×

درباره میز شهر اندیشه

اگر «امتیاز انسان» «خردمندی» است و اگر «لازمه‌ی خردمندی» انسان «اندیشمندی» و «حاصل خردورزی» و اندیشمندی گوهر «شناخت» است، خرد، اندیشه و شناخت، بهای بیشتری می‌طلبد. پس تمرکز بر «شهر اندیشه» انسان «بایسته‌ترین» حرکت انسانی است.
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۴
۱۲ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

هویت یابی (ضمیمه خود گم‌شده)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۷:۲۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1314
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 30457

يکي از مسايل حاد جهان کنوني بحران هويت است. براي شناخت بحران هويت نيازمند برخي از مباحث مقدماتي هستيم.

در آغاز توجه به چند نکته لازم است:

مباحثي که در اين راستا ارايه مي‌شود فهرستي ناقص و تلفيقي است که تنها براي آشنايي سودمند است؛ چرا که اين مباحث هم مورد اختلاف جدي ميان صاحب نظران است و هم داراي زواياي بسيار پيچيده و احيانا ناشناخته است.

نکته دوم هم اين که طرح اين مسائل به معني درستي تمامي آنها يا انطباق آن بر ساير مباني از جمله مباني ديني نيست.

سخن از ريشه مشکلات بود. گفتيم که ما دنبال همه چي مي‌گرديم به جز خودمان و از خيلي از چيزها خبر داريم اما از خودمان خيلي خيلي بي‌خبريم.

براي آغاز يک کمي، بگويي نگويي بايد برويم سراغ برخي از اصطلاحات شايد قلمبه و سلمبه.

چند تا کلمه داريم که گاهي به جاي هم و گاهي هم جداگانه به کار برده مي‌شوند: فرديت، شخصيت، خود، هويت، خود پنداره، خود انگاره و…

اگر بخواهيم وارد دست اندازهاي تعريف دقيق اينها بشويم بايد به مباحث تخصصي مهمي پرداخت که جايش اينجا نيست. البته گمان مي‌کنم اصطلاحات متفاوت متخصصين و نيز ترجمه‌هاي نه چندان دقيق هم بر دشواري کار افزوده‌اند. در هر صورت به رديف کردن چند گزينه پراکنده بسنده مي‌کنم.

شخصيت چيست و مؤلفه‌هاي آن کدام است؟!

خود چيست؟! آيا اصلا تعريف و شناخت خود امکان دارد؟! به تعبيري ديگر من کيستم و چه هويتي دارم؟!

راستش خيلي جاها واژه خود را به جاي هويت به کار برده‌اند و گاهي هم از واژه شخصيت استفاده کرده‌اند. اما بعضي جاها بين اينها فرق گذاشته‌اند.

مثلا از «خود» با تعبير «چيستي من» ياد کرده‌اند و از «هويت» و با تعبير «کيستي من» و اين چنين پرسش را مطرح ساخته‌اند که من چيستم و من کيستم.

تأملي کوتاه بر شخصيت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۱۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1315
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1569

در تعريف شخصيت مسلما پاي انسان به ميان مي‌آيد؛ البته نه انسان خالي، انسان با تمام وابستگي‌هايش از جمله وابستگي‌هاي اجتماعيش.

مي‌توان در تعريف شخصيت گفت: شخصيت مجموعه‌اي است از تمام ويژگي‌هاي بادوام و منحصر به فرد که شامل توانايي‌ها، باورها، واکنشهاي هيجاني، سبکهاي شناختي، منش، اخلاقيات و در يک کلمه تمام جنبه‌هاي رفتار انسان را در بر مي‌گيرد.

هر چند شخصيت با دوام است، اما ثابت و غيرقابل تغيير نيست، بلكه با توجه به موقعيت مي‌تواند تغيير يابد.

شخصيت هر کسي در رفتار و احساسات و… نمود پيدا مي‌کند و در معرض قضاوت ديگران نيز قرار مي‌گيرد.

