×

درباره میز من طلبه هستم

مسیر «هویت‌یابی» از انسان شناسی آغاز و سپس به سرمنزل عقل شناسی، دین شناسی، اسلام شناسی و شیعه شناسی می‌رسد.
ادامه این سیر دقیق علمی، کامل‌ترین هویت، یعنی «هویت طلبگی» را رقم می‌زند.
×

آرزوی رخصت...!


یا علی! ای آقای من!
ای نور خدایی در دل تاریکی‌ها!
ای ستون دین!


تو را سپاس می‌گویم که در سایه لطفت قدمی برداشتم.


تو، تویی!
و من، کمتر از مورچه در بارگاه سلیمان!
تو را از پیش‌کش کاری چنین اندک برتر می‌دانم؛
اما آرزومندم رخصت دهی تا کار ناچیزم را به نام تو زینت بخشم.
اگر چنین گردد متواضعانه بسی شادمان و مفتخرم.
شاید خدای از تقصیراتم بگذرد و آن را خالص بپذیرد.


تو پدر یتیمان و همسر بیوه زنان و حامی بی‌کسانی!
و من یتیمی غریب!
و خوب می‌دانی غم سنگین یتیم را، آن هم یتیمی غریب.
تو بر من منت گذاری اگر به افتخار این هدیه رخصت فرمایی،
و من سر به آسمان سایم اگر قبولت افتد.


آقای من ای علی فدایت گردم.


*****


مولای ياعلی!
يا نور الله فی ظلمات الارض!
يا عمود الدين!


أشکرک علی اتمام عملی هذا فی ظلک.


أنت أنت؛
و أنا أقل من النمل الی سليمان؛
فأُجِلّک من هديتی إليک؛
لکن أرجوک أن تأذن لی فی تزيين عملی هذا الحقير القلیل،
بوضع اسمک المقدس عليه،
سرورا و فخرا مع التواضع؛
لعل الله يتجاوز عن­تقصيری ويقبله خالصا


إنک زوج الارامل و ابو اليتامی و کافل الايتام،
و أنا يتيم غريب،
و أنت أعلم بشدة هموم اليتيم خاصةً إذا کان غريبا؛
فامنن علی بهذا الفخر!


مولای ياعلی روحی فداک!

×

جستجوی پیشرفته

جستجو در میزهای
دامنه جستجو


×

ارتباط با ما

info@aashtee.org :پست الکترونیک ما
rss
بسم الله الرحمن الرحیم
چهارشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۴
۱۰ شوال ۱۴۴۶
ابزار
  • نمایش دو ستون
  • نمایش درختواره
  • نمایش متن مقاله
  • بستن متن‌ها
درختواره

کدامین دین؟!

  • نویسنده:
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۳/۱۲/۱۸-۱۵:۵۳:۳۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (1) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 16615

ضرورت شفاف سازی «دین»

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۲/۳۰-۶:۱۷:۳۶
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:22
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1368

از چند منظر ضرورت دارد كه مرزهای دین مورد ادعا در یک تحقیق علمی، شفافیت كامل داشته باشد.

منظر نخست: ضرورت حركتهای جهتدار (تدافعی، تهاجمی و ارشادی)

به باور این بنده آنچه به نام «دین» عرضه شده و می‌شود، در غالب موارد (قریب به اتفاق) قابلیت دفاع عقلانی ندارد؛ از این رو پیش از پرداختن به حركتهای معین و جهتدار (حركتهای تدافعی، تهاجمی و ارشادی)، ضروری است به این پرسش پاسخ داده شود كه:

«كدامین دین قابل دفاع است؟»

اهمیت این امر در حركتهای تدافعی فوق العاده مهم است؛ زیرا چه بسیار است مواردی كه آتش حملات دین ستیزان را، مزخرفات ادیان باطل تدارك می‌كند، و حتی در دین حق، بسیار اتفاق افتاده است كه نظریات بی اساس برخی نااهلان (در ساحت نظر) و عملكرد بد برخی از خودی‌ها (در ساحت عمل) آن چنان چاقوی دشمن را دسته كرده است كه دفاع از دین را دشوار و احیانا ناممكن می‌نماید.

این بنده هنوز تلخی برخی از مناظرات شبكه‌های ماهواره‌ای را، -‌كه ریشه در این دو امر داشت‌- از یاد نبرده و با تمام وجود حس می‌نمایم.

