×

درباره میز از اینجا و آنجا

هر دسته از موضوعاتی که بارورتر شده‌اند در میزهای مستقل ارایه می‌شوند. سایر موضوعات در میز«از اینجا و آنجا» تقدیم می‌شوند. از این رو این محیط شامل مطالبی کاملا متنوع است.
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
شنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۳
۲ شعبان ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره
  • نظر خوانندگان
علی شرفی ۱۴۰۱/۱۲/۰۶-۱۱:۵۱:۴۵
سلام علیکم سفر این عالم شیعه احتمالا باید از راه خشکی ایران و عراق و افغانستان باشد تا دریا دوم اینکه اگه صندوق چوبی که تمام نسخه های نوشته شده در دریا افتاده بود که همه مرکب را آب از بین می برد ونوشته‌ای بر جانمی
ماند، همه را آب می برد 😄
پاسخ‌ها
محمد۱۴۰۳/۰۸/۲۴-۱۵:۵۴:۱
خداحافظی نموده و به هندوستان می آید. آنگاه از هند نامه ای خطاب به او می نویسد و می گوید: دوست عزیز اینجانب کارگر نبودم، من میر حامد حسین هندی صاحب عبقات هستم، چون شنیده بودم فلان کتاب نزد شماست و شما هم به هیچ وجه راضی نمی شوید که آن را در اختیار کسی بگذارید، لذا با این برنامه آمدم کتاب را استنساخ کنم، پس خواهشمندم مرا حلال بفرمایید. عالم مذکور تا نامۀ میر حامد حسین را مطالعه می کند بهت زده می شود و سپس نامه ای در پاسخ او به هند می فرستد و ضمن اینکه رضایت خود را از کار مزبور اعلام می دارد، می گوید: من از همت والای شما همت گرفتم و درس آموختم و از این پشتکار شما بس
پاسخ‌ها
۱۴۰۳/۰۸/۲۴-۱۵:۵۴:۱۷
قسمت آخرش این شکلی است
پاسخ‌ها
  • نظر شما