×

درباره میز از اینجا و آنجا

هر دسته از موضوعاتی که بارورتر شده‌اند در میزهای مستقل ارایه می‌شوند. سایر موضوعات در میز«از اینجا و آنجا» تقدیم می‌شوند. از این رو این محیط شامل مطالبی کاملا متنوع است.
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
یکشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۳
۱ رمضان ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

هنگامی که ریای شیخ حسنعلی تهرانی ضروری می‌شود

  • نویسنده:محمدرضا
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۶/۰۲/۱۵-۱۰:۴۸:۳۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:18841
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2306

یکی از شاگردان فاضل اردکانی، آسید علی حائری یزدی (پدر حائری زاده) است. آسید علی انسان فوق العاده ای بود. آقای حاج آقا مرتضی حائری نقل کرد: مرحوم آشیخ علی اکبر نوغانی گفت:

یک وقت به مرحوم حاج شیخ حسنعلی تهرانی (جد مادری ‌آقای مروارید) برخورد کردم.

ایشان می‌گفت: می‌خواهم بروم قربة الی الشیطان کاری انجام بدهم.

آقای حاج شیخ حسنعلی هم که شخصیت وارسته و صاحب کرامت بود، از اصحاب آمیر سید علی بود، ولی مراتب علمی خودش را به آمیر سید علی نشان نداده بود. البته آمیر سید علی همین اندازه می‌دانست که حاج شیخ حسنعلی از شاگردان میرزای شیرازی است.

گاهی حاج شیخ حسنعلی از آمیر سید علی وجوه می‌گرفت و به سادات می‌رساند.

یک وفت آمیر سید علی (که آدم محتاطی هم بود) گفت: حاج شیخ حسنعلی! مصارف سهم سادات را به درستی می‌دانی؟

حاج شیخ حسنعلی گفت: إن شاء الله که درست عمل می‌کنم.

حاج شیخ حسنعلی از این سؤال آمیر سید علی متوجه شد که وی از مراتب علمی‌اش بی اطلاع است و به همین سبب، ایشان در دادن وجوه به وی شبهه دارد که چنین سؤالی مطرح می‌کند. لذا حاج شیخ حسنعلی تصمیم گرفت مرتبۀ علمی‌خود را برای آمیر سید علی آشکار سازد.

آقای نوغانی گفت: دیدم حاج شیخ حسنعلی گفت: می‌خواهم قربة الی الشیطان کاری انجام دهم.

لذا نزد آمیر سید علی رفت و فرع فقهی مطرح کرد و پرسید نظر آقا در این باره چیست؟

آمیر سید علی پاسخ داد. حاج شیخ حسنعلی گفت: اگر چنین اشکالی مطرح شود، چه می‌فرمایید؟ آمیر سید علی گفت: اشکال وارد است.

حاج شیخ حسنعلی گفت: می‌شود این گونه جواب داد؟ سپس جواب آن اشکال را داد. آمیر سید علی جواب را تأیید کرد.

دوباره حاج شیخ حسنعلی گفت: ولی این جواب از این جهت اشکال دارد. آمیر سید علی می‌بیند باز هم حرف شیخ حسنعلی درست است.

سه بار در این گفت و گوی علمی آمیر سید علی حائری شکست خورد.

سپس آمیر سید علی گفت: بارک الله حاج میرزا حسن شیرازی! بارک الله حاج میرزا حسن شیرازی! عجب شاگردهای ملایی تربیت کرده و ما اشتباه کردیم که به درس او نرفتیم.

آمیر سید علی در کربلا در درس فاضل اردکانی شرکت می‌کرد، لذا به نجف و درس میرزای شیرازی (که در آن موقع در نجف بود) نرفت.

آمیر سید علی حائری یزدی در سال 1330 از دنیا رفت و در امام زاده جعفر یزد مدفون شد. من به مزار او رفته و برایش فاتحه خوانده‌ام.

تاریخ وفاتش را آشیخ آقا بزرگ نوشته است و خودم هم آن را روی سنگ قبرش دیدم.

ایشان خیلی مخالف تصوف بود، برخلاف آمیر سید علی مدرسی (م 1329) که درویش و صوفی بود.[1]

 

[1]- جرعه‌ای از دریا ج 2 ص 402-403

  • نظر خوانندگان
تا کنون نظر قابل انتشاری ثبت نشده است
  • نظر شما