از این رو به باور این بنده در دفاع از دین، لازم است مرزهای آن در باور دفاع كننده كاملا مشخص شود، و طرف مقابل نیز ملتزم شود تنها در چهار چوب باورهای دفاع كننده، به نقد مستندات وی بپردازد. هر چند خود این امر نیز از منظرهای مختلفی خالی از مشكل نیست.

برای تأكید این امر نباید فراموش كنیم كه بسیاری از جنایتهای دشمنان، همانند كتاب آیات شیطانی سلمان رشدی، ریشه در نسبتهای دروغین و رسوایی دارد كه برخی از مسلمانان جعل و در كتب خود ثبت نموده‌اند؛ بدین خاطر همچنان با پرسشهای بی‌پاسخی روبرو هستیم مانند این كه:

«چرا باید مرز دین را آن چنان بگسترانیم كه نه خود آن را باور داریم و نه امكان دفاع از آن وجود دارد؟»

و «چرا باید دین را به افكار شخصی، یا عملكرد گروهی گره زنیم كه خودی را دچار ضعف و تناقض، و بیگانه را مسلح و مسلط نماییم؟»

بنا بر آنچه گذشت پرداختن به شفاف سازی دین، ضرورت فضای حركتهای تدافعی و تهاجمی و ارشادی است و نه حركتهای تفاهمی.

منظر دوم: كدام دین اختلاف آفرین است؟

مسلم است كه زندگی بشر از دیر باز شاهد درگیری‌ها و جنگهای خانمان سوزی بوده است، تا آنجا كه بر اساس وضعیت موجود، تصور آینده‌ای بدون خونریزی، جز با معجزه­ای شگفت، بسیار دور از انتظار است.

در این میان بسیار اتفاق افتاده است كه دین و یا وابستگان به دین، در یك سوی نزاعها و جدالهای بشری قرار گرفته‌اند. این امر دست آویزی برای دین ستیزان شده است تا در جدالها انگشت اتهام را به سوی دین نشانه روند.

هر چند به شهادت تاریخ، انگیزه‌ی اكثر جدالها (حتی در صورتی كه ظاهری دینی داشته‌اند) مسایل غیر دینی بوده است، و این امر بی اساس بودن این اتهام را روشن می‌سازد، اما در هر صورت جدالهای میان دین مداران و دین ستیزان نیز قابل انكار نیست.

نزاعهای ساحت عمل، از جمله هوسهای سردمداران، خوراكی برای جدالهایی در ساحت نظر شده است كه از جمله‌ی آنها این اتهام است كه: «دین منشأ اختلاف است».

از این رو كسانی با داعیه‌های تفاهم انسانها و…، در اندیشه‌ی حذف دین از میدان جامعه (در گام نخست، و سپس محو تدریجی كامل آن از همه‌ی عرصه‌ها به عنوان هدف نهایی) به سر برند.

هر چند تردیدی در خوبی تفاهم و بدی جدالهای بی‌منطق وجود ندارد، اما آنچه مهم است تحقیق در این امر است كه:

«تا چه اندازه گناه جدالهای خانمان سوز بر گردن دین است؟»

و اگر چنین است «كدامین دین در جدالهای بشری نقش داشته است؟»

منظر سوم: كدام دین متضاد با عقل است؟

تضاد اجمالی برخی از ادیان (و یا صاحبان آن ادیان) با برخی از مكاتب فكری بشر كاملا مشهود است.

در ساحت نظر، بنیادی‌ترین مستند تخطئه‌ی دین به «تضاد میان عقل و وحی» و به تبع آن «علم گرایی و دین گرایی» باز می‌گردد.

با بررسی اعتبار این مستند نزد قاضی وجدان، درستی و نادرستی بسیاری از مسایل روشن می‌گردد.

اما واژه‌ی كلیدی به كار رفته در این مستند، دو كلمه‌ی «دین» و «عقل» می‌باشد كه متأسفانه با تعابیر و تعاریف بسیار متفاوت و احیانا متناقض بیان شده است.

نتیجه‌ی نخست این اختلافات، ابهام و ایهام گسترده خود این دو واژه است، و برداشت نهایی آن، ذهنیتهای آشفته، مه آلود، غیر قاطع و احیانا غیر قابل قبول است. از این رو ضروری است كه از این دو واژه ابهام زدایی شود.

منظر چهارم: پرداخت هزینه‌های سنگین برای كدام دین؟

دفاع از دین به معنی عام آن (با توجه به بطلان بسیاری از مصادیق آن)، مستلزم پرداخت هزینه‌های سنگین علمی و عملی است.

