یکی از مسائل مهمی که اختصاص به بحث عقلانیت پوشش هم ندارد این است که آیا طرح مسائل از جمله مسئله پوشش زنان به شکل عقلانی، مخاطبی دارد یا خیر؟ و اگر ندارد چرا آن را طرح میکنیم؟
انشاء الله در ادامه پروژه شخصیت گمشده در بحثی با نام «از دام احساسات تا بال خرد» با تقسیم انسان به انسان خرد محور و انسان غریزه محور آشنا خواهیم شد و خواهید دید انسان غریزه محور تنها صورتکی تهی از انسانیت است.
با مطالعه سیر «پروژه شخصیت گمشده» خواهیم دید که انسان خرد محور نیازمند خوراک عقلانی است.
روشن است که در این شاخه از مخاطبان، نه تنها مشکلی نداریم، بلکه این حرکت ضروری است.
اما مشکل در جایی است که اکثریت جامعه غریزه محور باشند.
روشن است که با چنین مخاطبی باید با زبان احساس سخن گفت تا زبان خرد. به سخنی دیگر لازم است مطالب عقلانی به زبان احساس ترجمه شود تا مخاطب بتواند آن را جذب کند.
از آن جایی که تصور میشود اکثریت مخاطبان چنین هستند، طرح این گونه مسائل چندان کارساز نمینمایاند.
از نظر این کوچکترین، این که ما اکثریت مخاطبین را غریزه محور بدانیم، توهین به بخش بزرگی از جامعه است. هر چند احیانا در برخورد اولیه چنین مینماید، اما بیتردید بسیاری از مخاطبین چنین نیستند.
غالبا به دلیل این كه ما زبان مناسب با توجه سطح درک و اطلاعات و محیط آنان را نداریم، شكست در تفهیم و تفاهم خود را به حساب غریزه محور بودن مخاطب میگذاریم.
کافی است نخستین ارتباط عقلانی به درستی انجام شود، خود مخاطبین پی گیر مطالب سودمند هستند. اما دشواری کار در نخستین ارتباط است که لازمه آن شناخت درست از سطح درک و اطلاعات مخاطب است.
بر فرض تنزل و پذیرفتن چنین چیزی باز هم نیازمند طرح مباحث به این شكل هستیم؛ زیرا ترجمان خرد به احساس، بدون خوراک مناسب عقلانی امكان ندارد. این همان چیزی است که غالبا از آن غفلت میشود.
توضیح این که هر چند ما زبان احساس را بپذیریم باید دید چه چیزی را چگونه به زبان احساس ترجمه کنیم. پرداختن به مباحث عقلانی، فراهم ساختن همان چیزی است که باید به زبان احساس ترجمه شود.
یکی از مسائل مهمی که اختصاص به بحث عقلانیت پوشش هم ندارد این است که آیا طرح مسائل از جمله مسئله پوشش زنان به شکل عقلانی، مخاطبی دارد یا خیر؟ و اگر ندارد چرا آن را طرح میکنیم؟
انشاء الله در ادامه پروژه شخصیت گمشده در بحثی با نام «از دام احساسات تا بال خرد» با تقسیم انسان به انسان خرد محور و انسان غریزه محور آشنا خواهیم شد و خواهید دید انسان غریزه محور تنها صورتکی تهی از انسانیت است.
با مطالعه سیر «پروژه شخصیت گمشده» خواهیم دید که انسان خرد محور نیازمند خوراک عقلانی است.
روشن است که در این شاخه از مخاطبان، نه تنها مشکلی نداریم، بلکه این حرکت ضروری است.
اما مشکل در جایی است که اکثریت جامعه غریزه محور باشند.
روشن است که با چنین مخاطبی باید با زبان احساس سخن گفت تا زبان خرد. به سخنی دیگر لازم است مطالب عقلانی به زبان احساس ترجمه شود تا مخاطب بتواند آن را جذب کند.
از آن جایی که تصور میشود اکثریت مخاطبان چنین هستند، طرح این گونه مسائل چندان کارساز نمینمایاند.
از نظر این کوچکترین، این که ما اکثریت مخاطبین را غریزه محور بدانیم، توهین به بخش بزرگی از جامعه است. هر چند احیانا در برخورد اولیه چنین مینماید، اما بیتردید بسیاری از مخاطبین چنین نیستند.
غالبا به دلیل این كه ما زبان مناسب با توجه سطح درک و اطلاعات و محیط آنان را نداریم، شكست در تفهیم و تفاهم خود را به حساب غریزه محور بودن مخاطب میگذاریم.
...