عمری مرا تو بیشتر از من دعا کردی
من معصیت کردم ولیکن تو حیا کردی
دادی جوابم را تو بی چون و چرا اما
چون و چرا کردم مرا وقتی صدا کردی
ای وای از آن نیمه شبهایی که آقاجان
من خواب بودم تو به حالم گریهها کردی
من که همیشه جای مرهم، درد تو بودم
ماندم برای چه تو دردم را دوا کردی
دورت بگردم من، فقط بین رفیقانم
حق رفاقت را تو جانانه ادا کردی
از یاد برم عزت من از کجا بوده
از بس به این سائل عطای بیریا کردی
غم نیست گر بسته است بر رویم همه درها
وقتی در ِ رحمت به روی من، تو وا کردی
آقا دعا کن زنده باشم من ببینم که
تو در مدینه چار تا جنت بنا کردی
جانم فدای سفره ام البنینی که
هر صبح شنبه در مدینه تو به پا کردی
کانال رضیع الحسین محمدحسین رحیمیان