این در حالی است كه ضرورتی برای طرح این واژه، با شمول و عموم این چنینی وجود ندارد تا به پرداخت هزینه‌های سنگین و یا غیر قابل پرداخت دچار شویم. از این رو مشخص كردن مفهوم این واژه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

جان كلام این كه حاصل نگرش از منظرهای یاد شده، ضرورت پاسخ به پرسشهای زیر است:

1ـ «كدامین دین قابل دفاع است؟»

2ـ «تا چه اندازه گناه جدالهای خانمان سوز بر گردن دین است؟»

و اگر چنین است:

3ـ «كدامین دین در جدالهای بشری نقش منفی داشته است؟»

4ـ «دو واژه‌ی دین و عقل در نزاع دین گرایان و عقل گرایان چه مفهومی دارند؟»

این بنده به عنوان یك اصل موضوعی، واژه‌ی «عقل» را در این نوشتار به مفهوم «روشنگر حقایق و واقعیتها» به كار می‌برم. اثبات این اصل موضوعی و مستندات این كاربرد در بحث «عقل‌شناسی» از مباحث «دستگاه شناخت» خواهد آمد. انشاءالله.

آنچه هدف این بخش است تعیین مرز «دینِ» به كار برده شده در باور نویسنده‌ی نوشتار است كه در چند گام به آن می‌پردازم. اما پیش از هر چیز باید دید تفسیر «مرز بندی دین» چیست؟

تفسیر «مرزبندی دین»

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۲/۳۰-۶:۱۷:۳۶
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۴/۰۳/۲۳-۹:۴۵:۱۲
    • کد مطلب:23
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1384

از آنجایی كه مرزبندی دین، قابل تفسیرهای گوناگونی است كه بسیاری از آنها با هدف نوشتار سازگاری ندارد، لازم است كه به تفسیر «مرزبندی دین» در باور این بنده پرداخته شود.

 

۱) تفكیك میان «بطلان دین» و «تكفیر مطلق» متدینان به آن؛

هر چند مرزبندی «دینِ درست» در بسیاری از موارد مستلزم «بطلان سایر ادیان» است، اما این امر هرگز نمی‌تواند به معنی تخطئه و «تكفیر مطلق» متدینین به سایر ادیان باشد؛

زیرا آنچه قابل تخطئه است، «انكار حق» پس از شناخت آن است؛ اما سزاوار نیست كسانی را كه به هر دلیلی «قصور» از شناخت حق دارند، با كسانی كه «دانسته» به انكار حق و جنگ با آن رو آورده‌اند با یك چوب راند.

از این رو با توجه به منابع وحی می‌توان گفت تا آنجا كه شناخت حق، و جنگ با آن، از كسی ثابت نشده است، معامله با او به عنوان دشمن دین روا نیست.[1]

 

۲) تفكیك میان «بطلان دین» و «عدم عقلانیت مطلق»؛

هر چند مرزبندی «دینِ درست» در بسیاری از موارد مستلزم «بطلان سایر ادیان» است، اما این امر هرگز نمی‌تواند به معنی «نفی مطلق» همه‌ی اجزاء سایر ادیان باشد؛

زیرا چه بسا مواردی از سایر ادیان پیشین باشد كه دستخوش تحریف نشده باشد، و یا به شكلی برخی از حقایق قطعی به ادیان باطل راه یافته باشد.

 

۳) «امكان دفاع عقلانی» بدون اصول موضوعه؛

طرح اصول اولیه در دین مورد نظر این نوشتار، بدین معنا نیست كه دفاع عقلانی از دین منحصرا با «اصول اولیه» میسر است؛ زیرا بسیاری از مسایل دینی وجود دارد كه حتی بدون اصول اولیه، قابل دفاع عقلانی است؛ از این رو علاوه بر دفاع عقلانی از ساختار و پیكره‌ی دین، فصلی را به عنوان «دفاع از عقلانیت دین» در موضوعات ویژه گشودیم.

 

4) «دفاع عقلانی مطلق»؛

مقصود از «دفاع عقلانی مطلق» از دینِ مفروض این است كه اثبات شود تضادی میان «دین» و «عقل» وجود ندارد، و نه این كه بالفعل امكان دفاع مطلق در جمیع ریز مسایل آن برای همگان وجود دارد؛

زیرا با توجه به قصور عقل از نیل به برخی از مصادیق وحی، تبیین عقلانی مطلق اجزاء دین، برای همگان ممكن نیست. البته نه به این معنی كه تضاد عقل با وحی به اثبات برسد.

