×

درباره میز شهر اندیشه

اگر «امتیاز انسان» «خردمندی» است و اگر «لازمه‌ی خردمندی» انسان «اندیشمندی» و «حاصل خردورزی» و اندیشمندی گوهر «شناخت» است، خرد، اندیشه و شناخت، بهای بیشتری می‌طلبد. پس تمرکز بر «شهر اندیشه» انسان «بایسته‌ترین» حرکت انسانی است.
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۴
۸ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

ساماندهی و اولویتهای حركت تدافعی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۳/۰۷-۱۲:۱۵:۷
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۳/۰۷-۱۲:۱۵:۵
    • کد مطلب:21886
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 35858

از آنجایی كه «حركت از صفر» و «تحقیق در تحقیق» در حوزه دین تا كنون مطرح نبوده است، بیشترین حركتهای شناختی حوزه دین، اختصاص به پاسخ تهاجمات و بیان حقایق دین بوده است.

و از آنجایی تهاجمات به دین از كانونهای مختلف و به شكل پراكنده در طول زمان صورت پذیرفته است، تدافعات نیز به تناسب تهاجمات، به شكل جامعی سامان نداشته است.

هر چند تلاش سلف صالح در دفاع از حریم دین را با هیچ میزانی نمی‌توان ارج نهاد، و بهای مطالب نابی را كه در این تدافعات مطرح و تحقیق شده است با هیچ قیمتی نمی‌توان ارزش گذاری نمود، اما اگر دانش پژوهان نوپا بخواهند بر سفره زحمات سلف بنشینند و از حاصل كاشت آنان خوشه چینند، به خاطر پراكندگی مطالب مسلما به آسانی به معظم زحمتهای طاقت فرسای سلف صالح دست نخواهند یافت تا چه رسد به تمامی خون دل آنان.

گذشته از این، تدافعات در موقعیتهای مشابه و مكرر، به آشفته بازاری حركتها تدافعی انجامیده كه از جمله مهمترین آشفتگی‌ها، تكرارهای فوق العاده خسته كننده و اسلوبهای پراكنده و احیانا غیر متناسب با تهاجم بوده است.

آنچه بدان اشاره رفت و دیگر مسایل، سامان دهی حركتهای تدافعی را بسیار حیاتی می‌‌نماید. این ساماندهی در چند مرحله عملیاتی می‌شود.

طرح مطالب بنیادین

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۳/۲۰-۱۲:۲۲:۳۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:21887
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1376

در بخش «کدامین دین؟!» مجموعه‌ای از اصول اولیه و موضوعه دینِ مورد نظر در این نوشتار را بیان كردیم كه حاصل آن رفع ابهام و ایهام از دو واژه دین و عقل در این نوشتار است.

و نیز اشاره كردیم كه مستندات این اصول اولیه و موضوعه را در دو حركت آزاد (حركت از صفر و تحقیق در تحقیق) بیان خواهیم نمود.

نتیجه رفع ابهام و ایهام و بیان مستندات آن، به حل ریشه‌ای تمامی تهاجمات از جمله نزاع عقل و وحی می‌انجامد. از این رو نخستین مرحله در پاسخ به تهاجمات، بیان اساسهای بنیادین دین و عقل است كه دو حركت تفاهمی و آزاد به این امر می‌پردازد.

اولویت تهاجمات ساختاری

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۳/۲۰-۱۲:۲۳:۹
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۳/۲۰-۱۲:۲۴:۲۱
    • کد مطلب:21914
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1444

در بحث «ویژگی‌ها و ضوابط حركت تدافعی» گفتیم كه اولویت حركت تدافعی چیزی نیست، جز شدت خطر تهاجم صورت گرفته. و نیز گذشت كه سنجش خطر یك تهاجم، در نگاه كلی چند محور دارد: 1- خطر بر اساس تخریب ساختاری 2ـ خطر بر اساس نفوذ منطق شبهه افكنان 3- خطر بر حسب كانون 4ـ خطر بر حسب تداركات (عِده و عُده) نفراتی، مالی و تبلیغاتی.

همچنین گذشت كه:

با اندكی تأمل در عوامل فهرست شده، به آسانی می‌یابیم كه خطری كه بر اساس «نفوذ منطق شبهه افكنان» (شامل 1ـ تزریق و جذب آسان سریع و عمومی از ناحیه‌ی تقدس منطق، 2ـ اسلحه‌ی عمومی و سهولت و سرعت تفهیم، 3ـ دفاع دشوار، 4ـ مرز تهاجم و دامنه‌ی تأثیر) از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است.

و اگر كانون شبهه كسانی باشند كه افراد درون مجموعه به آنها ایمان داشته باشند بیش از پیش بر شدت خطر افزوده خواهد شد.

حال اگر مواضع مورد یورش با این منطق، از اصول بنیادین و حیاتی یك تفكر باشد، شدت تخریب بسیار فاجعه بار خواهد بود تا جایی كه در برخی از موارد نمی‌توان عمق فاجعه را درك نمود.

اینك باید بررسی نمود كه از میان تهاجمهای صورت گرفته چه تهاجمی این ویژگی را دارد.

در «کدامین دین؟!» چنین گذشت:

پشتوانه‌ی فریاد عقلانیت دین، در تمامی كرانه‌های جهان، و در تمامی افقهای تاریخ، این سه ویژگی منحصر اسلام (یعنی عقل، وحی و مفسر معصوم وحی) است، ویژگی‌هایی كه در هیچ مكتب الهی و بشری دیگری جز اسلام كامل نمی‌توان آن را پیدا نمود.