بسياري‌ از ما هنوز شخصيت‌ خود را نمي‌شناسيم‌ و از جايگاه کنوني و آينده مناسب خود بي‌اطلاع هستيم. اگر ما با شخصيت خود کاملا آشنا باشيم ممکن است تجديد نظرهاي کلي در شيوه و هدف زندگي خود پيدا کنيم.

همچنين شناخت‌ تيپ‌ شخصيتي‌ ديگران‌ به‌ ما كمك‌ مي‌كند راحت‌تر با آنها ارتباط‌ برقرار كنيم‌ و درگيري‌ خود با آنها را به‌ حداقل‌ برسانيم‌.

از اين رو شناخت و آشنايي با شخصيت خود و ديگران يک ضرورت زندگي است.

عناصري که در تکون شخصيت فرد دخالت دارند بسيار متفاوتند. از جمله آنها 1ـ کنشهاي اجتماعي، 2ـ پديده‌هاي فرهنگي شامل هنر، ادبيات عاميانه، ارزش‌ها، عقايد مذهبي، عقايد ملي، آداب و رسوم و… 3ـ محيط زيستي و….

اما مهمترين عنصر تأثيرگذار در شکل گيري شخصيت، هويت و کيستي فرد است.

اگر هويت فرد به درستي شکل نگيرد يا فرد دچار پراکندگي هويت باشد، دچار پراکندگي شخصيت نيز مي‌گردد. از اين رو شخصيت بهنجار نيازمند شکل گيري هويت مناسب است.

بر اين اساس مي‌توان گفت شخصيت هر فرد در درجه نخست در گرو هويت او است.

احيانا نابهنجاري شخصيت به بحران شخصيت هم منتهي مي‌رسد.

گفته شده است بحران‌ شخصيتي‌ هنگامي‌ به‌ وجود مي‌آيد كه‌ آدم‌ها از ويژگي‌هاي‌ غالب‌ شخصيتي‌ خود خسته‌ مي‌شوند و آنها را تكرار مي‌يابند، اما از سوي‌ ديگر توانايي‌ تغيير شخصيت‌ خود را هم‌ ندارند.

و نيز گفته شده است که بحران‌ شخصيتي‌ معمولا با بازگشت‌ شخص به‌ زندگي‌ اول‌ يا حل‌ شدن‌ او در زندگي‌ دوم‌ تمام‌ مي‌شود. اما اين‌ امكان‌ هم‌ وجود دارد كه‌ فرد هميشه‌ در اين‌ برزخ‌ باقي‌ بماند و از زندگي‌ خود عذاب‌ ببرد.

گفتيم  شخصيت هر فرد در درجه نخست در گرو هويت او است. از اين رو چه براي شناخت شخصيت خود و ديگران چه براي عدم ابتلا به بحران شخصيت در درجه نخست نيازمند اين هستيم که بدانيم کيستيم و چه هويتي داريم.

ضرورت و ويژگی بحث هويت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۱۸
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1316
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1497

در فصل پيشين سخن از ضرورت هويت شناسي براي شناخت شخصيت به ميان آمد. اما ضرورت و اهميت هويت شناسي به اين جا ختم نمي‌شود.

بحث هويت بسيار مهم است و در رشته‌هاي مختلف، از جمله علوم انساني جايگاهي بس خطير دارد؛ هم در روانشناسي عمومي و روانشناسي اجتماعي (مطالعه رفتار فرد) و هم در جامعه شناسي (مطالعه رفتار اجتماعي انسان) و هم در مردم شناسي (يا انسان شناسي فرهنگي که به مطالعه رفتار فرهنگي مي‌پردازد) اين بحث از مباحث محوري و زيربنايي است.

نقش و جايگاه مباحث هويت و شخصيت به اندازه‌اي است که آن را مفهوم بين رشته‌اي و محوري دانسته‌اند که مي‌تواند در سطوح مختلف نظير نخ تسبيح نقش وحدت بخش داشته باشد.

