تجار بغداد مبلغ قابل توجهی از اموال خود را جمع آوری نموده و آن را به شیخ انصاری اختصاص دادند.
مبلغ را به فردی از میان خود تحویل داده به نجف فرستادند و از او خواستند تا به شیخ بگوید: این مبلغ از حقوق شرعی (خمس ـ زکات) نیست تا از نگهداشتن آن برای خود، احتیاط نمایی، این پول از اصل اموال ماست و ما آن را هبه مینماییم تا برای خود هزینه کنی. زیرا تو در سن و سال پیری هستی و وضعیت اقتصادیت آن گونه هست که ما میدانیم.
علیرغم اصرارشان، شیخ، مبلغ را نپذیرفت و گفت: آیا این، زیان بزرگی برای من نیست که پس از گذراندن عمرم به فقیری، اینک خود را ثروتمند سازم و نام خود را از طومار و دفتر فقرا پاک کنم و خود را پاداش آنان در روز جزا، محروم نمایم.
منبع: کتاب داستانهایی از نجف اشرف، صفحهی 106
تجار بغداد مبلغ قابل توجهی از اموال خود را جمع آوری نموده و آن را به شیخ انصاری اختصاص دادند.
مبلغ را به فردی از میان خود تحویل داده به نجف فرستادند و از او خواستند تا به شیخ بگوید: این مبلغ از حقوق شرعی (خمس ـ زکات) نیست تا از نگهداشتن آن برای خود، احتیاط نمایی، این پول از اصل اموال ماست و ما آن را هبه مینماییم تا برای خود هزینه کنی. زیرا تو در سن و سال پیری هستی و وضعیت اقتصادیت آن گونه هست که ما میدانیم.
علیرغم اصرارشان، شیخ، مبلغ را نپذیرفت و گفت: آیا این، زیان بزرگی برای من نیست که پس از گذراندن عمرم به فقیری، اینک خود را ثروتمند سازم و نام خود را از طومار و دفتر فقرا پاک کنم و خود را پاداش آنان در روز جزا، محروم نمایم.
منبع: کتاب داستانهایی از نجف اشرف، صفحهی...