 

5) «دفاع از تمامی زوایای دین»؛

امكان دفاع عقلانی، به معنی ادعای علم به تمام زوایای دین (كه از سوی هر کسی قابل دفاع عقلانی باشد) نیست؛ چنین ادعای بزرگی، قطعا مناسب هر کسی نیست. بلكه امكان دفاع عقلانی، به معنی دفاع از حقانیت دین و رفع اتهام تضاد دین و عقل است؛ به سخنی دیگر آنچه هدف نوشتار است، بیان عقلانیت بنیاد و ستونهای اصلی دین، و اثبات نظام علمی غیر قابل خدشه، در سایر بخشهای دین است.

 

6) خلط «حركت شناختی» و «حركت عملی»؛

 همچنین این ادعا به معنی مسلح بودن در مقابل تمامی شگردهای مناظره و… (كه از مقوله حركتهای عملی است و نه شناختی) نیست؛ چرا كه هدف نوشتار از بین بردن خلط میان «حركتهای شناختی» و «حركتهای عملی» است.

 

7) مرزبندی، عذر ناتوانی

جان كلام این كه از آنجایی كه این کوچکترین توانای بر دفاع از «دین به معنی عام» آن نیستم، به اقتضای این ناتوانی، ناچار دست به مرزبندی دینِ قابل دفاع، از غیر آن زدم؛ انشاء الله بزرگواران از سایر ادیان و مذاهب و مكاتب، عذر ناتوانی كوچكتران را خواهند پذیرفت.

در هر صورت ممكن است كسی از این بزرگواران ادعا كند توانایی بر دفاع از دین بدون مرزبندی را داراست؛ چنین شخصی نیازی به مرزبندی ندارد. البته اثبات این امر بزرگ بر عهده‌ی مدعیان آن است.

 

این بحث را با یک تبصره به پایان می‌بریم.

پیش از این گفتیم: بالفعل امكان دفاع مطلق در جمیع ریز مسایل آن برای همگان وجود ندارد؛

همچنین گفتیم: امكان دفاع عقلانی، به معنی ادعای علم به تمام زوایای دین (كه از سوی هر کسی قابل دفاع عقلانی باشد) نیست.

در مطالب یاد شده توجه به قید «همگان» لازم است؛ زیرا هر چند امکان دفاع مطلق از تمامی زوایای دین برای همگان میسر نیست، اما با توجه به شرایط «امام معصوم» که از جانب خداوند نصب می‌شود (علم و قدرت بی‌پایان او)، این مهم بدون هیچ قید و شرطی از امام معصوم ساخته است. از امام معصوم که بگذریم، هر کس که باشد، به اقتضای محدودیت عقل و قصور در معرفت، چنین توانایی را به شکل مطلق ندارد؛ بلکه هر کسی بر اساس درجه عقل و پایه معرفتش بر این امر توانا می‌گردد.

پس از تبیین هدف مرز بندی دین، فصلهای آینده به تبیین دین می‌پردازد.

 

[1]ـ براي توضيح بيشتر اين امر به بخشي از همين طرح با عنوان «خانواده اسلام» و نيز روايتي در اصول كافي ج2 ص401 ح1 و ص 402 ح2 مراجعه نماييد.

شناسایی اسلام کامل

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۲/۳۰-۶:۱۷:۳۷
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:12135
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1341

به این مهم در چند می‌پردازیم.

گام 1: بنیاد دین (طرح ادعاهای گروه 1)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۲/۳۰-۶:۱۷:۵۰
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:24
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1338

«دین» مورد نظر در این نوشتار ـ‌یعنی دینی كه قابل دفاع عقلانی است‌، تنها دینی است كه بر اصول اولیه‌ی زیر استوار است:

  • خداوند حقیقتی است واقعی و نه ساخته‌ی اندیشه‌ی بشر؛
  • او بی‌نیاز مطلق است و احتیاجی به چیزی ندارد؛
  • هرگز گرد جهل و نادانی بر دامن كبریایش ننشیند؛
  • ظلم، بیهودگی و بازیچه گری در او راه ندارد؛
  • هدف او از آفرینش، سود ماست و نه سود خود او؛
  • دین برنامه‌ای مدوّن برای رساندن بشر به آن هدف مقدس است؛
  • در دوران كنونی، این برنامه‌ی مدوّن منحصر به اسلام است؛
  • یكی از عناصر مهم در ابلاغ رسالت، خطا ناپذیری است، اعم از ابلاغ آن توسط پیامبر صلی الله علیه و آله و تفسیر آن به وسیله‌ی امامان علیهم السلام؛
  • اسلام حقیقی تنها در یك فرقه (فرقه‌ی ناجیه) متبلور است؛
  • فرقه‌ی ناجیه منحصرا بر شیعه دوازده امامی امكان انطباق دارد.