متخصصان در تمام پس زمينه‌ها ، به طور فزاينده‌ای به تأثير ديدگاه مفهوم «خود» به عنوان عنصر محوری و حياتی برای شناخت افراد و رفتارهای آنها رسيده‌اند.

از سوي ديگر برخوردار بودن از هويت قوي، پيش شرط ضروري توانايي عمل و كارآيي افراد بشمار مي آيد. پژوهشگران دريافته‌اند که آن‌هايي که به يک هويت، تعهد قوي مي‌سپارند، در مقايسه با بقيه، شادتر و سالمترند.

از سوي ديگر بحث هويت يک بحث علمي صرف نيست؛ بلکه بحث زنده‌اي است در سرتاسر زندگي با آن سر و کار داريم تا آن جا که ممکن است گفته شود بذر هويت همراه با انسان متولد مي‌شود و يا اين که در همان ماه‌هاي نخستين زندگي تکون مي‌يابد. اما فرايند هويت‌يابي معمولا تا سن‌ چهل‌ سالگي‌ طول‌ مي‌كشد به‌ فرايند «جستجو به‌ دنبال‌ خود» مشهور است‌.

با تأمل در اشارات کوتاهي که گذشت به راحتي مي‌توان جايگاه بلند اين بحث را دريافت.

در بحث هويت در آينه وحي به نگاه ويژه وحي به این مسئله پرداختیم و يک مصداق از عظمت فوق العاده نظام علمي دين را تماشا کردیم.

تعريف کلی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۲۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1317
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1604

از ميان تمام ابعاد و ويژگي‌هاي انساني، «خود» از پيچيده‌ترين و غير قابل لمس‌ترين مفاهيم مي‌باشد.

خود، واقعي‌ترين جنبه‌ي تجربيات شخصي مي‌باشد و فرد از طريق آن دنياي اطراف خود را درک، تصور و ارزيابي مي‌کند.

هويت، نظريه روشن درباره خود به عنوان عامل منطقي (عاملي که بر اساس عقل عمل مي کند) است که بر اساس آن مسووليت اعمال را مي‌پذيرد و مي‌تواند آنها را توضيح دهد.

کارکرد هويت را ايجاد هماهنگي ميان تصور فرد از خودش به عنوان يک فرد بي‌نظير و داراي ثبات از يک سو و تصور ديگران از سوي ديگر مي‌دانند.

برخي گفته‌اند هويت از امتزاج خودپنداره‌هاي خصوصي (در چهار مرحله پيش از نوجواني) و اجتماعي (همخواني و انطباق خودپنداره با تصور ديگران از شخص) سرچشمه مي گيرد و احساسي کامل از هويت پديد مي‌آيد.

و نيز گفته شده است که ارکان هويت دو احساس است: حس تعلق به ديگران و حس مجزا بودن از ديگران.

چرا که بخشي از هويت داراي ويژگي تغيير ناپذيري (سكون) است که معيار ثابتي است كه اصل «تغيير در من» با آن توجيه مي‌شود و بخشي ديگر ويژگي تغيير و تحول است. البته هر دو بخش شامل دو ويژگي عمومي بودن با ديگران و تفاوت از ديگران هست.

از آن جايي که تفاوت است که تمايز را نشان مي‌دهد، گفته شده است هويت در معناي عام خود به مشخصه‌هايي گفته مي شود كه كسي را از كسان ديگر متمايز مي‌سازد. 

