زمانی که شیخ [محمد حسن نجفی معروف به صاحب جواهر] در نجف اشرف تحصیل میکرد، یکی از علمای ایران به نجف آمد و به هر طلبهای یک تومان داد.
شیخ از گرفتن پول خودداری نمود و گفت: من امروز بیش از دو ریال احتیاج ندارم و آماده نیستم که از حقوق شرعی برای روزهای آینده چیزی بردارم.
سرانجام آن [عالم] یک تومان را خرد کرد و دو ریال به [شیخ محمد حسن] داد.
منبع: کتاب داستانّهایی از نجف اشرف، صفحهی 185 با اندکی تصرف
زمانی که شیخ [محمد حسن نجفی معروف به صاحب جواهر] در نجف اشرف تحصیل میکرد، یکی از علمای ایران به نجف آمد و به هر طلبهای یک تومان داد.
شیخ از گرفتن پول خودداری نمود و گفت: من امروز بیش از دو ریال احتیاج ندارم و آماده نیستم که از حقوق شرعی برای روزهای آینده چیزی بردارم.
سرانجام آن [عالم] یک تومان را خرد کرد و دو ریال به [شیخ محمد حسن] داد.
منبع: کتاب داستانّهایی از نجف اشرف، صفحهی 185 با اندکی...