از این رو هر حركتی كه به یكی از این محورهای بنیادین اسلام خللی وارد كند، به تخریب بنیادین ساختار اسلام منتهی می‌گردد و دفاع از عقلانیت دین را با اشكال روبرو می‌سازد؛

با توجه به آنچه گذشت به قاطعیت می‌توان گفت مخربترین حركتها در حوزه اسلام، یورشهایی است كه به حذف عقل یا حذف وحی و یا حذف مفسر معصوم قرآن می‌انجامد.

حال اگر این یورشها از «قداست منطق و محبوبیت ابزار» سوء استفاده نماید، شدت تخریب چنین یورشهایی را نمی‌توان با هیچ مقیاسی سنجید.

به باور این بنده، خطرناكترین تهاجمات، یعنی یورش به ساختار دین با پوشش و استتار «قداست منطق و محبوبیت ابزار» در سه سطح قرار دارد:

  1. یورش به دین با هدف حذف عقل در پوشش نص‌زدگی و…
  2. یورش به دین با هدف حذف وحی در پوشش عقل‌زدگی
  3. یورش به دین با هدف حذف مفسر معصوم قرآن در پوشش قرآن محوری و…

حاصل بحث در این مرحله، شناخت اولویت فوق العاده‌ی تهاجماتی است كه بر سه محور بنیادین دین (وحی، عقل و مفسر معصوم وحی) وارد می‌شود. در کمال تأسف باید گفت که این تهاجمات در بسیاری از موارد با پوشش دفاع از یكی دیگر از همان محورها (وحی، عقل و مفسر معصوم وحی) استتار می‌شود.

انشاءالله توضیح بیشتر این تهاجمات در جای خود خواهد آمد؛ اما بسیار مناسب است سرفصلهای مهم آنها را بشناسیم.

حذف عقل با پوشش…

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۴/۰۲-۵:۲۷:۳۹
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۴/۰۲-۵:۲۸:۲۶
    • کد مطلب:21935
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 643

ناشناخته ماندن نقش واقعی خرد، فاجعه‌بارترین اتفاقی است که در ساحت دین ممکن است رخ دهد. خواه نتیجه این ناشناختگی در قالب حذف خرد باشد و خواه در قالب غلو در آن. از این رو نیازمند بحثی با عنوان «لزوم تبیین مرز نص گرایی با عقل گرایی» هستیم.

انشاءالله به غلو در نقش خرد، در فصل حذف وحی اشاره خواهیم کرد. اما در این فصل به حذف خرد خواهیم پرداخت.

در بحث «کدامین دین؟!» گذشت:

در کوتاه‌ترین سخن 1ـ اساس اسلام کامل با خردورزی بنا نهاده شده و 2ـ ساختمان آن نیز با تعقل بالا رفته و 3ـ حفظ می‌شود…

حذف خرد در واقع بریدن تنها شاخه‌ای است که جوانه دین از آن سر برآورده است.

این فاجعه با چند پوشش متفاوت، استتار و عرضه شده است که در ادامه به سر فصلهای آن اشاره می‌کنیم.

حذف عقل با پوشش نص‌گرایی (نص‌زدگی)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۴/۰۲-۵:۳۵:۱۳
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۴/۱۰-۵:۱۰:۱۳
    • کد مطلب:21936
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 623

در نگاه کلی منابع وحیانی در دو طبقه جای می‌گیرند:

1ـ منابعی که با نخستین نگاه از همه جهات (صدور، دلالت و جهت) روشن و آشکار هستند. (بیّن)

2ـ منابعی که با نخستین نگاه دست کم از یکی از جهات (صدور، دلالت و جهت) روشن و آشکار نیستند. (غیر بیّن)

بدیهی است که فهم منابع دسته‌ی نخست، تنها نیازمند توجه و التفات است و بس؛ اما دسته دوم به صرف توجه و التفات، کاملا قابل فهم نیستند؛ از این رو باید برای استخراج واقعیت امر (اعم از صدور یا حجیت و نصوصیت یا ظهور و…) دست به کار شد.

فرآیندی که به استخراج آن چه در منابع وحی است می‌انجامد، همان استنباط است، و ابزار استنباط هم چیزی جز خرد نیست.

مسلما با حذف استنباط که روح آن حذف خرد است، از یک سو دست ما از بسیاری از حقایق وحی کوتاه خواهد شد و از سوی دیگر پای قرائتهای عوامانه به دین گشوده خواهد شد.

این فاجعه در واقع تهاجم به مهمترین اساس دین است که از آن با تعبیر «منطق نص حدیث» یا «نص‌زدگی» (نص‌گرایی جمودانه) یاد می‌کنیم.

«نص‌زدگی» در ادیانی چون مسیحیت پیشینه دارد و از سوی برخی از گروه‌های آنان طرفداری می‌شود.

«نص‌زدگی» در سنیان نیز پیشینه‌ای دیرینه و آشكار دارد و می‌توان آن را در حنبلی‌ها و فرقه‌ی ظاهریه (سلفیه‌ی فعلی) در قالب دفاع از پیامبر صلی الله علیه و آله (و نیز شاید مرجئه در دوران ائمه علیهم السلام)[1] دید.