رويکردها و نظريه‌ها در هويت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۲۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1318
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1553

گفتيم بذر هويت با انسان متولد مي‌شود و يا در آغاز زندگي انسان تکون مي‌يابد. در اين مسئله که عوامل بسيار متنوعي در هويت انساني نقش ايفاء مي‌کنند، هيچ ترديدي وجود ندارد؛ اما بحث اساسي اين است عنصر اصلي در ساخت هويت کدام است؟
در اين راستا نظريات متفاوتي وجود دارد که تنها به چند سرفصل از آنها اشاره مي‌کنيم:
1)    نظريه بيولوژيک: عوامل ژنتيکي مسئول شخصيت است.
2)    نظريه رفتاري: شخصيت حاصل تعامل بين فرد و محيط (رفتار قابل مشاهده) است.
3)    نظريه روان- پويشي: ذهن ناهشيار (ناخودآگاه) و تجربيات کودکي شخصيت‌ساز است. اما با دو ديدگاه فرعي متفاوت:
i.    نظريه مرحله رواني ـ جنسي از فرويد
ii.    نظريه مراحل رشد رواني-اجتماعي از اريکسون
4)    نظريه انسان گرايانه: تجربيات فردي در رشد شخصيت تأثير دارد.

 

چند طبقه‌بندی سودمند در انواع هويت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۲۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1319
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1550

با نگاه‌هاي متفاوت مي‌توان هويت را از چند بعد طبقه‌بندي کرد. با تأمل شايسته در اين تقسيمات مي‌توان نيم نگاهي هم به دقت و ارزش نظريه‌هاي ياد شده در بحث پيشين داشت. برخي از اين تقسيمات عبارتند از:
1)    هويت عمومي و خصوصي
گفته مي‌شود هويت داراي دو بخش جداگانه است:
مسلما بخشي از هويت هر فردي مختص خود اوست و همين بخش است که تفاوت را، به عنوان رکن مهمي در تعريف هويت مطرح ساخته است. اين بخش «من» را با ديگري جدا مي‌کند.
اما بخشي ديگري از هويت در همگان يکسان است؛ چرا که اگر اين يکساني نباشد، مقايسه هويت اين فرد با آن فرد معني و مفهومي ندارد؛ مثلا از منظر هويت انساني مي‌توان دو فرد را با هم مقايسه نمود، اما از اين منظر، مقايسه يک فرد با يک قطعه چوب معني ندارد. اين بخش از هويت همان وجه مشترک ميان مجموعه است.
2)    هويت ثابت و سيال
هر چند شخصيت افراد نسبتا پايدار است، اما اين مطلب هرگز به معني تغيير هويت نيست؛ چرا که هويت انسان همانند ظاهرش، در طول زندگي تغييرات گسترده‌اي پيدا مي‌کند؛ از همين روست که بحث روانشناسي رشد مطرح شده است. از اين منظر هويت سيال است و نه ثابت.
هويت سيال، رشد هويت و حرکت حقيقت طلبي را توجيه مي‌کند.
اما در تمامي مراحل رشد، «من» ثابت است و اين «من» است که از مراحل مختلفي با موفقيت و يا شکست گذشته است. از اين منظر فرد علاوه بر هويت سيال، داراي هويت ثابتي نيز هست.
3)    هويت فردي و اجتماعي
هنگامي فرد بدون در نظر گرفتن نقشي که در جامعه دارد، زير زره‌بين مطالعه قرار گيرد، اين همان نگاه روانشناسانه است که از هويت فردي سخن مي‌گويد.
هويت فردي خود ابعاد و لايه‌هاي متفاوتي دارد مانند:
•    هويت فيزيکي جسماني
•    هويت اعتقادي
•    هويت اخلاقي
•    هويت عاطفي و احساسي
•    هويت رفتاري
•    هويت شغلي
•    …
اما هنگامي که ارتباط اين فرد با ساير اعضاي مجموعه‌هايي که عضو آن است ملاحظه شود، اين همان نگاه جامعه شناسانه است که هويت اجتماعي فرد را مورد بحث قرار مي‌دهد.
هويت اجتماعي نيز با توجه به انواع علايق فرد به مجموعه‌هاي متفاوت بسيار متنوع است؛ مانند:
•    هويت صنفي و حرفه‌اي
•    هويت گروهي و جمعي
•    هويت قومي
•    هويت نژادي
•    هويت تباري
•    هويت زباني
•    هويت طبقاتي
•    هويت جنسي
•    هويت سياسي
•    هويت فرهنگي
•    هويت ملي
•    هويت منطقه‌اي
•    هويت جهاني
•    هويت ديني
•    هويت انساني
روشن است که ترکيب لايه‌هاي هويت فردي با جوامع، هويتهاي اجتماعي ديگري را مي‌آفريند؛ مانند هويت اسلامي ايراني.
البته هويت کلي و مطلق برآيند و محصول تعامل مجموعه اين ابعاد، لايه‌ها، دايره‌ها و اقسام است.

