکل، رژیم غذایی و سایر عوامل مشابه.

درک دلایل تفاوت های جنسیتی در بروز خطر سرطان می‌تواند اطلاعات مهمی را برای بهبود پیشگیری‌ها و درمان این بیماری به ما ارائه دهد.

در همین زمینه، محققان بین الملل به رهبری انستیتوی ملی سرطان آمریکا تفاوت‌ها در خطر ابتلا به سرطان را برای ۲۱ نوع مختلف از این بیماری در بین حدود ۱۷۰ هزار مرد و ۱۲۰ هزار زن بالغ ۵۰ تا ۷۱ ساله در بین سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۱ بررسی کرده‌اند.

طبق یافته‌ها، در این مدت، ۱۷۹۵۱ سرطان جدید در مردان و ۸۷۴۲ مورد در زنان ایجاد شد.

بروز سرطان تیروئید و کیسه صفرا در مردان کمتر از زنان بود، اما خطرات بروز آن در سایر نقاط آناتومیک در مردان ۱.۳ تا ۱۰.۸ برابر بیشتر از زنان بود

همچنین بیشترین افزایش خطر در مردان برای سرطان مری (خطر ۱۰.۸ برابر بیشتر)، حنجره (خطر ۳.۵ برابر)، قلب و معده (۳.۵ برابر بیشتر) و مثانه (۳.۳ برابر بیشتر) مشاهده شد

طبق این بررسی‌ها، مردان حتی پس از تطبیق با طیف وسیعی از رفتارهای پرخطر نیز احتمال بیشتری را برای ابتلا به اکثر سرطان‌ها نشان دادند

یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهند که تفاوت‌های بیولوژیکی بین جنسیت‌ها، مانند تفاوت‌های فیزیولوژیکی، ایمنی‌شناسی، ژنتیکی و سایر موارد، نقش عمده‌ای در استعداد بیشتر ابتلا به سرطان مردان در مقابل زنان بازی می‌کنند.

به گفته مجریان این تحقیق، نتایج ما نشان می‌دهند تفاوت‌هایی در بروز سرطان وجود دارد که تنها با قرار گرفتن در معرض عوامل محیطی توضیح داده نمی‌شوند. این موضوع نشان می‌دهد که تفاوت های بیولوژیکی ذاتی بین مردان و زنان وجود دارد که بر استعداد ابتلا به سرطان در آن ها تأثیر می‌گذارند.

این موضوع باعث شده که دانشمندان خاطرنشان کنند که لازم است یک رویکرد چند وجهی برای رسیدگی به تفاوت‌های جنسیتی در خطر ابتلا به سرطان وجود داشته باشد

آن‌ها می‌گویند: از لحاظ استراتژیک، جنسیت افراد بایستی به عنوان یک متغیر بیولوژیکی مهم در کل زنجیره سرطان از پیش‌بینی خطر و پیشگیری اولیه گرفته تا غربالگری، پیشگیری ثانویه و درمان سرطان و همچنین مدیریت بیمار اعمال شود.

این یافته ها که دید دانشمندان را برای مقابله بهتر با بیماری سخت و عمدتا کشنده سرطان بازتر می‌کنند، در نشریه معتبر CANCER، مجله معتبر انجمن سرطان آمریکا منتشر شده‌اند.

منبع: سیناپرس

  • نظر خوانندگان
مجید۱۳۹۴/۰۳/۰۸-۱۸:۵۲:۵۷
مربوط به موضوع: تفاوت مردان و زنان
درج نظرات دانشمندان بسیار مفید است.
این کار زمینه بسیار خوبی برای بحثهای حقوقی است.
پاسخ‌ها
  • نظر شما