این منطق در طول تاریخ به شكلی به شیعه نیز راه یافته است و به ایجاد نسخه‌ی «نص‌زدگی» شیعی با نام «اخباریون» انجامیده است.[2]

در حال حاضر، تهاجم «نص‌زدگی» چه نسخه‌ی شیعی آن و چه نسخه‌ی سنی آن، مطرح است و اولویت پرداختن به آن مسلم است. اما از آن رو كه تهاجمهای نسخه‌ی شیعی «نص‌زدگی»، از درون خود شیعه است، خطر آن بیشتر احساس می‌شود (این امر همان افزوده شدن اولویت از منظر كانون است). اما مبانی «نص‌زدگی» از سنیان، به استثنای برخی از شبهات آنان، مانند شبهاتی كه در توحید دارند، در این پایه از اهمیت نیست؛ به همین دلیل توحیدگرایی قشری را كه همان نسخه‌ی سنی «نص‌زدگی» است جداگانه بررسی می‌نماییم.

بنیاد «نص‌زدگی» عبارت است از:

۱- اصالت دادن به وحی

۲- انحصار وحی در مدلول نص الفاظ یا دلالت مطابقیه (آن هم با دید عوامانه)، و نفی هر چه غیر آن باشد؛

۳- تصور تعارض میان وحی و عقل

۴- نتیجه‌ی این تعارض به حاشیه راندن عقل در سه سطح است؛

4.1- حذف پنهان خرد با انحصار روشنگری عقل به درک مدالیل بسیط (مدلول مطابقی لفظ واحد)

4.2- حذف صریح عقل از دایره‌ی فروع دین (و به تعبیر دقیق‌تر حذف عقل پس از شناخت حجت)؛

4.3- حذف صریح عقل از تمامی دایره‌ی دین تا آن جا که اجتماع ضدین هم می‌تواند اثبات شود؛

البته از آن جایی كه اتهام «نص‌زدگی» از جبهه‌های گوناگونی شلیك می‌شود، باید دید كه: مرز دقیق «نص‌زدگی» كجاست؟ پاسخ این پرسش را انشاء الله مباحث آینده می‌بینیم.

 

[1]ـ دلیل این امر این است كه در برخی از روایات از فرقه‌ی مرجئه به عنوان فرقه‌ی محدِّثه یاد شده است.

[2]ـ این بحث تاریخی را در «پیشینه نص‌زدگی» ببینید.

نص‌زدگی با نسخه‌ی شیعی (اخباریت)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۴/۱۰-۵:۲۱:۱۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:21947
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1265

نسخه‌ی شیعی نص‌زدگی، در قالب دفاع از اهل بیت علیهم السلام، دست به شبهه افكنی می‌زنند. كانون این گونه شبهات «اخباریون» می‌باشند.

هر چند از آن چه تا کنون ارایه شده اولویت دفاع در مقابل نص‌گرایی جمودانه روشن می‌شود، اما برای توضیح بیشتر به بحث «مخرب‌ترین نظریات» مراجعه كنید.

گفتنی است كه حركت تدافعی در برابر اولویت نخست، یعنی شبهه افكنی نص‌زدگان، ـ‌كه بخشی از پروژه‌ی حاضر است‌ـ در میز «اخباریت» از این سلسله نوشتار در حال انجام است.

نص‌زدگی با نسخه‌ی سنی (وهابیت)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۴/۱۰-۵:۲۱:۲۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:21948
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1255

گفتیم منطق شبهه افكنان هر اندازه قداست و محبوبیت داشته باشد، آن تهاجم خطرناكتر خواهد بود.

این ویژگی در نسخه شیعی «نص‌زدگی» یعنی اخباریت، وجود دارد.

تهاجم خطرناک در پله بعد، شبهه افكنی‌هایی است كه از سوی «توحید گرایان قشری» كه همان نص‌زدگی (البته در نسخه‌ی سنی آن است)، در قالب دفاع از توحید خداوند صورت می‌گیرد. این گونه شبهات از كانون وهابیت سنی (و اخیرا سنی زدگان شیعی) سرچشمه می‌گیرد.

بنا بر این، اولویت دوم حركت تدافعی، دفاع در مقابل «توحیدگرایان قشری» است.

بنیاد توحیدگرای قشری، همان مبانی نص‌زدگی است. مبانی نص‌زدگی از سنیان، عموما خطری برای جوامع شیعی ندارد. اما شبهه افكنی آنان در توحید (و مانند آن) را باید استثنا كرد و غفلت از شدت خطر آن شایسته نیست.

حذف پنهان عقل با پوشش اعتدال‌گرایی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۴/۱۶-۵:۳۴:۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:21968
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 738

بحث تفصیلی اعتدال­گرایی بخشی از مباحث «الفبای عقلانیت» است. در مباحث یاد شده با چند تفسیر آن آشنا خواهید شد. انشاءالله.

در یک اشاره کوتاه باید گفت اعتدال­گرایی به معنی «وضع الشیئ فی موضعه» (نهادن هر چیزی در جای مناسب خود)، همان تبلور عقلانیت است؛ با این تفاوت که عقلانیت در حوزه شناخت است اما عدالت و اعتدال در حوزه تطبیق شناخته شده‌ها در حوزه عمل است.

اما اعتدال­گرایی به معنی حد وسط در هر چیز، به معنی حذف پنهان خرد است.

عقل‌گریزی در قالب اعتدال‌گرایی یکی از تهاجمات ساختاری خطرناک است.

حذف عقل با پوشش عشق‌گرایی (انواع عرفان و…)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۴/۱۶-۵:۳۴:۲۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:21969
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 802

بها دادن به محبت و حتی اوج در آسمان شور و شوق، اگر در معرفت و شناخت ریشه داشته باشد، از مصادیق آثار عقلانیت و خردورزی است و از ارزشی فوق العاده برخوردار است، هر چند این شور شوق در آسمان ایمان به امور فراعقلی، به پرواز درآید.