 

رشد هویت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۲۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1320
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1671

بحث رشد از مباحث مهم بحث هويت است که خود زير مجموعه‌هاي مفصلي دارد. به برخي از اين مباحث اشاره مي‌کنيم.

ابعاد رشد و شکل گيری هويت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۳۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1321
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1568

رشد هويت معمولا يکي از جنبه هاي رشد «خود» است.

رشد هويت جنبه‌هاي متفاوتي دارد که اهميت همه آنها يکسان نيست.

يکي از جنبه‌هاي رشد، رشد فيزيکي خود است که شامل تغييرات شکلي، ظاهري و توانايي‌هاي مشهود و مانند آن است.

يکي ديگر از جنبه‌هاي رشد، رشد آگاهي از خود است.

هر چه آگاهي ما از خود بيشتر باشد، بهتر از قابليتهاي خود سود مي‌جوييم و توانايي‌هاي خود را به کار مي‌گيريم

عامل «شناخت» ماهيت يا چيستي فرهنگي و…، مهمترين عاملي است كه ما را بسوي ايجاد يك دگرگوني آگاهانه در هويت يا كيستي‌مان رهنمون مي سازد.

آثار کلی رشد هويت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۳۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1322
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1519

آگاهي درست به خود، موجب اعتماد به نفس (باور توانايي‌ها) مي‌شود که از آن با تعبير عزت نفس ياد مي‌شود.

منظور از عزت نفس، باور هر فرد نسبت به ارزشها و تواناييهاي خود مي‌باشد که براي خود، چه مقدار اهميت و احترام قائل است و چه اندازه موفقيتهاي خود را در گرو تلاش و کوشش خويش مي داند.

عزت نفس مجموعه‌اي از تواناييها، خودباوري‌ها و ارزش قائل شدن براي خود است که موجب ايجاد اعتماد به نفس مي شود. چنانچه خودباوري فرد کم و شکستهاي او زياد شوند، عزت نفس فرد کاهش يافته و احترام به خود رنگ مي بازد.

عزت نفس يعني باور توانايي‌ها مولد انگيزه پيشرفت است و باور توانايي‌ها مولد رشد کنترل است.

از اين رو جنبه ديگر رشد، رشد کنترل خود است. هنگامي که فرد قادر به درک رفتار خود باشد، موقعيتهاي مختلف را بررسي مي کند و در برابر رفتار و عکس العملها، پاسخهاي مناسبي از خود نشان مي دهد. با اين فرايند، فرد کنترل خود را دروني کرده و با توجه به ظرفيتها و تواناييهاي خويش بر خود تسلط دارد. در اين مرحله است که شخص از عمل‌کرد خود دفاع منطقي مي کند و مسئوليت کارهايش را مستقلا مي‌پذيرد.

دوران رشد هويت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۳۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1323
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1507

مسلما رشد هويت و فرايند هويت‌يابي همراه با زندگي آغاز مي‌شود و در  در گامهاي متعددي تحقق مي‌يابد.

گام اصلي در هويت‌يابي و رشد هويت، جدا شدن خودانگاره نوجوان از خودانگاره عمومي خانواده و سپس جامعه است.

اما فرايند هويت‌يابي معمولا تا سن‌ چهل‌ سالگي‌ طول‌ مي‌كشد به‌ فرايند «جستجو به‌ دنبال‌ خود» مشهور است‌.