گام 2: ستونهای اصلی دین (طرح ادعاهای گروه 2)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۲/۳۰-۶:۱۷:۵۱
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۳/۰۱/۱۸-۱۰:۲:۲۵
    • کد مطلب:25
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1316

به باور این بنده (كه هدف پروژه نیز بیان مستندات این باور است)، دینی كه بتوان صد در صد از عقلانیت آن دفاع كرد، منحصر به «اسلام كامل» است، و اسلام واقعی نیز در «تشیع» متبلور است، و استمرار حیات تشیع حقیقی را نیز جز در «حوزه‌های علمیه» (با تمام كاستی‌های بسیار تلخ و فاجعه بار آن) نمی‌توان یافت.

اصول اساسیِ دین اسلام كامل عبارتند از:

1 و 2) عقل و وحی (إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَینِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِیاءُ وَ الْأَئِمَّةُG وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ…)[1]

با توجه به اين که: ميراث وحي نيز كتاب و عترت است (إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّی يَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ…)[2] می‌توان نتيجه گرفت که:

3) عِدلِ تفكيك ناپذير وحی، يعنی عترت، همان مفسّر معصوم وحی (كتاب) است

بنا بر این، پشتوانه‌ی فریاد عقلانیت دین، در تمامی كرانه‌های جهان، و در تمامی افقهای تاریخ، این سه ویژگی منحصر اسلام (یعنی عقل، وحی و مفسر معصوم وحی) است، ویژگی‌هایی كه در هیچ مكتب الهی و بشری دیگری جز اسلام كامل (اسلام شیعی) نمی‌توان آن را پیدا نمود.

از این رو هر حركتی كه به یكی از این محورهای بنیادین اسلام خللی وارد كند، به تخریب بنیادین ساختار اسلام منتهی می‌گردد و دفاع از عقلانیت دین را با اشكال روبرو می‌سازد.

آنچه گذشت علاوه بر این كه اهمیت و حساسیت فوق العاده‌ی این اصول را نشان می‌دهد، خطیر بودن وظیفه‌ی ما را در تبیین و دفاع از آن معین می‌كند.

 

[1]ـ الكافي ج1ص15

[2]ـ بحارالأنوار ج2ص99باب 14

گام 3: ویژگی‌های ارکان دین

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۲/۳۰-۶:۱۷:۵۲
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۵/۱۰/۳۰-۱۰:۲:۱۲
    • کد مطلب:26
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1420

بحث از تمامی ویژگی‌های ارکان دین آن چنان عمیق و گسترده است که نه از هر کسی ساخته است و نه در هر مجالی می‌گنجد.

از این رو به برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های آنها آن هم در حد ناقص این کوچکترین و نه در خور موضوع اشاره می‌شود.

3.1: مهم‌ترین ویژگی خرد

هیچ تردیدی وجود ندارد که انسانیت انسان با خرد کلید می‌خورد و بس؛ دعامة الانسان العقل.

اما نقش خرد در دین؛

در کوتاه‌ترین سخن 1ـ اساس اسلام کامل با خردورزی بنا نهاده شده و 2ـ ساختمان آن نیز با تعقل بالا رفته و همچنان 3ـ با خرد حفظ می‌شود.

توضیح بیشتر این که کلید خوردن اصل دستگاه دین با تعقل در آیات الهی و معجزات پیام‌آوران او صورت می‌پذیرد؛ از این رو حذف خرد و یا کم رنگ کردن آن به معنی بسته ماندن دستگاه دین خواهد بود.

پس از گشوده شدن دستگاه دین، درک و شناخت محتوای دین نیز در گرو خردمندی است و انسانِ بدون خرد در دستگاه دین هم چون تشنه‌ای در آب می‌ماند که دهان او را بسته‌اند و امکان نوشیدن را از او گرفته‌اند.