اما بها دادن به عشق با حذف معرفت از آن، همان حذف عقل است.

حذف عقل در پوشش عشق‌گرایی شکلهای گوناگونی پیدا کرده است:

منطق «پای استدلالیان چوبین بود» یکی از مظاهر قدیمی عشق‌گرایی است.

اما در ادوار مختلف با منطق «دلم می‌خواهد» پای هواپرستی افسار گیسخته و احیانا بسیار بی‌پرده به میان آمده است. پوچی زندگی در عصر حاضر نیز شکل رسواتری به این منطق داده است. این منطق نیز یکی از مظاهر عشق‌گرایی است.

عشق‌گرایی یکی مظاهر حذف عقل است و از تهاجمات ساختاری شمرده می‌شود.

حذف عقل با پوشش شورا و عقل جمعی (دمکراسی)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۴/۱۶-۱۰:۵۱:۲۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:21970
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1341

یکی از مسائلی که در دورانهای اخیر زیاد مطرح شده، مسئله شورا و عقل جمعی است. شورا و عقل جمعی با رأی گیری تحقق می‌یابد. دمکراسی دنیای کنونی به حسب ظاهر بر این امر استوار است.[1]

ظاهر این امر بسیار گول زننده است. عده‌ای هم در دفاع از آن به برخی از منابع وحی استناد می‌کنند. از نظر فضای اجتماعی نیز رأی گیری و عقل جمعی آن چنان پذیرفته شده است که خدشه در آن بسیار دشوار است.

با این همه در هر تحقیق علمی نیازمند شفاف سازی هستیم. شاید برخی از قرائتهای عقل جمعی و رأی گیری در شرایط خاصی قابل دفاع باشد، اما متأسفانه عقل جمعی به شکل مطلق قابل دفاع نیست.

توضیح این که یکی از تفاوتهای شورا و مشورت این است که در مشورت، مشورت گیرنده پس از مشورت گرفتن خود تصمیم می‌گیرد. از این مسئولیت تصمیم گیری و به تبع آن پاسخگویی در مقابل عملکرد، برای شخص حقیقی تعریف می‌شود.

اما در شورا و پس از رأی گیری، هیچ شخص حقیقی پاسخگویی ندارد. پاسخگویی شخصیت حقوقی نیز آن چنان ابهام دارد که راه برای فرار از هر گونه مسئولتی باز است.

آن چه بدان اشاره کردیم تنها یکی از مشاکل علمی عقل جمعی است. ولی این قصه سر دراز دارد که مجال طرح آن نوشتار پیش روی شما نیست.

به نظر می‌رسد عقل جمعی و شورا (به تبع آن دمکراسی و رأی گیری) شکلی از عقل گریزی پنهان است و در تهاجمات ساختاری جای می‌گیرد.

 

[1]- قید «حسب ظاهر» را از آن رو آوردیم که در بسیاری از موارد با مهندسی‌های اجتماعی رأی گیری کاملا صوری است و از دمکراسی واقعی هیچ خبری نیست.

حذف وحی با پوشش عقل‌گرایی (عقل‌زدگی)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۴/۲۵-۵:۲۵:۴۹
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۴/۲۵-۵:۲۹:۱۶
    • کد مطلب:21971
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1314

پیش از گذشت:

ناشناخته ماندن نقش واقعی خرد، فاجعه‌بارترین اتفاقی است که در ساحت دین ممکن است رخ دهد. خواه نتیجه این ناشناختگی در قالب حذف خرد باشد و خواه در قالب غلو در آن. از این رو نیازمند بحثی با عنوان «لزوم تبیین مرز نص گرایی با عقل گرایی» هستیم.

انشاءالله به غلو در نقش خرد، در فصل حذف وحی اشاره خواهیم کرد.

به باور این بنده، تهاجم خطرناك دیگر، عقل‌گرایی است.[1] عقل‌گرایان در قالب دفاع از عقل (و انحصار علم به تجربه در شكل افراطی آن و…)، تلاش دارند از اهمیت وحی بكاهند و یا اهمیت علمی وحی را معكوس جلوه دهند. بنیاد عقل‌گرایی (در نقطه‌ی مقابل نص‌گرایی) عبارت است از:

  1. اصالت دادن به عقل
    1. اصالت دادن به عقل به شكل تعدیل شده آن عبارت است از این كه در بنای زندگی تنها بر عقل تكیه می‌شود، بدون اصرار بر انكار آنچه در عقل نگنجد
    2. اصالت دادن به عقل به شكل افراطی آن عبارت است از این كه انكار هر چیزی است كه در عقل نگنجد
  2. انحصار کارِ عقل به استدلالهای رایج (عقل و علم اصطلاحی)
  3. تصور تعارض میان عقل و وحی
  4. نتیجه‌ی این تعارض به حاشیه راندن وحی در سه سطح است
    1. حذف پنهان وحی با توجیه وحی و تطبیق آن بر مبانی حاصل از عقل‌گرایی
    2. حذف صریح وحی از دایره‌ی علم، با انكار علمی بودن وحی و محدود كردن محدوده وحی به اخلاقیات و امور فردی
    3. حذف صریح ارزش وحی در تمامی ابعاد زندگی بشر

حذف پنهان وحی بیشتر در فلسفه‌ی قدیم خصوصا فلسفه و عرفان اسلامی مطرح است، اما حذف صریح وحی بیشتر در فلسفه‌های جدید دیده می‌شود كه حاصل آن در دوران كنونی در «مدرنیته» تبلور یافته است.