«من کيستم؟» اين پرسش که چند سال ادامه خواهد يافت «جستجوي هويت» مي‌نامند.

نكته‌اي كه در پايان بايد به آن توجه كرد، اين است كه فرآيند شكل‌گيري تكامل هويت در انسان هيچ‌گاه به پايان نمي‌رسد. از اين رو اگر چه به درجه‌اي از هويت و يكپارچگي در شخصيت مطلوب برسيم، باز هم احساس خلا مي‌كنيم و براي كسب هويت سطح بالاتر تلاش مي‌كنيم. اين فرآيند هيچ گاه متوقف نمي‌گردد؛ بلکه در سرتاسر عمر آدمي اتفاق مي‌افتد. پس نه توقفي در کار است و نه پاياني براي آن متصور است.

چند طبقه‌بندی سودمند در رشد هويت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۳۳
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1324
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1569

اما پيش از اين گفتيم فرايند هويت‌يابي معمولا تا سن‌ چهل‌ سالگي‌ طول‌ مي‌كشد به‌ فرايند «جستجو به‌ دنبال‌ خود» مشهور است‌.

و نيز گفته مي‌شود اگر فرد تا پايان جواني به هويت يک پارچه نرسد، دچار بحران هويت مي‌گردد.

تعيين مراحل زماني، به معني دست‌يابي به هويتي است که بتواند مستقلا مسئوليت و سکان داري زندگي را به شکل سالم به دست بگيرد؛ نه اين که به معني توقف و پايان رشد باشد.

رشد هويت هم از چند منظر مورد مطالعه قرار مي گيرد:

رشد هويت به حسب رشد سنی

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۴۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:18775
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1527

رشد سني فرد نخستين طبقه‌بندي رشد را رقم مي‌زند که شامل اين مراحل است:

۱) آغاز از 2 ماهگي

۲) تشخيص طلبي 3 سالگي تشخيص طلبي (هويت جنسي)

۳)‌ توجه به دو نوع خود : خود عمومي و خود خصوصي ( خارج از دسترس ديگران )

۴) عزت نفس يا احساس ارزشمندي که يکي از عناصر مهم خود است در حدود سن 8 سالگي

۵) نوجواني (11-18) حساس‌ترين مرحله و نقطه اصلي هويت‌يابي يا بحران هويت

۶) هويت خانوادگي 1 (استقلال فرد از‌ پدر و مادر)

۷) کودکي (بذر هويت)

۸) جواني

۹) هويت خانوادگي 2 (ازدواج)

۱۰) ميان سالي

۱۱) کهن سالي

رشد هويت به حسب انواع تمايزها

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۴۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1326
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1582

تفاوتهايي که فرد را از ديگران جدا مي‌کند همگي به يک‌باره شناخته نمي‌شوند و يک گونه نيستند برخي از تمايزها عبارتند از:
1)    تمايز فردي (غيريت)
2)    تمايز بدني و جنسي
3)    تمايز تاريخي زندگي
4)    تمايز ملکي 
5)    تمايز رفتاري
6)    تمايزهاي عاطفي
7)    تمايز شناختي
8)    تمايز ارادي
9)    تمايز هدفي

 

رشد هويت به حسب موفقيت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۴۱
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1327
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1469

رشد هويت به حسب موفقيت و شکست، شامل دو وضعيت است:
1)    رشد شخصيت يا يکپارچگي شخصيت با ويژگي‌هاي زير:
•    پيدا کرن خود مثبت و احساس ارزشمندي
•    استحکام و ثبوت خودپنداره با گذشت زمان
•    حس اعتماد و خودگرداني
•    سيراب کردن کنجکاوي
•    ايجاد پايه‌هاي مسئوليت پذيري
•    ايجاد روحيه خودمختاري و…
حاصل تمامي ويژگي‌ها، دست يافتن به احساس من همان شخصي هستم که فکر مي‌کنم بعدا نيز آن چنان که مي‌خواهم باشم.
2)    واپس روي شخصيت با ويژگي‌هاي زير:
•    هويت آشفته
•    هويت از پيش تعيين شده 
•    هويت تأخيري 
•    هويت‌هاي ناتمام و…
حاصل تمامي اين ويژگي‌ها، نشناختن خود و ندانستن اين که چه کاري بايد انجام دهم.

