عالم مجاهد، مرحوم آیةالله حاج شیخ محمّدرضا مهدوی دامغانی، زمانی که جزوهٔ دستنویسِ خاطراتِ آیةالله حاج آقا مرتضی حائری را برای مطالعه در اختیار داشته، خود نیز حکایت جالبی را بهمناسبت متذکّر گشته و با خطّ مبارکش مرقوم فرموده و کاغذ آن را مابین جزوه به یادگار گذاشته است.
[این خاطره فوق العاده در حل برخی از شبهات کارا است. لذا سایت آشتی با خرد بازنویسی آن را تقدیم میکند.]
حاج شیخ محمدرضا دامغانی:
به مناسب جریانی را از مرحوم والد، آیةالله آقای حاج شیخ محمّدکاظم دامغانی در ارتباط با مرحوم میرزای شیرازی ـ رحمة الله علیه ـ، نقل میکنم.
یکی از خوبان دامغان به نام «ملّا ابراهیم خدا» با الاغش به زیارت عتبات عراق مشرف میشود. در سامرا الاغ او میمیرد. پول همراه او هم به مقداری نبوده است که برای ادامه سفر الاغ دیگری بخرد.
با خود فکر میکند از مرحوم میرزای شیرازی ـ قدّس سرّه ـ کمک بگیرد.
به همین منظور چند روز به درِ منزلِ میرزا میرود، اما موفق نمیشود که ایشان را زیارت کند.
اوقاتش تلخ میشود و در دلش اعتراض میکند که:
آیا ائمّهٔ اطهار (سلام الله علیهم) هم مانند میرزا در را بر روی گرفتاران میبستهاند؟!
بلافاصله پس از خطور این امر در ذهنش، خادم میرزا در را باز میکند و از میان جمعیت ملّا ابراهیم خدا دامغانی را صدا میزند و میگوید میرزا تو را میخواهد.
«ملّا ابراهیم خدا» میگوید: پس از این که خدمت میرزا رسیدم و سلام کردم و پاسخ شنیدم، بدون هیچ مقدمهای ایشان فرمود:
نه، اجداد طاهرین چنین نبودهاند و گرفتاران به راحتی خدمتشان میرسیدهاند.
ولی من قدرت آنها را ندارم؛ خودم باید مطالعه کنم، درس بگویم، جواب استفتائات را بدهم، رسید وجوه واصله را بنویسم، دستور مصرف آنها را بدهم. دیگر بیش از این توانی برایم باقی نمیماند که مشکل گرفتاران را حل کنم.
بعد هم میرزا سه تومان به پول آن زمان برای مصارف تا دامغان به من داد و فرمود: این مقدار پول برای رسیدن شما به دامغان کافی است.
[سایت آشتی با خرد:
این جریان به عنوان کرامت میرزا شیرازی نقل شده است.
اما پیداست که این جریان در حل بسیاری از شبهات و اشکالاتی که به مراجع میشود، بسیار سودمند است. چرا که میرزا به یکی از تفاوتهای مهم معصوم و غیر معصوم اشاره کرده است.
درنگ شایسته در این تفاوت میان اهل بیت علیهم السلام و مراجع عظام، سطح توقعات از مراجع را پایین میآورد و عمده شبهات را برطرف میکند.]
منبع: کانال چراغ مطالعه
عالم مجاهد، مرحوم آیةالله حاج شیخ محمّدرضا مهدوی دامغانی، زمانی که جزوهٔ دستنویسِ خاطراتِ آیةالله حاج آقا مرتضی حائری را برای مطالعه در اختیار داشته، خود نیز حکایت جالبی را بهمناسبت متذکّر گشته و با خطّ مبارکش مرقوم فرموده و کاغذ آن را مابین جزوه به یادگار گذاشته است.
[این خاطره فوق العاده در حل برخی از شبهات کارا است. لذا سایت آشتی با خرد بازنویسی آن را تقدیم میکند.]
حاج شیخ محمدرضا دامغانی:
به مناسب جریانی را از مرحوم والد، آیةالله آقای حاج شیخ محمّدکاظم دامغانی در ارتباط با مرحوم میرزای شیرازی ـ رحمة الله علیه ـ، نقل میکنم.
یکی از خوبان دامغان به نام «ملّا ابراهیم خدا» با الاغش به زیارت عتبات عراق مشرف میشود. در سامرا الاغ او میمیرد. پول همراه او هم به مقداری نبوده است که برای ادامه سفر الاغ دیگری بخرد.
با خود فکر میکند از مرحوم میرزای شیرازی ـ قدّس سرّه ـ کمک بگیرد.
به همین منظور چند روز به درِ منزلِ میرزا میرود، اما موفق نمیشود که ایشان را زیارت کند.
اوقاتش تلخ میشود و در دلش اعتراض میکند که:
آیا ائمّهٔ اطهار (سلام الله علیهم) هم مانند میرزا در را بر روی گرفتاران میبستهاند؟!
بلافاصله پس از خطور این امر در ذهنش،...