شناخت اولویت در پرداختن به تهاجم عقل‌گرایان بر وحی، ارتباط مستقیمی با دین‌گرایی (به معنای عام) جامعه دارد؛ از این رو:

1ـ در جوامع حوزوی و مانند آن، پرداختن به عقل‌گرایی قدیم اولویت دارد. اما در جوامع دانشگاهی بدون تردید اولویت با عقل‌گرایی جدید است؛

2ـ هر اندازه نقش دین در جامعه‌ای تضعیف شده باشد، به همان اندازه اولویت شبهات علم‌گرایان جدید افزایش پیدا می‌كند و حتی ممكن است اولویت نخست را حایز گردد.

شگفت انگیز است حذف عقل در پوشش وحی و حذف مفسر معصوم، دارای دو نسخه متفاوت سنی و شیعی است؛ اما نسخه عقل­گرایی (حذف وحی در پوشش عقل) میان سنیان و شیعیان مشترک است؛ بزرگترین شاهد آن دفاع از امثال محیی الدین عربی از سوی فلاسفه و عرفای شیعه است.

از آن جایی که در جای خود روشن شد نیاز به دین متولد از عقلانیت است می‌تواند گفت عقل‌گرایی و وحی‌گرایی قابل اجتماع هستند. آن چه که با وحی‌گرایی متضاد است در واقع عقل‌زدگی در مقابل نص‌زدگی است.

از این رو تعبیر دقیق در مسئله همان عقل‌زدگی است نه عقل‌گرایی.

 

[1]ـ باید توجه داشت كه هر چند بتوانیم میان عقل گرایی و علم گرایی تفاوتی قایل شویم، اما از نظر معیار بحث جاری مشترك هستند؛ بنا بر این مقصود ما از عقل گرایی شامل علم گرایی نیز می‌شود.

عقل‌گرایی قدیم (حذف پنهان وحی)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۵/۰۴-۶:۲۳:۳۵
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۵/۰۴-۶:۲۳:۳۳
    • کد مطلب:22031
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1842

در حال حاضر آنچه به عنوان «حذف پنهان وحی» مطرح است، به فلسفه‌ی اسلامی نسبت داده می‌شود. روشن است كه این ادعا نیاز به ارایه‌ی مستند دارد كه انشاءالله در جای خود خواهد آمد. اما اینك برای كاستن از بزرگی این ادعا، به توضیح اندكی در دو گام بسنده می‌نماییم:

الف‌ـ مراد از فلسفه‌ اسلامی چیست؟

پا را اندكی فراتر بگذاریم، آیا می‌توان گفت فیزیك اسلامی، ریاضیات اسلامی، نجوم اسلامی؟[1] برای روشن شدن این امر باید بررسی نمود برای «علم اسلامی» چند معنا متصور است؟ و در اینجا چه معنایی از آن اراده شده است؟

در این كه فلسفه‌ی غیر اسلامی وجود دارد، تردیدی نیست؛ اما سخن در «فلسفه»ای است كه «اسلامی بودن» را یدك می‌كشد.

اگر توانستیم برای فلسفه به شكل عام آن، هویتی مستقل قایل شویم (كه چنین است)، و آن هویت، طبق ادعا متكی بر استدلال و برهان منطقی (و عقل اصطلاحی) باشد (كه باز هم چنین است) نوبت به گام دوم می‌رسد:

ب‌ـ آیا تضادی میان عقل اصطلاحی (و به تبع آن فلسفه) و وحی (و به تبع آن دین) وجود دارد؟

رابطه‌ی فلسفه‌ی متكی بر برهان با دین متكی بر وحی چیست؟ انطباق صد در صدی، یا عدم انطباق كامل، و یا عدم انطباق جزئی؟

عدم انطباق جزئی، در نظر اولیه قابل تردید نیست؛ سخن در دو چیز است: 1ـ مرز عدم انطباق و 2ـ تطابق نظر تحقیقی با نظر اولیه و عدم تطابق آن؛ اینجاست كه مسأله‌ی تعارض «عقل با وحی» و به تبع آن «فلسفه با دین» پیش می‌آید.

اینك به حساس‌ترین نقطه رسیده‌ایم كه نوع تهاجم در این نقطه شكل می‌گیرد؛ در این نقطه دو نظریه وجود دارد و به تبع آن به بقیه‌ی مسایل متفرع بر آن از دو منظر نگریسته شده است:

  1. منظر نخست، عدم پذیرش تعارض واقعی است، با این بیان كه: منشأ تعارض «عقل با وحی» چیزی نیست جز «جمود بر الفاظ»؛ پس مشكل اصلی تضاد، تضاد میان «نص‌گرایی» و «عقل‌گرایی» است و نه تضاد میان وحی و عقل.
  2. منظر دوم، پذیرش تعارض واقعی است؛ بر این اساس است كه برخی از صاحب نظران، «فلسفه و عرفان و شریعت را به زوایای مثلث تشبیه كرده‌اند كه هر گاه بر یكی افزوده شود از دیگری كاسته می‌شود»؛ بدین معنا كه این سه به شكل كمال و تمام با یكدگر قابل اجتماع نیستند.

اگر 1ـ اسلامی بودن را برای فلسفه (و سایر علوم) تعقل كردیم، و 2ـ منشأ تعارض عقل با وحی را جمود بر الفاظ دانستیم، در این صورت:

مخالفت با عقل اصلاحی (به تبع آن فلسفه) یعنی مخالفت با حقیقت (كه در فلسفه‌ی اسلامی تبلور یافته است)؛ كانون این تهاجم بر حقیقت (كه طبق ادعا، فلسفه‌ی اسلامی است) چیزی نیست جز «نص‌گرایی جمودانه».