 

رشد به حسب فرايندها

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۴۲
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1328
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1565

پس از آشنايي کلي به مهم‌ترين بخش مي‌رسيم و آن شناخت فرآيندهايي است که در مراحل رشد اتفاق مي‌افتد.
1)    فقدان هويت
2)    هويت‌يابي ناقص، يا وقفه هويت‌يابي، و يا هويت از پيش تعيين شده و زود رس، به معني پذيرش نظر ديگران (والدين و…) بدون تجربه بحران هويت
3)    بحران هويت يا تعليق هويت به معني قرار گرفتن در برزخ ميان علايق خود و ديگران
در اين مرحله شخص بايد از عهده کارهاي زير برآيد:
•    امتحان ارزشهاي مختلف
•    تلفيق آنها
•    تأييد يا رد والدين
•    قرار گرفتن در موقعيت تاريخي اجتماعي کنوني
چگونگي طي کردن اين مرحله است که هويت منسجم و يا پراکنده را رقم مي‌زند.
4)    هويت تأخيري به معني نرسيدن به هويت منسجم در دوران جواني 
5)    هويت آشفته يا پراکندگي هويت يا سر در گمي در هويت‌يابي يا هويت ناتمام (نقطه مقابل هويت منسجم) به معني موفقيت آميز نبودن طي مرحله بحران هويت
6)    هويت مغشوش (تأکيد بر نسبيت و زندگي براي لحظه و ارضاي شخصي مطلق و امکان همه چيز)
7)    هويت منفي (تضاد مطلق ميان ارزشهاي والدين و جامعه)
8)    هويت ديررس
9)    پيشرفت هويت يا هويت‌يابي يا انسجام هويت به معني کشف هويتهاي دروني و تعهد به آن
اين طبقه هويت خود يافته و مي‌توانند به پرسشهاي زير پاسخ دهند:
•    من کيستم؟
•    چه هدفي دارم؟
•    چه برنامه‌اي دارم؟
•    چه کاري انجام مي‌دهم؟
•    چگونه مي‌انديشم؟
•    چگونه زندگي مي کنم؟
•    توانائي چه کارهائي را دارم؟
•    …

 

عوامل مؤثر در رشد

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۳۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1329
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1554

همچنان که خود هويت بسيار پيچيده است عوامل تأثيرگذار در آن نيز بسيار گسترده است؛ مانند:
1)    رفتار پيشين فرد
2)    ترتيب تولد و فاصله سني فرزندان در خانواده
3)    عوامل مربوط به والدين
4)    عوامل مربوط به مدرسه
5)    کمک گرفتن از الگوهاي تجربي سالم و ارزشمند نظير کتابهاي تاريخي ، ادبي ، داستانها ، شرح حالها نقش و… يا الگوهاي هيجاني و بحران‌آفرين مانند تلويزيون و رسانه‌ها
6)    چگونگي گفتگو درجريان تعارضات با بزرگسالان
7)    عوامل اجتماعي و فرهنگي به ويژه بحران‌هاي فرهنگي و اجتماعي 
8)    رفتار ديگران با او
9)    سطح انتظارات ديگران از او
10)    ضعف يا مقاومت در درون‌سازي فرهنگ بيگانه 
11)    شخصيت
12)    عوامل شناختي
13)    …
اما مي‌توان تمامي عوامل را در دو گروه طبقه‌بندي کرد: نرم‌افزاري و سخت افزاري.
شناختها و باورها جنبه نرم‌افزاري و رفتارها و ارتباطات جنبه سخت‌افزاري دارند.
نقش عوامل نرم‌افزاري و به ويژه عوامل شناختي کاملا برجسته است. بر همين اساس است که هويت به تلقي از خود و وابسته‌‌هاي آن يا آگاهي به آن تفسير مي‌شود و با تعبير خودپنداره يا خودانگاره ياد مي‌شود.
در ميان عوامل شناختي مهمترين عنصر شناخت خود است که نقش حياتي ايفاء مي‌کند.