علاوه بر این در مرحله سوم نیز هدف آموزگاران الهی، پرورش خرد خردمندان است تا با مرتفع ساختن قصور خرد، تنها به ایمان آدمی به مطالب فراعقل او (و نه فراعقلی مطلق) بسنده نکنند، بلکه با تقویت و تعالی خرد، پای انسان را بر سر سفره شناخت باز کنند. از این رو شاید بتوان گفت مهمترین هنر انبیا اثاره‌ی دفائن عقول است.

بر این اساس می‌توان گفت نقش فوق العاده خرد، علاوه بر کلید خوردن انسانیت انسان، امکان کلید خوردن دستگاه دین است.

حذف خرد در واقع بریدن تنها شاخه‌ای است که جوانه‌ی دین از آن سر برآورده است.

3.2: مهم‌ترین ویژگی وحی

گفتیم گشوده شدن سفره‌ی الهی وحی برای انسان، متکی به خرد است و بدون خرد انسان راهی به سود جستن از وحی ندارد.

اما به دلیل قصور خرد انسان، پیوسته دست او از بخش مهمی از حقایق فراعقلی کوتاه است. دست ما کوتاه و خرما بر نخیل.

همین امر اساس عدم کفایت خرد در تکامل انسانی و نیازمندی او به وحی است (شرط لازم بودن خرد و نه شرط کافی) که از آن با تعبیر توقیفیت دین یاد می‌شود.

از منظر کمّی امکان هیچ مقایسه‌ای میان یافته‌های عقلانی انسان و سرمایه‌های وحیانی او نیست؛ که چرا حقارت انسانی در مقابل عظمت دستگاه تکوین همچون قطره‌ای در اقیانوسی بی‌کرانه است.

در عظمت وحی همین بس که تنها روزنه‌ی انسان به سوی این اقیانوس بی‌کرانه، وحی است و بس.

3.3: مهم‌ترین ویژگی مفسر معصوم

در کوتاه‌ترین سخن درستی برپایی دستگاه وحیانی بر اساس عقلانیت انسان، نیازمند ضمانت است.

امکان پرواز بی انتهای انسانی از سکوی عقلانیت را هیچ کس نمی‌تواند ضمانت نماید، مگر این که ارتباط کاملی به مبدأ وحی داشته باشد.

در ادبیات دینی از چنین انسانی با تعبیر انسان کامل و یا خلیفة الله و یا امام یاد می‌شود.

گام 4: ضروریات دین (طرح ادعاهای گروه3)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۲/۳۰-۶:۱۷:۵۳
    • تاریخ اصلاح:۱۳۹۵/۱۰/۲۵-۷:۳۰:۴۷
    • کد مطلب:27
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1321

اجزاء دین در دو گروه متمایز جای دارند:

۱- ضروریات كه خود دارای دو زیر مجموعه است:

۱.۱- ضروریات عمومی؛ یعنی آنچه جزء دین بودن آن برای یك مسلمان (هر كه می‌خواهد باشد) قطعی و مسلم است؛

۱.۲- ضروریات تخصصی؛ یعنی آنچه نزد متخصصین دینی به قطع و یقین از دین شمرده می‌شود.

۲- غیر ضروریات؛ آنچه جزء دین بودن آنها از منظر عمومی و یا تخصص ابتدایی و یا تخصص نهایی، بدیهی نیست.

4.1: ضروریات عمومی

جزئی از دین بودنِ اصل نماز و یا اصل حجاب و یا… (با صرف نظر از ویژگی‌های آنها) برای عموم مسلمانانی كه حد اقل اطلاعات لازم در دین را دارند، قطعی و مسلم است و كسی در آن تردید و شكی ندارد.

البته ممكن است كسانی كه به دلایل اختیاری و یا قهری، از اصل دین جدا شده باشند و از این گونه امور هم بی خبر باشند؛ ولی این امر زیانی به ضروری بودن آن نمی‌زند.

4.2: ضروریات تخصصی

جزئیت برخی از امور نسبت به دین، برای عموم مسلمانان ضروری و بدیهی نیست، اما تنها آشنایی با تخصص دینی برای رفع تردید كافی است؛ البته ناگفته پیداست كه این گروه از اجزاء دین نیز پایه‌های متفاوتی دارند، برخی از اجزاء دین با اندكی آشنایی با تخصص دینی بدیهی می‌شوند و برخی دیگر با تخصصهای ژرف و عمیق.

ویژگی این دسته از اجزاء دین عبارت است از این كه با داشتن پایه‌ی تخصص لازم در آن جزء، برای هیچ یك از متخصصین هم پایه، تردیدی در جزئیت آن در دین باقی نمی‌ماند.

