برای تجسم بهتر حركت از صفر تصور كنید كودكی در جنگلی دور افتاده به دنیا آمده است و در محیطی پرورش یافته است كه هیچ عامل تأثیر گذاری بر ادراك كودك وجود ندارد، چنین كودكی چه مسیری را در ادراك خود میپیماید؟
اگر فرض نماییم كه حركت ادراكی كودك، با كوله باری از پیش فرضهای زیر آغاز شود:
۱- نفی هر پیش فرضی جز سرشت انسانی (به معنی عام آن و نه آنچه در حركت فطری به آن اشاره میرود)
2- عدم تأثیر هر عامل برونی
3- استعداد سرشار
4- ابزار تحقیق كامل
و با این ویژگیها ادامه یابد:
5- موفقیت كامل در تحقیق (عدم شكست)
6- گزینش برترینهای یك مورد
7- تقدم پرداختن به موضوعات تأثیر گذارتر و اولویتدار
8- پوشش حقیقت طلبی و انصاف
9- هیچ گامی برداشته نشود مگر این كه گام پیشین كاملا استوار شده باشد
10- هیچ گونه عدولی از گامهای استوار پیشین صورت نپذیرد
11- تمامی گامهای زنجیروار و پیوستهی به یكدیگر باشند
12- گامهای بعد تنها در ایجاد لایههای عمیقتر تأثیر گذار باشند و نه در نفی آن
مهمتر این که:
13- نتیجه نهایی در تمامی لایهها هیچ تضادی با تمامی مسیر طی شده در تمامی لایهها نداشت باشد.
و پایان و سرانجام حركت اداركی چنین كودكی چیزی نیست جز:
14- بارافكندن در هر جا حقیقت باشد
15- پذیرفتن هر چه حقیقت باشد
16- سر سپردن به هر كس حق بگوید.
ادعای این بنده ـكه از اعماق جان بدان باور دارم، و هدف نهایی این پروژه نیز بیان مستندات این باور استـ این است كه پایان راه چنین كودكی تنها و تنها یك متخصص اجتهادگر و استنباط كننده اسلام کامل، یعنی شیعه است؛ یعنی همانی كه هدف نهایی حوزههای علمیه شیعه میباشد (با صرف نظر از وصول به آن و تردیدهای صغروی).
اگر بخواهیم مسیر پیموده شده را تفكیك شده ببینیم با چند بخش روبرو هستیم.
بخش نخست: شناخت تا رسیدن به خدا؛ (توحید)
بخش دوم: شناخت تا رسیدن به اسلام؛ (نبوت عامه و خاصه)
بخش سوم: شناخت تا رسیدن به تشیع؛ (امامت عامه و خاصه)
بخش چهارم: برنامه عملی وظیفه یابی؛ (برنامه عمومی دین)
بخش پنجم: برنامه عملی وظیفه شناسی (گام گذاشتن در تخصص حوزوی)؛
روشن است كه هر بخشی شامل گامهای متعددی است؛ اما با این ویژگی مهم كه هیچ حلقه مفقوده در میان تمامی گامها وجود ندارد، و هیچ گامی بدون اثبات آن (حتی به عنوان اصل موضوعی) برداشته نمیشود. نتیجه چنین حركتی سیری مستمر و منسجم بدون حلقه مفقوده و بدون اصول موضوعه است.
با پوزش از همگان یك اشاره بسیار كوتاه برای نكته سنجان دارم و آن این كه با رسیدن به مطالب عمیقتر در هر گام، یك لایه بر آن گام افزوده میشود؛ این لایهها با عمق بیشتر مطالب همچنان افزوده میشود، و ممكن است برای نكته سنجان مسیرهای بیشتری بدون هیچ حلقهی مفقودهای پیدا شود.
به سخنی دیگر مسیر ما منحصر به گامهای در امتداد یكدیگر (جدول تك بعدی) نیست؛ بلكه در هر گامی به اندازه عمق فكری افراد، بر ابعاد حركت افزوده میشود؛ از این رو میتوان این مسیر را در یك جدول دو بعدی ترسیم نمود كه بُعد اول آن را گامهای طولی و نخستین لایهی بُعد دوم آن از آسانترین سطح آغاز شده و همچنان با تعمیق آن بر تعداد لایهها افزوده میگردد.
رجحان دارد كه نخستین لایههای هر گام (آغاز بعد دوم) ترجیحا مناسب با سن كودك باشد و آخرین لایه هر گام (پایان بعد دوم) تخصصیترین مسایلی باشد كه در ارتباط با آن گام است.
به باور این کوچکترین در پایان این راه سه ادعای بزرگ را اثبات شده میبینیم:
1ـ همگان بر فطرت توحید آفرینده شدهاند و این نقطهی اشتراك انسانهاست؛ تنها عوامل مزاحم و بازدارنده است كه جلوگیر این فطرت است؛
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ مَا مِنْ مَوْلُودٍ یولَدُ إِلَّا عَلَى الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ اللَّذَانِ یهَوِّدَانِهِ وَ ینَصِّرَانِهِ وَ یمَجِّسَانِهِ…[1]
2ـ تمامی اختلافات از ظلم انسانی سرچشمه میگیرد؛
إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَینَهُمْ وَ مَنْ یكْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسابِ[2]
3ـ از این روست كه هیچ دینی جز اسلام فاقد قابلیت پذیرفتن است، چه از سوی خداوند و چه از سوی انسانها:
وَ مَنْ یبْتَغِ غَیرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ [3]
آنچه در دورنمای حركت از صفر گفتیم بیش از چند ادعا نیست که انشاء الله به تدریج مستند و مستدل میگردد.
[1]ـ بحارالأنوار 3 281 باب 11
برای تجسم بهتر حركت از صفر تصور كنید كودكی در جنگلی دور افتاده به دنیا آمده است و در محیطی پرورش یافته است كه هیچ عامل تأثیر گذاری بر ادراك كودك وجود ندارد، چنین كودكی چه مسیری را در ادراك خود میپیماید؟
اگر فرض نماییم كه حركت ادراكی كودك، با كوله باری از پیش فرضهای زیر آغاز شود:
۱- نفی هر پیش فرضی جز سرشت انسانی (به معنی عام آن و نه آنچه در حركت فطری به آن اشاره میرود)
2- عدم تأثیر هر عامل برونی
3- استعداد سرشار
4- ابزار تحقیق كامل
و با این ویژگیها ادامه یابد:
5- موفقیت كامل در تحقیق (عدم شكست)
6- گزینش برترینهای یك مورد
7- تقدم پرداختن به موضوعات تأثیر گذارتر و اولویتدار
8- پوشش حقیقت طلبی و انصاف
9- هیچ گامی برداشته نشود مگر این كه گام پیشین كاملا استوار شده باشد
10- هیچ گونه عدولی از گامهای استوار پیشین صورت نپذیرد
11- تمامی گامهای زنجیروار و پیوستهی به یكدیگر باشند
12- گامهای بعد تنها در ایجاد لایههای عمیقتر تأثیر گذار باشند و نه در نفی آن
مهمتر این که:
13- نتیجه نهایی در تمامی لایهها هیچ تضادی با تمامی مسیر طی شده در تمامی لایهها نداشت باشد.
و پایان و سرانجام حركت اداركی چنین كودكی چیزی نیست جز:
14- بارافكندن در هر جا حقیقت باشد
15- پذیرفتن هر چه حقیقت باشد
16- سر سپردن به هر كس حق بگوید.
…