 

بحران هویت

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۲۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1330
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1602

از موفقيت در مراحل رشد هويت، با تعبيراتي چون احراز هويت، هويت‌يابي و… ياد مي‌کنند. احيانا در تعريف هويت موفق به آثار آن هم اشاره مي‌شود؛ مانند شکل گيري هويت، يک پارچگي هويت، تعادل ميان وحدت با خود (استقلال فکري) و حضور در ديگران (توانايي ارتباط با جامعه) و….

بحران هويتي به معني دست نيافتن به هويت خويش است که آثار منفي آن اندک هم نيست.

از آن جايي که هويت داراي دو بعد فردي و اجتماعي است، بحران هويت هم در هر دو حوزه رخ مي‌دهد.

بحران هويت فردي، ناشي از شکست در گذر از مرحله‌اي به مرحله ديگر است، و بحران هويت اجتماعي ناشي از عدم تعادل ميان خود مستقل در ميان اجتماع است.

آثار بحران هويت فردي و اجتماعي فراوان است که به برخي از آنها اشاره مي‌شود:

  • ناتواني در ارزيابي ارزشهاي گذشته
  • ناتواني در کسب ارزشهاي جديد
  • بي برنامگي در زندگي
  • غفلت از فرصت ها
  • مسؤوليت گريزي
  • دل مشغولي هاي بي ارزش
  • تقليد کورکورانه از ديگران
  • ترجيح انتظارات ديگران بر واقعي بودن و همرنگ شدن با آنها
  • عدم تطبيق با تغييرات
  • از خودبيگانگي (احساس عزلت و تنهايي، تمناي رابطه صميمانه و نزديک ولي دشواري در دستيابي بدان، احساس سرگشتگي، نقصان در احساس معني‌دار بودن و جهت‌دار بودن زندگي و احساس هويت نامشخص و پراکنده)
  • اعتياد به مواد مخدر به صورت تکيه گاه رواني
  • بزهکاري
  • اختلالات رواني و رواني فيزيولوژيکي (واکنشهاي اضطراب، افسردگي نوجوانان، خودکشي)
  • فروپاشي و از هم گسيختگي اجتماعي شامل اين ويژگي‌ها:
  • افزايش رذيلتهاي اخلاقي
  • خشونت در ارتباطات فردي
  • قطع ارتباط با نخبگان
  • شکاف عظيم بين نسلي

انواع بحرانها

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۲۲-۱۱:۸:۲۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:1331
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1522

با توجه به ابعاد متعدد و متفاوت هويت، بحرانها نيز قابل تقسيم و طبقه‌بندي هستند:
1)    بحرانهاي مقطعي
اين گروه از بحرانها به در دوره خاصي از مراحل رشد اتفاق مي‌افتند که مهمترين آنها بحران جواني است.
2)    بحرانهاي عمومي
بحران هاي عمومي ممکن است در هر مرحله‌اي، در سطح فردي يا در مقياس اجتماعي، اتفاق افتد.
البته با توجه به حساسيت مرحله جواني و ويژگي‌هاي آن، از يک سو بحران‌هاي فکري و ذهني آنان به کل جامعه سرايت مي کند و از سوي ديگر شتاب بحران‌هاي عمومي در ميان جوانان زياد است.
از نگاه کلان مي توان بحران ها را به سه نوع عمده تقسيم کرد : 
•    بحران‌هاي انساني 
•    بحران‌هاي انسان معاصر 
•    بحران‌هاي منطقه‌اي

 

  • نظر خوانندگان
تا کنون نظر قابل انتشاری ثبت نشده است
  • نظر شما