مرحوم كلانتر ـ پدر مرحوم حاج میرزا ابوالفضل تهرانی صاحب «شفاء الصدور فی شرح زیارت العاشور» ـ را شیخ انصاری به تهران فرستاد، زیرا به ایشان گفته بود: اگر طلبهای محتاج و متدین و درسخوان بود به من خبر بده.
مرحوم شیخ چند روزی دید طلبهای میآید و مسائل نماز استیجاری را سؤال میكند، پرسید: شما كه هستید؟ پیش چه كسی درس میخوانید؟ گفت: پیش آقای كلانتر قوانین میخوانم.
مرحوم شیخ از مرحوم كلانتر پرسید: شما چنین طلبهای را میشناسید؟ گفت: آری، طلبهای متدین و درس خوان است.
مرحوم شیخ گفت: مگر نگفتم: اگر چنین اشخاصی پیدا شدند به من خبر بده؟! طلبه متدین و درسخوان برای امرار معاش و گذران زندگی به خاطر فقر و احتیاج، وقتش را صرف نماز استیجاری كند؟!
چون احتمال دارد بعد از من مرجع شوی تو به درد مرجعیت نمیخوری، بیا برو تهران كه از ما عالم خواستهاند. لذا ایشان به تهران آمدند.
منبه: ما سمعت صفحه 160
مرحوم كلانتر ـ پدر مرحوم حاج میرزا ابوالفضل تهرانی صاحب «شفاء الصدور فی شرح زیارت العاشور» ـ را شیخ انصاری به تهران فرستاد، زیرا به ایشان گفته بود: اگر طلبهای محتاج و متدین و درسخوان بود به من خبر بده.
مرحوم شیخ چند روزی دید طلبهای میآید و مسائل نماز استیجاری را سؤال میكند، پرسید: شما كه هستید؟ پیش چه كسی درس میخوانید؟ گفت: پیش آقای كلانتر قوانین میخوانم.
مرحوم شیخ از مرحوم كلانتر پرسید: شما چنین طلبهای را میشناسید؟ گفت: آری، طلبهای متدین و درس خوان است.
مرحوم شیخ گفت: مگر نگفتم: اگر چنین اشخاصی پیدا شدند به من خبر بده؟! طلبه متدین و درسخوان برای امرار معاش و گذران زندگی به خاطر فقر و احتیاج، وقتش را صرف نماز استیجاری كند؟!
چون احتمال دارد بعد از من مرجع شوی تو به درد مرجعیت نمیخوری، بیا برو تهران كه از ما عالم خواستهاند. لذا ایشان به تهران آمدند.
منبه: ما سمعت صفحه...