گام 5: پایه‌های مختلف محتوای دین از منظر امكان اختلاف (طرح ادعاهای گروه4)

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۲/۳۰-۶:۱۷:۵۴
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:28
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1341

محتوای دین (اعم از ضروریات و غیر آن) در یك پایه قرار ندارند؛ چرا كه برخی از امور (مثلا ضروریات) هیچ اختلافی را در ساحت عمل بر نمی‌تابد، و برخی دیگر ماهیتی دارند كه اختلاف در مرحله‌ی اجرا و عمل در مورد آنها محتمل و یا مسلم است؛ گروه دوم خود شامل چند زیر مجموعه است:

الف‌ـ مواردی كه در ماهیت حكم، شكلی از اختیار (برای فقیه و یا عموم مكلفین) وجود دارد؛ مانند موارد تخییر در تعارض ادله (بر برخی از مبانی)

ب‌ـ مواردی كه امكان اختلاف در احراز موضوع كلی وجود دارد؛ مانند حكم «رفع ما لا یعلمون» (آنچه نمی‌دانید برداشته شده است)؛ مثلا اگر معتبر بودن یكی از ادله، مورد اختلاف باشد، در نتیجه بر كسی كه دلیلی را در موضوع مورد نظر معتبر می‌داند، «رفع ما لا یعلمون» صادق نیست؛ بلكه باید به محتوای دلیل معتبر عمل نماید؛ بر خلاف كسی كه آن دلیل را معتبر نمی‌داند، در نتیجه مصداق «رفع ما لا یعلمون» است؛ بنا بر این تكلیفی متوجه او نیست و او آزاد است.

همچنین در مواردی كه موضوع دلیل، ویژگی وابسته به هر مكلفی است، مانند دلیل استصحاب كه ناظر به حالت پیشین تك‌تك مكلفین است، اگر مكلف پیش از این مثلا می‌دانست دستش پاك بوده است و سپس شك در بقا پاكی دستش نماید، لازم است با آن معامله پاكی نماید؛ بر خلاف كسی كه پیش از این دستش نجس بوده است، چنین كسی باید با دست خود معامله نجس بودن نماید.

ج‌ـ مواردی كه امكان اختلاف در احراز موضوع جزئی وجود داشته باشد، مانند این كه انگوری را برای سركه شدن آماده كرده باشند، و پس از مدتی تغییر و تحول، كسی این مایع را سركه بشمارد، ولی دیگری آن را شراب بداند؛ در چنین موردی این مایع برای شخص اول پاك و حلال است، و برای شخص دوم نجس و حرام.

گروهای یاد شده در انحصار ضروریات دین نیست، بلكه شامل ضروریات و غیر ضروریات می‌شود.[1]

روشن شد که امکان شکلی از اختلاف در دین واحدی که از سوی خداوند آمده است وجود دارد. عدم درک درست این موارد، موجب شده است برخی از مبتدیان این گونه اختلافات را به اصل دین، ضروریات دین و یا تمام دین سرایت دهند.

 

[1]ـ مثلا پاکی آب و نجاست خون از ضروریات است، اما مصداق آب و خون قابل اختلاف است.

گام 6: مستندات ادعاها

  • نویسنده:محسن
    • تاریخ انتشار:۱۳۹۴/۰۲/۳۰-۶:۱۷:۵۵
    • تاریخ اصلاح:
    • کد مطلب:29
  • بستن متن‌ها
  • اختصاصات این مطلب
  • نظر شما
  • (0) نظر برای این موضوع
  • بازدید: 1329

هر چند تمامی اصول اولیه و موضوعه‌ی یاد شده، ضرورت و یا درستی آن در كتب مربوطه بیان شده است، اما آنچه هدف اولیه پروژه‌ی گام به گام است، مبرهن كردن گام یكم (بنیاد دین) و گام دوم (ستونهای اساسی دین) است.

برای به دور بودن از هر پیش داوری، مستند سازی این دو گام را به دو حركت شناختی آزاد واگذار می‌نماییم.

در این راستا در بخشی از پروژه‌ی «گام به گام» با بحثهای بنیادینی همچون «حركت از نقطه‌ی صفر ادراكی»، تلاش می‌شود تمامی حلقه‌های مفقوده‌ی عقلی و علمی میان اصول اولیه و دین، با پیوستگی كامل در كنار یكدیگر چیده شود. ان‌شاءالله.