اینجاست كه از نظر دقت علمی چاره‌ی نداریم جز تغییر و تبدیل عبارت «تعارض عقل و وحی» و همچنین «فلسفه و دین»، و باید به جای آن بگوییم «تعارض عقل و نقل» و یا «تعارض ادله‌ی قطعیه با ادله‌ی ظنیه».

این همان منظر نخست است.

ولی اگر 1ـ اسلامی بودن فلسفه را (همانند سایر علوم) نپذیرفتیم، و یا 1/2ـ تعارض واقعی میان عقل و وحی را پذیرفتیم، 2/2ـ منشأ تعارض را مدلول واقعی میراث وحی دانستیم و نه جمود بر الفاظ.

این همان منظر دوم است.

در این صورت:

اولا مخالفت با وحی یعنی مخالفت با حقیقت (كه در دین تبلور یافته است)؛ كانون این تهاجم بر حقیقت نیز (كه طبق ادعا وحی است) چیزی نیست جز «عقل گرایی»؛

و ثانیا کاربرد «تعارض عقل و نقل» و یا «تعارض ادله‌ی قطعیه با ادله‌ی ظنیه» به جای «تعارض عقل اصطلاحی و وحی» و همچنین «فلسفه و دین»، در واقع تحریف پنهان وحی به شکل کلی آن است.

بر اساس همین تحریف پنهان نیز تمامی منابع دینی متعارض با فلسفه، تأویل و توجیه می‌شود. این نیز مصداق تحریف وحی است که البته چندان هم پنهان نیست.

تفصیل این مباحث در مجال خودش خواهد آمد. انشاء‌الله.

 

[1]ـ این موضوع اساس بحثی است كه در اسلامی كردن دانشگاه‌ها مطرح می‌باشد.

عقل‌گرایی جدید یا علم‌گرایی تجربی (حذف صریح وحی)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۵/۱۱-۷:۲۲:۲۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22032
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1858

نتیجه‌ی شبهه افكنی‌های عقل‌گرایی جدید، حذف صریح وحی است.

پایگاه این شبهات برخی از روشنفكرنمایان و جوامع دانشگاهی می‌باشند و از جبهه‌هایی مانند پلورالیسم (تكثر گرایی)، سكولاریسم (انسان گرایی)، مدرنیسم و… صورت می‌گیرد.

هر چند اهمیت این گونه شبهه افكنی‌ها بر كسی پوشیده نیست؛ اما با این پندار كه پایگاه اصلی آن لاابالی‌گری است، آن چنان كه باید و شاید به مبانی علمی آن پرداخته نشده است. بنا بر این نباید از اولویت آن غافل بود.

لزوم تبیین مرز نص‌گرایی با عقل‌گرایی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۵/۱۱-۷:۲۲:۳۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۵/۰۴-۶:۴۷:۲۹
    • کد مطلب:22033
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1773

دورنمای مرزبندی میان نص‌گرایی جمودانه و عقل‌گرایی با توجه به چند بررسی تبیین می‌شود:

نخست: پیش از هر چیزی باید به یك نكته‌ی ضروری توجه كامل داشت و آن این كه احیانا «نص‌گرایی» در مقابل «عقل‌گرایی» مطرح می‌شود. ممكن است این امر اشتباه آفرین باشد؛

مسلم است كه نص‌گرایی به معنی حفظ جایگاه وحی، ارزش كاملا مثبت دارد و هدف این نوشتار نیز تثبیت همین امر است؛ ولی «نص‌گرایی جمودانه» به معنی جمود بر عین لفظ و حذف استنباط از ساحت دین است؛ از این رو از آن به عنوان یك تهاجم یاد می‌نماییم.

از نص‌گرایی جمودانه با تعبیر «نص‌زدگی» یاد می‌کنیم تا با نص‌گرایی عقلانی خلط نشود.

دوم: آنچه در بحث عقل‌گرایی قدیم گذشت تنها برای توجیه ساختار نوشتار بود؛ اما در یك جمع بندی به دور از پیش داوری باید گفت:

اگر منظر نخست (یعنی عدم پذیرش تعارض واقعی است) از نظر علمی توجیه شود، حریم عقل با تهاجم «نص‌زدگی» روبروست؛ و بدین ترتیب مرز «نص‌زدگی» توسعه می‌یابد و علاوه بر آنچه در پیش گذشت، تمامی جبهه‌های مخالف فلسفه را نیز شامل می‌شود.

اما اگر منظر دوم (یعنی پذیرش تعارض واقعی است) مستند شود، تهاجمی كه با آن سر و كار داریم تهاجم «عقل‌گرایی» بر حریم وحی است.

اصل عقل‌گرایی، هم درست است و هم ضروری. زیرا پایه دین (وحی‌گرایی) بر آن استوار است.

اما از منظر دوم موارد تعارض عقل با وحی، مصداق عقل‌گرایی واقعی نیست بلکه عقل‌نمایی.

از عقل‌نمایی با تعبیر «عقل‌زدگی» یاد می‌کنیم تا با عقل‌گرایی واقعی خلط نشود.

در هر حال پرداختن به این بحث ضروری است، و حاصل آن شفافیت مرز عقل‌گرایی و نص‌گرایی است، خواه نتیجه‌ی بحث، دفاع در مقابل «نص‌زدگی» باشد، و خواه نتیجه‌ی آن دفاع در مقابل «عقل‌زدگی» باشد.

