×

درباره میز از اینجا و آنجا

هر دسته از موضوعاتی که بارورتر شده‌اند در میزهای مستقل ارایه می‌شوند. سایر موضوعات در میز«از اینجا و آنجا» تقدیم می‌شوند. از این رو این محیط شامل مطالبی کاملا متنوع است.
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
جمعه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
۲۶ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

حکایتی مهم پیرامون تخریب بقیع از زبان بزرگ شیعیان مدینه

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۴۰۴/۰۱/۱۸-۲۰:۵۸:۳۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:25148
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 35

این حکایت را مرحوم حاج شیخ غلامحسین فشارکی از مرحوم شیخ عمری( به فتح عین) بزرگ شیعیان مدینه نقل نموده است:

شیخ عمری که خود در اوائل جوانی شاهد و ناظر تخریب قبور ائمه بقیع بوده است می‌گفت:

وهابیان در اطراف بقیع با چوب جایگاه‌ها و کرسی‌هایی برای بزرگان خود ساخته بودند تا آنها از نزدیک نظاره‌گر تخریب قبور و بارگاههای مربوط به شیعیان  باشند.

وهابیان اعیان و بزرگان شیعه را نیز جمع کرده بودند و برنامه این بوده که پس از هدم قبور تمام  آنان گردن زده شوند.

کار تخریب قبور که به‌ اتمام می‌رسد به محض این که اولین نفر از شیعیان مدینه را برای گردن زدن می آورند و جلاد وهابی شمشیر را بالا می برد زمین لرزه‌ای می شود و جایگاه چوبی مذکور ( محل نشستن سران وهابیت) فرو می‌ریزد و چند نفر از  وهابیان به درک واصل می‌شوند.

ولوله‌ای در میان وهابیان برپا می شود و آنها اقرار می کنند که این‌ اتفاق غیر طبیعی بوده و ناشی از غضب الهی می باشد‌.

پس از شور و مشورت با یکدیگر به این نتیجه می رسند که باید دل شیعیان مدینه را به دست آورند.

افرادی که مدینه‌ی منوره مشرف شده‌اند در انتهای شارع [ حضرت ] علی بن ابیطالب علیهماالسلام، حسینیه شیخ عمری است که هم اکنون پاتوق شیعیان مدینه است.

در واقع زمین این باغ و حسینیه در جریان آن واقعه به شیعیان مدینه داده شده است.

شاید بتوان گفت‌ که اهل بیت علیهم السلام هدم قبور خویش را تاب آورده اند اما ریخته شدن خون شیعه را تاب نیاورده‌اند.

البته شیعه، بله شیعه؛ بدبختی امروز ما این است که از ائمه علیهم السلام فاصله گرفته‌ایم ، از تشیع دور افتاده ایم، چه بسا به موالیان  خود پشت کرده‌ایم.

باید به این نکته توجه داشت که اگر شیعه بر مبانی خود محکم و استوار باشد ،ا گر متمسک به  اهل بیت علیهم السلام باشد، اگر با دوستان اهل بیت علیهم السلام دوست و با دشمنان اهل بیت علیهم السلام دشمن باشد، شرق و غرب عالم دست به دست‌ یکدیگر بدهند نخواهند توانست به او آسیبی برسانند.

یادمان نرود که ما صاحب داریم. امامی که جانشین خدا در همه ی عوالم وجود است و به اذن او  قادر به هر کاری است، فقط کافی است که به او توجه نموده و توسل پیدا کنیم.

منبع: به سوی ظهور

  • نظر خوانندگان
تا کنون نظر قابل انتشاری ثبت نشده است
  • نظر شما