مستند سازی گامهای سوم و چهارم از آن رو كه با مسایل عینی و جزئی سر و كار پیدا می‌كند، برای عموم مردم كار بسیار مفید و لازمی است؛ اما با توجه به بضاعت ناچیز و غربت کار، عملی شدن آن در این پروژه چندان محتمل به نظر نمی‌رسد؛ هر چند ناامیدی زمینگیر كننده است و در دینِ حق، افقهای پرواز تا بی نهایت باز، پس همان بِه كه بگوییم: «تا یار كه را خواهد و میلش به كه باشد».

در پایان این فصل توضیح این مطلب نیز ضروری است كه ممكن است تصور شود كه بیان مفهوم دین (هر چند به شكل اصل موضوعی) خود پیش داوری است.

در پاسخ این توهم باید توجه داشت كه كسی كه مدعی اثبات اصول اولیه دین است، خود، این راه را پیموده است و پس از پایان راه، حاصل آن را به عنوان اصول اولیه و موضوعه مطرح می‌كند. هر چند كسی كه خود، راه را پیموده است، در نظر كسی كه راه را نپیموده است، مدعی می‌نماید، اما اگر مدعی بپذیرد كه این راه را به همراهی كسی كه نپیموده است دوباره بپیماید، عذری برای دیگران باقی نمی‌ماند.

آری این اشكال قابل طرح است كه چه ضمانتی برای درستی راه پیموده شده‌ی ادعایی وجود دارد؟ این مسأله از معضلات مباحث است كه انشاء الله در بحث ضمانت استنباط به آن می‌پردازیم.

  • نظر خوانندگان
نام‌ابراهیم صادقی۱۳۹۷/۰۹/۲۳-۳:۳۰:۲۰
مربوط به موضوع: کدامین دین؟!
بدقت خواندم در انتظار اثبات ادعای درستی مطالب از قماش انچه که در تلگرام شخصی شمت عرض شد هستم
بمصداق بپردازید لطفا

مثلا ناقص بودن زنان در کلیه جهات
نجس بودن بشریت بجز عده محود ومعوود شیعه اثنژ عشری
پاسخ گو بودن احکام شیعه در مقابل مسائل پیچیده جهان امذوز با توجه باینکه حتی یک نمونه موفق در۱۴۰۰ مداشته است.بیان کلیات وروش بجث گفته شد حال وقت انست که به مصداق پرداخته شود مثلا کدام وجدان است که پذیرای تفخیذ باشد که زعمای علم دین انرا تصویب وتایید کروهاند وامروز طلبه صادق وصمیمیی مارا بدفاع جانکاه انداخته اند
پاسخ‌ها
محسن۱۳۹۷/۰۹/۲۳-۶:۲۱:۴۷
: همان گونه که اشاره کردید موضوعاتی که در تلگرام شخصی مطرح شده را در همان جا ادامه می‌دهیم
هر کدام از موضوعات یاد شده پیش از این در سایت مطرح شده بود به لینک آن بسنده می‌کنیم.
و هر کدام که مطرح نشده صمیمانه در خدمت شما هستیم
محسن۱۳۹۷/۱۱/۱۸-۱۲:۴:۱۱
: پرسش‌هایی که تا کنون پاسخ آن برای شما ارسال شده عبارتند از:
۱) الفبای انسانیت (بحث بنیادین «تعریف انسان»)*
۲) عقلانیت آزادی *
۳) عقلانیت حقوق برابر *
۴) نابرابری مرد و زن چرا؟ *
۵) نابرابری مرد و زن در اسلام چرا؟ *
۶) عقلانیت آزادی (حقوق فردی بشر) *
۷) بسترهای آزادی و جبر (این مقاله‌ی جدید، در حال نشر در سایت است.)
۸) نابرابری مسلمان و کافر چرا؟ (این بحث در مقاله‌ی جدید و مهم «کافر در مدار انسانیت»، شامل مباحث قتل مرتد، اجبار کافر میان شمشیر و جزیه و اسلام، و… ارایه شد.)
۹) لذت زنانه و سکس در بهشت (در دو مقاله‌ی جدید با نام «بهشت آینه‌ای از حیات طیبه‌ی مؤمنان» و «بهشت زنان مؤمنه» ارایه شد و در سایت نیز منتشر شد.)
۱۰) تفخیذ (در مقاله‌ی جدید «لجن پراکنی به نام تفخیذ» ارایه شد و به زودی در سایت هم منتشر می‌گردد.)
  • نظر شما