سوم: با بررسی مناسب این بحث، ابهامی كه در جایگاه فقهاء و اصولیون در میان اخباریون از یك سو و فلاسفه از سوی دیگر وجود دارد، برطرف می‌شود؛ چرا كه فقهاء از سوی اخباریون متهم به گرایش به فلسفه شده‌اند و از سوی فلاسفه با چوب جمود سركوب می‌شوند.

اگر امور یاد شده آن چنان که شایسته و بایسته است، بررسی و تحقیق شوند، روشن خواهد شد که:

مرز «نص‌گرایی» و «نص‌زدگی» چیست؟

مرز «عقل‌گرایی» و «عقل‌زدگی» کجاست؟

و به تبع آن رابطه «نص‌گرایی» و «عقل‌گرایی» نیز روشن خواهد شد.

با شناخت رابطه «نص‌گرایی» و «عقل‌گرایی»، روشن خواهد شد که هر دوی «نص‌زدگی» و «عقل‌زدگی» از تهاجمات ساختاری اولویت‌دار هستند.

حذف مفسر معصوم با پوشش…

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۵/۲۸-۱۰:۲۴:۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22064
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1288

رکن سوم از ارکان سه‌گانه اسلام عقلانی، مفسر معصوم وحی است.

بخشی از تهاجمات ساختاری به ساحت دین با حذف مفسر معصوم وحی رقم می‌خورد.

حذف مفسر معصوم با چند پوشش استتار شده و می‌شود.

با ما همراه باشید.

حذف مفسر معصوم با پوشش قرآن‌گرایی

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۵/۲۸-۱۰:۲۵:۳۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1291

حذف مفسر معصوم با پوشش سنت‌گرایی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۶/۱۱-۶:۴۱:۴۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22091
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2022

حذف مفسر معصوم وحی با پوشش سنت گرایی همانند قرآن‌گرایی دارای دو نسخه سنی و شیعی است. همچنین دارای اشکال حذف آشکار و پنهان است.

حذف مفسر معصوم وحی قالبهای متفاوتی دارد. از جمله:

الف‌ـ تعهد اجتماعی که با الزام آوری بیعت توجیه می‌شود

ب‌ـ حجیت ذاتی اجماع که با بلوغ سیاسی جامعه توجیه می‌شود

ج‌ـ برخی از قرائتهای اتحاد سنی و شیعه

د- برخی از قرائتهای «لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِیرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ»

انشاء الله عناوین شمرده شده، در مجال مناسب به تفصیل بیان خواهد شد.

دفاع از عقلانیت دین

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۶/۱۱-۶:۴۳:۲۸
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۶/۱۱-۶:۴۹:۴۳
    • کد مطلب:22092
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2028

در مرحله نخستین نوشتار پیش روی شما گذشت كه نتیجه رفع ابهام و ایهام در دو واژه دین و عقل در مباحث بنیادین، به حل ریشه‌ای تمامی تهاجمات از جمله نزاع عقل و وحی می‌انجامد.

در مرحله کنونی با صرف نظر از حل ریشه‌ای و بنیادین، به بررسی تضاد عقل و وحی در شاخه‌ها می‌پردازیم.

هدف عمده در این مرحله، دفاع از عقلانیت دین در مسایل خاص است. از جمله این مسایل مباحث زیر است:

۱- ضرورت عقلانی دین

۲- عقلانیت مرجعیت دینی (مرجعیت دینی، اما و اگرها)

۳- جایگاه حقوق فردی بشر (عقلانیت آزادی)

۴- جایگاه حقوق اجتماعی (مردم سالاری)

5- عقلانیت حقوق برابر (تساوی حقوق۱)

۶- جایگاه حقوق زنان (تساوی حقوق۲)

6.1- اطاعت زن از مرد (مدیریت خانواده)

6.2- پوشش زنان (عقلانیت حجاب)

6.3- رابطه زن و مرد (حیات اجتماعی زنان)

6.4- تعدد زوجات (حقوق خانوادگی زنان)

6.5- ازدواج موقت (حقوق خانوادگی زنان)

7- جایگاه حقوق اقلیتها در دین (تساوی حقوق۳)

7.1- جزیه

7.2- نجاست كفار

8- عقلانیت احكام جزائی اسلام (خشونت در اسلام)

9- جایگاه هنر در اسلام

برخی از مسائل شمرده شده تا کنون مورد تحقیق قرار گرفته است و برخی دیگر آن نیز در فرصت مناسب ارایه می‌شود. انشاء الله.

شبهات ویژه

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۶/۱۸-۵:۴۴:۲۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22093
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 2176

علاوه بر اولویتهای كلی حرکتهای تدافعی كه بیان شد، در حرکتهای تدافعی با اولویتهای موردی نیز روبرو می‌شویم كه احیانا بر اثر شرایط ویژه‌ی زمانی، مكانی، فرهنگی، اجتماعی و… اتفاق می‌افتد.

این اولویتها با توجه به موردی بودن آنها، از نظر مقطع تاریخی و جغرافیایی و… كاملا متغیر هستند.

بنا بر این آنچه در این بخش می‌توان مطرح كرد تهاجمات متفرقه‌ای هستند كه با توجه به دوران كنونی و فضایی كه در آن زندگی می‌كنیم اولویت ویژه پیدا می‌كنند.

هدف از گشودن این فصل فهرست كردن این گونه تهاجمات است تا در فرصت مناسب به دفاع در مقابل آنها اقدام نمود.

طراحی بانك شبهات و پاسخها

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۶/۲۵-۵:۵۴:۱۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22119
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1883

مرحله پایانی سامان دهی حرکتهای تدافعی، تأسیس بانك اطلاعاتی جامعی است كه گردآوری كننده تمامی شبهاتی باشد كه از سوی شبهه‌افكنان القاء شده و یا می‌شود.

در مراحل پیشین با اصول كلی پاسخ به یك تهاجم آشنا شدیم. اما در این مرحله در صدد جمع آوری اطلاعاتی هستیم كه امكان عملیاتی كردن اصول كلی یاد شده را فراهم آورد.

تحقق این هدف در چند گام زیر عملی می‌شود.

ویژگی‌های بانک اطلاعاتی شبهات

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۶/۲۵-۶:۱۱:۵
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۶/۲۵-۶:۱۰:۵۲
    • کد مطلب:22120
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1994

نخستین پیش نیاز بانک اطلاعاتی شبهات، ایجاد بانک اطلاعاتی است كه دارای ویژگی‌های زیر باشد:

۱- گردآوری كامل شبهات و پاسخهای داده شده

۲- ساماندهی آنها

2.1- ارجاع شكلهای مختلف یك شبهه و یا پاسخ به اصل واحد

2.2- ارجاع شبهات و پاسخهای مشابه

3- نتیجه گیری

3.1- شناخت حساسیتهای مهاجمین در طول تاریخ

3.2- شناخت حساسیتهای ائمه علیهم السلام و سلف صالح در طول تاریخ

3.3- شناخت اولویتها و طبقه بندی پاسخها

3.4- شناخت مبدأ نهایی شبهه و یا شبهات مشابه

3.4.1- شناخت مبدأ نهایی شبهه از نظر علمی

3.4.2- شناخت مبدأ نهایی شبهه از نظر كانون شبهه افكنی

4- بررسی تعمیم و عدم تعمیم شبهات و پاسخها.

محتوای بانک شبهات ۱

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۶/۲۵-۶:۱۱:۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۷/۰۶/۲۵-۶:۴:۵۳
    • کد مطلب:22121
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1989

بانك شبهات از منظر شبهات شامل اطلاعات زیر می‌باشد:

1- شكلهای یك شبهه

2- شكلهای مشابه (شبهات مشابه)

3- كانون القای شبهه

3.1- نطفه اصلی شبهه

3.2- القا كنندگان در دورانهای بعد.

4- سیر تاریخی شبهه

4.1- زمان تولد شبهه

4.1.1- تولد شبهه در دوران نزول وحی

4.1.2- تولد شبهه در دوران ائمه

4.1.3- تولد شبهه در غیبت صغری

4.1.4- تولد شبهه در غیبت كبری

4.1.5- تولد شبهه در…

4.2- تكامل و تغییر شكل شبهه

5- موقعیت شبهه.

5.1- شبهه برون دینی

5.2- شبهه برون مذهبی

5.3- شبهه درون مذهبی

6- نوع شبهه از نظر محتوایی

6.1- تهاجمهای اتهامی

6.2- تهاجمهای بر اساس اشتباه

6.3- تهاجمهای با اساس (شناخت اولویتهای محتوایی)

6.3.1- تهاجمهای با اساس اصول بنیادین و حیاتی

6.3.2- تهاجمهای با اساس موضوعات متوسط و فرعی

6.3.3- تهاجمهای با اساس سازگاری و انسجامی (نقضها)

6.3.4- تهاجمهای با اساس منابع غیر قابل التزام از سوی جبهه‌ی مورد تهاجم

6.3.4.1- مستندات مشكل آفرین جبهه‌ی مورد تهاجم

6.3.4.2- اقوال مشكل آفرین جبهه‌ی مورد تهاجم

7- نوع شبهه از نظر ساختاری

7.1- شبهه نقضی

7.2- شبهه حلی

7.3- شبهه الزامی

محتوای بانک شبهات ۲

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۷/۰۶/۲۵-۶:۱۱:۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22122
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1967

روشن است كه پاسخها نیز نیازمند بانك اطلاعاتی متناظر با بانك شبهات می‌باشد.

این بانك از منظر پاسخها شامل اطلاعات زیر می‌باشد:

1- شكلهای یك پاسخ

2- شكلهای مشابه (پاسخهای مشابه)

3- نخستین پاسخ دهندگان

3.1- پاسخ قرآن

3.2- پاسخ سنت

3.3- پاسخ سلف صالح

4- تكامل پاسخها

5- نوع پاسخ از نظر محتوایی

5.1- افشاگری در بی اساس بودن شبهه

5.2- افشاگری در انگیزه‌ی سوء شبهه افكن

5.3- افشاگری در نادانی شبهه افكن

6- نوع پاسخ از نظر ساختاری

6.1- به كارگیری منطق و سلاح تهاجم بر علیه خود مهاجم

6.2- پرداختن به عدم سازگاری و انسجام تهاجم انجام شده كه عمدتا با «ایراد نقض» و بیان «تالی فاسدها» عملی می‌شود

6.3- استفاده از قاعده‌ی الزام یعنی مبانی مورد قبول مهاجم هر چند این مبانی در نظر ما نادرست است

6.4- مقابله به مثل

6.4.1- پاسخ نقض به نقض

6.4.2- مستندات مشكلدار مهاجم

6.4.3- اقول مشكلدار مهاجم.

7- افشا کردن رسوایی‌های باطل که با تزویر استتار شده است

8- بر ملا ساختن اهداف سوء پنهان كه پایان حقیقی كار مهاجم است

با معرفی بانک شبهات، بخش ساماندهی و اولیتهای حرکتهای تدافعی در این جا پایان می‌یابد.

  • نظر خوانندگان
تا کنون نظر قابل انتشاری ثبت نشده است
  • نظر شما